بخشی از مقاله
چکیده:
به طور کلی مقاله حاضر به بررسی جای خالی هویت و زیبای در طراحی نماهای ساختمانی که طبق مطالعه موردی در شهر ساری خانه رمدانی بوده پرداخته است. دانستن هویت مکان را بدون درک تاثیر زمان بر آنها وتصورات تحوّلشان باعث می شود که در طرح ها فرصتها و آزادی انتخاب محدود شود.ما بایستی هویت را به صورتمتحوّل در نظر بگیریم تا هویت برای دگرگون سازی قابل انعطاف باشد. ما بایستی در این راه به روابط اجتماعی و پویایی و تحول در فضاها توجه داشته باشیم پس با به حساب آوردن عامل زمان، توجه به درک فضا بیشتر شده و هویت به نحو قابل توجهی بهبود می یابد.
در واقع دید انسجام با زمان، رویکردی پویا به ما عرضه میدارد که پدیده ها را به همین صورت که پیوسته در حل تغییرند، تحلیل کنیم تا منجر به انفکاک هویت نشوند. از طرف دیگر بایستی مشارکت مردمی را در فرآیند کار در نظر بگیریم تا بدین ترتیب فضایی با هویت مردمی ایجاد نمود و به فرآیندهای توسعه خودیار فضا بازگردیم. امروزه شهرها به ویترینی برای عرصه رقابت معماران تبدیل شده است. طراحی ساختمانهای مختلف با اشکال واحجام در این نوشتار فناوریهای بومی، عوامل موثر در ساخت و ساز، نظام اجرایی و مصالح محلی درمعماری مورد بررسی قرار گرفته است.
پراهمیت ترین قسمت ساختمان برای افراد غیراستفاده کننده صورت ظاهری بنا است که در برابر دید عموم قرار می گیرد.تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی در طراحی نما موجب شکل گیری تعداد کثیری نماهای بی هویت و فاقد زیباییدر ایران شده است. برای شکل گیری یک نمای همگن با نمای شهری باید مشترکاتی با نماهای پیرامون ساختمان ایجاد شود، اما متأسفانه در شهرهای ایران شاهد شکل گیری نماهایی بی نهایت نامتناسب و ناهمگن در کنار هم دیگر هستیم.چون نه فرهنگ مشترکی با یکدیگر دارند، نه مصالح یکسانی بکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می کنند.
در حقیقت هریک از نماها در شهر تنها نمودی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسائل مختلف و حتی حاصل یک تقلید سطحی از نمونه های غربی و یا شرقی است. و نتیجه آن ساخت چنین نماهای بی هویت، نامتناسب و حتی از نظر بصری زشت است. لذا به علت ضرورت و اهمیت این موضوع در این پژوهش محقق به دنبال آن است تا با استفاده از روش تحلیلی کتابخانه ای برای هویت بخشیدن به نماهای ساختمانی راه کارهایی جهت حفظ و تداوم ساختارهای منطقی معماری سنتی و معرفی سبک های تلفیقی معماری سنتی ابتدا به بررسی مفهوم هویت، ابعاد هویت، عوامل سازنده هویت وجای خالی هویت ... بپردازیم.
سپس با تحلیل یک نمونه موردی از خانه های سنتی در اقلیم مازندران، نشان دهیم که چگونه این عناصر معماری به ظاهر ساده به عنوان عناصری هویت ساز و به صورت یک نماد، برای مردم تلقی می شوند و آنان خود را جزیی از آن محیط می دانند. نتایج این تحقیق نشان داده شده که معماری سنتی هر زادبومی بستگی تام به هویت تاریخی، فرهنگی، شرایط اقلیمی ومصالح ساخت منطقه ای دارد لذا با ترکیب این ویژگی ها با الگوهای معماری نوین زیبایی شناسی بوم سازگار و هویت دار را به نماهای ساختمانی می توان بازگرداند.
ما بایستی در این راه به روابط اجتماعی و پویایی و تحول در فضاها توجه داشته باشیم پس با به حساب آوردن عامل زمان، توجه به درک فضا بیشتر شده و هویت به نحو قابل توجهی بهبود مییابد. در واقع دید انسجام با زمان، رویکردی پویا به ما عرضه میدارد که پدیده ها را به همین صورت که پیوسته در حل تغییرند، تحلیل کنیم تا منجر به انفکاک هویت نشوند. از طرف دیگر بایستی مشارکت مردمی را در فرآیند کار در نظر بگیریم تا بدین ترتیب فضایی با هویت مردمی ایجاد نمود و به فرآیندهای توسعه خودیار فضا بازگردیم.
مقدمه و طرح مسئله:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی جای خالی هویت و زیبای در طراحی نماهای ساختمانی که طبق مطالعه موردی در شهر ساری خانه رمدانی می باشد. بحث هویت به یکی از مهمترین مسائل حیاتی برای ملت ها تبدیل شده است. معماری نیز به عنوان یک هنربصری که با تمام ابعاد زندگی آدمی در آمیخته، به عنوان جلوه گاه فرهنگی و هویت ملی، نقش اساسی در هویت سازی دارد. بی توجهی به فرهنگ ایران و سیر تکامل معماری و شهرسازی و دستاورد پیشکسوتان معماری، موجب خلق فضاهایی بی هویت و نا خوانا در شهرها شده است.
این ناخوانایی تا جایی پیش رفته است که دیگر نمی توان مانند گذشته ارتباطی منطقی بین کالبد و عملکرد برقرار کرد. گویی زبان معماری معاصر دیگر برایمان قابل درک نیست. با نگاهی گذرا به تاریخ معماری جهان در می یابیم که هر قوم وملتی در هر دوره ای، معماری خاصی را منطبق با فرهنگ خود ارائه داده اند. - فلامکی، 1371،ص - . 139 معماران گذشته ما با هویت خود زندگی کرده اند و نا گزیر این هویت در آثار آن ها جاودانه گشته است.
معماری معاصر ایران در میان گذشته و آینده معلق است و برای یافتن مسیر خو در تکاپو است. در چنین شرایطی گاه حسرت خاطره گذشته پر افتخار و زمانی دیگر معماری متجمل و چشم نواز غرب او را به سوی خود خوانده و از یافتن مسیر واقعی اش دوری می نماید. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی منطقی برای سوالاتی از قبیل اینکه: هویت چیست؟ بحران در هویت به چه معناست؟ چه مسائلی زمینه بحران را پدید آوردند؟ تاثیر هویت وزیبایی در نمای ساختمانها؟ و... می باشیم. در آخر نیز به نکاتی از معماری سنتی که فقدان آنها در معماری معاصر احساس می شود، اشاره می کنیم.
مطالعات نظری:
تعریف هویت:
هویت به معنای تشخص، هستی، وجود و آنچه که موجب شناسایی شخص می باشد است. همچون شخصیت یا کیفیت بیانگر ویژگیهای هر فرد یا پدیده های می باشد. هویت، شخصیت و یا کیفیت هر چند می تواند در سنجش معیارهای، خوب یا بد، ارزیابی شود - حجت، هویت انسان ساز، انسان هویت پرداز، ص - .57
فرهنگ معین واژه هویت را چنین تعریف میکند:
" آنچه که موجب شناسایی شخص باشد. یعنی آنچه را که باعث تمایز یک فرد از دیگری باشد" - معین، - 1350 از دیدگاه شولتز هویت به مفهوم عام عبارت است از: "آزمودن محیطی کلی،تحت عنوان پر معنا در داخل این گونه از کلیت موضوعات یا چیزهایی مشخص و آشنا که الزاما با در اختیار گرفتن اهمیتی ویژه مطرح شد، و یا به بیانی گشتالتی همچون پیکرها بر زمینه ساده کم ساحت نیز می ایستد.
در واقع چنین چیزهایی هستند که به موضوعات پیوسته با احراز هویت انسان تبدیل میشود" - شولتز 1381 ، ص - .20تنها پدیدهای که دغدغه هویت دارد انسان است. فرد با حضور و رشد یافتن در جمع علاوه بر آنکه دارای هویت فردی یعنی نام و روابط مشخص با دیگران می گردد، با گرفتن عناصر مشترکی که فرهنگ خوانده می شود، هویت جمعی می یابد و با مجموعهای این مسائل دارای تاریخ مشترک می شود. به این ترتیب ایجاد هویت فردی، یک فرایند اجتماعی است.
هر فرد هنگامی خود را دارای هویت میداند که از تمایز، پایداری و در جمع بودن خود اطمینان حاصل کند. مکان و فضا مهمترین عواملی هستند که این نیازهای هویتی انسان را تامین می کنند - دریای لعل و حوصله دار صابر، بازنگری یک مفهوم در معماری معاصر، ص - .15 یک فضا برای ساکنان باید از یک هویت و از یک ساختار برخوردار باشد - فیالکوف، 1382 ، ص - .62 به این صورت که، هر فضا و مکان، به عنوان یک منبع هویت است وگروه هایی را که در آن قرار می گیرند هویت می بخشد - ربانی، 1381 ، ص. - 37
ابعاد هویت:
-بعد فلسفی هویت:
فلسفه در این دید به تفکر و تامل می پردازد و این تلاشی در جهت سر آوردن از آن - - بی خبری - - است که حس و امتیاز خاص خود را در راه جستجوی حقیقت و رسیدن به کنه قضایا دارد. بنابراین هر پدیده انسانی یا شهری بطور اخص از زمانی که هسته آن شکل می گیرد و توسعه می یابد، آن می شود که - - هست - - و این - - بودن - - هرگز ثابت و دائمی نخواهد بود و خود نیز در معرض - - شدن - - مداوم است. از بعد فلسفی هویت برواقعیّت وجودی - - ما - - یعنی وجود، هست و نه چنان که باید باشد دلالت می کند - رضوی و سلیمانی، 1384 ، ص . - 33
-بعد روانی هویت:
بود روانی هویت از یک طرف با آنچه فلسفی است هم مرز بوده و از طرف دیگر با آنچه فرهنگی و اجتماعی به حساب می آید می آمیزد .هویت انسانها چه به صورت آحاد و افراد و چه در مقام گروه های مختلف تا حد زیادی به این جریان پیچیده ذهنی اجتماعی یا روانی اجتماعی، یعنی تفکر مربوط می شود. این در حالی که ساز و کار ادراک یا طبیعت ترکیب و تالیف دستگاه ادراکی در ذهن وجود دارد، در واقع این محیط اجتماعی و فرهنگی است که محتوی و ماده، ادراکی را فراهم می کند و جهت می دهد و پیش میراند یا باز می دارد تا تفکر و شناخت امکان پذیر گردد، و یا نگردد - همان،...، ص . - 34 در جنبه روانی هویت باید علاوه بر شناخت اجتماعی به عواطف و احساسات و تعلقات نیز توجه کرد. روانشناسانواقعیّت وجودی انسان را روانی میدانند که به تبع آن هویت او نیز به صورت یکپارچه، روانی تلقی می شود - همان،...، ص 0 - 34
-بعد فرهنگی هویت:
به گفته ادوارد تیلور، مردم شناس شهیر انگلیسی: "فرهنگ و محیط فضای ذهنی اجتماعی انسان است". یعنی دریایی است که انسانها چون ماهی در آن شناورند و تغذیه می کنند. فرهنگ شامل زبان، دین، سنت، ارزشها، توقعات، دانشها و شیوه های فکری و اسلوب زندگانی است. فرهنگ ایرانی را میتوان مجموعه ای از باورها و دانش ها و معارف و ادب و رسوم و ارزش هایی دانست که جامعه مسلمان ایران به آنها ارج می نهد و در جهانی به آنها شناخته شده است.
در بعد فرهنگی به دلیل ماهیت اجتماعی آن، یک رابطه نسبی وجود دارد و هویت انسانها از دیدگاه فرهنگ مادری، پدری،ملی و بومی و دینی وگروهی خود آن ها همانا هرگز بطور قاطع نمی تواند آنان را به ذات فرهنگی منطبق سازد. زیرا که خود فرهنگ مداوما در معرض تغییر و تحول است. همه ابعاد جوانب و تجلیات هویت یک جامعه در یک پدیده خلاصه می شود و آن پدیده اجتماعی است - همان،...، ص - 34