بخشی از مقاله
چکیده
علیهعا هعلاوه بر تلاش براي درنوردیدن مراحل تکامل معنوي انسان، همواره بر آن است تا جامعههي انسانی را در مسیر رشد هدایت کندگاو خود به عنوان رهبري آگاه می کوشد با استفاده از ویژگی هاي فطري و الهی انسان و با توجه به ظرفیت ها و محدودیت ها، فرصت هاي موجود را جهت پیشبرد اهداف متعالی به خدمت گیردگلذا قبل از هر چیز، قصد آن دارد تا با به وجود آوردن زمینه هاي اجتماعی لازم، بستر مناسب را براي رشد و تعالی فراهم کند و از آن جا که وجود رهبرانی صالح در رأس امور و حکمفرما گشتن برنامه هاي مدیریتی مطلوب در تحقق این اهداف، بسیار مهم اند، بی هیچ تردیدي در راه تبیین و تحقق این اهداف، دستورالعمل هاي لازم را در خطبه ها، نامه ها و کلام حکمت آمیز خود صادر می کندگههاین نوشته در صدد است تا با طرح و بررسی برخی از محورهاي این فرامین از قبیل تعریف حقوق مردم و حاکمان، شاخصه هاي مدیر توانا، پایبندي به تعهدات، گسترش دادن هنجارهاي درست مدیریتی وگگگبه شناخت شیوهي مدیریت سیاسی آن امام همام نائل آید.
واژه هاي کلیدي:علیهعا، مدیریت سیاسی، جامعه، مردم، حکومت، مدیران
مقدمه
مدیریت به معناي اداره کردن و کنترل نمودن جریانات و امور، از مباحث قابل بحث در علوم انسانی می باشدگاهمیت این مقوله چنان است که گاهی به عنوان یک هنر نیز از آن یاد می شودگهه جامعههي انسانی به دلایل متعددي نیازمند مدیریت است که از جملههي آن ها، باید به ایجاد نظم، سهولت در انجام کارها، بازدهی مطلوب تر امکانات و شرایط و در نهایت جلوگیري از ضررهاي ماديآ معنوي وگگگاشاره کردگبه عبارتی دیگر، هنگامی که گروهی با اهداف، توانایی ها و عملکردهاي مشخص، شکل می یابد ضرورت ادارهي آن براي نتیجه گیري بهتر، احساس می شودگاین ضرورت ها همان مدیریت است که در انواع متعدد از جمله مدیریت اقتصادي، مدیریت فرهنگی، مدیریت سیاسی وگگگهتبلور می یابد و البته تفکیک هر کدام از دیگري گاهی نیز مشکل به نظر می رسد.
هر آیینی متناسب با باورها و آرمان هاي خود، شیوه اي خاص براي مدیریت جامعه، در پیش می گیردگبر همین اساس، دین اسلام، بر پایههي فرامین اسلامی براي رهبران دینی، شیوهي ادارهي جامعه را تبیین می کند و نوشتههي حاضر بر آن است تا شیوهي مدیریت سیاسی را از بین انواع مدیریت در دیدگاه شاگرد خلف مکتب اسلام، علیهعابه بحث و بررسی گذاردگهه روش پژوهش در این جستار بر مبناي مطالعههي کتاب ارزشمند نهج البلاغه بوده و استفاده ازآراي نقدي نویسندگان در اولویت هاي بعدي قرار داردگاساسی ترین سوالی که در پی یافتن پاسخی در خور بر اي آنیم در این مهم خلاصه می شود که»مبانی و محورهاي مدیریت سیاسی علیهعابراي ادارهي امور جامعه چیست؟«هه شیوهي مدیریت سیاسی حضرت امیرهعابرگرفته از آموزه هاي دینی و بر اساس رستگاري انساندر دنیا و عقبی طراحی می شود لذا قبل از هر چیز لازم می نماید شیوهي حکومت از دیدگاه آن حضرت تعریف و سپس ویژگی ها و ضرورت هاي مدیرهرهبرا هبراي این حکومت تبیینگردد.
گپس از این، آگاهی از عناصر و خصائص مدیریت سیاسی در دیدگاه آن حضرتآهآن گونه که در نهج البلاغه آمدهآ بسیار ضروري استگاز این رو ابتدا به جایگاه حقوق مردم و حکومت پرداخته و تبیین آن را به عنوان یک مشخصه در ساختار مدیریت سیاسی او به بحث گذاشته ایم و سپس عناصري چون؛مسوولیت پذیري، پایبندي به تعهدات، گسترش آگاهی، تلاش براي برقراري عدالت و اهتمام به مدارا کردن و ایجاد فضایی آرام را به عنوان اصلی ترین مشخصه هاي مدیریت سیاسی اش مورد بررسی قرار می دهیمگهه به نظر می رسد هر کدام از این محورها استعداد تبدیل شدن به موضوع مستقل تحقیق در ساختار مدیریت سیاسی را دارا می باشند که امید است مورد توجه دانش پژوهان و لب تشنگان چشمههي معرفت علوي واقع شود.
نهج البلاغه و مسألهري حکومتلر
بسیاري از بزرگان دربارهي نهج البلاغه و ویژگی هاي منحصر به فردش داد سخن داده اند که شاید بتوان چکیدهي این گفته ها را این گونه بیان کرد کهث»هکلمات امیرالمومنین هعاهاز قدیم ترین ایام با دو امتیاز همراه بوده است و با این دو امتیاز شناخته می شده است؛ یکی از فصاحت و بلاغت و دیگري چند جانبه بودن و چند بعدي بودن آنگگگگهتوام شدن این دو با یکدیگر، سخن علی ههعاه را قریب به حد اعجاز قرار داده استاوگه در میدان هاي گوناگون که احیاناً بعضی با بعضی متضادند، تکاور بیان را به جولان آورده استگهنهج البلاغه، شاهکار است اما نه تنها در یک زمینه، بلکه در زمینه هاي گوناگون«هههباقري، لامنگثنخگا البته در کنار چنین دیدگاه هایی برخی از گذشتگان به خاطر نادانی یا سوء نیت و گروهی ازمعاصران، تحت تاثیر دروغ پردازي هاي مستشرقان در صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت امیرهعا هدچار تردید یا انکار گشته اند که البته هدف اینان، ایجاد شبهه درکل اسلام استگاما