بخشی از مقاله

چکیده

شهروندی بعنوان یکی از مهمترین عرصه های سیاسی – اجتماعی عصر ماست که در طول تاریخ به اشکال گوناگون و با تعابیر مختلف حقوقی،سیاسی و فلسفی رواج داشته است .صاحبنظران معتقدند که شهروندی هم حق افراد را برای برخورداری از حقوق به رسمیت می شناسد و هم مسئولیت جمعی شهروندان را که اداره با ثبات امور بر آنها مبتنی است. اهمیت پرداختن به عدالت تربیتی به صورت ویژه و مؤکد نسبت به سایر حوزه ها، به دلیل تأثیرگذاری آن در طی زندگی است.

در همین راستا کوروئیا و دالبرت معتقد هستند که عدالت تربیتی نقشی اساسی در افزایش اعتماد به نفس، آینده شغلی، پایگاه اجتماعی و نوع اجتماعی شدن آنها دارد. در این مقاله سعی بر این شده است که مفاهیمی از شهروند ،شهروندی، حقوق شهروندی، عدالت تربیتی و توضیحات تکمیلی نظیر ضرورت و چگونگی آموزش آنها از طریق نظام آموزشی بیان می شود. برای این کار از روش کتابخانه ای استفاده شده است.

بر این اساس مطالب در صورتی ما به حقوق شهروندی دست می یابیم که ابتدا از آنها مطلع شویم و سپس تمام تلاش و همت خود را برای عملی کردن آنها به کار بریم و پس از آگاهی از حقوق شهروندی می بایست جهت به ثمر رسیدن آن از یکی از عوامل تاثیرگذار یعنی عدالت تربیتی و آموزشی استفاده نماییم. این کار مستلزم همکاری نهادهای مختلفی از جمله خانواده ، مدرسه و دولت می باشد که مدرسه نقشی مهم تر به سبب انتقال دانش، مفاهیم و آموزه ها دارد.

کلید واژگان: شهروندی، حقوق شهروندی،عدالت تربیتی، نظام آموزشی

مقدمه

واژه شهروند معادل واژه انگلیسی Citizen است که در آن واحد می تواند دارای دو مفهوم باشد. نخست مفهومی که دارای یک منشا تاریخی است، یعنی زمانی که انقلاب های سیاسی بورژوازی در قرن نوزدهم اتفاق افتاد و دولت های جدیدی به وجود آمدند که مدعی شدند مشروعیت خود را دیگر نه همچون دولت های گذشته از بالا - از کلیسا یا از اشرافیت - بلکه از پایین یعنی از مردم یا ملت می گیرند. از این زمان شهروند به معنی واحد تشکیل دهنده مردم یا ملت است.

در این معنا شهروند یک مفهوم کاملا سیاسی و حقوقی است که در قوانین تمام دولت های ملی به آن اشاره شده است. این واحد اجتماعی بر اساس گروهی از قراردادهای اجتماعی یا همان قوانین گوناگونی که در حوزه های مختلف زندگی وجود دارد با دولت پیوند می خورد. مفهوم شهروند معنای دیگری نیز دارد که این معنا بیشتر در کشور ما - ایران - رایج است. در این معنا، به هر یک از ساکنان شهر می توان شهروند گفت زیرا در چارچوب حقوقی و سیاسی گروهی از وظایف و حقوق تعریف شده قرار می گیرند.

لازم به ذکر است که با وجود تمدن بزرگ و کهن کشور ایران و تلاشی که برای تربیت انسان والا وجود داشته است، از مفهوم شهروند در طی دوران مختلف تاریخی استفاده نشده است. به عبارت دیگر آنچه در لفظ و کلام یا به صورت حقوق رسمی موجود نبوده است در هنجارهای اجتماعی دوره های مختلف تاریخی جود داشته است که قدیمی ترین الگوی آن نیز از تعلیمات زرتشتی الهام گرفته شده بود.

به هر حال به همان سان که وجود تفکرات و الگوهای شهروندی در غرب به برابری و تساوی افراد نیانجامیده است، عدم الگوی نهادینه شده شهروندی در ایران و وجود حکومتهای استبدادی نیز مانع خصوصیاتی مانند تعاون، خودگردانی محلی، پذیرش مسئولیت، وطن پرستی و سایر ارزشهای اخلاقی هنجاری شده بودند که مجموعه آدمیت انسان مدنی را تشکیل می دهند. در ایران اولین آشنایی با حقوق شهروندی و ارزشهای آن با انقلاب مشروطیت آغاز شد و با وجود گذشت سالها ی طولانی و تجربه کردن انقلاب بزرگتر و تغییرات بسیار در اندیشه ها هنوز نمی توان گفت در زمینه ی حقوق و تکالیف شهروندی آگاهی عمومی و صحیحی وجود دارد. بنابراین تا زمانی که آگاهی وجود نداشته باشد شناخت و ظایف و امکان انجام تکالیف وجود نخواهد داشت.

یکی از مسائل مهمی که در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندی وجود دارد این است که چگونه می توان آن را تعلیم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجرای صحیح آن در جامعه و شناخت وظایف و تکالیف مبتنی بر آن بود. در این رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترین مکان برای آموزش و تعلیم این مقوله می دانند. آنها معتقدند چون مدرسه بعد از خانه دومین محیطی است که کودکان و نوجوانان قسمت اعظم وقت خود را در آن سپری می کنند، و نقش مهمی در رشد شخصیت و انتقال دانش و مهارت های زندگی به آنها دارد، در نتیجه آشنایی با شهروند و شهروندی نیز از جمله مهارتهایی است که در مدرسه باید آموزش داده شود و دانش آموزان رده های مختلف تحصیلی باید حقوق، تکالیف و مسئولیتهای شهروندی را در مدرسه فرابگیرند.

به عبارت دیگر گنجاندن مطالب مهم و ضروری در مورد حقوق شهروندی براساس اصول و قواعد در برنامه درسی و کاربردی ساختن آنها توسط نظام آموزش و پرورش حاکم بر هر کشوری، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد که خواهند توانست نظام نماینده – شهروند را - که نظامی عادل و قانونمند است - بنا نهند؛ نظامی که افراد جامعه در آن حق آزادی، حق مشارکت، حق انتخاب و.... را داشته باشند.

برخی از صاحب نظران نیز ضرورت آموزش شهروندی را پرورش قابلیتهایی در فرد که با افراد دیگر جامعه همزیستی اجتماعی سالمی پیدا کنند می دانند. در واقع فرد با آموزشهایی که در زمینه ی حقوق شهروندی از طریق نظام آموزشی و مدارس دریافت می کنند به فردی مستقل که دارای حس مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی رشد یافته ای باشد تبدیل شود و عضو سودمندی برای جامعه گردد. به همین دلیل آشنا شدن با این حقوق و ضرورت آموزش آنها به شهروندان، مزایای زیادی می تواند داشته باشد. بنابراین آموزش حقوق شهروندی در مدارس ضرورت پیدا خواهد کرد.

پیشینه تحقیق

شهروند به نقل از آشوری فردی است در رابطه با یک دولت، که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر ،در برابر دولت تکلیف هایی به عهده دارد. یا به تعبیر گیدنز؛ به عضو یک اجتماع سیاسی که دارای حقوق و وظایفی در ارتباط با این عضویت است  همچنین وی برای حقوق شهروندی تعاریف زیر را عنوان نموده است.آنتونی گیدنز: حقوق مدنی را حقوق قانونی همه ی شهروندانی می داند که در اجتماع ملی معینی زندگی می کنند.

مارشال سه نوع حق در ارتباط با رشد شهروندی تشخیص داده است،حقوق مدنی: به حقوق فرد در قانون اطلاق میشود .این حقوق شامل امتیازاتی است که بسیاری از ما امروز آن را بدیهی می دانیم اما بدست آوردن آنها زمانی دراز طول می کشید. حقوق مدنی شامل : آزادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب می کنند، آزادی بیان و مذاهب، حق مالکیت و حق دادرسی یکسان در برابر قانون است.

حقوق سیاسی: به ویژه حق شرکت در انتخا ب شدن، رفاه اقتصادی و امنیت مربوط می شود. این حقوق شامل، مزایای بهداشتی و درمانی، تامین اجتماعی در صورت بی کاری و تعیین حداقل سطح دستمزد است. از آنجا که آموزش شهروندی برای آماده کردن دانش آموزان و افراد از نظر دانش کافی و درک تاریخ ملی و ساختارهای زندگی سیاسی و مدنی تلاش می کند، متوجه خواهیم شد که آموزش شهروندی تنها به آموزشهای مدرسه ای محدود نمی شود بلکه باید درون خانواده، مدرسه، جامعه و محل کار و به وسیله ی سایر نهادها و بنیادها ی اجتماعی به صورت آموزش تا پایا ن عمر افراد ارائه شود.

یو و فنگ نیز معتقدند که بر پایه لیبرالیسم و شخصی گرایی، حقوق فردی یکی از دو بعد آموزش و پرورش شهروندی است در حالی که التزام - وظیفه - به عنوان نتیجه میهن پرستی بعد دیگر آموزش و پرورش شهروندی می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید