بخشی از مقاله

چکیده

خوافی - خافی - یکی از گویش های خراسانی است که درحدود300کیلومتری مشهد وهم مرز با افغانستان با آن تکلّم می شود.تاریخ بیهقی به عنوان یکی ازمهم ترین ونامدارترین متون نثرفارسی توانسته است درطول تاریخ پرنشیب وفرازایران همچون نگینی برانگشترادبیات ایران زمین خوش بدرخشد وشهرهای خراسان بزرگ ازجمله »خواف« کوشیده است باحفظ گویش واژگانی اصیل ومنحصربه فردآن پیشاپیش نهضت اعتلای فارسی دری باشد.واژگانی چون: اُشتُلُم،بدرگ،بکار،پایچه - پَیچه - ،پیشنماز - پِشنماز - ، جَزم، جگر،جوال وگوال،لو - ،خالخُرده - خا - خورده - ،خریطه - خلیطه - ،خُسُر، دُشخوار،دَلو - دُل - ،دینه، ل، زلفین - زلفی - ، زَهره، شوربا - شوروا،شُروا - ، شوی، صُفّه - صوفه - ، کفّه - کپه - ،گُنده، لَت،مرافعه، مُلّا، نَبَسه - نوسه - ،نماز پیشین، نماز دیگر - دگه - ،نماز شام - شُم - ، نماز خفتن، وثاق - وتاق - ونیز اصطلاحات وافعالی چون: ازگردن خودبیرون کردن، برملاکردن،بنشست - بنچست - ،خشک شدن ویله کردن ازجمله مواردی است که ضمن کاربرد درتاریخ بیهقی هنوز درگویش محلی خواف مورداستفاده قرار می گیرد. دراین پژوهش که ترکیبی ازمصاحبه،مشاهده ومطالعه است پاره ای از این کلمات،تعبیرات اصطلاحاتو شناسایی شده وشباهت هاوتفاوت های آوایی و معنایی آنان باگویش خوافِ خراسان به طور خلاصه موردبررسی قرارگرفته است تاچه درنظرآید وچه مقبول افتد.

واژگان کلیدی: تاریخ بیهقی ، خواف، گویش

بیان مسأله

ادبیات کهن فارسی به عنوان یکی از زنده ترین زبان های دنیا دامنه ی گسترش خودراتا قلب اروپا وآمریکا ادامه داده است ودراین میان خراسان بزرگ سهمی شایسته وارزنده رابرعهده داشته است.خراسانی که ازغزنین تابسطام وازآموی تاسیستان همچون قاره ای گسترده شهرهای بسیاری را درمیان گرفته بود وچون مرواریدی تابنده موردتوجه واهمیت قرارگرفته بود. بزرگانی همچون ابوالفضل بیهقی نقش بسزایی درزنده نگهداشتن فارسی دری وماندگاری آن درایران وسایر کشورهای همجوارداشته اند.درنتیجه بسیاری ازگویش های خراسان،ماوراء النهر،افغانستان و... به تقلید ازتاریخ بیهقی وکتاب هایی ازاین دست صورت می گیرد.ودراین زمینه شهرهای هم مرز باکشورهایی چون افغانستان توانسته اند درحفظ فارسی دری اصیل نقش بسزایی راایفا نمایند.حال سؤال اینجاست که:

Bچرابرخی ازواژگان اصیل فارسی نقش واهمیت خودراازدست داده است؟

-نقش اندیشمندان وحتی تک تک فارسی زبانان درزنده نگهداشتن زبان فارسی چیست؟

-چگونه می توان ازورود واژگان غربی واروپایی جلوگیری کرد؟

-رسانه های کشورتاچه اندازه درحفظ زبان ارزنده ی فارسی سهیم بوده است وچه اندازه نقش تخریبی داشته است؟

-برای تجدید حیات کامل زبان فارسی دری چه اقداماتی بایداندیشیده شود؟

-شورای گسترش زبان وادبیات فارسی تا چه اندازه توانسته است بامعادل سازی واژگان دخیل به زبان وادبیات فارسی خدمت کند وآیا دراین کارموفق بوده است؟ این پژوهش درنظردارد بااحیای واژگان متروک وکم مصرف که بافوت سالخوردگان ازبین می رود گامی هرچند کوچک برداشته وخدمتی درحدتوان انجام دهد.

