بخشی از مقاله

چکیده:

موضوع اصلی این پژوهش بررسی مفهومی حقوق شهروندی و انواع آن در قرآن کریم و تعالیم پیشوایان دین است. مهمترین خاستگاه حقوق شهروندی در اندیشه اسلامی قرآن مجید است که به بهترین صورت برای جوامع بشری به ارمغان آورده که سیره نبوی - ص - و ائمه معصومین - ع - نیز مطابق با درک درست مفاهیم آن کتاب عظیم است. شهروندی برخورداری عادلانه و منصفانه تمامی اعضای جامعه از مزایا، منافع و امتیازات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی فارغ از تعلق طبقاتی، نژادی، مذهبی و قومی است.نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و کنکاش در آیات قرآن کریم و آموزههای پیشوایان دین به ارزیابی حقوق شهروندی در جامعه اسلامی بپردازد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در اسلام، حقوق شهروندی دارای ارزش، اهمیت و جایگاه والایی است. بدین معنا که حقوق شهروندی قابل نادیده انگاشتن نیست و حکومتها نمیتوانند آن را از مردم سلب نمایند.

واژههای کلیدی:حقوق شهروندی، آزادی، قرآن کریم، پیشوایان دین، اسلام.

مقدمه

مسأله حقوق شهروندی ناشی از این فکر است که بشر به جهت کرامت و ارزش والایی که دارد قابل احترام است، و این حقوق برای اعتلاء و پیشرفت انسان و شکوفا شدن قوا و استعدادهای ذاتی او لازم و ضروری است. و هدف هر جامعه باید بر این اساس باشد که شخصیّت، حیّثت و شرافت انسانی از هرگونه تعرض مصون و در امان باشد، و در نتیجهتمدن، و معنویّت پیش برود - طباطبایی مؤتمنی، . - 210 :1396 در اسلام نظام شهروندی به معنای واقعی آن، یعنی برخورداری عموم اعضای جامعه از حقوق و تکالیف برابر است، به گونهای که هیچ تبعیضی از لحاظ سیاسی، اجتماعی و حقوق مدنی میان افراد جامعه وجود نداشته باشد.

در مکتب اسلام مقولهی حقوق شهروندی اهمیت فراوانی دارد، چرا که بر اساس اسلام از آنجا که انسان موجودی آزاد است همواره باید حریم حقوق و آزادیهای او حفظ گردد.در قرآن کریم و تعالیم پیشوایان دینی ما تأکیدات زیادی بر مقوله حقوق شهروندی شده است. پیشینهی حقوق شهروندی در اسلام با هجرت حضرت محمد - ص - به مدینه و تشکیل اولین حکومت اسلامی در این شهر بر میگردد. مطالعهی تحولات حقوق شهروندی در دوران حیات پیامبر اسلام - ص - ، نشانگر یک انقلاب سیاسی و ارزشی در زمینهی مسائل حقوق شهروندی میباشد. احترامی که پیامبر - ص - به عنوان شخصیّت برتر الاهی و مقام رسمی سیاسی برای انسانها- با هر عقیده و رنگ و طبقهی اجتماعی- قائل بود، و شخصیتی که به زنان داد و اعمال جاهلیت را در زمینههای تحقیر و تبعیض و ستم نسبت به انسانهای محروم تقبیح نمود، در تاریخ بشر کمنظیر است.

وقتی پیامبر - ص - در برابر جنازهی یک یهودی از جا بلند میشود و با یهودیان ومسیحیان متّحد میگردد، و با قبول پیوستن آنها به جامعه اسلامی، اساس وحدت ملی را پایهگذاری میکند، و زنده به گورکردن دختران را به عنوان یکی از زشتترین صورتهای تحقیر بشر مورد تقبیح قرار میدهد و یاران خود را به آزادگی و اظهارنظر حتی در برابر نقطه نظرات خود تشویق میکند و نشستن ساده و بدون نشانه در حلقهی یارانش را بر تکیهی بر مقام و اریکهی قدرت ترجیح میدهد، تصویری از تعالی حقوق شهروندی را در تاریخ و سراسر عصر خود ترسیم میکند. یاران پیامبر - ص - که تربیت شدهی این مکتب بودند، هر کدام الگویی از این تصوّر و تصویر بودند، در این میان حضرت علی - ع - بیش از هر شخصیت اسلامی دیگر در این زمینه سختگیر و روشنگر بود. در اسلام بین حاکم و مردم حقوق متقابل وجود دارد، به این معنی که حاکم و مردم نسبت به هم وظایف و اختیاراتی دارند که بسیار مهم میباشند.

استاد مطهری در شرح خطبه 214 نهج البلاغه میگوید: بزرگترین حقوق، حق متقابل حکومت برمردم و حق مردم بر حکومت است. فریضه الهی است که برای همه بر همه حقوقی مقدر فرموده. این حقوق را مایه انتظام روابط مردم و عزت دین آنان قرار داده است. مردم هرگز روی شایستگی و صلاح نخواهند دید، مگر حکومتشان صالح باشد و حکومتها هرگز به صلاح نخواهند آمد، مگر توده ملت استوار و با استقامت شوند. هرگاه توده ملت به حقوق حکومت وفادار باشد و حکومت حقوق مردم را ادا کند، آن وقت است که حق در اجتماع محترم و حاکم خواهد شد - مطهری، . - 107 :1368اسلام صلاح کلی و حقیقی حکومتها را در رعایت حقوق مردم و ادای وظایف مردم نسبت به حکومتها میداند و شرط تحقق جامعه عادل مطلوب را تنها رعایت عین حقوق میداند. از همین رو به لحاظ اینکه در طول تاریخ همواره از سوی حاکمان حقوق مردم نادیده گرفته شده است، دین اسلام به حقوق مردم اهمیت بیشتری داده است. در حکومت اسلامی مهمترین منبع احکام و قوانین اسلامی، قرآن کریم است و پس از آن روایات اهل بیت - ع - میباشند که در واقع تفسیرکننده و تفصیل-دهندهی مجملات و متشابهات قرآن است.

تعریف حق

حق در لغتنامه به معنای درست کردن، درست دانستن ... ثابت شدن، واجب شدن، سزاوار گردانیدن، ثابت، موجود ثابت، حکم مطابق با واقع، عدل و... آمده است - دهخدا، . - 8028-8029 :1373 واژهی حق به معنای نقیض باطل، خلاف باطل و ضد باطل آمده و در عین حال برای آن معنای وجوب، ثبوت امر یقینی و بدون شکست و تصدیق نیز گفته شده است - موسویان، :1383 . - 17 لذا حق، امر مطابق با واقع یا بودن مطابقت با عین یا امر واقع شدنی است. بر این اساس در اصل حق بودن در مفهوم وجودی و به صورت کلی به معنایآن است که نوعی عینیت و بودن مطرح است که در مقابل آن باطل که فاقد وجود و ماهیتاً عدمی است، قرار دارد. به بیان شهید بهشتی: میگوییم این سخن حق است، به این معنا که این سخن با واقعیت عینی منطبق است... حق به معنای واقعیت عینی - حسینی بهشتی، . - 19 :1378

حق اختیاری است که قانون برای فرد شناخته که بتواند عملی را انجام دهد و یا آن را ترک کنند - امامی، . - 2 :1374 در تعریف دیگر آمده است: حق، امتیازی است که فرد از آن برخوردار است و از این امتیاز در زبان حقوقی به »سلطه و اختیار« تعبیر میشود - موحد، . - 22 :1381 یعنی، اختیار یا سلطهای برای آن کس نسبت به دیگران در حوزهای خاص مثلاً به دلیل شایستگیاش با واقعیت و ضرورت- در امور اختیاری- انطباق دارد. بعلاوه این مفهوم در اینمعنا غالباً به صورت جمع حقوق میآید. حق در این معنا از آنجایی که نوعی سلطه و مالکیت است قابل مطالبه میباشد. بنابراین،حق اولاً، به دلیل وجود نوعی سلطه، اقتدار یا ولایت ضعیف، طلبیدنی است و میتوان آن را گرفت. ثانیاً، امری است که چون مطابق با واقع است، همگان آن را میپذیرند و این پذیرش امری طبیعی و فطری قلمداد می-شود.

در تعریف استاد مطهری حق چیزی است که یک موجود استحقاق آن را دارد و باید آن را دریافت کند، مثل حق حیات و حق کرامت که بدون در نظرگرفتن هرگونه شرایطی انسان حق برخورداری از آنها را دارا میباشد - مطهری، 1374، ج. - 152 :1 همچنین حق عبارت است از امتیازی که شخص در جامعه دارا میباشد و دیگران مکلّف به رعایت آن هستند - ثابت سعیدی، . - 1 :1388 به عبارت دیگر، حق امتیاز و نفعی است متعلق به شخص، که حقوق هر کشور در مقام اجرای عدالت از آن حمایت میکند، به او توان تصرف در موضوع حق منع دیگران از تجاوز آن را میدهد - کاتوزیان، . - 370 :1377 از اینرو حق اختیاری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید