بخشی از مقاله
چکیده :
تبحر خاقانی در ترکیب سازی و استفاده خیره کننده و بدیع از ابزارهای زبانی و زیبایی آفرینی در بیشتر قصاید وی مشهود است. این گونه چیره دستی ها سبب انسجام قصاید شده و حمایت کامل فرم و ساختار از محتوا را در بر داشته است . از این نظر قصاید خاقانی بویژه قابلیت بررسی در نقد فرمالیستی را داراست. شاید بتوان دیریاب بودن برخی اشعار خاقانی را اینگونه توجیه نمود که همواره ، فخامت و استحکام ساختار و سختگی عناصر برای وی دارای اولویت فراوان بوده است. این مولفه از دیدگاه فرمالیست ها مهمترین وظیفه ی هنرمند است که آنچه را که باید بگوید چگونه بیان کند. بسیاری از صنایع در شعر خاقانی ، همانگونه که فرمالیستها باوردارند ، تنها جنبه تزیینی نداشته و به گونهای هدفمند گزینش شده است. این پژوهش با خوانش فرمالیستی قصیدهای از خاقانی و انطباق آن با مهمترین مولفه های نقد فرمالیستی ، وفور عناصر بدیعی در این قصیده را هدفمند و در هماهنگی کامل با موضوع محوری قصیده می داند.
کلید واژه ها :فرمالیسم ، خاقانی ، برجسته سازی ، قاعده افزایی ، قاعده کاهی
مقدمه :
فرمالیسم نخستین بار در نقد نو و در دهه های آغازین قرن نوزدهم رایج شد. فرمالیست ها ادبیات را مقوله ی صرفاً زبانی می نگرند. آنها به فرم اثر یعنی عناصری که بافت و ساختار اثر ادبی را بوجود می آورد ،اهمیت می دهند.در سه دهه ی نخست قرن بیستم میلادی نخستین بار فرمالیست های روسی مفهوم »برجسته سازی « را در ادبیات به کار بردند. به نظر آنان معنا و محتوای اثر ادبی در بررسی های نقادانه اهمیت چندانی ندارد. این بدان معنی نیست که ادبیات از دید آنها هیچ نسبتی با اخلاق ، انسان گرایی و معنا ندارد بلکه هدف آنان این بود که شگردهایی که توسط آن معنا و مفهوم به صورت زیباتر و هنری تر به مخاطب عرضه می شود ، شناسانده شود. - تسلیمی، - 41 :1390یاکوبسن زبان شناس روسی ، شعر را هجوم سازمان یافته وآگاهانه به زبان روزمره می داند که یکی از جنبه های این هجوم ، استفاده از وزن و قافیه است که بر زبان متعارف ، قواعدی را تحمیل می کند به عقیده ی فرمالیست ها تمهیدات و صناعاتی وجود دارد که زبان را از حالت خودکارشدگی و طبیعی آن خارج کرده وآن را به ادبیت نزدیک می کند . - مکاریک 1393:،» - 199
اولویت نخست منتقد فرمالیست این نیست که به خواننده توضیح بدهد در قطعه شعری که او تحلیل کرده چه گفته شده ،بلکه در پی این است که تبیین کند، شاعر حرف خودرا چگونه زده است.« - پاینده ، - 176: 1394هنگام مواجهه با یک متن علمی یا عادی ، زبان با معیارهای نحوی مطابق است. برجسته سازی، انحراف از زبان معیار است.وقتی که ما یک عنصر زبانی مانند :اسم ، فعل یا حرف را برخلاف معمول بکار می بریم ، نظر مخاطب به وجود نوعی بیگانگی از زبان روزمره جلب می شود. برجسته سازی به فهم پنهان در پشت واژه های معمولی شعر منجر می شود و شعررا از ابتذال و یکنواختی باز داشته و آن را به ساحت حقیقی ادبیات که همانا ادبیت است سوق می دهد .
البته صرف عدول از زبان معیار باعث آفرینش ادبی نمی شود. هنجارگریزی باید یکپارچه و همراه با اصول زیبا شناسی باشد.بخش زیادی از مولفه هایی را که امروزه تحت نام فرمالیسم گنجانده شده است در اشعار خاقانی ، شاعر توانا و چیره دست قرن پنجم قابل بازیابی است که با نگاه دیگرگونه ی خاقانی به فضای پیرامونی وی ایجاد شده است . وی شاعری مسلط و ماهر در گزینش ،چینش و آفرینش است .شیوه ی نگریستن او به پدیده ها و نوع بیان و بازتاب آن در اشعار وی از برجستگی شایان توجهی برخوردار است .اگر تنها به آرایه های بکار رفته در اشعار خاقانی که در نهایت تازگی و دقت مثال زدنی آمده اند دقت کنیم ،خواهیم دانست که وی بیشتر این آرایه ها را آگاهانه و در جهت خدمت به هدفی معین بکار گرفته است .
نکته ی دیگر در خصوص ساختار شعری و شیوه ی بیان خاقانی اینکه در بیشتر موارد می توان ،بسامد این گونه نوآوری ها را با در نظر داشتن شدت و ضعف هایی که با توجه به موقعیت کلام اجتناب ناپذیر می نماید،به تمامی اشعار خاقانی قابل تعمیم دانست . در پژوهش حاضر قصیده ای از خاقانی با موضوع محوری رضا و مدح پیامبر مطابق با معیارهای اساسی نقد فرمالیستی مورد بررسی قرار گرفته است .فرمالیسم حرکت از محتوا به فرم است زیرا اصل بر این است که محتوای آنچه قراراست گفته شود مشخص بوده و هنر اصلی شاعر ،چگونه مطرح کردن این محتوا است . در قصیده مورد نظر ابتدا بن مایه و موضوع محوری آن مشخص می شود و سپس تبیین می شود که این موضوع با حمایت چه فرمی و چگونه مطرح می گردد .
پیشینه و ضرورت تحقیق :
آثار ادبی کلاسیک ادبیات فارسی در بسیاری موارد ظرفیت بررسی در نظریه های ادبی جدید را دارا بوده و بعلاوه ، این گونه نگاه به متون کلاسیک سبب روشن شدن اهمیت و نمایان شدن زاویه های کمتر شناخته شده ی این آثار می گردد. در سالهای اخیر تعدادی از پژوهشگران به این نوع پژوهش ها توجه نموده و سعی داشته اند تا رویکردی نوین به ماهیت آثار سنتی ادبیات داشته باشند.بررسی های انجام شده در شعر خاقانی دامنه ی گسترده ای دارند اما نگاه به شعر خاقانی از دیدگاه نظریه های جدید ادبی شایسته ی بررسی های بیشتر می باشد. در باب پیشینه ی تحقیق ، مواردی که تا حدودی با پژوهش حاضر در ارتباط اند باید به مقاله ی » بررسی برخی مولفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی « از احمد پارسا و از همین پژوهشگر مقاله های » استعاره های ترکیبی ، گونه ای نو یافته از استعاره در سروده های خاقانی شروانی « و » بررسی گونه ای نو از موسیقی کناری در قصاید خاقانی « اشاره نمود. پژوهشی نیز تحت عنوان » متناقض نمایی در قصاید خاقانی « از حسین حسن پور آلادشتی و محمدعلی باغبان است که به بررسی ساختار معنایی قصاید خاقانی پرداخته است. تاکنون به طور موردی بر هیچ یک از قصاید خاقانی ،خوانش فرمالیستی صورت نگرفته است.
بحث و بررسی :
قصیده ی مورد بررسی با مطلع : - سریر فقر تو را سر نهد با تاج رضا - از قصایدی است که با موضوع رضا ، قناعت و مدح پیامبر اکرم - ص - سروده شده است .نزدیک به نیمی از