بخشی از مقاله

چکیده

در عصر شگفتی ها، راز و رمز بقای جوامع انسانی را باید در خلاقیت و نوآوری آنها جستجو کرد. در این دوره، جوامعی قادر به پیوستن به آینده هستند که خلاق ببینند، خلاق بیندیشند و از تن سپردن به خلاقیتها نهراسند. مسائل امروز سازمان ها با راه حل های دیروز، حلشدنی نیست و شرایط محیطی به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمیتوانند بدون خلاقیت و نوآوری حیات بلندمدت خود را تضمین نمایند. آفرینندگی یا خلاقیت از لحاظ ماهیت به حل مسأله بسیار نزدیک است. حل مسأله بخش جداییناپذیر زندگی فردی و سازمانی است و به معنی یافتن راه حل مناسب برای حل مسائل می باشد. اما اینکه این حل مسأله امر واقعا خلاقی است جای بررسی دارد. خلاقیت یعنی به وجود آوردن ایده بدیع و منحصر به فرد؛ مسأله یعنی وضعیت حاکی از چالش، فرصت و نگرانی؛ راه حل یعنی مسیر پاسخگو به مسأله؛ پس حل خلاق مسأله یعنی فرایند، روش یا سیستمی برای پاسخگویی به چالشها به شیوهای نو و مؤثر.

کلید واژه ها: حسابداری، رفتارهای غیرحرفه ای، آسیب اجتماعی.

مقدمه

زندگی بشر سرشار از مسائل دشوار و آسان می باشد. به نظر میرسد مسائل زندگی واقعی چند وجهی و با گزینههای چندگانه باشند که هر یک از آنها میتواند مسائل بعدی را به وجود آورد. یافتن چندین راه حل های بدیل و بدیع، مستلزم تفکر، کاوش و خلاقیت است. فعالیت های حل مسأله باعث تحریک و توسعه مهارت های تفکر خلاق و انتقادی میشود. رویکرد حل مسأله خلاق، بر این اصل استوار است که هیچ پایانی برای مسائل وجود ندارد. افراد به صورت فردی یا گروهی با مسائل درگیر شده و راه حل های مؤثر و ناب را می یابند. فرایند حل خلاق مسأله1، رویکردی پویا در مواجهه با چالش های فردی و سازمانی است که در امر تصمیمگیری میتواند راهگشای خوبی برای افراد و سازمانها باشد.

افراد در طول زندگی بارها با مشکلاتی رو به رو میشوند که نیاز به اتخاذ تصمیم و عمل مناسب دارد.اما آنها غالباًنمیتوانند آن را به خوبی انجام دهندو اساساً راه حلهای نادرستی را انتخاب میکنندکه به شکست منتهی میشود. برای مثال در مورد انتخاب رشته تحصیلی، شغل یا انتخاب همسر و... یکی از روشهایی که با آموزش آن میتوان افراد را در برخورد با مسائل و مشکلات یاری داد، مهارت حل مسأله است. آموزش این مهارت به افراد موجب میشود که آنها مسلح به سلاح تفکر و روش هایی شوند تا در شناخت و حل مشکلات و انتخاب راهحلهای مناسب در موقعیتهای مختلف موفق شوند. مطابق یک ضربالمثل، اگر به فردی یک ماهی بدهی، یک وعده از غذای او را تأمین کردهای، اما اگر به او ماهیگیری یاد بدهی، غذای یک عمر او را فراهم کردهای. اگر شرایط و امکانات حل مسأله در سنین پایین فراهم شود، به کودکان یاد میدهد که از راه تعامل با محیط، قدرت ابتکار، خلاقیت، حس همکاری و تلاش و استقلالطلبی در آنها افزوده شود. از راه ایجاد توانایی حل مسأله در افراد میتوان آنها را برای مقابله با وضعیت متغیر زندگی امروزه و موقعیتهای تازه آماده کرد - گراوز2، . - 2006

مقایسه افرادی که از توانایی فوق برخوردارند با افرادی که فاقد این توانایی هستند، نشان می دهد که نوجوانان دسته اول در مقابل استرس های شدید، تعارض و ناکامی، مقاومتر و در مواجهه با مشکلات، آنها را بهتر حل کرده و از قوه تفکر و اندیشه خود به خوبی استفاده میکنند و به ندرت احساس ناکارآمدی و یأس میکنند، به خصوص در عملکردهای درسی و تحصیلی موفقیت بیشتری کسب می کنند. اما نوجوانان دسته دوم در مقابل مشکلات، به راحتی تسلیم شده و توانایی مقابله صحیح و منطقی را از دست داده و به دلیل احساس پوچی و ناتوانیهای مکرر، درمانده میشوند و حتی زمانی که برای جبران شکست، موقعیت و فرصت مجدد داشته باشند، چون پذیرفته اندکه ناتوان از حل مشکل هستند، از حل سادهترین مسأله هم عاجز میشوند - گراوز، . - 2006

خلاقیت3

از خصوصیات بارز تفکرآدمی ،آفرینندگی یا خلاقیت است. در سال های اخیر در مراکزپژوهشی و هم در محافل تربیتی مفهوم آفرینندگیهای افراد خلاق مورد بحث و بررسی بوده است و بیتردید پرورش خلاقیت یکی از مهم ترین هدفهای تعلیموتربیت به شمار میآید، در باب تعریف خلاقیت علیرغم اختلاف نظرهای موجود،اکثر افراد آن را به عنوان خلق و ایجاد یا آفرینندگی در نظر میگیرند. استرنبرگ - 1993 - 4 معتقد است که خلاقیت پدیده ایکاملاً چندوجهی است که در آن سبک تفکر، شخصیت، انگیزش و بافت محیطی تأثیر دارند، تورنس - 1998 - 5، در جدیدترین اظهارنظرش در مجله روانشناسی پرورشی سه تعریف برای خلاقیت ارائه نموده است - سیف، : - 1382

الف - تعریف پژوهشی:خلاقیت را به معنای فرآیند حس کردن مشکلات، مسائل، شکاف در اطلاعات، عناصر گمشده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیهسازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیهها، تجدیدنظرکردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج میداند.

ب - تعریف هنری:خلاقیت را به معنای، خواستن، دانستن، دوباره نگاه کردن، گوش دادن به بو، فرورفتن به آبهای عمیق، اتصال به خورشید، خواندن به سبک خود، دست دادن با فرد و خط زدن خطاها میداند - موعظی، . - 1388

ج - تعریف وابسته به بقا:خلاقیت را به معنای قدرت کنار آمدن فرد با موقعیتهای دشوار میداند. شل کراس - 1986 - 6، به نقل از جوادیان - 1372 - معتقد است که افراد خلاق نسبت به وقایع، پدیدهها، اشیاء و اشخاص با وسعت نظر نگاه میکنند و برای یافتن پاسخ تا هر جا که مسأله آنها را میکشاند، به دنبال آن میروند و وقت زیادی را صرف مطالعه، تجزیه و تحلیل دقیق و تشریح مسأله میکنند - موعظی، . - 1388

میرکمالی - 1381 - معتقد است که فرد خلاق دو ویژگی دارد: یکی تفکرتحلیل گرکه تفکری تجزیه و تحلیل کننده است و دیگری تفکر خلاق که نوعی مهارت ذهنی است که در آن قدرت تصور و اندیشه به منظور دستیابی به یک یا چند راهحل، به خلق ایدههای جدید و نو میپردازد - عبدالملکی، . - 1385

والاس7، فرآیندخلاقیت را شامل چهار مرحله میداند که عبارتند از:

1.    آمادگی: به معنای تحقیق و بررسی و جمعآوری همهجانبه تحقیق است.

2.    نهفتگی: در آن اطلاعات گذشته و جدید بدون کوشش آگاهانه برای دستیابی به رهیافت با یکدیگرترکیب میشوند.

3.    بصیرت:مرحلهای است که فرد ایده یا رهیافت مسأله را به طور ناگهانی به دست میآورد.

4.    آزمایش: فرد آنچه را به دست آورده اعم از اختراع، اکتشاف یا نظریه تازه مورد ارزیابی قرار میدهد و آن را از لحاظ منطقی ارزیابی میکند - عبدالملکی، . - 1385

در دیدگاه گیلفورد8، خلاقیت بر حسب تفکر واگرا9تعریف شده است. در این دیدگاه،تفکر واگرا ازچند عامل مختلف تشکیل شدهاندکه به شرح زیر میباشند:

1.    سیالی یا روانی:تولیدتعدادی اندیشه در یک زمان معین.

2.    انعطاف پذیری:تولیداندیشه های متنوع و غیرمعمول و راهحلهای مختلف برای یک مسأله.

3.    اصالت: استفاده از راههای منحصر به فرد و نو.

4.    بسط:تولیدجزییات و تعیین تلویحات و کاربردها.

5.    ترکیب: کنار هم قرار دادن اندیشههای ناهمخوان.

6.    تحلیل:ساختارهای نمادین به عناصر تشکیلدهنده.

7.    سازمان دادن: تغییر شکل دادن طرح ها، کارکردها و موارد استفاده.

8.    پیچیدگی: توانایی برخورد کردن با تعدادی اندیشه مختلف و مرتبط به طور همزمان - موعظی، . - 1388

حل مسأله

مسأله تعامل بین شخص و محیط است در آن بین تقاضا و خواسته محیط و امکانات و پاسخ های دردسترس فرد ناهماهنگی و عدم تعادل ادراک میشود و روش فوری برای کاهش این عدم تعادل در دسترس نیست.مهارت حل مسأله رویکردی منظم و متوالی است که به فرد کمک میکند تا به طور مؤثری مسائل زندگی خود را حل کند. یک فرایند شناختی - رفتاری- عاطفی که در آن فرد یا گروه تلاش میکند راه حل یا شیوه مقابله مؤثری برای یک مسأله خاص شناسایی یا کشف نماید - نزو و دزوریلا10، . - 2007 مهارت های حل مسأله، مهارت های بسیار مهمی هستند که افراد در طول زندگی میتوانند از آنها استفاده کنند، حل مسأله شامل مهارتهای سطح بالای تفکر مانند تجسم ذهنی، انتزاع، درک وفهم، دستکاری، استدلال و تجزیه و تحلیل است که باید به خوبی مدیریت شوند - نزو و دزوریلا، . - 2007

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید