بخشی از مقاله
چکیده:
حقوق شهروندی یکی از حقوقی است که قوانین همه کشورها بدان نگریسته و در تمام کشورهای دنیا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم بدان پرداخته شده است. حقوق شهروندی در ایران نیز به تصویب رسیده و دارای مصادیق بسیاری می باشد که قانون آن را احصا نموده است و در اسلام نیز بدان توجه بسیاری شده است. دین مبین اسلام از ابتدای ظهور خود به حقوق انسان ها اعم از زن و مرد توجه ویژه ای داشته و خواستار تحقق و اجرای عدالت و مساوات در جامعهو نهایتاً برخورداری آحاد مردم از حقوق انسانی بوده است از این منظر است که به وضع قوانین متقن پرداخت تا سعادت برای همگان در این جهان و جهان دیگر تضمین گردد. این مقاله به بررسی حقوق شهروندی در اسلام از منظر قرآن کریم و آموزه های دین مبین اسلام می پردازد.
واژگان کلیدی:دین مبین اسلام، حقوق شهروندی، قانون
مقدمه :
حقوق شهروندی منعکس کننده آرمان جهانی عدالت و جامعه ای است که در آن هر انسانی بتواند از زندگی شرافتمندانه ی همراه با صلح، امنیت و رفاه برخوردار گردد و این حقوق همزاد با پیدایش انسان و با وجود او به وجود آمده است چرا که انسان موجودی است که کرامت ذاتی را از آفریدگار خویش به ارمغان گرفته است. از زمان آغاز زندگی انسان ها در جوامع بشری حقوق شهروندی پایه ریزی گردید و سنخ بندی آن در پیروان ادیان الهی از راه آموزه های دینی و آیینی هر مذهب میسر می باشد، دین مجموعه ای از دستورها، قواعد و نظاماتی است که به وسیله انبیاء بر حق و فرستادگان برگزیده خدا بر افراد بشر نازل گردیده تا حق را از باطل و راه را از بیراهه و توحید را از شرک باز شناسند و تنها از احکام آسمانی پیروی کنند و وحی منبع تشریع و راه اساسی ابلاغ احکام آسمانی است،
پیامبران به عالم غیب متصلند و آنانند که می توانند به درستی حامل پیام های مرجع اعلامی ربوبی به فرع بشر باشند، چرا که از سوی پروردگار برای این منظور انتخاب شده اند، از نعمت عصمت برخوردارند و آنچه را که گیرنده ذهنی آنها می گیرد، بی کم و کاست و بدون شائبه و پیرایه ای به انسان ها می رسانند. زندگانی بشری، آکنده از نبردی بی امان، میان حق و باطل، صلاح و فساد، دلال و ضلال است، ابراهیم خلیل االله در برابر نمرود، موسی کلیم ا... در برابر فرعون، عیسی روح ا... در برابر قیصر و کفار زمان خویش و خاتم پیامبران حضرت محمد صلی االله علیه و آله و سلم در برابر ابولهب ها و ابو جهل های قریش قرار گرفتند و موجودات انسانی نیز در برابر بی عدالتی ها قرار دارند و از این موضع جایگاه حقوق شهروندی و نیازمندی به آن مشخص تر و ملموس تر می گردد.
حقوق شهروندی در واقع، مجموعه حقوقی است که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا می شوند، به سخن دیگر حقوق شهروندی بر مجموعه ی امتیازات مربوط به شهروندان گفته می شود که افراد جامعه بر اساس این قواعد و مقررات در کنار یکدیگر هم زیستی می نمایند و زمینه های مدنی شدن را در جامعه قوام می بخشند. حقوق شهروندی، حقوقی نیستند که باید درصدد، تأسیس و یا ایجاد آنها باشیم، حقوق شهروندی، همان حقوق ثابت نزد انسان هایی شناخته می شود که عنوان شهروند را با خود، دارند . اجتماعی که می خواهد باقی بماند باید متعادل باشد بدین معنا که همه چیز در آن به قدر لازم وجود داشته باشد و نهادهای مختلف در آن شکل گیرد، مانند نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مدیریتی، قضایی، تربیتی و ... فعالیت و کارها به نحو شایسته در میان افراد جامعه تقسیم شوند و برای هر کدام به قدر لازم افرادگماشته شوند، در تعادل اجتماعی باید میزان احتیاجات در نظر گرفته شده و متناسب با آن نیرو و خدمات ارائه گردد به گونه ای که مصالح کل اجزاء جامعه در نظر گرفته شود تا نظام کل جامعه حفظ گردد. - مطهری، 1388، ص - 46
1-1تبیین معنای لغوی و اصطلاحی حقوق شهروندی:
حق در لغت بر وزن - فعل - به معنای راست، صواب، شایسته، ملک، بهره و فرد است. - فرهنگ لاروس،ج1، ص849 - در لسان العرب این گونه آمده است:"حق، نقیض باطل است و جمع آن حقوق و حقایق است و احققت الشیء یعنی: آن چیز را واجب کردم و تحقق عنده الخبر یعنی آن خبر صحیح است." - ابن منظور،ج1، ص - 49 حقوق واژه ای عربی از ماده »حق« و به معنی ثبوت، ضد باطل و موجود ثابت یا وجود ثابتی که در آن انکار نباشد.قیّومی، - 1372،ص - 143 حقوق شهروندی به مجموعه قواعدی گفته می شود که بر روابط اشخاص در جامعه شهری حکومت می کند - دهخدا،1341 ، ج 34 ، ص - 124 از این رو موضوع آن چگونگی روابط میان مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان درباره یکدیگر و همچنین در برابر جامعه می باشد.
در لغت نامه فارسی نیز حق به معانی گوناگونی آمده است، به عنوان مثال" خدا، اسلام، بهره، یقین، راست، ثابت، سهم هرکس، واجب، سزاوار، عدل، ضد باطل، پایدار و ملک" - دهخدا،1341، ج 34، ص - 1034 بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه االله علیه حق را مشترک معنوی می دانند، از نظر ایشان، مغایرتی که بین معانی حق پدید آمده است ناشی از مصادیق مختلف است و کلمه حق یک معنا بیشتر ندارد. - موسوی الخمینی ، - امام خمینی - ره - - ، ج 1، ص - 39
واژه »حق« به طور معمول به معنای فردی یا شخصی به کار می رود؛ در برابر »حقوق« که به معنای احکام است. - کاتوزیان، 1377، ص370 و - 372 بنابراین حق اختیاری است که قانون برای فرد به رسمیت شناخته تا بتواند عملی را انجام یا آن را ترک نماید، چنان که گفته میشود: حق مالکیت، حق تصرف. کاربرد واژه حق در این معنا در حقوق اسلامی سابقه ی دیرینی دارد. - امامی، 1342، ج2، ص - 12 از نگاه حقوق دانان سه چیز حق محسوب می شود:
-1 آنچه قانونصراحتاً حق می شمارد و اختیار انتخاب آن را به افراد می دهد مثل حق ازدواج، تابعیت و...
-2 آنچه قانون در مقابل آن ساکت است و تاجایی که مخالف قوانین و شریعت اسلام و اخلاق حسنه نباشد فعل و ترک آن را به عهده افراد جامعه می گذارد مانند: حق آزادی انعقاد قرارداد ها و...