بخشی از مقاله

طرح موضوع:

از جمله باور های مهم مسلمانان خصوصا شیعیان مقوله انتظار است. مقوله انتظار در میان اندیشه مهدویت و مفاهیم ان یکی از بارزترین و کاربردی ترین مقولات مهدویت است. از این جهت در روایات معصومین - ع - بسیار روی ان تاکید شده است و در کنار اعتقادات اصلی قرار داده شده است.نقش مهم انتظار در هدایت گری و جهت دهی جامعه بر کسی پوشیده نیست به طوری که بشر و جوامع بشری در سیر تکاملی نیل به هدف بی نیاز از مقوله انتظار نیست و انتظار از نگاه کلی چه از لحاظ مفهوم شناسی و چه از لحاظ کارکردی در ایجاد خوبی ها در جامعه و افراد نقش بی بدیلی دارد که عدالت از جمله انها بوده و جزو اهداف مهم حکومت جهانی مهدوی است.

بحث اصلی مقاله:

منتظران مصلح خود باید صالح باشند.این جمله معروف زمینه ایی شد برای نگارش مقاله حاضر که مشخص کند انتظار چیست؟ منتظر کیست؟ جامعه منتظر چگونه است؟ تربیت براساس انتظار چگونه است؟ جامعه جهانی به بین دو حد قرار دارد یکی فرار از بدبختی و یکی به دنبال خوشبختی، جامعه امروز ما هم همینطور است اما اینکه خوشبختی و بدبختی چیست؟ خوشبختی و بد بختی نسبی است ممکن است یکی از نظر شخصی خوشبخت باشد ولی از نظر خودش بدبخت باشد و بالعکس. اما جامعه اسلامی نباید اینگونه باشد بلکه باید همه چیز ان مشخص و تعریف شده باشد به همین جهت خوشبختی یعنی کسی که به کمال حقیقی برسد و بدبختی یعنی کسی که از کمال حقیقی دور بماند.

کمال مربوط به روح ادمی است و روح ادمی چون از خداست فقط با یاد او به ارامش و کمال حقیقی می رسد و این هدف میسر نخواهد شد تا اینکه مهدی قائم ال محمد - عج - ظهور کند و انسان را گام به گام به خدا برساند. لازمه چنین هدفی زمینه سازی برای ظهور حضرت قائم - عج - می باشد و زمینه سازان ظهور کسانی اند که امادگی لازم را برای ظهور و یاری به حضرت کسب کرده اند اما چنین چیزی که به یکباره اتفاق نمی افتد بلکه این هدف زمانی است که جامعه ما یک جامعه مبتنی بر فرهنگ مهدویت باشد و تربیت انسانی بر طبق معیارهای اسلامی انجام شود.انتظار مفهومی سازنده دارد که باید یکی از این معیار های تربیتی قرار بگیرد و موجب تحرک و پویایی جامعه باشد.

تربیتی که در سایه نظام اسلامی باشد هم نیروی همطراز با ارزش های اسلامی تربیت می شود و هم فرهنگ مهدویت و مهدی باوری و مهدی یاوری در جامعه نهادینه می شود.فرهنگی که در مقابل رذیلت ها بایستد و به دنبال کسب فضیلت ها باشد این چنین جامعه ایی،با بصیرت و دوراندیش است .با توجه به اهمیت موضوع انتظار و تربیت نیروی همطراز انقلاب اسلامی و نقش ان در جهت دهی به سمت پیشرفت لازم است که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به این موضوع توجه نماید و اقدامات لازمه پیشنهادی زیر را در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت لحاظ نماید:

.1ارائه معنا و مفهوم سازنده ایی از انتظار:

در تدوین الگو باید به این نکته توجه داشت که نقش انتظار در جامعه مفهومی سازنده است نه مخرب،انتظار امادگی مداوم و اگاهانه همراه با خودسازی و حرکت برای اصلاح امور اجتماع برای ظهور امامی است که با ظهور خود باغ پژمرده هستی را با گل های مهرورزی عدالت گستری و قسط پروری می ارید.انتظار رفع تکلیف نیست بلکه فهم تکلیف است،جامعه و فرد منتظر همیشه اماده و مهیا است نه برای اینکه هر وقت اسمس از انتظار امد تصور شود که یعنی دست روی دست گذاشتن و فقط دعا کردن برای ظهور است.

در عصر غیبت کسانی که فقط با دعا و گریه به سر برده اند و ایمانشان همراه با عمل نبوده در زمان ظهور قادر به یاری کردن امام زمان - عج - نیستند.شناخت مبانی و اصول مهدویت در جامعه اسلامی از الزامات است،جایگاه امام شناسی در جامعه اسلامی از ضروریات است،چطور می شود کسی نسبت به امام زمان خود معرفت و شناخت نداشته باشد بعد ادعای یاوری حضرت بکند و یک مصلح باشد.

این شناخت هم باید شخصی باشد و هم باید شخصیتی باشد یعنی کسی که می خواهد امام را بشناسد هم باید مشخصات شخصی او را بداند و هم از نظر ویژگی های شخصیتی و روحی امام را بشناسد کسی که با این مدل تربیت شود در هر موقعیتی که باشد تاحدی می تواند بداند که امامش از او چه می خواهد و باید چگونه عمل کند ،چنین کسی فقط خدا و حجت خدا را می بیند و خود را در مقابل انها مسوول می داند و در هرجا قرار بگیرد همان جا را مرکز عالم و همان کار مهم ترین کار دنیا می داند.

این است ان انسان حق باور و حق یاور که تا حدی لیاقت سربازی و زمینه سازی برای ظهور حضرت قائم - عج - دارد و حاضر است برای چنین اهدافی هزینه هم بدهد نه اینکه فقط حرف بزند،انقلاب اسلامی که متصل به انقلاب مهدی - عج - است به دنبال چنین افرادی است. الگوی ایرانی اسلامی میتواند مفاهیم را اینگونه تعریف و سپس برنامه ایی برای عملی کردن ان در سطح جامعه داشته باشد.

مرگز الگو می تواند با جذب افراد مستعد و لایق برنامه های تربیتی و فکری مناسبی برای انها فراهم کند و به تعلیم و تربیت انها بپردازد تا هر کدام انها بتواند خود یک مربی باشند. ذکر این نکته لازم است که این رو ش، یک فرایند است یعنی پله پله باید طی شود به عنوان مثال تا زمانی که در افکار و روح انسان انقلابی پدیدار نشود او قادر به تغییر نیست پس در ابتدا باید ان انقلاب روحی و فکری رخ بدهد تا برسد به مراحل بعدی.

.2 تربیت انسان ساز:

تربیت یک از اصول اساسی موفقیت و پیشرفت در هر امری است اگر بنای تربیت انسانی در ابتدا خوب اغاز شود، ادامه راه اسان خواهد شد. هدف اصلی انبیا و اولیا - ع - تربیت و انسان سازی بوده است،انسانی که مطابق باشد با ارزش ها و هنجارها. نقش مهم الگو بودن و مربی بودن پیامبر اکرم - ص - و وجود اصحابی چون سلمان،ابوذر،مقداد،عمار و... به ما نشان می دهد که در تربیت باید دو اصل وجود داشته باشد،یکی مربی و دیگری متربی، که نقش مهم مربی زمینه سازی و الگو بودن است.همراه بودن و الگوی عملی اصلی بود که پیامبر اکرم - ص - داشتند تا اصحاب نمونه ایی تربیت کردند که الگویی از یک انسان کامل بودند.

متاسفانه تربیت و جایگاه ویژه ان در پیشرفت جامعه بدون برنامه مانده است،امروزه کمتر خانواده ایی پیدا می شوند که برای تربیت فرزندان خود برنامه و هدف داشته باشند چراکه خود ان خانواده نیز اموزش ندیده اند تا بتوانند فرزندان خود را تربیت کنند،ارزش های انسانی رو به افول است ،امروزه خانواده ایی موفق است که ثروتمندتر باشد،با نفوذ تر باشد و ... انسان سالم تحویل اجتماع دادن سخت شده است.چرا؟ چون که ارزش ها و باور ها تحت تاثیر است و فرد متربی بر اساس همین زمینه تربیت می شود. اگر بتوان با توجه به مبحث اول فرهنگ مهدویت و جامعه مهدوی را ساخت،قطعا می شود در بحث تربیت نیز وارد شد اگرنه وارد شده به ان سخت و هزینه بردار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید