بخشی از مقاله

چکیده

حسابداری زیست محیطی ، ابزاری جامع و فراگیری برای وارد کردن ملاحظات زیست محیطی در تصمیم گیری های تجاری است . وارد کردن هزینه زیست محیطی داخلی در سیستم حسابداری ، به شرکت ها کمک خواهد کرد تا تصمیماتی اتخاذ نمایند که علاوه برافزایش سود آوری بلند مدت ، عملکرد زیست محیطی را نیز بهبود بخشیده و با معرفی خود به عنوان صنعت سبز به بازار سرمایه ، موجبات افزایش ثروت سهامداران را فراهم آوردند و با پیشرفت در حوزه حسابداری زیست محیطی و گزارشگری آن ما به یکی از جنبه های توسعه پایدار دست خواهیم یافت . پایداری ، دستاوردهای محیطی ، اجتماعی و اقتصادی یک شرکت می باشد و نشان می دهد که واحد تجاری با در نظر گرفتن این موضوعات چگونه طرح های توسعه خود را در آینده به مرحله اجرا در می آورد .

نقش ارزیابی چرخه حیات محصولات از جمله ملاحظات این نوع گزارشگری است . گزارشگری پایداری به سهامداران و ذی نفعان ، این اطمینان را می دهد که مخاطرات غیر مالی و فرصت های مرتبط با فعالیت بخش های مختلف سازمان ، طبق یک برنامه اصولی مورد شناسایی قرار گیرد . در این مقاله به تعریف هزینه های زیست محیطی،حسابداری زیست محیطی و دلایل سودمندی آن و در نهایت به توسعه پایدار وگزارشگری پایداری شرکتها می پردازیم.

-1      مقدمه

مطرح شدن مفهوم پایداری درقرن اخیر به عنوان یکی از مباحث مهم و جالب توجه راجع به فعالیت شرکت ها ، در بردارنده تعهدات واحد تجاری نسبت به انجام اصلاحات اصولی جهت ساختن دنیایی عادلانه ، همراه با رفاه و آسایش برای همگان می باشد که در آن ، محیط پیرامون و نیز فرهنگ اصلی مردم حفظ شده و سهم نسل های بعد ازاین منابع نیز باقی بماند.[1]کمیته جهانی محیط زیست و توسعه ، توسعه پایدار را این گونه تعریف می کند :

پیشرفت و توسعه ای که نیاز های نسل فعلی را برآورد سازد بدون آنکه حق و توان نسل آتی را در برآورده کردن نیاز هایش از محیط زیست و منابع طبیعی به مخاطره اندازد.[3] هیات تجارت جهانی توسعه پایدار بیان می کند:توسعه پایدار ، یک فعالیت هم زمان برای رونق اقتصادی ، کیفیت زیست محیطی و عدالت اجتماعی می باشد . با توجه به این تعریف می توان استنباط کرد که فعالیت های عملیاتی و راهبردی یک واحد انتفاعی ، باید اثرات زیست محیطی اقتصادی ، اجتماعی را در نظر گرفته و نیز جهت برآورد کردن نیاز ذی نفعان به ویژه سهامداران و تصمیم گیری های مبتنی بر پایداری ایشان اقدام کند.

تدوین راهبرد حول محور پایداری ، نیازمند طراحی و استقرار ارزیابی های موثر و سیستم های اطلاعاتی مرتبط با فعالیت های اجتماعی ، زیست محیطی و اقتصادی می باشد.[5] شرکتی که مسیر توسعه پایدار را در پیش گرفته ، لازم است به طور دقیق رسالت ها ، دیدگاه ها و ارزش های خود را آزمون کند . مدیریت شرکت باید از محدودیت های قانونی و عوامل تعیین کننده فرایند پایداری آگاه باشد و براین اساس ساختار مدیریتی خود را تنظیم و ارزیابی کند[2]

-2 عوامل پایداری شرکت ها

عوامل پایداری شرکت ها به دور گروه عوامل داخلی و خارجی تفکیک می شود.[4] عوامل داخلی تعیین کننده فرایند پایداری به شرح زیر می باشد : الف- عوامل مدیریتی :

-ارزیابی همه ساختار های داخلی سازمان و رویه های مدیریت

-    توسعه و پیاده سازی سازو کارهای انگیزشی جهت توسعه خلافقیت های پایدار و افزایش عملکرد پایدار

-    شناسایی پیش از موقع فرصت های بالقوه تجاری

-    مدیریت بهتر ریسک ها و تمایل به سطوح ریسک پایین تر

-    بهبود سلامتی کارگران و کیفیت شرایط کاری و جبران خسارت

ب-عوامل عملیاتی:

-    شناسایی مشکلات زیست محیطی

-    حداقل کردن اثرات زیست محیطی

-    کاهش مواد اولیه وارده

-    دست یابی به اثر بخشی انرژی - صرفه جویی اقتصادی -

-    گواهی نامه عملیاتی ج- عوامل اقتصادی

-    فرصت های بازار جدید

-    کاهش هزینه ها - نوآوری های فناوری

-3 گزارش های پایداری شرکت ها

گزارشهای پایداری بیشتر درسال های 1990 توسط بخش خصوصی در پاسخ به تقاضای سهامداران و سازمان های غیر دولتی برای افزایش شفافیت اثرات زیست محیطی و اجتماعی انجام پذیرفته است تجربه شرکت های بین المللی بزرگی از قبیل شل، بی پی و نایک و ... در طول این دوره ، هم نیاز به این نوع گزارشگری و هم منافع حاصل از آن آشکار ساخته اند.[7] گزارشگری پایداری ، دستاوردهای محیطی ، اجتماعی و اقتصادی یک شرکت و طرح هایی را نشان هایی را نشان می دهد که در آینده به مرحله اجرا در می آورد . به عبارتی دقیق تر ، تعریف اندازه گیری و گزارشگری آثار فعالیت های شرکت در قالب عوامل اقتصادی محیطی و اجتماعی محور اصلی گزارشگری پایداری است.[6]

-4 محتوای گزارش های پایداری

گزارش پایداری شامل پنج جزء می باشد:[8]

-1 دیدگاه و راهبرد

-2 دیدگاه و راهبرد

-3 تصویر کلی شرکت

-4  سیستم مدیرتی و ساختار حاکمیتی

-5  شاخص های عملکرد

-5 توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی

توسعه پایدار یا Sustainable Development مفهومی است که برای نخستین بار در سال 1987 میلادی توسط کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه ملل متحدد و در قالب گزارشی تحت عنوان » آینده مشترک ما« مطرح شد. همچنین شایان ذکر است که کمیسیون مذکور مفهوم توسعه پایدار را در قالب عبارت زیر با اقتصاد جهانی پیوند زده است:[10] »توسعه پایدار عبارتست از یک فرآیند تغییر که طی آن ، مسائل مهمی نظیر نحوه بهره برداری و استفاده ازمنابع ، چگونگی جهت دهی به سرمایه گذاریها و نحوه اداره سرمایه ، جهت گیری و گرایش به سمت توسعه تکنولوژیکی و مواردی از این دست بصورت ریشه ای و بنیادین دچار تغییر شده و بهبود می یابند تا از طریق ، قابلیت پذیرش اثرات فعالیت های انسانی در طبیعت و  محیط زیست حفظ شده و سازمان قادر باشد نیازهای آتی را نیز به خوبی نیازهای فعلی و با همین کیفیت جوابگو باشد .«

هرچند که وزن اصلی این عبارت برحفظ شرایط زیست محیطی تاکید دارد ، اما با این وجود نمی توان سایر مسائل و عوامل دیگری را نیز که برروی قابلیتها و تواناییهای سازمان درجهت پاسخگویی به نیازهای آتی بازار ، موثر خواهند بود، نادیده گرفت . از مهمترین انتقاداتی که به این تعریف وارد شده است این است که هیچ نعریفی ازمفهوم نیازها و آثار آن ارائه نمی کند .[9] شورای کسب و کار جهان برای توسعه پایدار ٌپایداری شرکتها را به صورت زیر تعریف می کند : پایداری شرکتها یعنی پذیرش مسئولیتهای زیست محیطی و اجتماعی در استراتژی شرکت به گونه ای هماهنگ تا شرکت ها را قادر سازد سودهای منافع پایداری را برای تمامی ذی نفعان و نسلهای حاضر و آینده فراهم آورد .

بدین ترتیب می توان مفهوم توسعه پایداری را در قالب یک جمله کوتاه و ساده بصورت زیر خلاصه کرد : توسعه پایدار یعنی برآورده ساختن مجموعه نیازهای فعلی و آتی ، ضمن حفظ قابلیت و توانائی برآورده ساختن نیازمندیهای آتی است . در قلب توسعه پایدار ، تفکری ساده نهفته است : تامین زندگی بهتر برای همه مردم درحال حاضر و نسل های آینده . بسیاری از کارشناسان محیط زیست این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که در شرکتها باید تغییراتی صورت بگیرد تا اصول توسعه پایدار در آنها رعایت گردد . این موضوع پیام آور تغییرات بنیادین درتفکرات سازمانی و ارزشهای تجاری می باشد . این تغییرات شامل رشد منطقی ، رقابت ، بهره مند شدن از پایداری و همکاری و مسئولیت پذیری می باشد .

در این نگرش نسلهای آینده هم در نظر گرفته شده اند . داشتن تفکر پایداری ، این نظریه را ارائه می کند که توسعه باید بر اساس روشهایی صورت بگیرد تا نسل آینده را به مخاطره نیندازد . مثلاً به جای هردرختی که قطع می شود باید نهال جدید کاشت . دولت کشورهای جهان سومی فقط به صنایعی اجازه فعالیت می دهند که میزان ذخایر آب را کاهش ندهد . بطور ضمنی به این مسئله اذعان شده است که جهانی لازم و ملزوم زندگی می کنیم . خصوصاً از دهه 1960 به بعد عملکرد زیست محیطی شرکت ها به عنوان یک حوزه مهم مورد توجه عموم ظاهر شده است .[11]

امروزه تعاریف مربوط به توسعه پایدار بر3 محور پایداری متمرکز شده اند اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی تاکید این 3 محور به این است که نه تنها باید مسائل زیست محیطی یا حتی جنبه های زیست محیطی و اقتصادی بلکه جوانب اجتماعی پایداری نیز مورد نظر قرار گیرد . البته اندیشه و تفکرات مربوط به پایداری اجتماعی هنوز به اندازه دو محور دیگر پیشرفت نکرده است اما واضح است که فشارهای اجتماعی و گاه تنازعات اجتماعی می تواند آن چنان گسستی در انباشت و نگهداشت کل دارایی ها ایجاد کند که رفاه بین نسلی به مخاطره افتد .[13]

اخیراً بسباری از شرکتها هوشیار شده اند و به این حقیقت پی برده اند که فرایند های تولید کارآمد از نظر انری و استراتژی های کاهش زباله می توانند موجب صرفه جویی های اساسی در هزینه گردند ، بعلاوه قانون گذاری های فزایند و سخت گیر ، شرکتها را مجبور به سازگاری با سیاستهای سبز تر می کند ، مصرف کنندگان نیز از شرکتها تقاضا می کنند که تولیدات را با شیوه هایی که سازگارتر با محیط زیست هستند تولید کنند . به این دلیل و دلایلی دیگر بسیاری از شرکتها درحال آماده شدن برای پذیرفتن نگرانیهای زیست محیطی به عنوان بخشی ازمسئولیت اجتماعی شرکت هستند .[2]

مفهوم امروزی مسئولیت اجتماعی شرکتها به شدت از مفهوم توسعه پایدارتاثیر پذیرفته است . مسئولیت اجتماعی شرکتها همانند توسعه پایدار سه بخش اقتصاد محیط زیست - و اجتماع رت در بر می گیرد . توسعه پایدار همانقدر که حکومت ها را مورد خطاب قرار داده است ، فعالان جامعه مدنی و تجاری را هم مورد خطاب قرار داده است . این مفهوم تا اندازه ای ازمفهوم مسوولیت اجتماعی گسترده تر است . زیرا مفهوم مسوولیت اجتماعی فقط در خصوص تجارت طراحی و تدوین شده است . در واقع،مسئولیت اجتماعی شرکتها می تواند » مشارکت تجارت درتوسعه پایدار « محسوب شود .[6]

این ابعاد دارای طیف وسیعی ازموضوعات هستند که دامنه مسئولیت اجتماعی شرکتها را بسیار گسترده می سازند . با استفاده ازابزارها و هنجارهای متنوع که در ارتباط با مسئولیت اجتماعی و ادبیات توسعه پایدار شامل ، اطاعت و پذیرش قانونی ، حمایت های زیست - محیطی ، حمایت ازمصرف کننده ، روابط صنعتی و رفتار با کرگران ، حقوق بشر ، امنیت و سلامت ، اخلاق و ضدیت با فساد و رشوه ، روابط اجتماعی ، نوع دوستی و امداد باشد.[1]

هر چند درابتدا ، بعد اجتماعی توسعه پایدار ، نسبت به ابعاد زیست محیطی آن توجه کمتری را به خود جلب کرد و فقط در سالهای اخیر است که ابعاد اجتماعی توسعه پایدار دارای برجستگی و اهمیت خاصی شده اند . توصیف و  تعریف ابعاد اجتماعی توسعه پایدار غالباً مشکل تر از توصیف ابعاد زیست محیطی می باشد . و اقدامات بسیار محدودی در خصوص توسعه پایدار توانسته اند به طور معنی داری شاخص های اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی را به طور هماهنگ و منسجم ، یکجا لحاظ کرده باشند . همچنین به طور بالقوه امکان تلافی و ناهماهنگی برخورد بین توسعه اجتماعی پایدار و توسعه تجاری پایدار برحسب قابلیت ماندگاری و کسب سود وجود دارد .

در حالیکه تجارت می تواند درکوتاه مدت به واسطه اقدامات غیر اصولی با کارگران ، مشتریان ، محیط زیست و... سود ساز باشد . اما بعضی معتقدند که سود سازی درکوتاه مدت نمی تواند در دراز مدت دوام بیاورد . تجارتی که خواهان پایداری باشند پذیرفته اند که فقط با پایداری اجتماعی است که آنها قادر خواهند بود تا رویکردی بلند مدت درتجارت اتخاذ کنند . بسیاری ازمدافعان مسئولیت اجتماعی شرکتها معتقدند که به منظور ماندگاری تجارت در دراز مدت ، سود سازی مداوم برای نسلهای بعدی سهامداران ، لازم است که تجارت تدابیری را اتخاذ کند که جوانب اجتماعی را هم در برگیرند.[12]

در ایران نیز به منظور گسترش توسعه پایدار کمیته ملی توسعه پایدار بوجود آمده است . کمیته ملی توسعه پایدار در شهریور ماه 1372 با هدف سیاست گذاری و هماهنگی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور با ملاحظات حفاظت محیط زیست توسط شورایعالی حفاظت محیط زیست و در راستای اجلاس ریو تشکیل گردید . این کمیته متشکل از نمایندگان وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و چند سازمان غیر دولتی است . برخی ازوازتخانه های دولتی نیز در درون وزارتخانه و دستگاه اجرایی تحت پوشش خود دفاتر و یا کمیته های فرعی توسعه پایدار ایجاد کرده اند .[5]

هر چند مجموعه ای از اصول توسعه پایدار توسط کمیته ملی توسعه پایدار تدوین شده است اما این کمیته درنظر دارد تا با تدوین راهبرد توسعه پایدار در کشور برنامه ریزی ها و مدل توسعه کشور را از حالت بخشی خارج کند باعث گردد که مدل توسعه ای کشور حالت فرابخشی پیدا کند. اقدمات و سیاستگذاریهایی را تا کنون این کمیته به انجام رسانده است عمدتا سیاست گذاری های نمادین بوده است که عمدتا با هدف افزایش آگاهی ذی نفعان و ایجاد حساسیت نسبت به این مفهوم بوده است . از سوی دیگر به دلیل استقرار این کمیته در سازمان محیط زیست فعالیتها و اقدامات این کمیته درترویج توسعه پایدار محدود به فعالیت های زیست محیطی بوده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم .

برنامه دولت سبز : دولت در امور صرفه جویی انرژی آب کاغذ و بازیافت مواد ژیش قدم خواهد شد و به عنوان الگویی برای دیگر ذی نفعان مطرح می شود . بدین شکل هر ساختمان دولتی نمایشگاهی برای وضعیت ایده آل اداره کردن زیست محیطی دستگاه خواهد بود .

برنامه دانشگاه سبز : برنامه دانشگاه سبز از سوی دانشگاه امیر کبیر مطرح شده و در حال پیگیری است.

ساختمان سبز : این سیاست نمادین نیز توسط سازمان حفظ محیط زیست و وزارت مسکن و شهرسازی درحال اجرا است که ساختمانی ساخته شود که تمامی معیارهای سبز درمراحل ساخت آن در نظر گرفته شده باشد . کمیته ملی توسعه پایدار قصد دارد به سوی ترویج و فراگیر شدن دیدگاه توسعه پایدار در کشور حرکت کند و این دیدگاه را درونی سازد . 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید