بخشی از مقاله
چکیده
حوزههای مغفول یادگیری مفهومی است که هدف آن جلب توجه برنامهریزان درسی و مربیان تعلیم و تربیت به تامل درباره آنچه از دستور کار نظام آموزشی حذف شده میباشد. برنامه درسی اجرا شده و فاصله آن با برنامه درسی رسمی بیان کننده یکی از مصادیق حوزههای مغفول یادگیری در برنامه درسی مدارس است. نا بهنگام بودن یا پاسخگو نبودن برنامه درسی در یک زمینه یا موضوع درسی نسبت به شرایط متحول اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و علمی جامعه- اعم از جامعه محلی، ملی و بین المللی- نیز شکل دیگری از حوزههای مغفول یادگیری را در برنامه درسی مدارس به نمایش میگذارد. اهمیت حوزههای مغفول یادگیری در برنامه درسی از آن جهت است که محرومیت ناشی از آن بر جریان رشد دانشآموزان اثر تعیین کنندهای بر جای می-گذارد. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی مصادیق و موارد حوزههای مغفول یادگیری در برنامه درسی مدارس از دیدگاه معلمان است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است. روش نمونهگیری در این تحقق مبتنی بر هدف است. در یافتههای این پژوهش که حاصل یک تحلیل کیفی بود 9 عنوان از حوزههای مغفول یادگیری با استفاده از روش هفت مرحلهای گلایزی تحلیل شد که نشان دهنده حوزههای یادگیری مغفول در نظام آموزشی در مدارس از دیدگاه معلمان است.
واژههای کلیدی: آموزش، یادگیری، برنامه درسی، حوزههای مغفول یادگیری
.1مقدمه
برنامه درسی حاصل مجموعه تلاشهای از پیش انجام گرفته برای کسب نتایج مورد نظر است. وقتی که محتوا و عناصر برنامه درسی بصورت مکتوب و مدون نوشته شود به آن سند برنامه درسی می گویند. عناصر مطرح در سند برنامه درسی همان برنامه درسی رسمی یا صریح است. حوزه های مغفول یادگیری مفهومی است که هدف آن جلب توجه برنامه ریزان درسی و مربیان تعلیم و تربیت به تامل درباره آنچه از دستور کار نظام آموزشی و از حوزه برنامه درسی رسمی حذف شده می باشد. حذف برخی مباحث و موضوعات یا فرایندهای پیش بینی شده در برنامه درسی صریح به دلیل شرایط و موقعیت های ویژه در یک آموزشگاه، منطقه یا کشور اتفاق می افتد. به عبارت دیگر برنامه درسی اجرا شده و فاصله آن با برنامه درسی رسمی بیان کننده یکی از مصادیق حوزه های مغفول یادگیری در برنامه درسی مدارس است. بررسی فقدان آن چه در حال حاضر در برنامه های درسی قصد شده و برنامه های اجرا شده مشاهده می شود نشانگر مغفول ماندن هدفها و موضوعاتی مهم و حیاتی برای فرد و جامعه در تعلیم و تربیت است.
نا بهنگام بودن یا پاسخگو نبودن برنامه درسی در یک زمینه یا موضوع درسی نسبت به شرایط متحول اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و علمی جامعه-اعم از جامعه محلی، ملی و بین المللی- نیز شکل دیگری از برنامه درسی پوچ یا حوزه های مغفول یادگیری را به نمایش می گذارد - مهر محمدی،. - 1381 اهمیت حوزه های مغفول یادگیری در برنامه درسی از آن جهت است که محرومیت ناشی از آن بر جریان رشد دانش آموزان اثر تعیین کنند های بر جای می گذارد. این را باید مدنظر قرار داد آنچه که مدارس تعلیم نمی دهند ممکن است به همان اندازه مهم باشد که آن را تعلیم می دهند. در برنامه درسی مغفول یک سری مهارتها، اطلاعات، محتواها و عملکردها در محتوای برنامه درسی حضور ندارند و به دلیل عدم حضور این موارد، دانش آموزان از دریافت آن محروم می شوند. در موقعیت دیگر عناصر یاد شده - مهارتها ،اطلاعات،... - در برنامه درسی پیش بینی و گنجانده شده است ولی به دلایل مختلف در جریان اجرا به آنها پرداخته نمی شود و از فرایند حذف می شود و یا بطور ناقص اجرا می شود. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی مصادیق و موارد حوزه های مغفول یادگیری در برنامه درسی مدارس از دیدگاه معلمان است.
.2 روش پژوهش
روش پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است. روش نمونه گیری در این تحقق مبتنی بر هدف است. در تحقیقات کیفی قبل از تعداد نمونه ها، منابع غنی اطلاعات حائز اهمیت است - استروبرت و کارپنتر به نقل از پاشایی ثابت و دیگران،. - 1390 روش نمونه گیری بدین طریق بود که با مراجعه به آموزش و پرورش استان زنجان معلمانی که در جشنواره های تدریس رتبه کسب کرده بودند و همچنین معلمان نمونه به تعداد بیست نفر اتنخاب شدند. سپس در مرحله بعدی با تماس با آنها تنها 12 نفر حاضر به شرکت در فرایند مصاحبه تحقیق شدند. بعد از توجیه شرکت کنندگان و بیان اهداف تحقیق چک لیستی در اختیار آنان گذاشته شد تا نظر خود را درباره حوزه های مغفول یادگیری در مدارس اعلام کنند. این مرحله بین 30 تا 45 دقیقه برای هر نفر به طول انجامید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای گلایزی. استفاده شد - هالوی و ویلر/عابدی و دیگران، - 1385
که به روش زیر انجام گرفت. ابتدا نظرات تمام شرکت کنندگان به منظور هم احساس شدن با آنها مطالعه گردید. دوم، به هر کدام از پروتوکل ها رجوع شد و عبارات مهم استخراج گردید. سوم، معنی یا مفهوم هر عبارت مهم که تحت عنوان مفاهیم تنظیم شده مطرح است توسط محقق شکل گرفت .چهارم، مفاهیم تنظیم شده درون دسته های موضوعی سازماندهی شد. پنجم، یافته ها به درون یک توصیف جامع از پدیده مورد نظر تلفیق گردید. توصیف جامع از پدیده مورد تحقیق به شکل یک بیانیه صریح و روشن تنظیم شده و در مرحله آخر نتایج به شرکت کنندگان بازگرزدانده شد تا سوء تفاهم ها رفع شده و اصلاحات لازم انجام پذیرد.
.3 یافته ها
در یافته های این پژوهش که حاصل یک تحلیل کیفی بود نه عنوان از حوزه های مغفول یادگیری با استفاده از روش هفت مرحله ای گلایزی تحلیل شد که نشان دهنده حوزه های یادگیری مغفول در نظام آموزشی در مدارس از دیدگاه معلمان است که در جدول زیر بیان شده است: