بخشی از مقاله

چکیده

براي بهره برداري پایدار از خدمات زیست بوم - منافع انسان از محیط زیست - بایستی خدمات مختلف آنها را در مقیاس زمانی و مکانی شناسائی نمود. سپس شیوهاي براي حاکمیت رفتار و روابط فردي و اجتماعی متناسب با هر یک از خدمات لازم می-باشد. با شکل گیري مفهوم حکمرانی تلاشهاي بسیاري براي جاري ساختن حکمرانی خدمات زیست بوم صورت گرفته است. سبکهاي مختلف حکمرانی شامل سبکهاي بازار، دولتی، غیر رسمی، و نهادهاي محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. هرچند هریک از آنها توانایی پیشبرد بخشی از حکمرانی خدمات زیست بوم را دارند. اما تلفیقی از این سبکها میتواند حکمرانی خدمات زیست بوم را جاري سازد.

کلمات کلیدي: حکمرانی، خدمات زیست بوم، توسعه پایدار، رفاه

.1 مقدمه

عبارت و مفهوم توسعه پایدار به دو دلیل شکل گرفت. دلیل اول مشاهده آثار تخریب محیط زیست و آسیبهاي بیوفیزیکی در آنها بود. این امر علی رغم وجود امکانات مالی بیشتر و به دلیل رشد اقتصادي اتفاق افتاد. دلیل دوم آن بود که تلاشهاي صورت گرفته براي"توسعه" پس از جنگ جهانی دوم به دلیل بدتر شدن و استمرار فقر و درماندگی موفقیت آمیز نبود. به همین دلیل سازمان ملل متحد و آژانسهاي وابسته به آن، هر یک جداگانه تا چند دهه قبل از برقراري "کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه" در حال بررسی این نگرانیها بودند. نهایتا در کمیسیون مذکور مسائل به طور مشترك در گروه کاري مورد بحث و بررسی قرار گرفت. خروجی ونتیجه کارگروهها به بیان ساده این بود که شکستها و ناکامیهاي اجتماعی و اکولوژیکی، دلایل و پیامدهاي مشترکی داشته است. بنابراین پاسخ و واکنش مشترکی را هم نیاز دارند.

انتشار گزارش نهایی "آینده مشترك ما" [18] علاقمندیهاي بسیاري را پیرامون مفهوم توسعه پایدار به خود معطوف کرده و بعدا در دستور کار 21 و بیانیه ریو نیز قرار گرفت.[13] اما براي پیشرفت به سوي توسعه پایدار لازم است زیست بومها به گونه اي مدیریت شوند تا امکان حفظ و بهره برداري پایدار آنها میسر شود. این در حالی است که نیاز به خدمات زیست بوم همانند آب و غذا نیز در حال افزایش روز افزون است و فعالیتهاي انسان نیز همزمان باعث کاهش توانایی بسیاري از زیست بوم ها در تأمین این نیازها ست. براي رسیدن به این پایداري ناچار به حکمرانی خوب[1] در جامعه هستیم. در این نوشتار ضمن ارائه مفهوم خدمات زیست بوم در توسعه پایدار و حکمرانی، به تبیین حکمرانی خدمات زیست بوم و ضرورت آن پرداخته شده است.

.2خدمات زیست بوم

استفاده مستقیم یا غیر مستقیم انسان از محیط زیست - طبیعت - به روش¬هاي مختلف امر جدیدي نبوده و سابقه آن به تاریخ بشر برمی¬گردد. اما مفهوم جدید آن از دهه 1970 با عنوان"خدمات محیط زیست"آغاز گردید که در اواسط دهه 1980 به"خدمات زیست بوم" تغییر نام یافت و از 1997 به بعد گسترش یافت.[9] معروف ترین تعریف خدمات زیست بوم عبارتست از عملکردها و محصولات زیست بوم که به بشر منفعت رسانده و یا سبب رفاه جامعه میگردد.[15] به بیان دیگرخدمات زیست بوم در حقیقت منافعی است که مردم از زیست بومها بدست میآورند. در گزارش »ارزیابی هزاره زیست بوم «خدمات زیست بوم به 4 بخش - 1خدمات تهیه و تدارك، همانند غذا و آب؛ - 2خدمات تنظیمی همانند تنظیم وکنترل سیلاب، خشکی، تخریب اراضی و بیماریها؛ - 3خدمات پشتیبانی همانند تشکیل خاك، چرخه عناصر غذایی و - 4خدمات فرهنگی همانند تفریح، سرگرمی و مسائل معنوي تقسیم گردیده است.

از دیگرسو، رفاه نیز به اجزاء مواد پایه براي زندگی خوب، سلامتی، آزادي و انتخاب، روابط اجتماعی خوب، و امنیت تقسیم شده است. روابط بین این دو در نمودار یک نشان داده شده است. هرگونه تغییري که بر خدمات زیست بوم وارد شود رفاه انسان را از طریق تأثیري که بر امنیت، مواد پایه براي زندگی خوب، سلامت روابط اجتماعی و فرهنگی تحت تأثیر قرار میدهد و بالعکس اجزاء رفاه میتوانند بر خدمات زیست بوم تأثیر بگذارد. در توسعه پایدار بایستی به نحوي زیست بوم را مدیریت کرد که به توان خدمات آن را پیوسته و پایدار به دست آورد. در این راستا فاصله بین خدمات زیست بوم و نیازها را بایستی به حداقل رساند تا رفاهی پایدار داشته باشیم.

.3حکمرانی

حکمرانی نیز همانند توسعه پایدار مفهومی است که به طور گسترده در دهه 1980 مورد توجه قرار گرفت و همانند مفهوم توسعه پایدار جذاب بود زیرا در برگیرنده فاکتورهاي متنوع و مهمی بود.[13] تعاریف مختلفی براي حکمرانی ارائه گردیده است. حکمرانی در ادبیات علوم اجتماعی، سیاسی و مدیریت به روشهاي مختلفی که جامعه می تواند براي رسیدن به یک هدف سازماندهی کند اطلاق می¬گردد. [14]بانک جهانی، حکمرانی را شیوه استفاده از قدرت در مدیریت منابع اقتصادي و اجتماعی براي دست یابی به توسعه ¬ي پایدار تعریف می کند.[2]سازمان ملل متحد نیز حکمرانی را این گونه تعریف می کند: " حکمرانی مجموعه اي از اقدامات فردي و نهادي، عمومی و خصوصی براي برنامه ریزي و اداره مشترك امور است و فرآیند مستمري از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت و متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار حرکت می کند و شامل نهادهاي رسمی و ترتیبات غیررسمی و سرمایه اجتماعی شهروندان است.[4]

در کاربرد واژه حکمرانی باید به دو نکته توجه نمود. نخست این که حکمرانی متفاوت از حکومت است حکمرانی به عنوان یک مفهوم مشخص می سازد که قدرت در داخل و خارج از اقتدار رسمی و نهادهاي حکومت و درقالب سه گروه اصلی از بازیگران حکومت، بخش خصوصی، و جامعه مدنی جریان دارد. دوم آن که حکمرانی بر فرآیند تاکید دارد و مشخص می سازد که تصمیم ها با توجه به روابط پیچیده بین تعدادي از بازیگران تا اولویت و سلایق متفاوت گرفته می شوند حکمرانی توافقی را بین اولویتها و سلایق رقیب و متضاد برقرار می¬کند و این اساس و شالوده مفهوم حکمرانی است.[5]با توجه به آن چه در بخش قبلی در مورد خدمات زیست بوم ذکر شد براي حفظ و ارتقا خدمات زیست بوم نیاز به "حکمرانی خوب" در این زمینه هستیم.

لذا حکمرانی خدمات زیست بوم برهمکنش قوانین و دیگرهنجارها، نهادها و فرآیند هایی است که جامعه با استفاده از آنها مسئولیت تصمیم گیري و اجراي تصمیمات موثر بر خدمات زیست بوم را به انجام می رساند.[11]رسیدن به توسعه پایدار و اطمینان از تامین موثر خدمات زیست بوم نیازمند"رفتار شایسته" افراد و اقدامات هماهنگ درمقیاسهاي محلی، منطقه اي، ملی، بین المللی و جهانی می باشد. مدیریت خدمات زیست بوم به معنی"مدیریت خدمات طبیعت" نیست بلکه مدیریت کنش گران گوناگون در فعالیتهاي مختلف براي حفظ محیط زیست می باشد. چرا که بر اساس خواسته هاي کنشگران - که به خدمات مختلف زیست بوم وابسته است - نیازهاي مختلفی براي حکمرانی وجود دارد.

رفتارهاي افراد - اقدام و یا محدود کردن اقدامات - تحت تاثیر مکانیزمها و سبکهاي مختلف حکمرانی هستند. افراد می توانند روابط خود را با سبکهاي مختلف از جمله بازار آزاد، سبکهاي عمومی، سبکهاي غیر رسمی، سبکهاي هیبرید اداره نمایند. در برخی موارد انتخاب حمکرانی توسط"نهادهاي محیط زیست " تحمیل می گردد. نهادها تعیین کننده حقوق و تعهدات انفرادي و شیوه هاي اجبار نمودن آنها بوده و شامل قوانینی رسمی، قواعد، توافقات بین المللی به علاوه¬ي هنجارهاي، فرهنگی، مذهبی، ایدئولوژي، اخلاقی و وجدان - قوانین غیر رسمی - می باشد.سبکهاي بازارشامل اقدامات غیر متمرکزي است که در آن قیمت و رقابت در بازار نقش کلیدي دارد. خرید و فروش، قراردادهاي متداول و... مثالهاي از آن می باشند.

در این سبک بازار مشکلات زیست محیطی را باقیمت کنترل نموده تا در مجموع ترجیحات شخصی تبدیل به ترجیحات جامعه تبدیل می گردد. نقطه قوت این سبک در امکان بیان خدمات زیست بوم در قالب مقدار پول می باشد. در این راستا امروزه مفهوم "پرداخت براي خدمات زیست بوم" گسترش یافته است .[12] تولید محصول سالم و محصولات ارگانیک نیز از جمله شیوه هاي بهره گیري از سبکهاي بازار آزاد در بهره گیري درست تر از خدمات زیست بوم می باشد. البته از گذشته نیز عوارض و مالیات وضع شده براي بهره برداري از جنگل و مرتع و.. نیز از همین روند پیروي می کرده است. نکته قابل تامل و نگرانی در این سبک ها چگونگی نظارت، مسئولیت پذیري، عدم امکان پوشش مناسب همه ارزشهاي زیست بوم می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید