بخشی از مقاله

چکیده

در دهه های اخیر با توجه به وسعت مطالعات در زمینه شناخت کودک، تغییر سیستم آموزشی و پرورشی، الگوهای یادگیری، و بررسی نیازهای کودکان جهت رشد، یادگیری و پرورش مهارت، پژوهشگران به حضور کودک در طبیعت به عنوان یک محیط تغییرپذیر، کارآمد منطبق با ذات جستوجوگرانه کودک برای تجربه پذیری بیشتر تاکید کرده اند. هدف از پژوهش حاضر تجدید دوباره ارتباط کودک با طبیعت و شناسایی قابلیت های طبیعت به صورت کاربردی در یادگیری کودک در خانه طبیعت است. روش تحقیق کیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و مرور متون بوده و از روش استدلال منطقی برای تحلیل داده ها و نتایج استفاده شده است.

.1 مقدمه

این حقیقت در رابطه با زندگی مدرن امروزی وجود دارد که انسان ها بویژه کودکان بیشتر در محیط های مصنوع به سر می-برند و با توجه به نوع زندگی در شهرهایی مانند تهران، ازدحام، شلوغی و بلندی دیوارهای ساختمان های شهر باعث شده تا کودکان در محیط های بسته محصور شده و از حضور در طبیعت بطور آزادانه و خود انگیخته بازمانده و کمتر تجربه می کنند و دوران کودکی و فرصت های یادگیری برای آنها تنها در محیط های بسته کالبدی خلاصه می شود.

این در حالی است که در قرن حاضر با توجه به وسعت مطالعات در زمینه شناخت کودک، تاثیر محیط بر رفتار، چگونگی یادگیری و بررسی نیازهای آنها جهت رشد، یادگیری، پژوهشگران به اهمیت حضور کودک در طبیعت تاکیدکرده اند. زیرا کودک امروز در خانه رشد نمی-کند و پرورش نمی یابد بنابراین برای تامین نیازهای آموزشی و پرورشی کودکان وجود محیطی فراتر از خانه یا محیط های یادگیری بی کیفیت که کاربری آموزشی ندارد احساس می شود.

کودکان بزرگترین ثروت برای آینده هر کشور محسوب می-شوند که با پیشرفت و توسعه در علوم و آگاهی جامعه، مساله آموزش و پرورش و کیفیت محیط های یادگیری کودک مورد توجه قرار گرفته است و تردیدی وجود ندارد که برنامه ریزی در زمینه یادگیری، پرورش مهارت های کودکان و سرمایه گذاری برای تغییر محیط های یادگیری در راستای ارتقا کیفیت این محیط ها جزء مهمترین و سودمندترین اهداف برای تعالی هر جامعه بشمار می رود. از سویی دیگر باتوجه به تغییر در سیستم آموزشی و پرورشی در دهه های اخیر و تاکید بر تجربه پذیری کودک و تشویق کودک به کشف و شناخت محیط پیرامون بواسطه برانگیختن حس کنجکاوی در محیط یادگیری و تغییر پذیری محیط متناسب با نیاز یادگیرندگان، لزوم وجود محیطی جانبی برای بارور کردن روح کاوش، تقویت فرآیند تفکر و یادگیری و پرورش خلاقیت برای کودکان در شهر، که متعلق به کودکان و متناسب با مقیاس آنها باشد احساس می شود.

بنابراین خانه طبیعت کودک به عنوان محیطی برای تجدید دوباره ارتباط کودک با طبیعت که همه جنبه های شناختی- فیزیکی و    رفتاری کودکان را در بر دارد، می تواند زمینه را برای ایجاد محیط های آموزشی کارآمدتر منطبق با ذات جستجوگرانه کودک،یادگیری بهتر و لذت بخش تر، تجربه پذیری و تغییرپذیری محیط با استفاده از عناصر طبیعی در راستای رویکردهای آموزشی جدید فراهم آورد. باتوجه به نظریه های موجود فرضیه تحقیق مبین تاثیر طبیعت بر رشد کودک، کیفیت یادگیری، پرورش مهارت، تجربه پذیری کودک و چگونگی حضور طبیعت به عنوان یک ابزار آموزشی و تلفیق آن با محیط های کالبدی و    مصنوعی برای بهبود وضع محیط های یادگیری کودک است.  در اینجا دو دیدگاه وجود دارد: اول اینکه محیط های یادگیری می توانند تغییر پذیر بوده وفضاهای کار و تجربه برای کودک فراهم کنند. که در آن صرفا به آموزش تئوری پرداخته نشود و مهارت های جسمی، ذهنی و خلاقیت کودک را از طریق بازی و فعالیت های گروهی افزایش دهد.

در دیدگاه دوم با تغییر سیستم آموزشی اصول طراحی محیط های یادگیری برای کودک هم با درنظر گرفتن تاثیر محیط بر رفتارهای کودکان می تواند تغییر کند، یعنی در طراحی فضاهای کالبدی از محیط طبیعی استفاده کنیم زیرا طبیعت و محیط طبیعی ذهن کودک را بازتر می کند، سطح فراگیری و خلاقیت کودک را افزایش می دهد.  هدف از تحقیق حاضر استقبال از تغییر در سیستم آموزشی و    هماهنگی با تغییرات مداوم برای تامین نیازهای کودکان در یادگیری و پرورش و لزوم وجود فضاهای باز و طبیعی به عنوان یک عامل ضروری در کنار محیط های یادگیری است، به گونه ایی که بستر لازم برای برانگیختن حس کنجکاوی کودک فراهم کند و از فرآیند کاوش کودک در محیط حمایت کند.

2.    فرآیند بنیادین رفتار کودک در محیط

بارکر روانشناس اکولوژیک عقیده دارد بین ابعاد فیزیکی- معماری و رفتاری »قرارگاه های فیزیکی- رفتاری« رابطه خاصی وجود دارد که آن را با مفهوم همساخت بیان می کند .[1] باتوجه به این تعریف در همه کودکان تمایل به سازگاری به محیط وجود دارد و محیط یادگیری نیز با توجه به رابطه دوسویه محیط و رفتار انسان باید با دگرگونی های همیشگی مخاطبان خود یعنی کودکان نیز سازگار باشد.>2@ زیرا کودکان برای آینده تربیت می شوند و محیط های یادگیری باید با توجه به توانایی های جسمانی، حرکتی و فکری کودکان و شناخت واکنش های ادراکی آنها به محیط طراحی شود.

.3 محیط های یادگیری همسو با جهان تغییرات

امکانات محیط های آموزشی همواره دارای نیازهای در حال تغییر است. برنامه های ابتکاری نو به طور مرتب شناخته می شود، ارتباط میان محیط های یادگیری و جوامع دائما در حال رشد است.>3@ این در حالی است که بسیاری از مربیان و متخصصان آموزش بر این باورند که محیط های آموزشی بدون تغییرپذیری در فضاهای آن، تنها انتظارات زمان ساخت را برطرف می کند. درصورتی که ممکن است در این بازه زمانی برنامه های ارائه شده بارها تغییر کرده باشد که سازندگان و طراحان این محیط ها متاسفانه بدون آگاهی نسبت به تسهیلات مورد نیاز آموزشی و پرورشی تنها به نیازهای مختص زمان حال می اندیشند و برنامه ریزان آموزشی نیز توجه خود را به فعالیت ها و نیازهای متداول معطوف می کنند .

از آنجا که امر آموزش و یادگیری در دنیا با چنین تغییرات سریع و در روزگاری که دانش به عنوان ابزاری قوی در جهت توسعه و حتی بقای اجتماعی می باشد، به نظر می رسد نقش محیط های یادگیری در تداوم آموزش برای اجتماع و نه تنها برای دانش آموزان بلکه برای تمامی سنین و اقشار غیر قابل انکار است و نیاز حیاتی برای محیط های یادگیری تطبیق پذیر بر اساس تغییرات و نیازها وجود دارد .>5@ از آنجا که نمی توان بطور صدرصد به نیازهای کنونی محیط های یادگیری در آینده اطمینان داشت، مجبور به پذیرش ادغام نیاز های یادگیرندگان با محیط های یادگیری هستیم زیرا محیط های یادگیری باید بیشترین قابلیت را برای تغییر پذیری و تجربه پذیری داشته باشد تا خود را با خواسته های کودکان و نیازهای سیستم آموزشی تطبیق دهد.

.4 محیط یادگیری طبیعی، پاسخگو به نیاز کودک امروز

ایجاد منظره در محیط طبیعی به رشد خلاقیت کمک می کند .>6@ در محیط های یادگیری طبیعی مسئله مهم فراهم آوردن امکان تعامل خود انگیخته، کنجکاوی های سرخوشانه کودکان با طبیعت و پرورش خلاقیت است. تجربه طبیعت با تکیه به حواس پنجگانه کودک، به صورت خودانگیخته و در قالب فعالیت های فردی و گروهی اتفاق می افتد که در طی آن کودک با اتکاء به قدرت تخیل و گرایش های ذاتی خویش نسبت به محیط پیرامون و بخصوص پدیده های پویای محیط مانند جانوران، گیاهان، جریان باد، آب و غیره واکنش نشان می دهند.

طراحی و معماری محیط های یادگیری نیز باید بر اساس نیازهای کودک امروز و تامین اهداف بالا باشد. براساس نظریه آموزش آزاد پیاژه2، یادگیری کودکان در سنین زیر 6 سال باید به دور از اجبار باشد و کودکان را هنگام آموزش آزاد گذاشته و در انتخاب نوع فعالیت نیز اجباری وجود نداشته باشد. یعنی از سیستم آموزشی خطی و ساکن مدارس امروز ایران برای یادگیری کودکان استفاده نشود. در عین حال ضمن استفاده از محرک های بیرونی غیر اجباری برای یادگیری کودکان باید شرایطی فراهم کرد که نقش انگیزه های درونی را انجام می دهند که به میل و علاقه خودشان باشد، پس آموزش کودکان بهتر است بر اساس نیازها و علایق آنها ارائه شود. یکی از مهمترین نیازهای کودکان بازی و سرگرمی و حضور در طبیعت است که باید به عنوان عامل مهم در فضا مطرح شود و فضا به گونه ایی طراحی شود که امکان تجربه، یادگیری و پرورش مهارت را در فضاهای باز و بسته داشته باشد.

.5 ضرورت ارتباط کودک با طبیعت در فرآیند یادگیری

در دهه 1960 وقتی مربیان و محققان این فرض را پذیرفتند که عقل و شعور مخصوصا در سال های اولیه زندگی اصلاح شدنی و    متکی بر تجربه است، نقش کلیدی محیط را هم تصدیق کردند. رشد عقلانی و رشد ادراکی، شناختی به تجربه وسیع تری در محیط ارتباط دارد و این کاملا اثبات شده است که یادگیری بر اساس تجربه و کار عملی موثر ترین شیوه است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید