بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله به بررسی یکی از مشهورترین نمایشنامههاي نویسندهي هندي، گیریش کارناد، به نام هایاوادانا در قالب روش پسااستعماري میپردازد . در این مقاله تلاش شده است که نشان داده شود چگونه کارناد با بهکارگیري »ضدگفتمان کانونی« و با کمک مفهوم پیوندخوردگی به مقابله با گفتمانهاي غربی و بومی می پردازد. در این مقاله اینکه کارناد چگونه در هایاوادانا تلاش میکند تا دوتایی ذهن/جسم، خود/دیگري، استعمارگر/مستعمره و خلوص/پیوندخوردگی را وارونه کند بررسی میشود.

واژههاي کلیدي: هایاودانا، گفتمان مقاومتی، پیوندخوردگی، دوتایی.

مقدمه

گیریش کارناد4 نمایش نامهنویس، بازیگر، کارگردان فیلم و فیلمنامهنویس معاصر هندي است که معمولا نمایشنامههاي خود را به زبان کانادایی5 نوشته و گاها آنها را خود به زبان انگلیسی ترجمه میکند. هایاودانا - 1972 - ، موضوع مورد بحث مقالهي حاضر، یکی از آثار کارناد است که توسط خودش به انگلیسی بازگردانده شده است. کارناد که متولد 1938 میلادي است در دهه ي 1960 به شهرت فراوانی دست یافت. او از جمله نویسندگانی است که پایهگذار نمایشنامهنویسی هندي مدرن بودند. وي در سال 1998 موفق به کسب معتبرترین جایزهي ادبی هندوستان، جایزهي ژیانپیث 6 شد. نوشتارهاي کارناد در طی پنجاه سال گذشته ترکیبی از اسطوره و تاریخ هند با مسائل معاصر بوده است بهگونهاي که او توانسته در مواجهه با مسائل و پدیدههاي نوظهور هند دیدگاههاي متفاوتی را عرضه کند.

او در عالم سینما نیز به عنوان فیلمنامهنویس، کارگردان بازیگر شخصیتی فعال بوده است. وي تا کنون موفق به کسب جوائزي مانند جایزه ي بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامهنویس جشنواره ي فیلمفر7 و همچنین جوائز پادما بوشان8 و پادما شري9 از طرف دولت هندوستان شده است.در جهان ادبیات، شهرت کارناد مدیون نمایشنامههایی است که او گاها به زبان انگلیسی یا حتی دیگر زبانهاي هندي ترجمه کرده است. مهمترین نمایشنامههاي او عبارتند از مانیشاندا - 1960 - ،10 ییاتی - 1961 - ،11توغلق - 1964 - ،12 هایاودانا - 1972 - ،13 آنوجومیماژ - 1977 - ،14 ناگاماندالا - 1988 - ،15 رویاهاي تیپو سلطان16 - 1997 - و گلها 17. - 2012 -

در این مقاله، بررسی ما تنها به یکی از مهمترین نمایشنامههاي کارناد یعنی هایاودانا محدود شده است و در تلاش هستیم تا نشان دهیم چگونه کارناد در این اثر دوتایی ذهن/جسم،18 خود/دیگري،19استعمارگر/مستعمره 20 و خلوص/پیوندخوردگی21 را وارونه میکند. همچنین با به کارگیري مفهوم »ضد گفتمان کانونی« ،22 مفهومی که هلن تیفین23 آن را در مقالهي مهم خود »ادبیات پسااستعماري و ضدگفتمان24« معرفی می کند، نشان خواهیم داد او چگونه به تصحیح سنت بومی هندي می پردازد. علاوه براین، مفهوم »ضد گفتمان کانونی« در بیان چگونگی استفاده ي کارناد از رمان کوتاه سرهاي جابهجاشدهي توماس مان - 1940 - 25 و تصحیح دیدگاههاي غربیها - و به طریق اولی دیدگاه توماس مان - در ارتباط با پیوندخوردگی26 مورد استفاده قرار گرفته میشود.

پیشینه پژوهش

دیگامبار ام. گادکه در مقالهي » هایاوداناي گیریش کارناد: خوانشی خواننده محور27« این ادعا را مطرح میکند که بعد از مطالعهي هایاودانا او به تفاسیر مختلفی دست یافته است . او در این مقاله این ادعا که کارناد در هایاودانا سیاست هاي دولت، تصمیمات مربوط به حقوق زنان و آموزشهاي کسانی که از آموزش هاي اجتماعی جامعه محروم مانده اند را مورد استهزاء قرار می دهد. تاکید گادکه بر این فرض است که خوانش هاي برگرفته از متن هایاودانا بسته به اهداف، نیازها، تجارب و دغدغههاي خواننده با یکدیگر تفاوت دارند. او همزمان بر نقش نویسنده در بازسازي متن تاکید می ورزد.

در »مسئلهي بحران هویت: مطالعهي هایاوداناي گیریش کارناد28 « دکتر توتا اسوار رائو29 به این مسئله که بهکارگیري اشکال مختلف فولکلور توسط گیریش کارناد تصادفی و بیاهمیت نیست میپردازد. او بر این باور است که کارناد در هایاودانا تجربهاي جدید و خلاقانه را به نمایش گذاشته است، چیزي که باعث شده مسیري جدید در پیش روي تئاتر مدرن هندوستان قرار داده شود . علاوه براین، رائو مدعی است که کارناد در اثبات این نکته که نیازي نیست به فرمهاي سنتی به عنوان اشیائی ارزشمند نگاه شود بلکه میتوان از آنها براي بررسی تمهاي مدرنی که مناسب مخاطب شهري است استفاده شود موفق عمل کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید