بخشی از مقاله
چکیده
مهاجرت و امنیت انسانی از موضوعات و چالش های جدید حقوق بین الملل می باشند که پس از جنگ جهانی دوم و پس از اتمام جنگ سرد به اوج خود رسیده اند. واژه امنیت انسانی اولین بار در برنامه توسعه ملل در سال1994 به معنی و مفهوم ایمنی از خطر و حمایت از آنها به کار رفته است و مهاجرت همیشه در طول تاریخ وجود داشت و در علم حقوق یعنی ترک وطن اصلی و مقیم شدن در جایی برای همیشه. حقوق مهاجرت به عنوان نهالی نوپا در حقوق بین الملل عمومی مورد توجه ویژه سازمان ملل متحد قرار گرفته است.
امروزه مهاجرت چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی و تأثیر گذاشتن بر ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و امنیتی کشورها و داشتن نتایج مثبت و منفی و درگیر کردن کشورها با پدیده مهاجرت، که هر یک از دولتها مواضع متفاوت و خاصی در ساختار سیاسی خود اتخاذ می نمایند. این پژوهش با هدف تبیین و بررسی حقوق مهاجرت و امنیت در سطوح بین المللی و درصدد پاسخگویی به سئوال خود مبنی بر اینکه امنیت و مهاجرت از چه جایگاهی در نظام حقوقی و روابط بین المللی برخوردارند؟
استفاده از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات منطبق بر اصول حقوقی و از روش توصیفی،تحلیلی محتوا برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده پرداخته است و در پایان حقوق بین الملل حق افرادی که ترک وطن و دیار خود کرده اندرا به رسمیت می شناسد و امنیت از کلیدی ترین مفاهیم نظام حقوق بین الملل مدرن است و همیشه امنیت در کنار صلح از اهداف منشور ملل و سازمان ملل متحد و نظم حقوقی روابط بین الملل بوده است.
مقدمه :
در طول چند دهه اخیر موضوع امنیت در کانون مطالعات حقوق بین الملل قرار داشته است. امنیت مفهومی است که بطور گسترده در هر دو حوزه تحلیلی و علمی روابط و حقوق بین الملل بکار می رود.این عقیده که مردم باید در زندگی روزمره اشان امنیت خاطر داشته باشند نه جدید است نه تعجب آور. این سنت دیرینه فلسفی و سیاسی انسان مدار تنها اخیرا مفهومی تحت عنوان - امنیت انسانی - پیدا کرده است. این اصطلاح آشکارا ریشه در بیانیه ها و قطعنامه های خط مشی گذارصادره از سوی سازمان ملل در اواسط دهه ی 1990بویژه درگزارش برنامه عمران ملل متحد درسال1994 دارد.
مهاجرت جابه جایی مردم از مکانی به مکان دیگر برای کار یا زندگی ، معمولا مردم به دلایل خاصی مهاجرت می کنند.در دو مفهوم عام و خاص و شامل مهاجرت ابتدایی، اجباری، غیراختیاری، اختیاری و جمعی است و در زمان و مسافت و یا در قلمرو خاصی سیاسی به صورت ارادی یا اجباری صورت می پذیرد. مهاجرت در طول تاریخ و بین کشورهای مختلف به اشکال گوناگون صورت گرفته است - زرقانی وموسوی. - 1392امروزه به عنوان یک موضوع مهم بین المللی دارای ابعاد و آثار مختلف حقوقی سیاسی اقتصادی اجتماعی انسانی می باشد. از عمده ترین پیامدهای مهاجرت گسترش شهرنشینی و استحاله فرهنگی و گم کردن هویت قومی و اجتماعی ، به دور ریختن عادات و رسومی که طی قرون محترم شمرده می شد ، وداع با خاکی که ریشه در آن دارند جزئی از رویای مهاجرین است. - زرقانی وموسوی . - 1392
حقوق مهاجرت شاخه جوانی است از درخت نه چندان کهنسال حقوق بین الملل ولی نباید از نظر دور داشت که در سایر شاخه های قدیمی تر این علم ، پدیده مهاجرت دارای نشانه هایی ؛ هرچند کمرنگ بوده است. حقوق مهاجرت به عنوان نهالی نوپا در حقوق بین الملل عمومی مورد توجه ویژه سازمان ملل متحد قرار گرفته است و به توصیه این مقام ، سازمانی بین المللی نیز در راستای بررسی همه جانبه ابعاد این پدیده تأسیس گردید. - غفاری - 1390: قبلاّ نقش انسانها در امنیت انسانی کم رنگ بوده و امنیت در اختیار حاکمیت ها بود. اما با تعریف امنیت انسانی در دهه 1991توسط سازمان ملل متحد و گزارش سالانه ی خود در تبیین امنیت در سطح جهان به یک باور عمومی تبدیل شده است.
اهمیت و ضرورت این پژوهش در آن است که مهاجرت یک پدیده دائمی و همیشگی در حقوق بین الملل مورد بررسی بوده. امنیت انسانی که چند دهه ای است که وارد حقوق بین الملل شده است و چون موضوعی جدیدی می باشد و مهاجرت با امنیت انسانی مرتبط می باشد در این پژوهش سعی دارد مهم ترین وظیفه سازمان ملل متحد حفظ صلح و امنیت بین الملل را تبیین و همچنین نقش سازمان بین المللی مهاجرت مدیریت، امنیت و قانونمند شدن مهاجرت را بررسی کند، که به نوبه خود از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا نگارنده در این رساله قصد دارد نقش سازمان ملل در ارتقاء امنیت انسانی در حوزه مهاجرت مورد بررسی و کنکاش قرار بدهد و براساس سوال های این پایان نامه به توصیف و سپس به تحلیل مطالب بپردازد.
گفتار اول: امنیت انسانی
-1 مفهوم امنیت انسانی
فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد که پیامد هایی در پی داشت و یکی از آن پیامد ها موضوع امنیت انسانی است که از عمده ترین بحث ها در محافل علمی وسیاسی و دانشگاهی و پژوهشگران در این چند دهه ی اخیر بوده است. قبلاَ نقش انسانها در امنیت انسانی کم رنگ بوده و امنیت در اختیار حاکمیت ها بود. اما با تعریف امنیت انسانی در دهه 1991توسط سازمان ملل متحد و گزارش سالانه ی خود در تبیین امنیت در سطح جهان به یک باور عمومی تبدیل شده است . تعاریف ارائه شده از امنیت انسانی در بر گیرنده ی مفا هیم متعددی است.
به رغم این ، مفاهیم اصلی ذیل را می توان بر شمرد:استقلال انسانی؛استقلال یک جامعه ی آزاد؛ حفظ هویت انسانها؛ امکان حفظ ارزش ها؛ امنیت انتخاب آزاد و گسترده شدن آن؛ فرصت های برابر برای همه؛ بر آورده شده برای نیازهای اولیه ی انسانها؛ بهره مندی از عوامل موثر در امید به زندگی؛دسترسی به منابع مورد نیاز یک زندگی مناسب؛ امکان بروز خلاقیت و گسترش ارزشهای بیان نفس، در بررسی موضوع امنیت انسانی، ما با یک تحول در چارچوب مفهومی رو به رو هستیم که از آن در فهم و تبیین روابط بین الملل استفاده می بریم. امنیت انسانی با مسائل تجربی مهمی همچون جریان ارتباطات، سطوح سواد، هزینه های جهانی آموزش،الگوهای مالکیت و نظارت بر صنعت ارتباطات و جز آن نیز ارتباط دارد - ربیعی. - 1383
-2تعریف امنیت انسانی
اصطلاح امنیت انسانی اولین بار از سوی محبوب الحق دیپلمات پاکستانی در سال 1994مطرح شد.ریشه ی لاتینsecurityواژهsecurusاست که در لغت به معنی نداشتن دلهره و دغدغه. علی رغم استفاده ی گسترده ای که از مفهوم امنیت انسانی می شود،یک تعریف کلی و جامع پذیرفته شده جهانی از این مفهوم وجود ندارد. اما در گزارش برنامه توسعه ملل متحد در سال 1994امنیت اینچنین تعریف شده است:
· حفظ ایمنی انسان در مقابل خطرات شدیدی همچون گرسنگی، بیماری و ناراحتی های روانی
· حمایت از انسانها به هنگام وقوع تغییرات ناگهانی در الگوهای روز مره زندگی، در شغل، چه در سکونت گاه و چه دراجتماع آنها - قیصری دوستدار - 1388
-3 ویژگی های امنیت انسانی
با توجه به تعاریف ارائه شده می توان چهار ویژگی اساسی امنیت انسانی را مشخص کرد:
-1امنیت انسانی یک دغدغه جهانی است و به کل مردم دنیا اعم از غنی و فقیر مرتبط میشود.
-2 مولفه های امنیت انسانی لازم و ملزوم یکدیگرند.
-3امنیت انسانی و مقابله با تهدیدات ان از طریق پیشگیری تضمین میشود، نه علاج پس از واقعه.
-4امنیت انسانی مردم محور است و لذا با کیفیت زندگی، آداب و رسوم ارتباطی تنگاتنگ دارد - قیصری دوستدار - 1388
-4 امنیت و نیازهای انسانی
نیازهای انساتی و تأثیر امنیت از همپوشانی قابل توجهی برخوردارند، این همپوشانی امکان تفکیک این دو را با مشکل مواجهه می سازد .این ادغام مفهومی در تعاریف سازمان ملل نیز به نحوی نهفته است . امنیت انسانی بر دو مسئله ویژه تأکید دارد که محور نظریه نظم جهانی مبتنی بر آگاهی و عدالت اجتماعی هستند .اول اینکه باید نهادها و رفتار سیاسی،اقتصادی و فرهنگی خود را بر اساس اصل تأمین نیازهای انسانی سازمان دهیم . دوم اینکه، یک بعد جامع از امنیت انسانی دستیابی به استقلال انسانی و امکان حضور و مشارکت معنادار در نهادها و فرایندهایی است که زندگی سیاسی،اقتصادی و فرهنگی ما را شکل می دهد.
امنیت انسانی از لوازم یک »جامعه سالم« است؛بنابراین امنیت انسان در تلاش برای ارضای حداکثر نیازهای انسانی و تأسیس نهادها و فرایندهایی است که بدین منظور مناسب است . یکی اینکه این دیدگاه مفهوم نیازهای اولیه را خدشه دار می کند و ما را وا می دارد تا به جای اینکه تأمین نیازهای اولیه را گسترش دهیم آن را تنگ و محدود کنیم . دوم، این چنین دیدگاهی ما را از پرداختن به مسئله استقلال و مشارکت معنا دار شهروندان در نهادها و فرایندهایی که زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روزمره آنان را شکل می دهد، باز می دارد - ربیعی: - 1383