پیشینه تحقیق

باکنکاش درآثاردیگران می توان دریافت که کتب ومقالات بسیار زیادی درباره فرهنگ، وضعیت سیاسی،تاریخی ونظامی خواف درادوارگذشته نوشته شده است که ازآن جمله می توان به تاریج رجال شرق خراسان تألیف آقای ابراهیم زنگنه دردوجلداشاره کرد.نویسندگانی چون آقایان عبدالکریم احراری رودی وحبیب االله پرنده رودی نیز به طورمستقل به تصیحیح دیوان شیخ صوفی پرداخته اند؛ ولی نشرکتبی که درزمینه ی گویش محلی خواف خراسان نوشته شده باشد انگشت شمارند که ازآن جمله می توان به کتاب:»خواف درگذرتاریخ«نوشته ی عبدالکریم احراری رودی اشاره کرد که ضمن بیان وضعیت سیاسی،تاریخی و... خواف،نگاهی مختصر به برخی واژگان وترانه های محلی داشته است.

کتبی چون »:لغات عامیانه ی فارسی افغانستان« نوشته ی :عبداالله افغانی نویس و»فارسی هروی« نوشته ی: محمدآصف فکرت به علت همجواری خواف وافغانستان وبرخی مشترکات زبانی می تواند درتحقیقاتی این چنینی راهگشای محققان درگویش های زبانی خراسان باشد. اخیراً محقق ارجمند آقای احمدقلی ساعدی بانوشتن کتاب »:فرهنگ،تلفظ واژگان واصطلاحات درگویش مردم ولایت خواف« نقش مهمی درتجدید حیات زبانی واژگان خواف قدیم برداشته است . ایشان در تألیفشان بااستنادبه نوشته های دبیر محترم ادبیات آقای عبدالعلی یاحق اشاره ای مختصر به برخی لغات پرکاربرد تاریخ بیهقی درگویش خواف نیزداشته است ولی کافی نمی باشد. ازسایرکتبی که به فرهنگ واژگانی تاریخ بیهقی پرداخته است می توان به اثرگرانمایه ی »فرهنگ تاریخ بیهقی« نوشته ی دکتر سیداحمدکازرونی اشاره کرد.اخیراً سرکارخانم دکتر زهرااختیاری نیز درمقاله ی:»واکاوی چندواژه درتاریخ بیهقی« به تحقیق شایسته ی تقدیری دراین زمینه پرداخته اند.

-1مقدمه

تاریخ هرملت نشانگرپیشینه ی آن درزمینه های مختلف فرهنگی ،اجتماعی،اقتصادی ومذهبی است واین شناسایی موجب ارتباط والفت بیش ازپیش مردم بایکدیگر وایجادوحدت وانسجام بین ملت هامی شود. دراین میان زبان،مهم ترین نقش رادراین زمینه ایفاکرده ومی کندوزبان فارسی درطول تاریخ باآفرینش آثارفرهنگی بر فرهنگ ها وزبان ها وتمدن های مختلف تأثیری ژرف وماندگار داشته است؛ چنانچه بیهقی می گوید: »اما غرض من آن است که تاریخ پایه یی بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.« - بیهقی،به کوشش دکترخلیل خطیب رهبر،ج1، - 149:1383 زبان وادبیات فارسی از استوارترین وپاینده ترین زبان های نیاستد که امروزه بدان تکلّم وکتابت می شودو توانسته است طبق فرمایش رسول اکرم - صلی االله علیه وآله وسلّم - سِحر وحکمت بیافریند. - جامی رودی - 245:1388کهانﱠ:» مِنَ البیان لسحراً - «الهی1424ق:34،حدیث 80 ، به روایت بخاری -
 
جستاری درگویش مردم خواف وارتباط آن باتاریخ بیهقی  

آن چه ادبیات ایران راازادبیات سایرملل متمایز می کند تمدن کهنی است که درآن تجلی یافته وسهمی قابل توجه دراین بین خراسان بزرگ دارد.خراسانی که باوسعت دویست فرسنگ ،همچون قاره ای گسترده ،شهرهای بسیاری رادربرداشته که مانند نگینی برانگشتردرخشیده است. - فیروزی مقدم - 7:1383 در این پژوهش تلاش شده است، واژگان و ترکیب هایی که در تاریخ بیهقی آمده اند، در گفتار امروز مردم خوافِ خراسان بررسی شوند. بسیارند واژه ها و ترکیب های که در تاریخ بیهقی به استوار آمده و هنوز در خواف استفاده می شوند . برخی از این واژگان و ترکیب ها در همان معنی روزگار بیهقی به کار می روند و برخی با کمی تفاوت نوشتاری یامعنایی کار برد دارند.

- 2شباهت وتفاوت های واژگان تاریخ بیهقی باگویش خواف خراسان

ادبیات شفاهی ملت ها دارای تاریخی بسیار دیرین بوده ووارث آفرینشی بدیع وگرانبهاست که اززمان های بسیار دورهمراه باکاروفعالیت انسان های ابتدایی شروع شده وبارشد وپیشرفت های آن ها باویژگی های جمعی وگروهی بودن ونیزبازتاب بقایای اساطیر وآداب وسنت های گذشته، ارزش و اعتبارکسب نموده است. - آذرافشار5:1380و - 7 ایران باسابقه ی تمدنی کم نظیر همواره درگستره ی فرهنگی خود باتعدد خرده فرهنگ های گوناگون مواجه بوده است؛مسأله ای که همواره بادوعینک خوش بینانه یابدبینانه بدان نگریسته شده است. - حق گو - 120: 1388 کلمات وتعابیر رایج در گویش ها نیز به حل بسیاری از مشکلات متون ادبی کمک می کند.ازجمله آثارفراوانی چون تاریخ بیهقی وجوددارند که معنای بیشتر واژگان آن ها برای بیشتراهل خراسان روشن وبدون ابهام است درحالی که توضیحات وشروحی که براین لغات واردشده است اشکالات وابهاماتی براین کلمات واردنموده است. - اختیاری» - 1:1388زیرا این گویش هادرحقیقت ادامه یاهم خانواده زبانی است که درمتون کهن فارسی به کاررفته است. - «همان:2،به نقل از:زمردیان - 2:1385

حال به چندنمونه ازواژگان تاریخ بیهقی با گویش و کاربردمعنایی آن دربین مردم خواف اشاره می شود: -2/1ازگردن خودبیرون کردن    »خواجه بزرگ گفت:ببایدرفت وازمن دراین باب پیغامی سخت گفت جزم وبی محابا بدرد، تافرداروز که این زشتی بیفتد وباشد که پشیمان شود،من از گردن خود بیرون کرده باشم ونتواند گفت که کسی نبود که زشتی این حال بگفتی.بونصربرفت وپیغامِ سخت محکم وجَزم بداد وسودنداشت،که وزراء السﱡوء کار رااستوارکرده بودند...« - بیهقی،ج1، - 408:1383 این عبارت به معنای »مسئولیت کاررانپذیرفتن« کاربرد دارد. »چون رسولان بدان مغروران رسیدند وپیغامهابگزاردند،بسیاراُشتُلُم کردند - «همان،ج1، - 169:1383 اُشتُلُم:به ضم اول وسکون دوم وضم سوم وچهارم تندی وبانگ وفریاد وتعدی وغلبه وزور - همان،ج1، - 310:1383 اخذچیزی به زور،لاف پهلوانی زدن،تندی کردن وخشونت ورزیدن،تعدی کردن واعمال زور کردن - معین - 265: 1384 این واژه باهمین گویش وبارمعنایی دربین اهالی خواف کاربرد داردولی متأسفانه کم کم به فراموشی سپرده می شود. امیربدگمان» ترگشت ودراندیشیدودانست که خشت ازجایِ خویش برفت،عبدوس را بخواند وخالی کرد وگفت:مارا این بدرگ بهیچ کارنیاید،که بدنام شد بدین چه کرد.« - بیهقی، ج1، - 282:1383 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید