بخشی از مقاله

چکیده

در غالب کشورهای در حال توسعه چند دههی گذشته متاثر از جنبش مدرنیسم، شهرها هویت خود را از دست دادهاند. در این جامعه مدیران و طراحان از سویی و شهروندان از سویی دیگر اصرار بر هدایت کالبد شهر براساس فهم خویش دارند که منتج به ایجاد مشکلاتی در فرایند شکلگیری کالبد شهرها شدهاست و شهرها بر خلاف هویت اصیل، در حال شکلگیری و گسترشاند. ماحصل این مهم، هویتزدایی و ترویج فرهنگ غربی و ایجاد فرهنگ ضدارزشی، پوچانگاری و بیهویتی گردیده است.

معماری نتیجه و حاصل فرهنگ جامعه است و هر تمدن یا قومی در دوران مختلف، معماری خاص، مطابق با فرهنگ خود ارائه میدهد و این عامل باعث شده ساختمانهای قدیمی را بناهای باهویت بشناسیم. در شکلگیری شهر و یا هر مجتمع زیستی دیگر تفکر آنهایی که آن را بهوجود آوردهاند دخیل بوده است مانند شهرهای مسلمین که نتیجهی تفکر و اصول اسلامی است. بنابراین هویت شهری در شهرهای کشورمان همچون حلقهای گمشده است که بایستی بدون تقلید از اندیشهها و مظاهر غربی و الگوهای مدرن، باتوجه به الگوهای بومی شکل گرفته و گسترش یابند که به ایجاد حس تعلقخاطر منتهی شده و ماندگاری معماری در فضای شهری را موجب خواهد شد.

مقدمه

در طراحی فضاهای شهری با هویتی اسلامی، ازآنجاکه معماری در بستر فضای شهری به ایفای نقش می پردازد، لاجرم هویت شهر را تحت تأثیر قرار داده و باعث هویتبخشی در راستای معرفی شانیت و جایگاه هویتی معماری آن میگردد، فرض، بیان مفهوم هویت و هویت شهری که لازمه طراحی در معماری بناهای شهری، است طبق بیان آوینی: »در جهت دیگر و در فقدان این احساس و وجود انقطاع از گذشته، نوعی احساس تعلیق و ناپایداری جایگزین خواهد شد. احساس ناگواری که مبتلا به بشر امروز بوده و از آن به بیهویتی تعبیر میشود.

بشر مدرن با انقطاع از ریشهها و گسستن پلهای پسوپیش روی خود در جهانی غریب و بیگانه از گذشته و منقطع از آینده مییابد . او گذشته را نیز با چشم اکنون میبیند و آینده را نیز در امتداد اکنون درمییابد. اکنون زدگی خاصیت دوران مدرن است و به تعبیر شهید آوینی، در اکنون زیستن منافی خودآگاهی« - آوینی، 1390 :78، الف - ؛ و درجایی دیگر عنوان میکند: »غفلت بشر مدرن از حقایق عالم نیز از همین ناشی میشود. بشر جدید بعد از انکار ارزشهای گذشته، به جهت حفظ دنیایی که متکی بر عقل جزئی رقمزده است، بالاجبار به وضع ارزشهای تازه روی میآورد - همان - ؛ اما مدرنیته یک دوران عبور است نه استقرار و تأسیس مستلزم استقرار است« - آوینی، 1390 :68، ب - .

بیان مسئله

فرهنگ و محیط، هویتساز زندگی انسان میباشند، بهنحویکه هرکدام نقش اساسی در تشکیل هویت بر عهدهدارند. از دیگر سو میتوان دید که فصل مشترک هویت انسانی محیط و هویت فرهنگی انسان، هویت محیط را تشکیل میدهد - سلسله، :3 . - 1388 »هویت « مجموعهای از صفات و مشخصاتی است که باعث »تشخص« یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر میشود؛ شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل میگردد. مقوله هویت بهطور عام و هویت شهری بهطور خاص ازجمله مقولاتی است که به جهت نقشی که در شناخت افراد، اشیاء، اجتماعات و مکانها دارد، حائز اهمیت فراوان است. علیرغم اهمیت این موضوع در دوران اخیر بحران هویت شهری بهصورت نگرانکنندهای احساس میگردد .

شهرها و فضاهای شهری درگذشته از استقلال، شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ درحالیکه آنچه اغلب از شهرهای کنونی در ذهن عموم شکل می گیرد جز مجموعهای از ساختمانهای بلند، خیابانها، ادارات و پارکها نیست که درنتیجه آن، تعلقخاطر به این فضاها بهمرور کمتر و کمتر میشود - نوفل، پور جعفر، . - 1388 :2 امروزه هویت شهری در شهرهای کشور ما همچون حلقهای گم شده است و شهرها نه بر پایه هویت اصیل خود، بلکه بر پایه تقلیدهای بدون اندیشه از مظاهر غربی و الگوهای مدرن بدون توجه به الگوهای بومی در حال شکلگیری و گسترشاند. درواقع دوران مدرنیزاسیون را میتوان بهعنوان سرآغاز گسست و کمرنگ شدن توجه به ابعاد هویتی شهرها وزندگی اجتماعی شهری در نظر گرفت.

شیفتگی به مظاهر غیربومی به فراموشی سپردن مظاهر اصیل بومی انجامیده است - ارانی فرد: . - 1392 سیمای بیرونی عناصر شهرهای معاصر انعکاسدهنده هویت ساکنان آنها نیست و چنین به نظر میرسد که هیچ تلاش آگاهانه و هدفداری بهمنظور هویتبخشی به آنها صورت نپذیرفته است. در این شهرها، بسیاری از نشانها و نمادهای هویت فرهنگی یا بهکلی از بین رفتهاند و یا بهشدت کمرنگ شدهاند - کریمیان، 1389، . - 119 متأسفانه در دهههای اخیر با ورود الگوهای وارداتی شهرسازی و برنامهریزی شهری، بسیاری از ساختارهای فضایی شهر کهن ایرانی-اسلامی ازجمله عناصر کالبدی فضایی آن، دچار دگرگونی اند و تغییرات فراوانی شدهاند که به نظر میرسد بهتبع آن از کارکردهای هویتی آنها کاسته شده است - رضوی پور و همکاران، . - 1391 :36

تعریف هویت

منظور از هویت، در زبان انگلیسی »آیدنتیفای3« است. پاسخی است که به پرسش در خصوص کیستی یا چیستی موجودات داده میشود و درواقع، هویت آن حقیقت وجودی است که شخص یا شیء از آن برخوردار است. گفته میشود تنها پدیدهای که دغدغه هویت دارد، انسان است. انسان همواره به دنبال ابزاری می گردد که خود را بهواسطه آن تبیین کند. از سوی دیگر فرد با حضور و رشد یافتن در جمع، علاوه بر آنکه دارای هویت شخصی یعنی نام، منزلت اجتماعی و روابط شخصی با دیگران میگردد بلکه با گرفتن عناصر مشترکی که فرهنگ خوانده میشود، هویت جمعی مییابد انسان در بین تمامی موجودات عالم تنها موجودی است که دارای توانایی ایجاد هویت های جدید برای خود و برای مصنوعات خود است، انسان برای ایجاد این هویتهای جدید با الهام از عناصر و پدیده های طبیعت و داده هایی که طبیعت در اختیار او گذاشته است میتواند برای مصنوعات خود انواع دستاوردهای تمدنی ازجمله شهرها، نیز هویتهای جدید و متغیری را متناسب با نیازهای مادی و معنوی خود در زمانهای مختلف به وجود آورد.

کریستوفر الکساندر، هویت را تجسم کالبدی کیفیتهای بینام در بناها می داند، کیفیتهایی که مبنای اصلی حیات و روح هر انسان، شهر، بنا و یا طبیعت بکر هستند، اما نمیتواند نامی بر آنها گذاشت - الکساندر، . - 1381 :457 چنین نظرگاهی را میتوان برای درک مفهوم هویت مکانیBفضایی بهکار برد: به این صورت که هر فضا و مکانی، بهعنوان یک منبع هویت است و گروه هایی را که در آن قرار میگیرد هویت میبخشد - ربانی، . - 1381 :37 والتر بور معتقد است که هویت همان تفاوتهای کوچک و بزرگی است که باعث بازشناخت یک مکان و خوانایی محیط میشود و حس دلبستگی محیط را به وجود میآورد - قطبی، . - 1387 :87 کالن بر اهمیت تفاوت هر محیط با سایر محیطها تأکید دارد. او هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و تشابه محیطهای شهری از طریق به جلوه درآوردن ویژگیهای خاص هر محیط تعریف می کند ازنظر راپاپورت هویت قابلیت تمیز و تشخیص عنصری از عنصر دیگر است - همان - .

هویت شهری

از دید »فان آیک«، هرگونه پیشنهاد شهرسازی یا معماری که به شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی و فرمال بیتوجه باشد و هویت انسان را تضمین نکند، نمیتواند پاسخگوی خواستههای زندگی باشد - پاکزاد: . - 1389 مرزهای سیاسی بهتنهایی نمیتواند ضامن حیات یک ملت باشد. در پی آن، در عصر ارتباطات، جهت حفظ هویت ملی عوامل مختلفی دخیل است که جهتگیری فرهنگی یکی از مهمترین آنهاست - پرویزی، . - 1388 :2 شخصیت صفتی است که شهرها با آن وصف میشوند. شخصیت به تفاوت مربوط میشود. آنچه به شهر شخصیت میدهد، ویژگی هایی است که آن را از دیگران متفاوت میکند. شهرهای یگانه و متمایز دارای ترکیب ویژهای از مشخصههای ظاهری هستند که به شهر هویت می دهند. لذا شخصیت و هویت دو واژه برای بیان یک مفهوم هستند - کراف4 ،. - 263- 247 :1996

هویت دینی در معماری المانی

معماری نتیجه و حاصل فرهنگ جامعه است. نگاهی اجمالی به تاریخ معماری ایران و سایر تمدنهای جهان نشان میدهد که هیچ اثر بزرگ معماریای وجود ندارد که بر اساس اندیشه و جهانبینی پدید نیامده باشد. بهاینترتیب میتوان گفت که هر تمدن یا قومی در دوران مختلف، معماری خاصی را مطابق بافرهنگ خود ارائه میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید