بخشی از مقاله
چکیده
در این مجموعه سعی شده گزارشی از آرایه خلاف آمد در شعر شاعری بزرگ و توانمند چون خاقانی ارائه شود. و نیز گزارشی از زندگی شاعر، معرفی دیوان او، تعریفات و مباحث دیگر بیان شده است و یافته ها به دو دسته ی ترکیب اضافی و غیر اضافی - نهفته در جمله - تقسیم گردیده است و هر خلاف آمدی که آمیزشی با آرایه های دیگر نیز داشته اشاره ای به آن شده بسامد گیری درمورد اضافی ها و غیراضافی ها، نوع آرایه، خواستگاه و علت فراوانی هر نوع از آنها و چرایی به کارگیری این ارایه به وسیله ی خاقانی بیان گردیده است. انواع خلاف آمد ذکر گردیده و شاهد مثالهایی از دیگر شاعران آورده شده است. رابطه بسامد این آرایه با محیط، روحیات و زندگی خاقانی بیان شده است و نتایج بدست آمده در قسمت نتیجه آورده شده است.
زندگی نامه:
خاقانی شروانی یکی از شعرای بزرگ قرن ششم - ه .ق - به شمار میرود. در زمان حیاتش به »افضل الدین« شهرت داشته است. تخلص: در ابتدا حقایقی و سپس خاقانی تخلص می کرد. مهمترین وقایع زندگی او، مسافرتها، گرفتاری در زندان و مرگ زن و فرزند و خویشان اوست. او اهل تسنن و پیرو شافعیه بوده است دو ویژگی اخلاقی در اشعار خاقانی میتوان دید:
-1 تفخر و مناعت و بلند نظری است
-2 زود رنجی و گله گزاری او از مردم روزگار است چنانچه میگوید: »گویی اندر کشورما برنمی خیزد وفا یا خود اندر هفت کشور هیچ جایی بر نخاست«
تاریخ و محل وفات خاقانی:
خاقانی بنابر اصح اقوال در سال 595 هجری در تبریز وفات یافته است و در مقبره الشعرای سرخاب نزدیک به مزار باباحسن دفنش کرده اند.
سبک خاقانی:
او مبتکر یک سبک تازه به نام آذربایجانی یا آرانی در سخن سرایی است که مدتها سرمشق گویندگان پارسی به شمار میرفت.
آثار خاقانی:
-1 دیوان اشعار
-2 تحفه العراقین
-3 منشآت خاقانی
مستشرقین و خاقانی:
چند تن از خاور شناسان معروف درباره ی خاقانی مطالعه کرده اند و رسالاتی نوشته اند که عبارتند از:
الف - خانیکوف
ب - ولادیمیر مینورسکی
ج - ث. زالمان
خلاف آمدهای خاقانی:
در چند مورد از زندگی و اخلاق او میتوان پیچیدگیها و خلاف آمدهایی را احساس کرد و دید.
- اول اینکه خاقانی در ابتدا حقایقی تخلص می کرده و پس از راه یابی به دربار خاقان اکبر منوچهر شروانشاه به وسیله ی ابوالعلا تخلص او خاقانی شده است و این تغییر تخلص از واژه ای برخاسته از حقیقت، و به نام شاه خود رفتن خود نوعی تناقض است.
- دوم اینکه در دیوان او بر خلاف معمول زمانه مدح دو بانوی درباری که یکی خواهر منوچهر به نام عصمه الدین و دیگری صفوه الدین همسر اخستان بوده دیده میشود. و اینکه شاعری مذهبی چون خاقانی به بانوان درباری نظر دارد چیزی کم سابقه در شعر فارسی تا زمان اوست که این نیز نوعی خلاف آمد است.
- سوم رابطه ی خاقانی با مسیحیت است و سرودن دو قصیده ی بلند و یک قصیده ی شیرین و لطیف ترسایی که سرشار از آگاهیهای گرانبار او درباره ی مسیح است. و اینکه شاعر مداح پیامبر از مسیح سخن میگوید خلاف آمدی آشکار است.
- چهارم پیوند خاقانی است با موسیقی اشارت صریح او به الحان و آلات موسیقی و حتی تصویرگری آنها در شعر این که گرایش شاعری مذهبی چون خاقانی به موسیقی و بسامد بالای اشارات او به موسیقی خلاف آمد است.
- پنجم اینکه شاعری که به خلافت سنی مذهبی بغداد توجه و ارادت دارد مشتاق زیارت حضرت رضا علیه السلام است.
تعاریف متناقض نما یا پارادوکس:
در تعریف متناقض نما باید گفت: آوردن دو واژه با دو معنی متناقض، یا آوردن دو واژه به گونه ای که یکی بدون تردید نبودن دیگری را در پی داشته باشد. به عبارت دیگر، متناقض نما ادعای وجود دو امر متضاد، در وجود یک شئ در آنِ واحد است. باید توجه داشت: که متناقض نما در کلام باید به گونه ای باشد که ایجاد زیبایی کند. مانند: جامه اش شولای عریانی - نیما - شولا به معنی نوعی لباس برای پوشیدن بدن است اما وقتی با صفت عریانی همراه میشود معنی خود را از دست میدهد. به عبارت دیگر: عریانی ناقض وجود شولا است زیرا نمی توان گفت لباسی از جنس عریانی با توجه به اینکه منشاء آرایه ی پارادوکس تضاد است اما این دو آرایه با یکدیگر تفاوت دارند. در تضاد دو کلمه ی متضاد در آن واحد در یک شئ وجود ندارد در حالیکه در متناقض نما دو کلمه ی متضاد آشتی کنان در کنار یکدیگر در یک چیز جلوه می کنند.
- بر بساطی که بساطی نسیت - نیما یوشیج - - جایی که نان گرسنه شد و آب تشنه زیست - شفیعی کدکنی - اینک چند تعریف دیگر از متناقض نما: در مورد متناقض نما تعریفهای دیگری نیز وجود دارد که بسیار به یکدیگر نزدیکند و همه در واقع یک مطلب را بیان می کنند که به نمونه هایی از آنها در این مجال بسنده میکنیم.
-پارادوکس یا متناقض نما در اصطلاح بیان و بدیع، عبارتی است که ظاهراً متناقض با خود یا نا معقول به نظر میرسد که حقیقتی در پس ظاهر متناقض خود دارد.ٌ
- تناقض در لغت به معنی با هم ضد و نقیض بودن، ضد یکدیگر بودن، ناهمتایی و نارسازی است، تناقض در لفظ در صوتی است که یکی از آن دو امری را اثبات کند ودیگری نفی. مانند: هستِ نیست. تناقض یکی از اسباب برجستگی کلام است.