بخشی از مقاله

چکیده

عطار شاعري است که مراحل شناخت حقیقت را یکی پس از دیگري بهصورت نظري در آثار و مثنويهاي خود ارائه داده است. محتویات آثار او نشان میدهد او در زندگی خودش این نظریهها را عملی کرده است. عطار خود همان شخصیت دیوانهاي است که او در آثارش خلق کرده است که از شریعت گذر کرده و به مرحله حقیقت رسیده است؛ بنابراین او شناخت کامل از شریعت دارد و به آن پایبند است. ما در این مقاله جایگاه شریعت را در نظر عطار وانمودهایم. همچنین با استناد به شواهدي از مثنويهاي او رفتارهاي دیوانگان عطار را با انطباق با شریعت و احکام آن بررسی کردهایم. دیوانه عطار با اینکه شاید در ظاهر رفتاري متناقض با شرع داشته باشد، در اصل رفتار او هیچ تناقضی با روح شریعت ندارد و این تناقض تنها از دید عامه مردم است نه تناقض خود موضوع.

کلیدواژهها: عطار، شریعت، عقل، دیوانه، عرفان.

مقدمه

عطار نیشابوري شاعر برجستهاي که عرفان را بهصورت نظري و عملی در آثار و زندگی خویش نمایان کرده است. عطار هم عالم است هم عارف؛ هم منتقد است هم سیاستمدار؛ هم فقیه است هم متشرع؛ هم نثرنویس است هم شاعر. عطار روح عرفان در ادبیات فارسی استاووعرفانِبی شعرِ فارسی روح ندارد: عطار روح بود و سنایی دو چشم او    ما از پی سنایی و عطار آمدیم. - مولوي - یکی از ویژگیهاي برجستهاي که در آثار و بخصوص مثنويهاي او بهصورت برجسته ارائه شده و عطار دربارة جنبههاي مختلف آن بحث کرده است، دیوانگان هستند. دیوانگان عطار نه دیوانه معمولی و عادي، بلکه دیوانگانی هستند عاقل؛ با آگاهی و از روي تفکر و اندیشه، مسیر خود را در جنون انتخاب کردند.

نگاه عطار به مقوله عقل، مانند دیگر عرفاست. در نظر او عقل تا جایی مفید و کارساز است که اولاً با شرع موافق باشد، ثانیاً در حوزة محسوسات باشد. اگر یکی از این دو شرط حاصل نشود علاوه بر آنکه ناقص است و در راه معرفت کمکمان نخواهد کرد، به گمراهی و هلاکت نیز منجر میکشاند:

عقل چون از حد امکان بگذرد    بلعمی گردد ز ایمان بگذرد

عقل در حد سلامت بایدت    فارغ از مدح و ملامت بایدت    مصیبتنامه، صص 33-34    
    

عقل اگر جاهل بود جانت برد    ور تکبر آرد ایمانت برد    

عقل آن بهتر که فرمانبر شود    ور نه گر کامل شود کافر شود.    مصیبتنامه، 339        

در نظر او فقط شریعت است که عقل را از گمراهی و طغیان بازمیدارد:    

عقل سرکش را به شرع افکنده کرد    تن به جان و جان به ایمان زنده کرد    مصیبتنامه، ص 4    

سنایی نیز معتقد است که عقل جزئی یا عقل معاش راز عشق را نداند:    

عقل در کوي عشق نابیناست    عاقلی کار بوعلیسیناست   گزیدة حدیقه الحقیقه، ص 97    

بنابراین، با گذشتن از مرحله محسوسات، باید عقل را کنار گذاشت و با وسیله دیگري به دنبال شناخت برتر بود. این کنار گذاشتن عقل همان جنون است که در شعر عطار با عنوان دیوانگان بهصورت برجسته حضور دارند. به نظر عطار »علم حقیقی که سبب نجات میشود، علم دین است که شامل فقه و تفسیر و حدیث میگردد و مرد دین هم صوفی، مقري و فقیه است. این سه علم حاصلش حسن اخلاق و تبدیل صفات است. عطار با توجه به کتاب »شفا« و »نجات« بوعلیسینا و اینکه خواندن شفا راه نجات نیست، فلسفه را در مقابل

علم دین، بیحاصل می شمارد:                    

علم جز بهر حیات حق مخوان    وز شفا    خواندن    نجات    خود    مدان

علم دین فقه است و تفسیر و حدیث    هرکه خواند غیر این گردد خبیث    گر

مرد دین صوفیست و مقري و فقیه    نه این    خوانی    منت    خوانم    سفیه

این سه علم پاك را مغز    حسن اخلاقست و تبدیل صفات

نجات                    

سخنانی از این دست البته بسیار فرق دارد با آنچه در متن کتابهاي عطار دربارة عشق و طریقت و مباحث وابسته به آن میآید؛ و به احتمال زیاد میبایست تمهید محتاطانهاي باشد براي آزادي بیشتر در گفتن آنچه در متن مصیبتنامه آمده است و نیز پرهیز از خطر. »با این همه وقتی سخن از طریقت و حقیقت و عشق و تجربههاي عرفانی است دیگر نه جایی براي شریعت و تصوف زاهدانه و مرد دین بهعنوان صوفی و مقري وماند،فقیهومینه جایی براي عقلِ تابعِ امرِ قل.« - دیدار با سیمرغ، صص - 183-184 که مورد ستایش عطار است و عقل ممدوح است:

فلسفی را عقل کل میبس بود    عقل ما را امر قل میبس بود    

عین عقل خویش را کن محو امر    تا نگردد عین عقلت محو خمر     مصیبتنامه، 54    

پس شرع در نظر عطار علمی است که تنها براي کارکرد امور این جهانی است، البته براي ثمر دادن در آخرت. و این علم را صوفی و فقیه و مقري یاد میگیرد و کارکرد عقل نیز در این مرحله خیلی مهم است، چون با عقل است که انسان میتواند به علمی دست یابد، آنها را تجزیه و تحلیل کند و بهصورت یک نظریه و ایدئولوژي بیان کند؛ ولی دیوانگان که شخصیتی فراتر از عقل هستند و عقل را پشت سر گذاشتهاند طبیعتاً نمیتوانند مطیع و تابع شرع باشند و مو به مو دستورات شرع را رعایت کنند؛ البته این به معناي مخالفت با شرع یا انکار شرع نیست، بلکه فرا رفتن از شرع است که شرع در محدودة کوچکتر از گنجایش دیوانه است.

دیوانه معلومات شرع را در مرتبه ابتدایی سلوکش رعایت کرده و دستورات آن را ملکه افعال و رفتار و گفتار خود کرده و در مرتبه بالاترِ سلوك خدا، از مرز شرع درگذشته به طریقت و حقیقت رسیده است. دیگر در اینجا عقل کارایی خود را از دست میدهد و در پی آن شرع نیز که با هم باعث نجات عموم انسانها از گمراهی است، کارکردش را از دست میدهد. دیوانه اگر چه ممکن است کاري انجام دهد که در ظاهر با شرع منافات داشته باشد، ولی در حقیقت روح آن عمل و حقیقت آن کار به هیچوجه با شرع منافاتی نخواهد اشتد و تنها در نظر ظاهربینان و متشرّعان است که اینگونه مینماید، چون آنها با روح دین آشنا نیستند و تنها طوطیوار از پس پرده آنچه که به آنها گفته میشود انجام میدهند:

در پس آینه طوطیصفتم داشتهاند    آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم. - حافظ -

و نمیدانند که حقیقت این عمل براي چه چیزي وضع شده است و تنها دلیلشان براي انجام آن کارها این است که چون وحی است و از پیامبر به ما رسیده است پس درست است و حتماً به حال ما سودمند است و مصلحت ما هم در این کار است. شایان ذکر است که در زمینه آثار و افکار و اندیشههاي عطار کتابها و مقالات زیادي تاکنون به چاپ رسیده است، از آن جمله: دریاي جان از هلموت ریتر؛ صداي بال سیمرغ - دربارة زندگی و اندیشه عطار - از عبدالحسین زرینکوب؛ دیدار با سیمرغ - شعر و عرفان و اندیشه عطار - از تقی پورنامداریان؛ شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطار از بدیعالزمان فروزانفر؛ جستجو در احوال و آثار فریدالدین عطار نیشابوري از سعید نفیسی؛ »جنون در مثنويهاي عطار نیشابوري و پیشینه آن تا دورة او« از حسین علیقلی زاده و مقالات و کتابهاي دیگر که هر کدام مطالبی را در روشنگري افکار و اندیشه او مطرح کردهاند و در برخی از این کتابها مطالبی را دربارة عقل و شرع و نظر عطار بیان کردهاند، اما کتاب یا مقالهاي که بهصورت مستقل در

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید