بخشی از مقاله

چکیده:

حکمت در نزد دانشوران اسلامی به معنی دانستن چیزهاست چنانکه باشند. در لغت به معنی فرزانگیاست و معمولاً آن را معادل شرقی - اسلامی فلسفه ی اروپایی میگیرند و آن را به دو نوع عملی و نظری تقسیم نموده اند. حکمت دارای اهمیت و ارزش والایی است و دارای ارتباط نزدیکی با اخلاق می باشد. در قرآن نیز حکمت از جایگاه والایی برخوردار است، به گونه ای که در آیات مختلف قرآن واژه های حکمت و حکیم به کار رفته و مفسران مختلف تفاسیر متعددی از آن ارائه داده اند و به اهمیت آن در قرآن اشاره نموده اند. در این مقاله پس از بررسی حکمت و اقسام آن و
نیز تحلیل موضوع و هدف حکمت و رابطه ی آن با اخلاق، به بررسی جایگاه و اهمیت آن در قرآن پرداخته می شود.

واژگان کلیدی: حکمت، حکیم، اخلاق، قرآن

مقدمه:

حکمت در لغت به معانی مختلفی آمده است، مانند: منع و بازداشتن - ابن منظور، - 272/3 :1408 ، زیرا حکمت به منزله ی مانعی در برابر فساد محسوب می شود. علم همراه با عمل - الجاجانی، . - 123 :1985 عدل - نصراالله، . - 29 :1427 قضاوت و داوری میان مردم - الجوهری، . - 1912/5 :1956 عقل و خردنبوّت. - دهخدا، . - 9162/6 :1377 برای حکمت تعریف های مختلفی ذکر شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود: حکمت کلامی است که موافق حقیقت باشد - الجرجانی، پیشین: . - 124 حکمت عبارت است از شناخت بهترین اشیاء به وسیله ی بهترین علوم - نصراالله، پیشین: . - 30 حکمت کلامی است معقول و دور از حشو - الجرجانی، پیشین: . - 124 حکمت همان قرآن است زیرا قرآن به نیکی امر می کند و از زشتی ها باز می دارد و اصل معنای حکمت نیز منع و بازداشتن می باشد - الطبرسی، . - 138/14 :1975

حکمت، بازشناختن حلال از حرام است - الجرجانی، پیشین: . - 123 حکمت عبارت است از استوار ساختن و محکم نمودن فعل و قول - نصراالله، پیشین: . - 31 حکمت عبارت است از حرکت نفس به سوی کمال ممکن خویش در دو جهت علم وعمل - حکیمی، . - 318 :1356 حکمت در ادب همان جملات کوتاه و دلنشینی است که حاوی پند و اندرز و نکات اخلاقی است و راه درست را به انسان می آموزد - نصراالله، پیشین: . - 35 از نظر فلسفی حکمت یعنی دریافت حقیقت، از آن جهت به دریافت حقیقت حکمت گویند که چون استحکام دارد و پشتوانه اش واقعیت است، برخلاف دریافت های غیر منطبق با واقعیت که استحکام ندارد و مانند خانه ی عنکبوت سست و بی بنیاد است - مطهری، . - 11 :1404 اهل سیر و سلوک حکمت را معرفت آفات نفس و شیطان و ریاضت می دانند - دهخدا، پیشین: . - 9162/6 حکمت در عرف اهل معرفت عبارت است از دانستن چیزها چنانکه باشد، و قیام نمودن به کارها چنانکه باید، به قدر استطاعت تا نفس انسانی به کمالی که متوجه آن است برسد - توسی، . - 37 :1346 در این مقاله پس از بررسی حکمت و مباحث مربوط به آن، به تحلیل اهمیت و جایگاه حکمت در قرآن پرداخته می شود.

حکیم:

الف - حکیم یکی از صفت های خداوند می باشد، این لفظ 98 بار در قرآن کریم آمده است و خداوند متعال را توصیف می إنﱠ کند:االلهَ عَزیزٌ حَکیمٌ   - بقره، : - 220 آری، خداوند توانا و حکیم استلَا.إلهَوَإلّاالعَزیزُهُ    الحَکیمُ   - آل عمران، 6     - : هیچ معبودی جز آن توانای حکیموَنیستااللهُ. عَلیمٌ حَکیمٌ   - نساء، : - 26 و خدا دانایإنﱠحکیمرَبﱠکَاست. حَکیمٌ عَلیمٌ     - انعام، : - 128 آری، پروردگار تو حکیموَداناستهُوَ. الحَکیمُ الخَبیرُ   - سبأ، : - 1 و هم اوست نجیدهس کارِ آگاه.     فیثاغورث می گوید: من حکیم نیستم، زیرا حکمت فقط مخصوص خداوند است، من فیلسوف هستم، یعنی دوستدار حکمت - نصراالله، پیشین: . - 32

ب- حکیم از صفت های قرآن کریم است، خداوند متعال می فرماید: َ نَتلُوهُ عَلَیکَ مِنَ الآیاتِ وَ الذﱢکرِ الحَکیمِ   - آل عمران، : - 58 اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمت آمیز بر تو میتِلکَخوانیمآیاتُ.    الکِتابِ الحَکیمِ   - لقمان، : - 2 این است آیات کتاب حکمت آموزوَ. القُرآنِلحَکیمِا     - یس، : - 2 سوگند به قرآن حکمت آموز.         ج-  حکیم صاحب حکمت است، یعنی کسی که کارها را به خوبی و با مهارت انجام می دهد     - الجوهری، پیشین: 1911 - . در حدیثکادَآمدهالحَکیمُاست:» أن یَکونَ نَبیّاً - « الهندی، - 1985 حکیم به پیامبری نزدیک است.     د- حکیم در مشرق زمین به منزله ی فیلسوف در نزد یونانیان می باشد، جز اینکه حکمت با عمل در ارتباط است ولی فلسفه به شناخت نظری مربوط می شود - نصراالله، پیشین: . - 33         ه - حکیم کسی است که با تأمل و نیک اندیشی خود، به یک شناخت کلی از امور می رسد     - همان: . - 33    

اقسام حکمت:

حکمت را از قدیم به دو بخش تقسیم کرده اند: حکمت نظری و حکمت عملی. حکمت نظری عبارت است از علم به احوال اشیاء آنچنانکه اشیاء هستند یا خواهند بود. ولی حکمت عملی عبارت است از علم به اینکه افعال بشر - افعال اختیاری او - چگونه و به چه منوال خوب است و باید باشد، و چگونه و بر چه منوال بد است و نباید باشد. مثلاً جهان از مبدئی علیم صادر شده است، یا اینکه همه ی مرکبات طبیعی به چند عنصر محدود منتهی می شوند و یا اینکه قاعده در ضرب یا تقسیم اعشاری چنین یا چنان است جزء حکمت نظری است. اما اینکه: مرد باید که در کشاکش دهر    سنگ زیرین آسیا باشد جزء حکمت عملی است - مطهری، بی تا: . - 10

در یک کلام: حکمت نظری از » هست « ها و » است « ها سخن می گوید، و حکمت عملی از » باید « ها و » شاید « و » نشاید « ها. مسائل حکمت نظری از نوع جمله های خبریه است و مسائل حکمت عملی از نوع جمله های انشائیه - همان: . - 10 به عبارت دیگر حکمت نظری شامل براهین توحیدی است و حکمت عملی شامل پندهای اخلاقی. حکمت عملی بر سه قسم است: اخلاق، علم تدبیر منزل و علم سیاست مدن. زیرا عملی را که انسان برای رسیدن به نتیجه ای انجام می دهد اگر در آن عمل نیازی به معاونت و مشارکت دیگران نداشته خود به تنهایی قیام کند آن را اخلاق گویند، و اگر در انجام آن عمل محتاج به معاونت و تشریک مساعی دیگران باشد، آن هم بر دو قسم است، زیرا اینگونه اعمال یا متعلق است به اداره ی امور داخلی یک خانواده و یا متعلق است به اداره ی امور داخلی یک کشور،

که قسم اوّل را تدبیر منزل و قسم دوم را سیاست مدن گویند - مصلح، . - 3 :1353 حکمت نظری نیز به سه علم منقسم می گردد: الهی، طبیعی و ریاضی. زیرا آنچه در این علوم مورد بحث قرار می گیرد یا از جمله ی موجوداتی است که نه در ذهن و تصور و نه در خارج و تحقیق محتاج به ماده و حلول در آن نیست، یا از جمله ی موجوداتی است که هم در ذهن و هم در خارج محتاج به ماده بوده به هیچ وجه و در هیچ مرحله ای عاری از ماده نیست، و یا از جمله ی موجوداتی است که در خارج محتاج به ماده ولی در تصور بی نیاز از اوست. قسم اوّل را علم الهی، قسم دوم را علم طبیعی و قسم سوم را علم ریاضی می نامند - همان: . - 3-4 البته ارسطو علاوه بر حکمت عملی و نظری، » صناعیات « را یکی دیگر از اقسام حکمت می داند و آن فنونی است که قواعد زیبایی را به دست می دهد و قوه ی خلاقیت را محکم می سازد، مانند شعر و خطابه - فروغی، بی تا: . - 39/1 لازم است به تقسیم بندی دیگری درباره ی حکمت اشاره شود که عبارت است از: حکمت دینی و حکمت فلسفی. علمی که بشر از راه تعقل و تأمل و دیگر مبادی بشری و استعدادی و استدلالی به آن رسیده است حکمت فلسفی نامیده می شود، و علمی که بالاتر از مرتبه ی استعداد و توان بشری است و خداوند آن را از طریق وحی و نبوّت به بشر عطا کرده است، حکمت دینی نام دارد که کاملترین آن حکمت» قرآنی محمّدی « است - حکیمی، پیشین: . - 324

موضوع و هدف حکمت:

موضوع علم حکمت وجود مطلق است، زیرا مسائل مورد بحث در این علم همگی از احوال و عوارض ذاتیه ی وجود مطلق است - مصلح، پیشین: . - 5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید