بخشی از مقاله

چکیده
انسان در زندگی چه در ارتباط با محیط طبیعی و چه در ارتباط با محیط فرهنگی و اجتماعی دائما با مسائلی روبروست که برای حل آن باید روش های عقلانی را به کار گیرد. هدف تعلیم و تربیت نیز چیزی جز پرورش و رشد تفکر نمی باشد و در این بین تفکر انتقادی بخش اساسی در تفکر و یادگیری می باشد که با رشد افراد در ارتباط است و در نهایت به رشد جامعه می انجامد. اگر قرار است دانش آموزان خوب تربیت شوند و شهروندان مفیدی در آینده باشند، باید دارای بینش علمی و اندیشه ای آزاد ، خلاق و نقاد باشند. برنامه های مدارس هم باید تاکید خود را بر روش های متمرکز کنند که دانش آموزان به جای آموختن، قابلیت های چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند، زیرا در فرایند اندیشه منظم است که معرفت رشد می یابد و انسان احساس مفید بودن می کند. محیط های آموزشی برای تحقق چنین اهدافی نقش اساسی دارند و باید آن چنان سازماندهی شوند که دانش آموزان را به جای ذخیره سازی حقایق علمی، درگیر مساله سازند. مسائلی که با زندگی واقعی آنها ارتباط داشته باشد، زیرا رو شهای ابتکاری منطبق با زندگی موقعیت های آموزشی را جذابتر و رغبت و تلاش دانش آموزان را در امر یادگیری فزونتر خواهد ساخت

کلیدواژه:تفکر، مهارت های تفکر انتقادی.

مقدمه
در دنیای پیچیده امروز هیچکس بی نیاز از تعلیم و تربیت نیست . تعلیم و تربیت و نظام آموزشی تنها راه رسیدن به جامعه مطلوب می باشد و هر نظام آموزشی برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود برنامه ریزی خاصی دارد.نظام آموزشی برای اینکه بتواند با آموزش و پرورش دانش آموزان و افراد مفیدی به جامعه تحویل دهد باید زمینه ی مناسب برای رشدو ارتقای بینش علمی ، اندیشه های آزاد وخلاق ، مهارت حل مسالهواندیشیدن عاقلانه فراهم گرداند. افزون بر این برنامه های مدارس باید بر روش هایی متمرکز گردند که دانش آموزان به جای آموختنوبه خاطر سپردن قابلیت های چگونه آموختن را از طریق تفکر و برخورد منظم با مسایل و مشکلات یاد بگیرند، زیرا در چنین حالتی است که دانش آموزان رشد و احساس مفید بودن می کنند.

نتایج بیشتر مطالعات بین المللی نشان می دهد که تنها معدودی از فارغ التحصیلان دبیرستان و دانشگاه قادر به اعمال مهارت های سطح بالای تفکر در مواجعه با مشکلات زندگی روزمره می باشند وبیشتر دانش آموزان با مسائل مختلفی در زمینه شناسایی و تعریف مشکلات از چشم اندازهای چندگانه ، تشخیص حقایق از دیدگاههاوارزش های شخصی ، پذیرش اطلاعات نامطلوب و ارزیابی پیامد تصمیمات گرفته شده ، مواجه هستند - لشویز ٌ ، 1999به نقل از رستمی، ص. - 3و  در این راستا یکی از رویکردهای موثر ، توجه به مهارت های تفکر ٍدر فرایند آموزش و یادگیری است و تفکر انتقادی َبه عنوان یکی از مهارت های اساسی تفکر و از ضرورت جامعه مشارکتی ومدنی به شمار می آید.

انسان به طور طبیعی با دنیای خود نقادانه رابطه برقرار می کند. و در فرایند بده بستان وجودی یادمی گیرد ، اهداف برخاسته از بده بستان وجودی از شرایط عینی و ذهنی تجربه نشان می گیرند و ممکن است شبیه آنچه که اهداف عینی گفته می شود باشند اما لزوما عین آن نخواهد بود. اهداف این چنین تعریف شده نمی توانند خارج از موقعیت و از قبل تعیین شده باشند . در چنین فرایندی، یادگیری رابطه ای است پویا بین دانش آموز و واقعیت های فرهنگی خارج از او در متن زمینه ی اجتماعی می باشد..

مبانی تفکر

یکی از ویژگی های اساسی انسان آگاهی از رفتار خود و برخورداری از نیروی تفکر است. به عبارت دیگر انسان می تواند از رفتار خود آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور متفاوت از نیروی تفکر استفاده کند. - شریعتمداری، 1382، ص . - 251فکر عبارت است از درک روابط بین پدیده ها که با جنبه های اساسی نظیر ادراک، قضاوت و استنتاج همراه است - شریعتمداری،1382، صص . - 251-386در فرهنگ فارسی معین ، تفکر1 به معنای اندیشه، اندیشه کردن معنا شده است. - معین ، 1387 ص . - 372فیشر ویژگی هایی همچون تحلیل 4، استقرا، آزمایش فرضیه راستگرایی و همگرا بودن را از خصائل تفکر انتقادی برشمرده وبرای تفکر خلاق خصوصیاتی ماننداکتشافی، قیاسی، فرضیه سازی، جسورانه بودن، چپ گرا بودن و واگرایی را قائل شده است.

اما هرچندفیشر واگرایی را منحصر به تفکر خلاق، وگرایی را زیرگروه تفکر انتقادی دانسته است،تفکر انتقادی را نمی توان از واگرایی دانست.دگر اندیشی8، از خصایل اساسی یک ذهن منتقداست وتا زمانی که کسی شق دیگری برای قضایا متصور نباشد،نمی تواندمنتقدانه به قضایا بنگرد.ازاین رو، تفکر انتقادی را بایدماحصل واگرایی و همگرایی اذهان به شکلی توامان فرض کرد.دچار بد فهمی می شوند، در استدلاهای روزمره جدایی ناپذیرند. خلاقیت، فرایندساخت یا تولید را رهبری می کند و انتقاد، فرایند ارزیابی وقضاوت را.ذهنی که خوب می اندیشد، باید همزمان هم ارزیابی کند، هم تولید، وهم زایش داشته باشد، وهم قضاوت، آهنگ تفکر، هم نیازمند تجسم است، هم نیازمند نظم ذهنی - پائول و الدر،2005،ص. - 13

قضاوت انتقادی 1،از ملزومات تمامی اقدامات ساختاری است وهمه اقدامات ساختاری نیز به ارزیابی انتقادی ختم می شود. ما می آفرینیم و ارزیابی می کنیم، ما انچه را که آفریده ایم، ارزیابی می کنیم ما همانگونه که ارزیابی می کنیم، می آفرینیم، به عبارت دیگر، در آن واحد، ما هم منتقدانه و هم خلاقانه می اندیشیم.لیپمن - 2003 - نیز معتقد است که میان تفکر خلاق و انتقادی نوعی رابطه ی سببی برقرار است، به این ترتیب که تفکر خلاق، برانگیزاندهی حس انتقاد و سپاس گزاری در افراد است - لیپمن،2003، ص . - 241واتسون وگلیرز - 1964 - تفکر انتقادی ترکیبی از نگرش ها، دانش ها مهارت هاست که عبارتند:

-نگرش های جستجوگری که شامل توانایی شناخت مشکل، پذیرش وجود نیاز برای یک سری مدارک و استدلال ها جهت حمایت از آنچه به عنوان واقعیات اظهار گردیده است.

- دانش درباره ماهیت استنباط های درست، انتزاع و تعمیم پذیری های ضروری است.

مهارت هایی که بتوان نگرشهاودانش های فوق را به کار برد - بهمن پور و همکاران،1389، ص. - 75پنجاه سال پس از تلاش های بیکن دکارت فرانسوی نیاز به تربیت خاص و منظم را برای پیشبرد در نظامند تعقل مطرح کرد. در واقع او روشی از تفکر انتقادی را که تحت مقوله ی »شک منظم« فعالیت می کند، پیشنهاد کرد.نظر دکارت این بود که تفکر با پرسش، شک و آزمون همراه باشد. در همان دوران سرتوماس مور آرمانشهری، اتو پیای ِرا مطرح کرد که در آن همه جوانب جهان در خور انتقادند. به اعتقاد او همه نظام های اجتماعی موجود، نیازمند تحلیل و انتقاد عمیق اند.باید گفت که نگاه نو به تفکر انتقادی راه را برای پایداری وگسترش علم، دموکراسی، حقوق بشر و آزادی اندیشه هموار کرد.

ونیز تفکر نقادانه تفکر منطقی است که معطوف براین است که فرد چه تصمیمی بگیرد و چه کاری انجام دهد؟ تفکر نقادانه تفکری است که در جستجوی شواهد، دلایل و مدارک برای یک قضاوت و نتیجه گیری است. تمام تلاش تفکر انتقادی در واقع اصلاح یک فکر عینی2 و امتحان آن با تفکر انتزاعی3 است.به زبان ساده تر، انتقال از دنیای خود محوری4 ،که بر مبنای تجربیات شخصی محدود و واقعیات ملموس ساخته ایم به دنیای غنی تر و انتزاعی تر وپر از ارزش ها، بینش ها و حقیقت ها ی گوناگون لازمه ی این نوع تفکر این است که فرد به جستجو، ارزیابی، تجزیه و تحلیل اطلاعات بپردازید، در پی شواهد و مدارک عینی و واقعی باشد. دیدگاه خود را براساس شواهد و مدارک عینی تغییر دهد، موقعیت و شرایط را به صورت کلی در نظر بگیرد و بتواند واقعیت ها را از فکرها، حدس ها و فرضیه ها جدا کند - خلیلی،1388، ص. - 5

مهارت های تفکر انتقادی
ریچارد پل این تعریف را برای تفکر انتقادی ارائه داده است »:تفکری که صراحتا قصد دارد بر مبنای قضاوتی صحیح، استانداردهای مناسب ارزیابی را به منظور تعیین ارزش، محاسن و مزایای صحیح یک چیز به کار گیرد.« تاکید ریچارد پل نیز بر به کارگیری استانداردها در تفکر انتقادی، در تعریف وی آشکار است.پل در تبیین دیدگاه های خود درباره ی تفکر انتقادی، آن را نه فقط در حد یکی از انواع تفکر، بلکه بخشی از شخصیت و خصوصیات ذهنی بشر می داند. وی خصیصه های ذهنی هم چون انصاف فکری، تواضع فکری، رشادت فکری، همدلی فکری، انسجام فکری، پشتکار فکری، تواضع فکری، اطمینان در تفکر و خود گردانی فکری را، که خود ناظر بر شخصیت افراد می داند، از جمله استاندارد های تفکر انتقادی برمی شمرد و در آثار خود به شرح و تفصیل آن ها می پردازد - پل و الدر، 2005، ص . - 18

ویژگی تفکر انتقادی

تفکر انتقادی یک فعالیت مولد و مثبت است و خلاقیت و ابتکار را در بر می گیرد. تخیل صورت می گیرد، احتمالات و شقوق دیگر بررسی می شوند، این امر به تردید فکری منجر می شود. تغییر به سادگی پذیرفته می شود، زیرا تازه است. نتایج و اقدامات پیش بینی می شوند. تفکر انتقادی هم جنبه ی دارد و هم جنبه ی عقلانی.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید