بخشی از مقاله

چکیده

موضوع حرکت و حرکت جوهري؛ یعنی جنبش و حرکت در ذات اشیاء، به عنوان یک بحث جدي در بین فلاسفه از قدیمترین ایام تاکنون مطرح بوده است. در عرفان اسلامی هم این موضوع به صورتها و عبارتهاي دیگري بیان شده است. تعبیرات و اصطلاحاتی در کلام عرفا هست که مبین این نوع حرکت میس باشد. در اندیشه وخنانس عارفانی همچون مولوي، عطار، شیخ محمود شبستري و... این موضوع به کرّات و با عبارات و اصطلاحاتی چون: تجدد امثال، تبدل امثال، خلق جدید، خلع و لبس، حرکت حبیسریان عشق در اجزاي عالم و ... بیان شده است.ما در این مقاله، بنا داریم این مسأله را در اندیشههايمولوي بررسی کنیم و نشان دهیم که اولاً: مسألهي حرکت جوهري نزد مولوي، چه حرکتی است؟ ثانیاً اعتقاد به این حرکت چه نتایج و تأثیراتی در اندیشه و کلام مولوي و عرفا دارد؟

کلیدواژهها: حرکت جوهري، عرفان، عشق، مولوي.

مقدمه:

موضوع »حرکت جوهري،براي« اولین بار به صورت جدي و منسجم در آرا و اقوال ملاصدرا مطرح شده است. البته مسألهي »حرکت« در آثار و اقوال پیشینیان، از جمله حکماي یونان و سپس فلاسفهي اسلامی مانند: ابن سینا، فارابی، خواجه نصیر و... مطرح بوده است. به عنوان مثال، افلاطون در رسالهي ضیافت و از قول سقراط این مسأله را بیان میکند. - صناعی، - 67 :1381 و لابد این سخن مشهور هم فرایاد میآید که: »در یک رودخانه دوبار نمیتوان شنا کرد.« همچنین براي اطلاع از آراي فلاسفهي اسلامی رجوع شود به - ملکشاهی،-. - 88 :1388اما55کسی که توانست با فهم عمیق آراء مشائین و تعمق و تدبر در حکمت اشراق و در پرتو صفاي باطن و قلب سلیم، به صورتی مستدل و منسجم این بحث را مطرح کند و نظریهي حرکت جوهري به نام او مشهور و معروف شده است، ملاصدراست.

ملکشاهی در این مورد میگوید: »معلم اول و فارابی و جمهور فلاسفه، حرکت در مقولهي جوهر را جایز ندانستند و ابن سینا هم براهینی بر عدم امکان وقوع حرکت در جوهراستآورده.ولیکن هراکلیتوس افسوسی و اصحاب ذره از فلاسفهي قدیم واهل کشف و همهي عرفا به حرکت جوهري عقیده داشتند. عقیده به وقوع حرکت در جوهر مختار ملاصدرا است.« - همان: - 236 همانطور که ملاحظه میشود،در میان عرفاي قبل از ملاصدرا، کسانی بودهاند که در اقوال و اندیشهس هایشان به صورتها و تعبیراتی مختلف، این مسأله؛ یعنی حرکت جوهري را بیان داشتهاند. از جملهي این عرفا میتوان از مولوي نام برد.در مثنوي معنوي، اندیشههاي فراوانی اعم از: انسانشناسانه، خداشناسانه، هستی شناسانه و... وجود دارد. یکی از این اندیشههاي ناب »حرکت و پویایی در همهي ذراّت و ذات هستی« است. مولوي معتقد است ایستایی و سکون در هستی وجود ندارد و هرچه هست حرکت و جریان مستمري است که به خاطر استمرار آن، در دیدهي ما ساکن به نظر میرسد:عمر همچون جوي نو نو میرسد  مستمري مینماید در جسد - مولوي، :1368 د1، ب - 1144

پیشینهي تحقیق

در مورد حرکت و جنبش در اشعار مولانا تحقیقات ارزشمندي انجام شده است. به عنوان نمونه، عزیزاالله سالاري مقالهاي با عنوان »مشترکات اندیشه مولانا و ملا صدرا« دارد که با یک بحث فلسفی به اقسام تجلی و مواردي مانند: خلق مدام، قوه در مقابل فعل و ثابت و سیال و ... میپردازد. - عزیزي، - 103-118 :1377 ایشان در این مقاله فقط دو مورد به اشعار مولوي استناد میکند و بقیهي مثالهایش را از شبستري میآورد.همچنین محسن فرشاد مقالهاي با عنوان »فیزیک کوانتوم و مکاشفات مولانا« دارد که در آن با زبانی علمی ابیاتی از مولوي را که با فیزیک کوانتوم مطابقت و همخوانی دارد نقل و تحلیل میکند.

ایشان در مقالهشان چیزي در مورد حرکت جوهري نمیگویند. - فرشاد، بیتا - همچنین کتابی تحت عنوان »اندیشههاي کوانتومی مولانا-پیوند علم و عرفان-« دارد. - فرشاد، - 1384 آقاي حسین نوین مقالهاي با عنوان »همگرایی انسان با جهان هستی در نظریهي کیهان شناسی مولوي« دارند که بعضی از نظریههاي فیزیکی از جمله کیفیت و کمیت »نور«، وجود میدانهاي کوانتومی در همه جاي هستی و وجود شعور در تما اجزاء مادي جهان در اشعار مولانا بحث کرده است. - نوین، - 5-33 :1388مهوش واحددوست در مقالهاي تحت عنوان »حرکت و جنبش در غزلهاي مولوي« به مسألهي حرکت در اشعار و به خصوص غزلهاي مولوي میپردازد. اما همانطور که از عنوان مقاله پیداست؛ این مسأله را فقط در غزلهاي مولوي بررسی کرده است. - واحددوست، :1386 - 236-207

آقاي قاسم صحرایی در مقالهاي با عنوان »فاعل و مبدأ و منتهاي حرکت از دیدگاه مولانا جلال الدین« به مسألهي حرکت و فاعل حرکت در اشعار مولانا میپردازد. ایشان در مقالهاشان ابیات مولوي را در باب فاعل و مبدأ حرکت بررسی و تحلیل کنندمی . در واقع بیشتر توجه نویسندهي مقاله بر قوس نزولی و صعودي حرکت و فاعلیت خداوند است. - صحرایی، - 343-329 :1379 آقاي محمد خدادادي نیز در مقالهاي با عنوان »بررسی فیزیک تطبیقی کوانتوم با اندیشهي یگانگی و فنا در نزد مولانا« نوشتهاند اما درمورد حرکتجوهري مطلبی گفته نشده است. اصغر طلایی مینایی نیز کتابی تحت عنوان »عرفان، زیباشناسی و شعور کیهانی« منتشر کرده است که حائز اهمیت است.در این نوشته ابتدا تعاریف حرکت، سپس انواع حرکت و حرکت جوهري و در ادامه تعبیرات عرفا در مورد حرکت جوهري آورده میشود، سپس حرکت جوهري در ابیات و اندیشهي مولوي بیان شده، تحلیل و بررسی میشود.

تعریف حرکت

»حرکت در نزد اهل لغت به معناي جنبش و انتقال جسم از جایی به جاي دیگر است.« - ملکشاهی،:1388 - 22 ارسطو در تعریف حرکتگوید:می کمال قوه از جهت قوه بودن است. ابن سینا با افزودن واژهي »نخست« تعریف ارسطو گونهرااینتغییر داده است: حرکت کمال نخست قوه از جهت قوه بودن است. قطبالدین شیرازي در تعریف حرکت چنین آوردهاست: بهترین چیزي که به آن تعریف ماهیت حرکت کردهاند، آن است که حرکت،خروج شیء است از قوه به فعل، لادفعه. شیخ اشراق در المطارحات میگوید: حرکت» صرف بیرون آمدن از قوه به فعل به گونهاي تدریجی است.همچنین فخر رازي جنبش را حدوث تدریجی دانسته است. - ادیانی، - 312-315 :1378

ناصر خسرو در تعریف حرکت میگوید:حد» حرکت، حکما، بدل شدن ذات چیزي نهادهاند که مراو را ذات است، به گونهاي از گونههاي بدل شدن.« - ناصرخسرو،39 - :1385علّامه طباطبایی، هر تغییر تدریجیاي را که براي جسم در یکی از صفات و حالاتش دست میدهد، حرکت میداند.ایشان معتقدندحرکت در همهي شئون طبیعت حکمفرماست. جهان طبیعت مساوي است با حرکت. - طباطبایی، - 61-62 :1368در تمام تعاریف فوق دو چیز مشخص ومشترك است:از »قوه به فعل درآمدن« و » تدریجی بودن.« این دو مشخصهي حرکت را میتوان با مثالی نشان داد.

در برخی از فیلمهاي مستندعلمی براي نشان دادن رشد و تغییرات تدریجی یک گل یا گیاه با یک دوربین عکسبرداري ثابت به هفصلهايزمانی معین - مثلاً هر یک ساعت یکبار - از موضوع عکس میگیرند و بعد از گرفتن تعداد زیادي عکس، آنها را به سرعت و پشت سرهم نشان میدهند. چشم ناظر این عکسهاي تدریجی را یکنواخت و به صورت حرکت میبیند؛ یعنی در واقع حرکتی هم هست، ولی بدون این تکنیک،چشم انسان قادر به درك و دیدن این حرکت تدریجی نیست.در کتاب »نهاد ناآرام جهان «آمده است:ملاصدرا» در کیفیت ادراك حرکت سخن دقیقی دارد که مضمونش این است: حرکتحسوسیم است به کمک عقل یا معقولی است به کمک حس... کار حس عکسبرداري از حوادث است... حس به تنهایی حرکت را درنمییابد و عقل است که تصاویر حسی را وقتی ملاحظهکند،میبه سیلان حرکت راه میبرد. - «سروش، - 25-26 :1389

انواع حرکت از نظر فلاسفه و حکما

ناصرخسرو در ادامهي تعریف حرکت میگوید:...» و گفتهاند که حرکت بر سه روي است: یکی از او طبیعی است و دیگري قسري است و سه دیگر ارادي است. اما حرکت طبیعی، مر حرکات طبایع و افلاك را

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید