بخشی از مقاله

چکيده :
واژه ي « مردمي » بهترين واژگان براي بيان مفهوم فعاليت داوطلبانه ي شهروندي است . مسلم است که فعاليت مردمي فعاليتي است به دليل داوطلبانه بودن ، نمي تواند معلول اراده ي حکومت ها باشد . در اين گونه از فعاليت ، مردم بدون انجام مراحل اداري و بدون چشم داشت مالي و بدون حاکميت روحيه ي اداري و بروکراسي به نشر و ترويج مورد علاقه ي خود مي پردازند .
اصطلاح سازمان غير دولتي، سازمان مردم نهاد يا ان جياو (به انگليسي و به اختصار: NGO ) به اشکال و انحاي مختلف در سراسر جهان استفاده ميشود و با توجه به بافت کلامي که در آن مورد استفاده قرار گرفته ، به انواع گوناگون سازمان ها اشاره ميکند. سازمان غير دولتي در کلي ترين معنايش ، به سازماني اشاره ميکند که مستقيما بخشي از ساختار دولت محسوب نميشود، اما نقش بسيار مهمي به عنوان واسطه بين فرد فرد مردم (اتم هاي اجتماع ) و قواي حاکم و حتي خود جامعه ايفا ميکند.
اصولا فعاليت هايي را که خود به خود از نياز فطري انسان ها سرچشمه ميگيرد و در صدد برآورد اين نياز ها مي باشد را مي توان داوطلبانه ناميد . سازمان مردم نهاد نقش مهمي در تحقق حقوق شهروندي دارند که بايد با دقت بررسي شود.
ويژگي ها و ابزارهاي اصلي فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ وحقوق شهروندي عبارتند از : عدم اجباري بودن فعاليت ها ، امنيت بخشي و رعايت اعتدال و ميانه روي
کليد واژگان :
سازمان هاي مردم نهاد، حقوق شهروندي ، فرهنگ شهروندي، مردمي، اعتدال


مقدمه :
فرهنگ شهروندي ، ريشه در تاريخ هزاران ساله ي بشر دارد .اقدامات پيامبران ، فعاليت فرهنگي انساني وبه تعبير اصطلاحي، «شهروندي» بوده است .در عصر کنوني با توجه به افزايش ارتباطات و تکنولوژي ،اهميت و تاثير فرهنگ شهروندي چندين برابر شده است .
در ايران براي نخستين بار درسال ١٣٨٣، واژه ي «حقوق شهروندي »، در بخشنامه اي از سوي آيت الله سيد محمود هاشمي شاهرودي (رئيس وقت قوه قضاييه ) بکار برده شد.
دريک تعريف کلي « شهروندي موقعيتي است اجتماعي وانساني که افراد جامعه بابرخورداري از حقوق وپذيرش تکاليف درقبال حکومت ، انتظارات متقابلي را از دولت براي احقاق حقوق خود ، به ويژه در بعد خدمات دارند»
به عبارت ديگر :« حقوق شهروندي هديه الهي و جزء حقوق ذاتي و فطري انسان هاست . از صفات انساني محسوب مي شود، کسي نمي تواند هديه کند، غيرقابل انتقال است ، تقسيم ناپذير است ، عناصر آن لازم و ملزوم يکديگر هستند، جهاني است ؛ زيرا حق مسلم هر عضو خانواده بشري است و هر فرد در هر مکاني که باشد و از هر رنگ ، نژاد، جنس ، زبان و مذهبي که باشد استحقاق برخورداري از آن را دارد، حقوق شهروندي منبعث از تعاليم اسلام مي باشد؛ اين مفاهيم امروزه جهاني شده و ارزش معنوي پيدا کرده است .»
براي نهادينه کردن فرهنگ وحقوق شهروندي نياز دو فعاليت وجود دارد: نخست : فعاليت دولتي فرهنگ وحقوق شهروندي: اگر دولت ها واقعا به دنبال برقراري فرهنگ وحقوق شهروندي باشند بخشي از مساله حل شده است . به نظر مي رسد که باتوجه به صدور بخشنامه «حقوق شهروندي » از سوي رئيس سابق قوه قضائيه ونيز تصويب قطعنامه پيشنهادي دولت جمهوري اسلامي ايران درباره ي حقوق شهروندي در مجمع عمومي سازمان ملل وهمچنين ارائه ي پيش نويس منشورحقوق شهروندي توسط دولت يازدهم و دوازدهم ، اين عزم تاحدودي به وجود آمده است . دوم : فعاليت غير دولتي فرهنگ شهروندي : که به دوقسم تقسيم مي گردد: اول : فعاليت مردمي فرهنگ شهروندي :مردم نيز بايد خواستار فرهنگ وحقوق شهروندي باشند. با توسعه ي سازمان هاي مردم نهاد (به انگليسي و به اختصار: NGO ) اين عزم تاحدودي درمردم ايران به وجود آمده است . اگرهرچه دولت برحقوق شهروندي اصرار بورزد ولي عموم مردم ، ندانند که فرهنگ وحقوق شهروندي چيست ونيز خود ملت دست اندر کار فعاليت هاي داوطلبانه فرهنگ شهروندي نباشد؛ اين احتمال تقويت مي شود که اين مساله ي مهم درآينده مورد غفلت واقع شود. توجه به اين نکته بسيار حايز اهميت است که بخشي از پيشرفت و ثمر دهي حوزه ي فرهنگ شهروندي به فعاليت هاي داوطلبانه و مردم نهادي تعلق دارد که نياز هاي فرهنگي خود را عميقا با قرار داشتن در بطن جامعه درک کرده و احتياجات مربوط به اين حوزه را با تمام وجود لمس ميکنند و دقيقا به نياز خويش و اطرافيان ،اعم از خانواده ،اقوام ، دوستان و... واقف هستند. دوم : فعاليت سازمان هاي غيردولتي در ترويج فرهنگ حقوق شهروندي :
به عنوان مثال سازمان يونسکو و فرهنگسراهاي شهرداري ها نقش مفيدي در بحث فرهنگ شهروندي ايفا مي کنند.
بايد اذعان داشت که خود مردم هر جامعه و فعالان عمومي حوزه فرهنگ حقوق شهروندي با تشخيص دقيق نياز هاي فرهنگي ويژه جامعه مربوط با خود، نخستين و شايد بهترين پيش تازان و متوليان اين عرصه مي باشند .
در اين راستا پژوهشگران و انديشمندان يک جامعه بايد با پيشنهاد روش هاي عاقلانه و صحيح ، واقع گرايانه و عمل پذير در جهت تحقق اهداف فعاليت هاي فرهنگ وحقوق شهروندي مردم آن جامعه ، نقشه ي مناسبي منتج به هدف ،براي پيمودن هموار و سهل اين مسير زيبا ارائه دهند و با آسيب شناسي هاي دقيق آنچه را که اهداف مقدس اين فعاليت ها را دچار کژي و روش هاي برگزيده شده را دچار سستي مي نمايد،متذکر شوند.
اين پژوهش با محوريت قرار دادن موضوع " حقوق شهروندي و سازمان مردم نهاد" جايگاه اين مساله را در مردم و نقش آنها دررسيدن به مقصد بررسي کرده است .
تعريف فعاليت مردمي در حوزه ي فرهنگ حقوق شهروندي :
واژه ي « مردمي » بهترين واژگان براي بيان مفهوم فعاليت داوطلبانه ي شهروندي است . مسلم است که فعاليت مردمي فعاليتي است به دليل داوطلبانه بودن ، نمي تواند معلول اراده ي حکومت ها باشد . در اين گونه از فعاليت ، مردم بدون انجام مراحل اداري و بدون چشم داشت مالي و بدون حاکميت روحيه ي اداري و بروکراسي به نشر و ترويج مورد علاقه ي خود مي پردازند .
اصطلاح سازمان غير دولتي، سازمان مردم نهاد يا ان جياو (به انگليسي و به اختصار: NGO٧ ) به اشکال و انحاي مختلف در سراسر جهان استفاده ميشود و با توجه به بافت کلامي که در آن مورد استفاده قرار گرفته ، به انواع گوناگون سازمانها اشاره ميکند. سازمان غير دولتي در کلي ترين معنايش ، به سازماني اشاره ميکند که مستقيما بخشي از ساختار دولت محسوب نميشود، اما نقش بسيار مهمي به عنوان واسطه بين فرد فرد مردم (اتم هاي اجتماع ) و قواي حاکم و حتي خود جامعه ايفا ميکند.
اصولا فعاليت هايي را که خود به خود از نياز فطري انسان ها سرچشمه ميگيرد و در صدد برآورد اين نياز ها ميباشد را مي توان داوطلبانه ناميد که تنها بروز و احساس اين نياز در فرد اولين زمينه هاي پاسخگويي آنرا فراهم مي سازد.
بنابراين در تعريف فعاليت هاي مردمي وداوطلبانه بايد گفت : فعاليت هايي که تزريقي و اجباري از بيرون وجود هر فرد فعال فرهنگي نبوده با اکراه انجام نشده و اهدافي غير اصيل ( مانند تبليغ چيزي غير مرتبط به اصل فعاليت مردمي در هر جهتي) نداشته باشد.جانبدارانه نبوده و تحت نظارت و اجراي ارگانهاي مردم نهاد با راي فعالين آن حوزه مي باشد.
چرايي و اهميت فعاليت فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ حقوق شهروندي:
به نظر مي رسد ، اساسا بخشي از فرهنگ و فعاليتي که پيرامون حوزه فرهنگ شکل مي گيرد ، فعاليتي مردمي و دروني است . زيرا ريشه در اعماق وجود انسان يعني دل و قلب آدمي دوانده است . ظهور فرهنگ در قالب دانش ، اخلاق ، علم ، هنر و ... است و در حقيقت به خلاقيت منجر مي شود . بديهي است ، مقوله ي خلاقيت امري دروني ، و غير فرمايشي است .
بنابراين براي تسري و پيشرفت فرهنگ شهروندي، محور اساسي و اصلي آن فعاليت هاي مردمي و ذوق محورانه است . اساسا نقطه پيدايش فرهنگ هاي مثبت از ذوق هاي سليم نشات مي گيرد . ترويج و نشر اين فرهنگ ها نيز به وسيله ي ذوق هاي هنرمندانه و خلاقانه معقول صورت مي پذيرد . بنابراين بايد با پرورش ذوق سليم و خلاقيت از طريق هنر به نشر و ترويج فرهنگ والا پرداخت . بر اين مبنا شخص علاقمند و مشتاق به ترويج و پرورش فرهنگ متعالي ، بايد توجه روزافزوني به وادي هنر داشته باشد و از اقسام گوناگون هنر از هنرهاي نمايشي و تجسمي گرفته تا هنرهاي ديگر در راه رسيدن به اهداف متعالي و زيبايي فرهنگ مورد علاقه خود بهره مند شود.
البته قطعا اهميت يک فعاليت فرهنگ شهروندي، به جذابيت و گيرايي و کششي است که نسبت به مخاطبان خود ايجاد مي نمايد که اين ويژگي هم از خصائص ذاتي هر هنري به حساب مي آيد . و از آنجا که هنر از مقوله فعاليت هاي فرهنگ شهروندي است ، اهميت فعاليت مردمي براي نشر ، ترويج و پرورش فرهنگ متعالي آشکار مي گردد . اهميت « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» از آنجا آشکارتر و فزون تر مي گردد که به وضوح در جهان مي بينيم که بخشي از صحنه ي اصلي رقابت سنگين بين فرهنگ هاي مختلف مربوط به « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» است . اگر ما خود را ديندار مي دانيم ، اگر فرهنگ دينداري را فرهنگ متعالي مي شناسيم ، اگر معتقديم که دينداري با زندگي در دنياي کنوني نه تنها تضاد ندارد ، بلکه قابليت انطباق و کمک به رشد ، بالندگي و امنيت و صلح دروني و بروني دارد ؛ راهي به جز « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» نخواهيم داشت . البته در اين عرصه تنها شعار دادن کافي نيست . آموزش هنر در اقسام گوناگون و به کار بردن هنر در فرهنگ ، اساس کار در فعاليت هاي ترويج فرهنگ شهروندي است . لازم است بدانيم که حتي فرهنگ هاي داني نيز با توسل به هنر در اقسام گوناگون آن ، به نشر و ترويج بسيار گسترده ي فرهنگ خود دست يازيده اند . آنها هرگز با زور ، اجبار و تحقير ، فرهنگ اشکال دار خود را به جامعه ي ما تحميل نمي کنند . هر آنچه اتفاق مي افتد در سايه ي هنر و سوء استفاده از هنر است .
نکته ي مهم ديگر همان سخن مشهور است که « سخني که از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند » (سعدي) . « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» از آنجايي که از عمق قلب و جان انسان ها نشأت مي گيرد ، لاجرم باعث تاثير عميق در مخاطب مي گردد . بنابراين اهميت کار دو چندان مي گردد چرا که مخاطب فعاليت هاي ترويج فرهنگ شهروندي ،قلب هاي مردم است و کار اين فعاليت ها تسخير قلب هاست . در تسخير دل ، هرگونه ريا ، دورنگي ، رياست طلبي ، دنيا خواهي ، کينه ، حسد ، عداوت ، مکر ، نيرنگ و هر صفت ديگر رذيله اي ، جاي نخواهد داشت و در يک کلمه بايد با نيت پاک بي آلايش و خالص انجام گردد تا به سر منزل مقصود نايل شد .
مزاياي فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ حقوق شهروندي:
از ميان فعاليت هاي متفاوتي که در جامعه انجام مي پذيرد ، فعاليت هايي از قبيل اقتصادي و ... که از محتواي فرهنگي تهي است ، مي توان فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي ، را بر ساير فعاليت هاي
مذکور ترجيح داد . از جمله اين ترجيحات و مزايا مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:
١- « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ حقوق شهروندي» با کمترين هزينه ، بيشترين بازده را به همراه دارد . در « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» لازم نيست که سرمايه ي کلاني براي نشر و ترويج فرهنگ پرداخته شود . به عنوان نمونه با هزينه ي بسيار مختصر مي توان افراد مختلف را در محفلي جمع نمود و به ترويج و باز نشر آثار بزرگاني همچون پيامبران ، اهل بيت (ع ) ، فلاسفه وعرفاي بزرگ و ساير بزرگان پرداخت .
٢- جذابيت زياد : به تجربه ثابت شده است که « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» به مراتب از تبليغات اقتصادي ، علمي و سياسي و ... و حتي فعاليت هاي فرهنگي وابسته به دولت بيشتر است . تبليغات اقتصادي در نهايت به خريد يک کالا منجر خواهد شد . تبليغات علمي به خريد يک کتاب يا مجله يا اخذ مدرک دانشگاهي منجر خواهد شد . تبليغات سياسي به راي آوردن يک سياستمدار در انتخابات منجر خواهد شد . تبليغات غير« فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» ، نهايتا به مطالعه چند لحظه اي يک بنر يا مجله يا کتاب منجر خواهد شد . اما وقتي توسط يک گروه غير دولتي عده اي تلاش در نشر و ترويج فرهنگ به صورت مردمي مي کنند ، ناگهان توجه توده هاي مردم به اين گروه جلب شده و جذب اين گروه مي شوند . شاهد اين مدعا استقبال بي نظير مردم از اين فعاليت هاست .
٣- اثربخشي زياد : اگر به ژرفاي تاثير فعاليت هاي علمي ، اقتصادي و سياسي و ... توجه کنيم و آنرا با « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» مقايسه کنيم ، بي شک ژرفاي« فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» ، بيشتر از ساير فعاليت هاست . مردم ممکن است فلان تبليغ اقتصادي ، علمي يا سياسي را از ياد ببرند ولي ممکن نيست « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» را از ياد ببرند . به عنوان مثال آيا فعاليت هاي حافظ ، مولانا ، سعدي و سنايي به فراموشي سپرده شده است ؟ فعاليت فرهنگي حافظ به قدري ژرف و تاثيرگذار ، بوده است ، که در خانه ي تمام فارسي زبانان دنيا يک ديوان حافظ وجود دارد . همه حافظ را به فرهنگ و فعاليت جوششي مي شناسند . کسي حافظ را دانشمند اقتصاددان و ... نمي شناسد . قطعا حافظ به خاطر فعاليت جوششي ، تاثيرگذارتر است . يک فيلم سينمايي يا مستند ، يک تئاتر ، يک نشريه ، يک شعر جوششي ، تشکيل جلسات فرهنگي و دعوت از اساتيد هر رشته و فنون مرتبط با فرهنگ و ... کارهايي است که تا سال ها و گاهي تا قرن ها از حافظه ي مردم پاک نخواهد شد ، مشروط بر اينکه در قالب « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» قرا بگيرند . بر اين مبنا مي توان به صورت توامان (همزمان ) از فضاي فرهنگي و مذهبي استفاده نمود . از آنجا که نشر و ترويج مذهب ، صرفا با « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» پايدار و تاثيرگذار خواهد بود ، فضاهاي فرهنگي و مذهبي مي توانند به صورت توامان مورد استفاده قرار بگيرند . تعاليم انسان دوستانه ي اديان باعث گرديد که دين به فرهنگ ملت ها وارد گردد و جزء فرهنگ ملت ها گردد . حفظ روحيه و شور انسان دوستي ، اسلام دوستي و فرهنگ دوستي همگي در يک راستا قرار دارد و مي تواند به صورت توامان انجام گيرد . تلفيق چند حوزه در يک حوزه ، با ذوق هاي سليم در طي جلسات « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» صورت مي گيرد . عواطف و احساسات در وجود انسان نشانه ي سرزندگي و نشاط است . عقل و خرد نيز عامل تحرک ، پويايي ، رشد و پرورش انسان است .
از اين رو در « فعاليت هاي مردمي ترويج فرهنگ شهروندي» مي توان با يک تير دو نشان گرفت :
١- عامل تحرک و نشاط در ميان توده ي مردم با زمينه هاي مذهبي يا علمي بود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید