بخشی از مقاله

چکیده

مهمترین اصل برای سازمانها بقا و توسعه است. امروزه برای بقا در صحنه رقابت، خلاقیت یک امر مهم و حیاتی میباشد. و یکی از عوامل موثر در ایجاد خلاقیت سبک تفکر مدیران است و همچنین، در رویکردهای نوین سازمانی، لزوم ایجاد یادگیری سازمانی و تحول سازمان به واسطه اصول سازمان یادگیرنده از ملزومات اصلی جهت کارایی و بهرهوری هرچه بیشتر کارکنان و در نهایت سازمان بیان شده است. از جمله مزایای یادگیری سازمانی میتوان به بهبود مزیت رقابتی، بهبود خلاقیت و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی، توسعهی دانش سازمانی و توسعه ی سازمانی اشاره کرد. در مقاله ی حاضر با توجه به اهمیت یادگیری و خلاقیت، در سازمانها، به بررسی، مفهوم یادگیری و خلاقیت و ضرورتها و مزایای آنها در سازمان پرداخته شده است.

واژههای کلیدی: خلاقیت سازمانی، یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده.

مقدمه

یادگیری سازمانی، به نقل از آرگریس1 و شاون2، محصول پرسوجو و تحقیق در سازمان است، بدین معنی که هر زمان عواقب مورد انتظار یک فرآیند کاری مغایر با نتایج واقعی به دست آمده باشد، یک فرد - یا گروه - به پرسوجو و تحقیق مشغول میشود تا علت این تناقض را درک نموده و در صورت لزوم برای حل و فصل مشکل اقدام نماید. در روند این پرسوجوی سازمانی فرد با دیگر اعضای سازمان به تعامل برخاسته و یادگیری اتفاق خواهد افتاد. بنابراین یادگیری محصول مستقیم این تعامل است. گستره علوم روز به روز وسیعتر و پر دامنه می-گردد. از جمله تحولات چشمگیر در قلمرو علوم مدیریت، بروز و ظهور پدیده هایی همچون خلاقیت سازمانی و یادگیری سازمانی سازمان می باشد،

برای موفقیت سازمان، دانش به عنوان یک سرمایه، باید بین انسانها قابل مبادله بوده و توانایی رشد داشته باشد. دانش نحوه حل مشکلات، می تواند کسب شود و بدین ترتیب مدیریت دانش قادر خواهد بود یادگیری سازمانی را که منجر به خلق دانش دیگری می شود، توسعه دهد. سازمان های آگاه می دانند که دانش، سرمایه ای فکری است و تنها سرمایه ای است که با گذشت زمان تغییر می کند و اگر به طور موثری مهار شود، می تواند خلاقیت و وضعیت رقابتی سازمان را حفظ نماید. استفاده از کل منابع فکری سازمان ، می تواند مزایای مالی قابل توجهی را در پی داشته باشد - بیات ، حمید رضا ، . - 1375 علیرغم سابقه طولانی خلاقیت در حیات بشری ، سازمان ها اخیراً به واسطه سرعت شگرف تغییرات تکنولوژیکی ، رقابت جهانی و عدم اطمینان اقتصادی کشف کرده اند که یکی از منابع کلیدی و مستمر مزیت رقابتی و بقا، خلاقیت سازمانی می باشد.

خلاقیت کارکنان سازمان به این صورت به بقای سازمان کمک می کند که وقتی کارکنان در کارهایشان خلاق باشند، قادر خواهند بود ایده های تازه و مفیدی در مورد محصولات، عملکرد، خدمات یا رویه-های سازمان ارائه داده و بکار گیرند. تبدیل شدن به یک سازمان خلاق وسیله ای جهت رقابتی شدن در محیط تجاری پویا و تغییر پذیر امروز شده است . - Duffy , D 1998 - محوریت پارادایم های جدید، یادگیری است و بنابراین، سازمانهایی موفق تر هستند که زودتر، سریعتر و بهتر از رقبا یاد بگیرند و این یادگیری و آموخته ها را در فرایندهای کاری خود نشان دهند.دقیقاً به همین دلیل است که مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سالهای اخیر مطرح شده و رشد قابل توجهی داشته است. سایمون یادگیری سازمان را، رشد بینش و تجدید ساخت دهی و بازنگری موفقیت آمیز مشکلات سازمانی توسط افراد که نتایج آن در عوامل ساختاری و نتایج سازمان منعکس می شود، تعریف کرده است . - smith , R., 2001 - با توجه به وضعیت عدم اطمینان محیطی که سازمان ها در حال حاضر با آن روبرو هستند، جهت کسب و کار و تجارت بهتر، سازمانها باید در وضعیت یادگیری قرار گیرند تا مزیت رقابتی خود را حفظ کنند، یادگیری سازمانی  پایه های مناسبی را برای دانش ساختار یافته فراهم می کند تا در سازمان ها توسعه یابند - Teresa L.Ju Chia . - - Ying Li , Tien-Shiang Lee , 2006

بیان مساله

معمولا سازمان را به مثابه یک "سیستم باز صاحب اندیشه و زنده" در نظر می گیرند. با تأکید بر این نکته که سازمانها نیز مانند ذهن انسانها برای تطبیق با شرایط محیطی متحول، متکی به دریافت بازخوردند؛ سازمانها درست مانند حیوانات باهوش تر و انسانها از تجربه درس می گیرند و درگیر فراگردهای ذهنی پیچیده ای مانند "پیش بینی، شناسایی، تعریف، طراحی و حل مسأله" می شوند. نظریه پردازان سازمان بر این باورند که "در بسیاری از سازمانها، برخی از حالات یادگیری سازمانی، به طور منظم ایجاد می شوند"؛

نظیر سه فراگرد متداول یادگیری سازمانی که عبارتند از: فعالیتهای بهبود و توسعه منابع انسانی؛ فعالیتهای برنامه ریزی راهبردی؛ و به کارگیری و تسلط بر فن آوریهای جدید در سازمان. به هر حال، سازمانها معمولاًهمه استعداد و توان یادگیری خود را به کار نمی گیرند. گیلفورد خلاقیت را مرتبط با مجموعهای از تواناییها و خصیصههای هر فرد می داند. او معتقد است که نباید فقط از زاویه فراوردههای ابداعی به خلاقیت نگریست. بلکه باید آن را به عنوان استعداد ذهنی بالقوه که به درجات مختلف در همه افراد اعم از کوچک و بزرگ وجود دارد مورد مطالعه قرار داد. خلاقیت دارای سه مؤلفه اصلی مسألهیابی، ایدهیابی و اجرای ایدهها می باشد. هر کدام از این مؤلفه ها مبتنی بر سه عامل فردی، گروهی و سازمانی هستند که ذلاًی به آنها اشاره خواهد گردید:

عوامل فردی: متشکل از دو شاخص توانمندی و ویژگی های شخصیتی است. شاخص توانمندی شامل هوشمندی، دانش کاری و مهارت فنی است. ویژگی های شخصیتی شامل سخت کوشی، داشتن تصور خلاق از خود، موفقیت طلبی، اعتماد به نفس، استقلال طلبی، ابهام پذیری و پذیرش ریسک است. عوامل گروهی: سه شاخص تنوع گروه، انسجام گروه و سیستم ارتباطات را در بردارد. تنوع گروه شامل ترکیبی از افراد درون سازمان و برون سازمان است. انسجام گروه شامل داشتن هدف و چشم انداز مشترک، کمک به هم گروهیها و احترام قائل شدن برای دیدگاههای منحصر به فرد یکدیگر است. سیستم ارتباطات نیز برقراری ارتباط درون سازمانی واحدها و همچنین ارتباطات برون سازمانی را شامل میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید