بخشی از مقاله
چکیده:
بحث حیات دنیا و و ارزش این زندگی در مقابل حیات اخروی ریشه بسیاری از مباحث اخلاقی و اقتصادی و همچنین سبک زندگی اسلامی است . معمولا دنیا را به دو نوع خوب و بد تقسیم می کنند .اما به نظر می آید حیات در دنیا به خاطر پستی و محدودیت های این نحو از زندگی ، یعنی زندگی روی کره خاک و ارض دنیای مادی ، اصولا حیاتی به دور از سعادت و به تعبیری ملعون و به دور از رحمت الهی محسوب می شود.صفت حیات حاوی علم و قدرت و اراده است پس ارزش و سطح حیات به میزان "علم" و "قدرت" و "اراده" و در نتیجه میزان بهره مندیها در آن سطح از حیات است .در منطق قرآن حیات دنیا به خاطر محدودیت هایی که در جهات مذکور دارد "متاع قلیل"شمرده شده است و ذاتا از رحمت و برکات خداوند دور می باشد. و عرصه ای است که کمترین پرتوهای توجه الهی به آن رسیده است.حکمای اسلامی نیز حیات را دارای تشکیک می دانند که پست ترین مرتبه آن در ارض دنیا در جریان است.
واژگان کلیدی: حیات دنیا، متاع قلیل،ارض دنیا،حیات اخروی
مقدمه
زندگی در این دنیا با زمین خاکی و آسمان و خورشید و ستارگان بخشی از سرنوشت انسان و بخشی از سفری است که تقدیر الهی برای او رقم زده است . شاید از اولین کسانی تحت تأثیر حکمت قدیم ایران برای جهان نوامیس و اصول ثابتی در نظر گرفت هراکلیتوس بوده است که نکات عمده فلسفه او را بعدها افلاطون و فلوطین ترویج کردند.اصول فلسفی - یا بتعبیر دیگر نوامیس طبیعی - وی عبارتند از:
-1 همه چیز این جهان در حال صیرورت و تحول و تغییر است. افلاطون از وی نقل کرده است که مقصود وی آن است که در جهان، »سکون« وجود ندارد و ذات و جوهر آن حرکتی دائمی و ثابت دارد.
-2 آتش حقیقتی است ازلی و ابدی و ماده و پایه آفرینش است 3و روح نیز آتش است.
-3 جهان از اضداد تشکیل شده و دوام این جهان در گرو پیکار دائم اضداد و موجودات است. جهان پر است از »کون و فساد« و »لیل و نهار« و »جنگ و آشتی« و »مرگ و حیات«؛ و روزی که این تضادها نباشد جهان نابود خواهد شد. پیکار اضداد، حقیقت و ذاتی جهان و نگهدارنده اشیاء میباشد . - صدر الدین شیرازی، - 82 :1378از نظر فارابیحوادث زمانی مسبوق به مادّه و مدّت اند. و این عالم کون و فساد است ، و عالم شرور و آفات،و تغیّر و تبدّل.اساس ثبات این عالم بر تغییر نهاده شده است، و عالم تضاد است که مدام صور هیولی 3قرآن کریم نیز خلقت جهان را از دخان می داند که حاصل از آتش است - فصلت - 11/یکدیگر را باطل و ناقص می کنند، به همین سبب شر و فساد پدید می آید. این حرکت و تحول مایه حیات این عالم است و این عالم را زنده می دارد. - فارابی،. - 212 :1381از دید یک مسلمان انسان در این دنیا مسافر است، مسافر سفری که از ازل آغاز گردیده و تا ابد ادامه دارد .
دنیا محل اقامت نیست ، بلکه ایستگاهی بین راهی است برای برداشتن توشه برای ادامه سفر و رفتن بادست پر به جهان های دیگر. امام علی - ع - می فرماید: »ایها الناس الدنیا دار مجاز و الآخره دار قرار فخذوا من ممرکم لمقرکم» :«ای مردم دنیا محل گذر و آخرت خانه دائمی است ،بنا بر این از محل گذر خود برگیرید و به محل استقرارتان بیفزایید - « نهج البلاغه،183 :1412،. - 2 از امام باقر - ع - است:»دنیا را مانند منزلگاهی دان که در آنجا فرود می آیی و از آنجا کوچ می کنی - «فیض کاشانی،بی تا:. - 237فَوَسوَسَقرآناِلَیهِکریممیفرمایدالشﱠیطانُ:...» قالَ هَل اَدُلﱡکَ عَلیالخُلدِشَجَهِروَ مُلکٍ لایَبلی؟ - «طه - 120/ انسان به طمع جاودانگی و ملکی همیشه گی ، اولین عصیان را انجام داد . این باعث هبوط او و ورود در عرصه دنیا شد که محل تمتعات نفسانی و تاخت و تاز شیاطین است .
غافل از این که آخرت ظرف حیات جاودانه است نه دنیا. سرنوشت بشر تبعید از جوار پروردگار با هبوط در این دنیا و سپس عروج به عرصه های متمایز و کاملتری از حیات و رجعت به سوی او بوده است:اِ»نّلِلّهوَاِنّاِلَیهِرَاجِعوُن - «البقره. - 156/ در این منطق است که تقابل دنیا و آخرت از اساسی ترین ریشه های تفکر یک مسلمان است، و دنیا و آخرت به دو همسر یک مرد تشبیه می شود که هیچگاه نمی توان رضایت هر دو را با هم فراهم آورد؛ بلکه رضایت یکی معادل نارضایتی دیگری است - احسائی، 1 :1403 ،. - 278در این دیدگاه دنیا به عنوان جایی که می توان از آن برای ادامه سفرآخرت توشه برگرفت معرفی می گردد: »الدنیا مزرعه الآخره - «احسایی،1: 1411 ، - 267و جز از این جهت مطرود خداوند است. پیامبر گرامی - ص - می فرماید:»دنیا و هر که در آن است ملعون - دور از رحمت - خداست مگر