بخشی از مقاله
چکیده
جهانی شدن به مجموعه تحولاتی اطلاق می شود که تمامی ابعاد زندگی بشر امروز را در بر گرفته است. به نظر رابرتسون جهانی شدن یک فرایند اقتصادي، اجتماعی، سیاسی وفرهنگی در جهان معاصر است. جهانی شدن روندي اجباري است وپروسه اي است که خود به خود انجام می گیرد . یکی از تئوري هاي مهم روابط بین الملل، تئوري همگرایی است. همگرایی به معناي وحدت و ادغام نهاد هاي ملی در مراکز وسازمانهاي فرا ملی است که پیش زمینه ي جهانی شدن می باشد.جهانی شدن داراي چالش هایی است که به خاطر فراهم نبودن زیر ساختهاي کشورهاي اسلامی در فرایند جهانی شدن با آن مواجهند.
براي از بین بردن این چالش ها یا به حداقل رساندن آنها لازم است کشور هاي اسلامی که از نظر فرهنگی؛اقتصادي؛سیاسی؛تاریخی واجتماعی داراي وجوه مشترکی می باشند؛با توجه به تئوري همگرایی منطقه اي؛به مناطق همگرا تقسیم شوند.یکی از این مناطق؛کشورهاي حوزه خلیج فارس است.کشورهاي حوزه خلیج فارس شامل هشت کشور؛ایران؛عراق؛کویت؛عربستان؛بحرین؛قطر؛امارات متحده عربی وعمان است؛این کشورها داراي سابقه تاریخی مشترکی هستند وبزرگترین دارنده؛تولید کننده وصادر کننده انرزي فسیلی جهان می باشند.خلیج فارس به عنوان بزرگترین منبع محیطی در بین همه آنها مشترك بوده واز نظر فرهنگی نیزاین کشورها بسیار بهم نزدیک می باشند.
هدف این پژوهش که به صورت کتابخانه اي و با استفاده از اسناد و مدارك انجام گرفته، این است که ضمن بررسی فرایند جهانی شدن وچالش هاي کشورهاي اسلامی؛کشورهاي حوزه خلیج فارس را به عنوان یکی از مناطق همگراي اسلامی تبیین نماید.نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که کشورهاي حوزه خلیج فارس با داشتن شرایط مناسب براي همگرایی منطقه اي، می توانند به عنوان یک منطقه همگراي مهم در جنوب غرب آسیا خود را از خطر چالش هاي جهانی شدن نجات دهند.
واژگان کلیدي:جهانی شدن؛تئوري همگرایی؛همگرایی منطقه اي؛حوزه خلیج فارس
مقدمه
مقوله ي جهانی شدن به مجموعه تحولاتی اطلاق می گردد که تمامی ابعاد زندگی بشر امروز را در بر گرفته است. جهانی شدن ناظر بر فرایند هایی است که در عرصه هاي مختلف ظاهر شده ودر حقیقت هزاره ي سوم را شکل داده است لذا از جهانی شدن به منزله ي یک پروسه می توان نام برد. اما جهانی سازي چتري است که عمدتا متمرکز است به اراده ي سیاسی یا اقتصادي ودر سالهاي اخیر فرهنگی که قصد آن دارد تا جهان را یکپارچه وهمگن بسازد وآن رادر خدمت هدفهاي سلطه جویانه خود در آورد وبه همین سبب از آن به عنوان یک پروژه یاد می کنند. وکسانی که جهانی شدن را صرفا به عرصه سیاست تقلیل می دهند در واقع آن را به پروژه یکسان سازي جهانی محدود کرده و نگاهشان معطوف به تصمیم گیري هاي مراکز خاص سیاسی در جهان می گردد - بخشی، عباس ودیگران، . - 8:1382
به نظر رابرتسون جهانی شدن یک فرایند اقتصادي، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جهان معاصراست.واز دیدگاه »دیوید هاروي«جهانی شدن به معنی تجربه متفاوتی از زمان وفضا یا فشردگی زمان- فضامی باشد - خسروي ودیگران، . - 76:1382جهانی شدن روندي اجباري است وپروسه اي است که خود به خود انجام می گیردشکل گیري جامعه ي ملل در سال 1919میلادي وامضاء منشور ملل متحد در 1945 میلادي نقطه عطفی در جهانی شدن محسوب می شود پس از آن گرایش دولتها در اتحادیه هاي مختلف فرا ملی مانند جنبش عدم تعهد، کنفرانس اسلامی، سازمان کشورهاي صادر کننده نفت، به وجود آمدن اروپاي متحد وادغام پولی - یورو - 11 کشور اروپایی همه قدمهایی بود که در راه پروسه جهانی شدن برداشته شده است.
بعد اقتصادي جهانی شدنباعث کنترل دولتها به نقل وانتقالات مالی وفن آوري را کاهش می دهد وبه تعامل میان ملتها می افزاید رقابت سرمایه را از محدوده جغرافیایی خاص خارج نموده ودر سطح جهان، بی قیدو شرط وفراگیر می کند و نظامهاي منطقه اي جدید ي را شکل می بخشد - پیشگاهی فرد، - 157:1380در پروسه ي جهانی شدن، اگر جهانی شدن را فقط در بعد ارتباطات خلاصه کنیم وبه بقیه ابعاد آن کاري نداشته باشیم در این پروسه چالش هاي کمتري خواهیم داشت در حالی که جهانی شدن داراي ابعاد مختلفی است، در بعد اقتصادي نا همگونی زیادي در مناطق مختلف جهان دیده می شود . در بعدفرهنگی، فرهنگها و خرده فرهنگهاي متفاوتی وجود دارد که جهانی شدن را با چالش هاي مختلفی روبرو خواهد کرد .
لازم است قبل از پرداختن به مفهوم همگرایی منطقه اي، مفهوم منطقه روشن گردد. در مورد مفهوم منطقه گفته می شود که تحت تاثیر وعملکردپدیده هاي طبیعی به وجود می آید وداراي وحدت طبیعی است . اما چنانچه این محدوده صرفا به لحاظ فعالیتهاي اقتصادي ونوع تولید مشخص شده باشد منطقه ي اقتصادي ویا اگر عامل فرهنگی نظیر زبان ولهجه، موقعیت ایدئولوژي ومذهب ملاك سنجش باشد منطقه ي فرهنگی گویند در واقع منطقه نظیر یک ناحیه داراي نوعی همگنی در داخل خود است واز وحدت جغرافیایی صرفا یک عامل »اعم از طبیعی وانسانی وبرنامه ریزي « برخوردار است - مستوفی الممالکی، - 51:1384 با این توصیف منطقه داراي عوامل وحدت بخشی در درون خود می باشد که ممکن است عوامل طبیعی - نظیر
اقلیم، پوشش گیاهی، ویژگیهاي ناهمواري - ویا عوامل انسانی - زبان، نژاد، ایدئولوژي، گذشته ي تاریخی مشترك و... - باشد که نوعی همگرایی را در درون خود دارد.
تعریف منطقه بار مفهومی همگرایی دارد.یکی از تئوري هاي مهم روابط بین الملل، تئوري همگرایی است. تئوري همگرایی درصد تبیین پدیده ي همگرایی، به ویژه همگرایی منطقه اي در اروپا ست . همگرایی به معنی وحدت وادغام نهادها ي ملی در مراکز وسازمانها ي فراملی، یک پدیده ي رایج در قاره ي اروپاي بعد از جنگ دوم بوده است - جمالی، - 215:1385 جوزف فرانکل در کتاب نظریه ي معاصر روابط بین الملل می گوید که اصطلاح همگرایی هم به» فرایند«همگرایی وهم به »فرجام « این فرایند اطلاق می گردد واز همگرایی دوتعبیر می شود. یکی فرایند ي که طی آن ملت ها از تمایل وتوانایی خویش نسبت به تدبیر مستقل سیاست خارجی وسیاست هاي اساسی داخلی خود صرف نظر کرده، در عوض در پی تصمیم گیري مشترك ویا تعویض روند تصمیم گیري به سازمانها ي ناظر جدیدي هستند ودیگري تکامل تدریجی یک نظام تصمیم گیري جمعی در میان ملت می باشد - بزرگی، - 83:1376-84
آمیتاي اتزیونی» همگرایی«را به مثابه ي وضعیت نهایی تلقی می کند نه یک فرایند رسیدن به آن .فلیپ ژاکوب وهنري تیون همگرایی را هم فرایند وهم وضعیت نهایی تلقی می کنند. کارل دویچ از همگرایی به مثابه ي فرایندي صحبت می کند که منجر به خلق جوامع امن می شود . - مستقیمی، - 139:1385 در حقیقت همگرایی مفهومی در قلمرو علوم سیاسی ومنطقه اصطلاحی است در حیطه ي علم جغرافیا که با توجه به مفهوم منطقه که بار همگرایی دارد، همگرایی منطقه اي که داراي شرایط خاصی از نظر مشترکات می باشند راحتر انجام می گیرد.
بحث:
با توجه به تعابیر وتعاریفی که از جهانی شدن ارائه شده است چنین استنباط می شود که جهانی شدن یعنی برداشته شدن مرزها، تضعیف حاکمیت دولتها، فشرده شدن زمان ومکان، جهانی شدن تولید، حرکت آزادانه کالا وسرمایه، انتقال سریع اطلاعات، تاثیرات متقابل پدیده هاي جهانی بر هم، به وجود آمدن ارزشهاي یکسان وتن سپردن به سیاستهاي جهانی است. جهانی شدن علاوه بر این که داراي پیامدهاي مثبتی است داراي پیامدهاي منفی نیز می باشد، جهانی شدن هم چنان که فرصتهاي