بخشی از مقاله

چکیده

درسالهای اخیر توجه زیادی به مبحث آموزش فلسفه به کودکان شده است و صاحبنظران بسیاری سعی در گنجاندن این موضوع در فرایند تربیت کودکان داشتهاند. این گام در تربیت، بخودی خود امری پسندیده و شایسته است و اگر به کودکان امروز فلسفه آموزش داده شود ، فردا در جامعه نظارهگر جوانانی خواهیم بود که از مفاهیم گوناگون فلسفه از جمله مهارت تفکر انتقادی بهرهمند میباشند. امروزه در مجامع علمی تأکید زیادی به آموزش فلسفه به کودکان می شود، اما این امر نباید موجب غفلت از آموزش فلسفه به جوانان شود ، چرا که پیامدهای این نوع آموزش عمدتاً در جوانی و در عرصهی اجتماعی- سیاسی چهره می نمایاند. آموزش فلسفه در بر دارندهی مفاهیم متعددی است که یکی از ضروریترین آنها مهارت تفکر انتقادی است .

امروزه جوانان برای روبرو شدن با تحولات شگفتانگیز قرن بیست و یکم باید به طور فزایندهای مهارتهای تفکرانتقادی را برای تصمیمگیری مناسب و حل مسائل پیچیدهی جامعه کسب کنند. تفکر انتقادی به عنوان مهارت اساسی برای مشارکت عاقلانه در یک جامعهی دموکراتیک شناخته شده است . بنابراین جوان امروزی برای مشارکت در عرصههای مختلف جامعه باید از مهارت تفکر انتقادی برخوردار باشد. یکی از راههای ایجاد و تکوین مهارت تفکر انتقادی در جوانان از طریق نظام آموزشی است. از آنجا که ساحتهای مختلفی از تربیت برای آدمی تعریف شده است - تربیت دینی،سیاسی، عقلانی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، مدنی و شهروندی، هنری، جنسی، عاطفی، بدنی، حرفهای - ، مهارت تفکر انتقادی در همهی انواع این ساحتها میتواند بکار گرفته شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه مهارت تفکر انتقادی در آموزش فلسفه به جوانان با روش توصیفی- تحلیلی میباشد.

کلید واژهها: تفکرانتقادی - آموزش فلسفه - جوانان

-1 مقدمه

در دنیای پیچیدهی امروز، افراد برای برخورد منطقی با چالشها، به یادگیری مهارتهای تفکر نیازمند میباشند. مهارتهایی که افراد را در مواجه با مشکلات و مسائل، حل آنها و حتی در پیشگیری از ایجاد آنها یاری بخشد. از سوی دیگر، فلسفه برای افراد بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی پرورش مهارتهای تفکر شناخته شده است. یعنی فلسفه دربردارنده مفاهیم و مهارتهایی است که در این مسیر، راهگشا میباشد، بنابراین برنامهی آموزش فلسفه به افراد الزامی مینماید. ادعای ارتباط فلسفه با آموزشهای مدرسهای بر این فرض استوار است که میتواند، حالتهای انتقادی شاگردان - نظیر تعجب کردن، درخواست معیار کردن - و استدلال، شکلدهی مفهوم، برگرداندن و مهارت جستجوگری را در آنان پرورش دهد - لیپمن، . - 1997یکی از مهارتهای اساسی که از طریق آمورزش فلسفه کسب میشود، مهارت تفکر انتقادی1 میباشد. به این ترتیب در برنامهی آموزش فلسفه، آموزش مهارت تفکر انتقادی جایگاهی والا دارد.

مهارت تفکر انتقادی بهعنوان یکی از ضرورتهای زندگی در قرن بیست و یکم، فراتر از آموزش استدلال است و از عهدهی بسیاری از چالشهای ناشی از جهان دستخوش تغییر برمیآید. این مفهوم بینش جدیدی محسوب نمیشود؛ زیرا در سخنان گذشتگانی چون سقراط بر آن تأکید شده است. متخصصان کنونی تعلیم و تربیت نیز لزوم آموزش تفکر انتقادی را بهمنظور مقابله با شرایط زندگی شغلی و شخصی، محسوستر و قویتر تشخیص دادهاند. نکتهی دیگری که اهمیت توجه به آموزش این نوع تفکر را ایجاب میکند، تغییرات وسیع در الگوهای سنتی زندگی و تنوع افکار، گرایشها و اطلاعات است. زندگی در چنین شرایطی مستلزم درک بهتر دیگران، در حیطهای گستردهتر و شناخت بهنر جهان است. بنابراین لازمهی آن تبادل متقابل، مبادلات مسالمت آمیز، سعهی صدر و تحمل آراء و نظرات مخالف و ارزیابی و قضاوت صحیح میباشد.

این موارد از جمله موضوعاتیاست که عمدتاً در دنیای امروز کمرنگ شدهاند. این نیازها طرح جدیدی از یادگیری را ترغیب میکنند که بشر برای ادامهی بقا، توسعه ظرفیت کامل خود، زندگی و کار شرافتمندانه به آنها نیاز دارد - هاشمیان نژاد، 1380،ص . - 146 در دنیای فعلی موضوع اساسی، تربیت انسانهایی است که خوب بیاندیشند. بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت باید تربیت متفکرین منتقد باشد. بنابراین یکی از مهمترین نیازهای عصرحاضر در زمینهی تربیت جوانانی که بتوانند در عرصههای مختلف جامعه حضوری فعال و منطقی داشته باشند، توجه و دست یابی به مهارتهای تفکرانتقادی میباشد.در این مقاله سعی ما براین است که به بررسی جایگاه و اهمیت آموزش مهارت تفکر انتقادی در آموزش فلسفه به جوانان بپردازیم.

-2 فلسفه

فلسفه به مجموع آراء و نظریات اندیشمندان درباره هستی یا جهان، شناخت و ارزش اطلاق میشود. در این معنا، فلسفه رشتهای از دانشهای بشری تلقی میگردد - شریعتمداری، . - 1370 به اعتقاد فیشر، فلسفه همان چیزی است که وقتی تفکر خودآگاهانه میشود، پدید میآید. فلسفه به جوانان فرصت میدهد هم برای هضم بار وسیعی از مسائل شخصی، اخلاقی و اجتماعی تلاش کنند و هم نسبت به خودشان بهعنوان متفکران نقاد، آگاهتر شوند - فیشر،1385،ص. - 39فلسفه از اشتیاق به کشف ماهیت چیزها ناشی شده است. فلسفه بهعنوان روش خاصی برای فهمیدن رازهای دنیا پدید آمده و روش فلسفی برای تعیین ادعاهایی که دربارهی عالم میشود، بر استدلال منطقی تأکید میشود - برگمن2،. - 1385

-2-1نیاز به فلسفه و آموزش آن

نیاز به فلسفه از اصلیترین نیاز روحی انسان، یعنی نیاز به دانستن و فهمیدن برخاسته است. نیاز به دانستن و فهمیدن یک نیاز همیشگی است. به همین علت ارسطو گفته است: فلسفه با شگفتی و حیرت در برابر جهان آغاز شد - محمدی، . - 1386 با فلسفه میتوان به پاسخگویی به حس کنجکاوی طبیعی افراد پرداخت. فلسفه میتواند در میدان عمل هم اهمیت داشته باشد و علاوه بر ارضای حس کنجکاوی افراد، آنها را درگیر جستجوی معنا کرده و فهم آنها را وسیعتر و عمیقتر کند. فلسفه مهارتهای تفکر و استدلال را تقویت میکند و موجب اعتماد به نفس میشود. فلسفه به افراد کمک میکند تا در زندگی روزمره بتوانند از قضاوتهای صحیحتری بهرهمند شوند.

مهارتها و تواناییهایی نیز در پرتو اجرای برنامهی آموزش فلسفه، در افراد ایجاد میشود که مهارت خواندن برای فهمیدن، جستجوی مسأله، فهم قضاوتها و احکامی که صادر میشود، سؤال کردن، خودداری از مغالطهها، انسجام فکری پیدا کردن، مشاهده تناسبها،ارتباط برقرار کردن بین امور مورد مطالعه، تمرکز پیدا کردن روی مسأله مورد بحث و طبقهبندی کردن از آن جمله است. همچنین ارائه دلایل، فرموله کردن معیارها و استفاده از آنها، نگاه کردن به امور از منظر وسیعتر، استفاده از مثالها، تحلیل جملات و عبارات، مطالعه ادراک پیشفرضها، ساخت و ارائه توصیفها و پیش تبیینها، کشف جانشینها، دریافت دلالتها، تعمیم دادن، گوش دادن فعال، سعهی صدر، بی طرف بودن و مشارکت در ایدهها و تفکرات از مهارتهای مورد انتظار در آموزش فلسفه به افراد میباشد. در مورد تواناییها نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مسائل را از دید دیگران دیدن، خود را بهجای دیگران گذاشتن، احترام گذاشتن به دیگران، شجاعت فکری پیدا کردن و بازنگری در خود و اصلاح خویش. تمام این مهارتها در گرو یادگیری تفکر فلسفی است - خارستانی،. - 1387 فلسفه را به دوگونه میتوان آموزش داد:

در دیدگاه اول: آموزش فلسفه عبارت است از انتقال اندیشههای فلسفی به یادگیرندگان. در این دیدگاه فلسفه در معنای حقیقی خود بکار نرفته است و آموزش، سپردن دانستنیها به دیگران فرض شده است.

در دیدگاه دوم: آموزش فلسفه عبارت است از یاد دادن چگونه اندیشیدن. از آنجا که فلسفه رو کردن به فهم و شناسایی ذات و حقیقت اموراست، دریافتن هر اندیشهی ناب آن گاه ممکن است که اندیشه بازسازی و نوسازی شود. سخن گفتن از آموزش آنگاه که سروکار ما با اندیشههای ژرف و ژرفای اندیشه است بی معنی است، مگر اینکه آموزش را بسی فراتر از سپردن دانستیها یا انتقال معلومات بشماریم به آموزش فلسفه چون فراهم آوردن زمینهای برای گام نهادن در راههایی بنگریم که ما را به جهانهایی که فیلسوفان به روی ما گشودهاند میبرند. نکته بنیادی در آموزش بنیادی این است که در این قلمرو تکیه و تأکید بیش از درستی اندیشه بر درست اندیشیدن است - نقیب زاده، . - 1380

اچ. گوردون هولفیش1 بیان میداردکه: فلسفه مأموریت دارد به انسان در تفکر عمیقتر نسبت به نتایج اعمال روزانهاش کمک کند تا انسان بتواند با حکمتی بیشتر، آن نتایجی را برگزیند که به همهی انسانها کمک میکند تا تفکر خود را عمیقتر سازند - اسمیت2،. - 1382

-2-2هدف از برنامهی آموزش فلسفه

هدف از برنامهی آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان و یا جوانان، آموزش فلسفه به معنای رایج کلمه به آنها نیست. این برنامه نمیخواهد به کودکان، نوجوانان و یا جوانان فلسفه هگل یا کانت یاد دهد. آنچه که این برنامه میخواهد به افراد یاد دهد تقریباً این است که به سخنان و نظرات دیگران خوب گوش فرا دهند، در شنیدههایشان دقت کنند، آنها را ارزیابی و سبک سنگین کنند، بهترین اندیشهها راانتخاب کنند، نه اینکه کورکورانه تابع بی چون و چرای هیجانات، مدها، رسوم و عقاید جوامع یا مثلاً خانواده خود باشند. این، همان چیزی است که در فرهنگ و دین ما نیز بسیار ارج نهاده شده است و حتی در کتاب مقدس ما، قرآن کریم، برای مردمی که اینگونه عمل میکنند بشارت داده شده است - خارستانی، . - 1387

-2-3 فواید فلسفه و بینش حاصل از مطالعات فلسفی در رشد افراد و بهبود مهارتهای زندگیشان با اینکه عدهای معتقدند که فلسفه برای انسان سودی ندارد، عده کثیری نیز هستند که معتقدند فلسفه سودها و فواید زیادی برای افراد دارد. مثلاً "اودی"3معتقد است که تقریباً هر آنچه که از فلسفه یاد میگیریم میتواند در زمینههای مختلف زندگی بهکار رود؛ چرا که فلسفه موضوعات بیشماری را در بر میگیرد و در هر زمینهای میتواند سبکها و متدهای سودمندی عرضه کند. وی میگوید که فلسفه قادر است در فراگیران خود مهارت حل مسأله، مهارت ارتباطی، مهارت نوشتن، مهارت شغلی، مهارت قدرت متقاعد سازی دیگران، مهارت تفکر انتقادی و تحلیل را ایجاد نماید و به افراد کمک کند تا درک بهتری از محیط پیرامون خود داشته باشند - اودی،. - 2002

شعاری نژاد عقیده دارد که افراد به این دلیل به فلسفه میپردازند که مطالعات فلسفی، کنجکاوی - نیاز به دانستن، فهمیدن، توجیه و تبیین و نیاز به شرح و توضیح - و نیاز به تصمیمگیری در برخورد با موقعیتهای گوناگون زندگی، و نیاز به فهمیدن معنا و منطق جهان را در آنان پاسخ میدهد - شعارینژاد،. - 1380 بنابراین ملاحظه میشود که دکتر شعاری نژاد معتقد است که فلسفه، مهارتهای تفکر - تفکر انتقادی و منطقی - و مهارت تصمیمگیری را در افرادی که فلسفه مطالعه میکنند بهبود میبخشد - پیداد، 1385،ص . - 123 بالس4 و همکاران معتقدند که فلسفه به افزایش مهارت در انسانها و ادراک آنها از خود و دنیای پیرامونشان کمک شایان توجهی میکند و اساس مطالعات فلسفی امروزه نیز، بیشتر بر پایه علوم انسانی و درک اصول فلسفی و جایگاه و کاربرد آنها در دنیای مدرن امروزیست - بالس و همکاران، . - 2005 ساچودولسکی5 نیز معتقد است که امروزه موضوعات زیادی از قبیل تعارض فرهنگی، تکنولوژی پیشرفته و موضوعات

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید