بخشی از مقاله
چکیده
تحول ادبیات و جامعه رابطهاي مستقیم دارد. در این راستا نقد جامعهشناسی علاوه بر بررسی ساختار محتوایی اثر به ارتباط اثر ادبی با واقعیتهاي اجتماعی میپردازد. یعنی زمانی که جامعه در تلاطم اتفاقات دچار دگرگونیهاي مختلف میشود ادبیات نیز دچار دگرگونی میگردد. با واکاوي آثار هنري و ادبی به عینه توانمی برخی از واقعیتهاي اجتماعی را در زمانهاي گوناگون دید. با بررسی جامعهشناسی رمانهاي فارسی نیز میتوان به پیوند جامعه و ساختار محتوایی این نوع ادبی پی برد. در این مقاله با بررسی رمان دختر رعیت اثر محمود اعتمادزاده کوشیدهایم تا قیام جنگل و بازتاب واقعیتهاي اجتماعی حاکم بر جامعه را واکاوي کنیم. بررسی این رمان حاکی از آن است که اعتمادزاده با تمرکز به زندگی رعیت توانسته است یک دورهي مهم تاریخی را به تصویر بکشد.
مقدمه
رمان اجتماعی اصولاً با امور و مسائلی سر و کار دارد که بیشتر در بستر جامعه و اوضاع و احوال محیطی و فرهنگی قشر متوسط تمرکز دارد. این نوع از رمان با استفاده از مسائل جاري جامعه و نیز شخصیتها و وقایع داستانی در پی ارزیابی محیط اجتماع هستند. رماننویس اجتماعی به فراخور اوضاع زمانه با توجه به حوادث و چگونگی اهمیت آنها تلاش میکند تا وقایعی را که از اهمیت نسبی برخوردار است به تصویر کشد.» هنرمند واقعگرا، اگر به حق هنرمند باشد، هرگز نمیکوشد تا عکسبرداري مبتذل از حیات فرا روي ما قرار دهد؛ بلکه جهد میکند تا چشماندازي را در اختیار ما بگذارد که حتی از خود واقعیت حیات هم پر بارتر و زندهتر و واقعی تر باشد. - « آلوت، - 110: 1380 این حرف حاکی از آن است که در رمانهاي واقعگراي اجتماعی نیز استفاده از عنصر تخیل تأکید شده است.
لوکاچ - - 1971 -1885 از جمله جامعهشناسانی است که به نظریهي بازتاب واقعیت اجتماعی در آثار ادبی پرداخت. او معتقد است که رسالت آثار ادبی انعکاس کامل واقعیت نیست بلکه بخشی از آن نیز کافی است.» واژهي بازتاب - - piegelung widers در آثار لوکاچ، نه به معناي» باز نمود عکس و ارائه واقعیت، بلکه به معناي» آفرینش موقعیت و شخصیت نوعی - تیپک - « است که اساس سبک رئالیستی را تشکیل میدهد... هر یک از آثار رئالیستی در انعکاس تصویر جامعه عصر خود تنها بخشهاي خاصی از واقعیت را نشان میدهند. - « ایو تادیه، - 143 : 1381
اصطلاح بازتاب یکی از مشخصههاي آثار لوکاچ است. وي با تأکید بر این مفهوم نسبت به واقعیتهاي اجتماعی دیدي کلی نگرانه دارد. در واقع رمان را عکاسی از طبیعت نمیداند بلکه در رمان به دنبال واقعیتهاي کلان اجتماعی است. - تسلیمی، - 161 : 1390 بازتاب مسائل اجتماعی در رمان نمود واقعگرایانهي اثر را افزایش میدهد. از دیدگاه لوکاچ متون رئالیستی توانندمی در شناخت واقعیت ما را یاري کنند.
از آن جمله آثار بالزاك که نمایندهي برجستهي رئالیسم است:» ممکن است بالزاك کاشف» تیپ« نباشد، اما مسلماً او به نوعی تیپشناسی اجتماعی دست یافته است. - « زرافا، - 191 : 1368 در نظریهي بازتاب اجتماعی هر فرد متعلق به یک تیپ یا طبقه است که منعکسکنندهي واقعیتهاي اجتماعی آن طبقه باشد. م. ایرانیان - - 130 : 1358 در این مورد میگوید:» تیپ آدم زنده و راستین است که ویژگیهاي طبقهاش در وجود او بلورسته هستند.
چنین آدمی، کسی است که در آن واحد هم عام است و هم خاص.« گلدمن - - 1970 -1913 نیز معتقد است که نخستین مسألهاي که یک جامعهشناس رمان باید بدان بپردازد:» رابطهي میان فرم رمان و ساختار محیط اجتماعی« است همچنین معتقد است که فرم رمان در ساختار اجتماعی تکامل مییابد. - گلدمن، - 28 :1371 برجستهترین آثار لوسین گلدمن در رابطهي آفرینش فرهنگی و زندگی اجتماعی است او نیز مانند استاد خود، لوکاچ، اثر ادبی را آینهي تمامنماي جامعه نمیداند که حقایق در آن کاملاً منعکس میشود و نیز همچنین با منتقدانی که جهان تخیلی و پر رمز و راز را فراتر از دسترس نقد میداند موافق نیست هدف غایی گلدمن یافتن پیوند میان ساختار محیط اجتماعی با ساختار فرم ادبی است.
عسگري، - 99 :1394 گلدمن با توجه به ساختار تکوینی اثر به هم ارزي مسائل اجتماعی- اقتصادي با ساختار اثر میپردازد و از این هم ارزي با نام ساختارگرایی تکوینی یاد میکند به طور مختصر منظور از ساختارگرایی تکوینی، بررسی منش تاریخی- اجتماعی دلالتهاي عینی زندگی عاطفی و عقلانی آفرینندهي اثر است. گلدمن آفرینندهي اثر ادبی را جدا نمیداند بلکه او را وابسته به گروهی که خود جزء ساختار اجتماعی- اقتصادي- سیاسی دورهي زمانی معین است میخواند. - گلدمن، - 11-10 :1382 این نظریه ادبی گام بنیادینی را در جامعهشناسی ادبیات برمیدارد.