بخشی از مقاله

چکیده:

به دست آوردن تصویری دقیق از جلوه های عشق در نگاه مولانا کار ظریف و حساسی است نگارنده در این مقاله سعی نموده است با مطالعه و بررسی در اندیشه ها و باورهای عرفانی، بازتاب زیبایی ها و جلوه های عشق را در مثنوی معنوی بیان کند. این پژوهش به منظور شناخت ارزش عشق و تاثیر آن در بعد فردی و اجتماعی امروزی برخاسته از کتاب مثنوی معنوی می باشد که به اوصاف عشق، به ویژگی های عاشق ، ارتباط بین عشق و زیبایی وراه رسیدن به عشق حقیقی پرداخته است. در نگاه مولانا عشق، ثمره و نتیجه معرفت است. عشق ،عاشق را ازتمام الودگی ها و ناپاکی ها، پاک و مصفا می کند از این رو عشق نردبان عاشق است.

از نظر مولانا، عشق وسیله است و مراد او از عشق، عشق حقیقی است و مساله ی اصلی در عشق ،فنا از »خودی« خویش است که به بقاء االله منتهی می شود. مساله محوری در این پژوهش پرداختن به اندیشه های ناب مولانا است که منشا ان عشق است و این که عشق چگونه می تواند برای انسان معاصرشاهراهی بگشاید تا او را از رذایل وپستی ها رهایی بخشدو به سوی فضایل اخلاقی و زیبای های زندگی سوق دهد و در نتیجه انسان چگونه می تواند از افکار و عقاید مولانا در تحلیل مسایل فکری و اخلاقی و نیاز های معنوی عصر حاضر سود ببرد؟مولانا از بین تمام راه های تهذیب نفس ، عشق را توصیه می کند.چرا که هنر عشق است که می تواند این همه دگرگونی وتغییر در انسان ایجاد کند.

کلید واژه ها: عشق، مثنوی، عرفان، مولانا، عاشق

پیشینه ی پژوهش

عشق از بنیادی ترین مبانی مکتب عرفانی مولاناست وبه عبارت دیگر عشق کلید رمز احوال وافکار واثار مولاناست. در زمینه اثار واندیشه های مولانا تحقیقات بسیاری صورت گرفته است و بیشتر بررسی ها در اموزه ها و افکار مولانا ،جنبه ی فلسفی ، عرفانی دارد ودر لا به لای آن گریزی به عشق از دیدگاه مولانا شده است . از جمله اثار ارزشمند بزرگان ادب فارسی اثار بدیع الزمان فروزان فر در باره مثنوی می باشد . تاکید استاد فروزان فر بر عرفان در مثنوی وشرح و بیان استفاده مثنوی در مجالس سماع وحس وحال خاص عرفانی ان همواره در نوشته های او به چشم می خورد .کتاب - پله پله تا ملاقات خدا - اثر ارزشمند دکتر عبدالحسین زرین کوب در باره ی زندگی ، اندیشه وسلوک مولانا نگارش یافته است.

در این کتاب علاوه بر دید عرفانی، نگرشی دینی وتاریخی به اثار مولانا داشته است .در خلال سخنان عرفانی در این کتاب به عشق ازدیدگاه مولانا پرداخته است.هدایت االله ستوده نیز در - کتاب جامعه شناسی ادبیات - به شرح دید گاه های مولوی پرداخته ، در این اثر بر عشق واز خود بیگانگی در اثار مولانا تاکید شده است وچگونگی تحلیل یک اثر ادبی از جمله مثنوی از دیدگاه جامعه شناسی مورد بحث وبررسی قرار گرفته است .روش تحقیق این پژوهش کتابخانه ای می باشد .منبع اصلی ان مثنوی مولانا با شرح استعلامی است که با استخراج ابیاتی زیبا از ان دیدگاه مولانا در زمینه عشق بیان شده است ومبنای تحلیل و بررسی قرار گرفته است .

مقدمه:

آثار ادبی عرفانی ما، درخشان ترین و ماندگارترین نوع ادبی است که عشق اساس و شالوده ی آن است . عشق و محبت جز فطرت انسان ویک حالت روحی و روانی است که در همه ی افراد وجود دارد .ریشه ی واژه ی عشق را از عشقه دانسته اند و عشقه، گیاهی است بالا رونده و معمولاً دور تکیه گاه خود می پیچد و از آن بالا می رود و مواد غذایی درخت پایه را می مکد به حدی که آن را خشک می گرداند. - دهخدا، ذیل واژه ی عشقه - هر چند طبق نظر بزرگانی چون حضرت مولانا، بهترین تعریف و شرح در مورد عشق را باید از زبان خود عشق شنید چنان که جان مایه ی اصلی آثار مولانا عشق است.همان گونه که جوهره ی وجود و اندیشه ی اورا عشق تشکیل می دهد.با تأمل در معنای کلمه عشق، ریشه وحالات آن ، از جمله ریشه در جان عاشق انداختن، تا جایی که باعث نابودی و فنای او شود، مشخص می شود که اشتقاق این کلمه و واژه های هم خانواده ی آن، از همین کلمه باشد و این نظر، در اکثر کتب عرفانی آمده است.

عشق مغز کاینات آمد مدام                  لیک نبود عشق بی دردی تمام

قدسیان را عشق هست و درد نیست       درد را جز آدمی در خورد نیست - عطار، 1177 :1368 - 1176

لطیفه ایست نهانی که عشق ازو خیزد       که نام آن لب لعل و خط زنگاریست - حافظ، - 66 :1370

عشق ار چه زلال زندگانیست                سرمایه عمر جاودانیست

پس عشق چنانکه روح را باز               با عالم جان بود به پرواز

عشق ار چه غلام خانه زاد است           سلطان شب و ملک نهار است - سهروردی، - 81 : 1366

مولانابزرگترین دست آورد دین را عشق می داند ، در واقع عشق است که قابلیّت جذب نور را در روح انسانی ایجادمی کند.

کسب دین عشق است وجذب اندرون        قابلیّت نور حقّ را ای حرون - ج - 284 :2

مساله محوری که در این مقاله بدان پرداخته می شود این است که اندیشه های ناب مولانا که منشاء آن عشق است چگونه می تواند شاهراهی برای انسان معاصر بگشایدتا او را از رذایل وپستی ها رهایی بخشد و به سوی فضایل اخلاقی و زیبایی های زندگی سوق دهد.و این که چگونه می توان از افکار و عقاید مولانا در تحلیل مسائل فکری و اخلاقی ونیازهای معنوی عصر حاضر، سود برد؟و در نهایت این که به نظر می رسد نگاه مولانا به پدیده عشق، به عنوان نیروی اتحاد بخش حقیقی است که تمام مرزهای تفرقه و جدایی را ویران می سازد.

آفرین بر عشق کلّ اوستاد               صدزارانه ذّره را داد اتّحاد
همچو خاک مفترق در رهگذر          یک سبوشان کرد دست کوزه گر - ج - 3727 :2

در این نوشتار از میان ابعاد گوناگون آثار مولانا به جلوه های عشق از نگاه او تاکید می شود. از آن جای که زیر بنا و اساس مکتب عرفان »عشق« است، از این واژه در تمام کتب عرفانی وحتی در فرهنگ لغت ها، در کنار تعریف لغوی ،تعریفی عرفانی نیز ارائه داده اند که بحث آن در این مقوله نمی گنجد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید