بخشی از مقاله

چکیده:

قرآن کریم در برنامه تربیتی خود، شرط اصلی رسیدن به کمال را تفکّر و اندیشیدن میداند. منزلت و جایگاه تفکّر بسیار والاست؛ تا جایی که خداوند متعال به جهت اهمیت این بحث، بارها در کتاب آسمانی قرآن بدان پرداخته است. برای پرداختن به معناشناسی یک واژه، در گام نخست باید مولفه های معنایی واژه را بررسی و سپس به بررسی واژه های همنشین و جانشین آن پرداخت. واژه ی تفکر در قرآن کریم، با کلماتی همچون طبیعت، تاریخ، قرآن و انسان همنشین و با کلمات متعددی همچونتعقّل«»،تدبّر«»،تذکّر«» و تفقّه«» و... رابطه ی جانشینی پیدا کرده است.

مقدمه

از مواهب ارزشمندی که خداوند متعال به انسان عطا نموده، قدرت تفکر است. انسان با بکارگیری صحیح نیروی تفکّر، می تواند سعادت دنیوی و اخروی خود را تامین نماید و این مطلبی است که قرآن کریم به طور صریح بدان اشاره دارد و راه درست تفکّر کردن را به انسان  میآموزد.  این مقاله به معناشناسی واژه تفکر می پردازد؛ البته لازم به ذکر است که انتظار نمیرود که در آن به تمام زوایای علم معناشناسی پرداخته شود؛ بلکه فقط به مباحثی که در چارچوب بحث هستند، اشاره می شود. هدف از این مقاله، معناشناسی واژه تفکر با توجه به همنشین ها و جانشین های آن است. این کلمه با واژه های متعددی رابطه همنشینی یا جانشینی دارد که در این جا به دلیل عدم گنجایش بحث، به تعدادی از این کلمات اشاره شود. در ادامه، ابتدا توضیح مختصری در رابطه با اصطلاحات معناشناسی داده می شود و سپس به بحث اصلی پرداخته می شود.

1 پیشینه معناشناسی و تعریف آن

معناشناسی یا سمانتیک - - Semantics به عنوان یک علم کمتر از یک قرن است که ظهور پیدا کرده است - ایزوتسو، 1361ش، مقدمهی کتاب - . فیلسوفان یونان نیز از گذشتهی دور در پژوهشهای خود به
 نحوی بدان اشاره داشته اند. مباحث معناشناسی در بین زبان شناسان عرب نیز نمود داشته است. آثار زبانشناسی نخستین عربها، مثل ثبت معانی غریب در قرآن، سخن در باب مجاز قرآن، نگارش کتاب در باب وجوه و نظایر در قرآن و پیدایش فرهنگهای موضوعی و فرهنگ واژگان، حتی اعرابگذاری قرآن هم در حقیقت نوعی کار معناشناختی است - مختار عمر، 1385ش، ص. - 25 ایزوتسو، قرآنپژوه معروف ژاپنی، در کتابهای »مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن« و »خدا و انسان در قرآن« سعی کرده است تا مفاهیم اخلاقی دینی را در قرآن در ضمن یک حوزهی گسترده معنایی، مورد مطالعه قرار دهد. ایشان علاوه بر استعمال منابع لغوی به روابط معنایی بین مفاهیم قرآنی هچون جانشینی، همنشینی، متضاد و .... نیز اشاره نموده است.

یکی از بخشهای مهم دانش زبانشناسی، مبحث معناشناسی یا - semantics - است که از نام یونانی - sema - یعنی نشانه، و فعل - semaino - یعنی معنی دادن گرفته شده است - فضیلت، 1385ش، ص. - 62 ارائه تعریفی جامع از معناشناسی بسیار سخت و پیچیده است، زیرا معنیشناسی علمی است که با نمود معنی در وسیعترین معنای این کلمه سرو کار دارد - ایزوتسو، ص. - 2 البته تعاریف گوناگونی درباره این علم داده شده است.

از جمله اینکه؛ معناشناسی، شناخت توانایی سخنگویان به یک زبان در فهمیدن صحبتها و پیبردن به منظورهای دیگران - باقری،1383ش، ص - 197 یا علم مطالعه و بررسی معنی - پالمر،1381ش، ص13؛ مختار عمر، ص19 و یول، 1377ش، ص. - 136 از مباحثی که در معناشناسی بسیار اهمیت دارد، رابطه ی همنشینی و جانشینی است. به اعتقاد سوسور، کل نظام زبانی را میتوان در قالب نظریهای از این دو رابطه - همنشینی و جانشینی - ، گنجاند - کالر فردینان سوسور، 1379ش، ص. - 54 روابط همنشینی، پیوند عناصر را در زنجیرهها و جملات، توجیه میکند، در حالی که روابط جانشینی، ارتباط عناصر را با جانشینهای آنها توصیف مینماید - بییرویش، 1355ش، ص. - 30

11 حوزهی معنایی

یکی از موضوعاتی که در زمینه ی معناشناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بحث حوزه ی معنایی است. حوزهی معنایی - - semantic fiel یا حوزهی قاموسی - lexical fiel - ، همان مجموعهای از کلمهها هستند که دلالت آنها به هم ارتباط دارد و معمولاً تحت واژهی عامّی که آنها را به هم پیوند می دهد، جای می گیرند. مانند رنگ ها که اصطلاح عام »رنگ« شامل واژگانی چون »سرخ، آبی، زرد، سبز، سفید و...« میگردد. تعاریف گوناگونی برای حوزهی معنایی داده شده است:

1 مجموعهای کامل از واژگان زبانی که بیانگر حوزهی شخصی از تجربه میباشد.

2کلّیه ی واژگانی است که در استعمالات آن در یک وجه معنایی با آن به کار می رود و نحوه ی ارتباط آن ها با آن واژه یا ترادف است یا تضاد یا اضافه یا توصیف و یا اسناد - نکونام،1390، ص. - 352 بنابرآنچه گفته شد، می توان برداشت نمود که حوزه ی معنایی، مجموعه ای از کلمات است که مرتبط به یکدیگر بوده و برای فهم معنای هر کدام از آنها باید واژگان مرتبط به آن نیز از حیث معنا فهمیده شوند.

12 کاربرد معناشناسی در مطالعات قرآن

بدون شک، شناخت واژه های قرآنی تا آنجا دارای اهمیت است که اگر بررسی دقیقی در مورد معنی آن نشود، ممکن است فهمی غیر صحیح و نادرست در احکام و معارف دینی از قرآن صورت بگیرد. ایزوتسو، کاربرد معنی شناسی را در فهم قرآن این گونه بیان میکند: معنیشناسی بدان صورت که من آن را می فهمم، تحقیق و مطالعه ای تحلیلی درباره کلمات کلیدی زبان است، به منظور آن که سرانجام جهان بینی قومی شناخته شود که آن زبان را نه تنها همچون وسیله سخن گفتن و اندیشیدن، بلکه مهمتر از آن همچون وسیلهای برای تصور کردن و تفسیر کردن جهانی که آن قوم را احاطه کرده است به کار میبرد. معنی شناسی علم تحقیق در ماهیت و ساخت جهانبینی یک ملّت در فلان دوره خاص از تاریخ آن خواهد بود، که به وسیله تحلیل روش شناختی مفاهیم و تصوّرات فرهنگی عمدهای که آن ملت برای خود فراهم آورده و در کلمات کلیدی زبان آن ملّت حالت تبلور پیدا کرده بوده است صورت می گیرد.

13 مراحل معناشناسی جملات قرآنی

در راستای معناشناسی جملات قرآنی، به چند شیوه عمل میشود:

گام اوّل: معناشناسی واژگانی است که به نوعی شناخت معنای مفردات قرآن است. در این مرحله، صرفشناسی و علم اشتقاق و آگاهی از ریشه ی اصلی واژهها و تفاوتهای معنایی که اشتقاقات گوناگون پدید میآورد، تشخیص مشترک لفظی، مشترک معنوی و اصطلاحات خاص قرآنی نیز مورد توجه است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید