بخشی از مقاله
چکیده
اکثر آثار براهنی پیوند خورده با فضای سیاسی، اجتماعی ایران است. براهنی پیش از انقلاب مجموعه سه جلدی طلا در مس را نوشت که در آن از گفتمان تعهد در شعر دفاع کرد. گفتمان تعهد در آثار براهنی بیشتر متعلق به پیش از انقلاب است که فضای مبارزه سیاسی در جریان بود و براهنی نیز شعر را فارغ از آن نمیدانست . هر چند براهنی در هیچ دورهای شعر صرفاً ایدئولوژیک و سیاسی را مد نظر ندارد و هیچ وقت از همراهی کردن شعر با مرام و مسلکی خاص دفاع نکردهاست. پس از انقلاب همراه با ایدئولوژیک شدن فضای فرهنگی، براهنی به نقد وضعیت شعر و نقد پرداخت و فضای آن را فضایی مرده قلمداد کرد که تنها به شیوع اشعار ایدئولوژیک، دامن میزند و راه رشد ادبیات مستقل و واقعی را مسدود میکند. در دهه هفتاد براهنی با طرح نظریه »زبانیت « در شعر از گفتمان تعهد فاصله گرفت و به جنبشهای نوین ادبی توجه کرد. در این مقاله ارتباط نظریات براهنی با فضای ایدئولوژیک دورانش، در هر دو دوره از فعالیتش، بررسی شدهاست.
واژههای کلیدی: براهنی سیاست ادبیات تعهد فرم
.1 مقدمه
دهه چهل دهه شکوفایی جنبشهای مختلفِ ادبی در ایران است. جنبشهایی چون موج نو، شعر حجم، شعر دیگر و شعر پلاستیک از موجهای شکل گرفته شعری در این دهه محسوب می شود. شاعرانی چون احمد رضا احمدی، یداالله رؤیایی، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث ، بیژن الهی و... در این دهه شعر میگویند. رضا براهنی و اسماعیل نوری علاء از منتقدان مطرح این دوره محسوب میشوند. فضای شعریِ دهه های سی و چهل طلیعه ایجاد مدرنیته در ادبیات ایران و بالاخص در شعر به حساب میآید. با شروع شکلگیری مبارزه بر علیه رژیم شاه، ادبیات نیز به سیاست نزدیک می شود و در سرتاسر دهه پنجاه ادبیات با مبارزه و تعهد گره خوردهاست.
براهنی نیز از ادبیات سیاسی دفاع می کند و از شعری که تنها در خدمت فرم و زیبایی شناسی باشد، انتقاد میکند. براهنی به صورت عملی نیز درگیر مبارزه بر ضد رژیم شاه میباشد و در خارج از ایران به عنوان نیروی مخالف، به افشای جنایات شاه می پردازد. رویکرد براهنی به سیاست به عنوان شاعر ومنتقد در دو دوره قبل و بعد از انقلاب، دیدگاه او نسبت به ادبیات را نیز متأثر ساخت. این مقاله در پی بررسی دگردیسی نظریات براهنی نسبت به ادبیات و تعریفی که از آن به عنوان منتقد ارائه داد، می باشد. هم چنین به بررسی ضمنی تأثیر ادبیات در دهههای اخیر در سیاست نیز نظر دارد. برای سهولت کار، آثار براهنی در طول دوران فعالیتش به سه دسته تقسیم شدهاند: 1 شعر 2 داستان و رمان
3 نقد و پژوهش
.2 دهه چهل
براهنی فعالانه در فضای سیاسی پیش از انقلاب حضور داشتهاست. او هم از نویسندگان مجله فردوسی بودهاست. هم سردبیر مجله جهان نو و هم در تشکیل کانون نویسندگان ایران، همکاری داشتهاست. فضای سیاسی که براهنی در آن وارد عرصه ادبیات شد فضای پس از کودتاست. خود وی در این باره می گوید: »بیست و هشتم مرداد، بازگشت مجدد تاج برسر محمد رضا پهلوی به دست باکفایت آیزنهاور و نیکسون والن دالس و فاستر دالس و کیم روزولت و ژنرال شوارتز کف تمام آن رشتهها را پنبه کرد و در ادب ایران یک دوران هفت، هشت ساله سکون و سکوت، و ادبار و خمود پیدا شد. محاکمه مصدق، محاکمه افسران حزب توده و تیرباران فاجعهانگیز آنان، کشته شدن صدها آدم بیگناه، زندانی شدن گروه عظیمی از فرزانگان و روشنفکران کشور، و سرانجام آغاز شدن فعالیت خونین ساواک در کشور، که در واقع در تثبیت سیادت سیا و آمریکا بر ایران، نقش اساسی داشت،
بی اعتبار شدن اکثر نویسندگان مطبوعات، و گسترش سرتاسری حکومت خفقان، برای ادبیات کشور یک دوران تخدیر و خمول و نسیان پیش آورد که در نتیجه آن بسیاری از نویسندگان کشور پناه به دامان نوعی رمانتیسم رسوا و فردگرای بردند و شاعران معروف چارهای ندیدند جز اینکه یا سر به دامان مادر بگذارند وهایهای بگریند و یا گردن به استفاده کردن از هروئینی بنهند که دستگاه فرعونی در داخل هر دکه ودر جیب هر دلال، کاشته بود تا در اختیار فرزانگانی گذاشته شود که زمانی گل سرسبد جامعه ایران بودند و بعدها نیز باید میبودند؛ و سرانجام از بسیاری از این فرزانگان و هوشیاران زمانه عکسهایی ماند، فقط، و چند شعری یا قطعه شعری، فقط، در مطبوعاتی که جلال آل احمد، به حق، »ننگین نامه« شان میخواند. - «براهنی، - 8 :1358 او وضعیت روشنفکران و هنرمندان را در سالهای پس از کودتا، چنین ترسیم میکند: »
از سال 32 به بعد فقط رهبران سیاسی و فعالان اجتماعی و تاریخی نبودند که به دو دسته تقسیم شدند. بلکه روشنفکران و شاعران و هنرمندان هم به تبع حرکت سیاسی دنبال این دو دستگی رفتند - « براهنی، - 18 :1364 براهنی از دهه چهل با مجموعه شعر آهوان باغ وارد عرصه شاعری شد مجموعهای از شعرهای نیمایی که با انتقاداتی هم روبرو بود. »در جنگل و شهر و بر فراز دار« مجموعه شعر دیگری از براهنی بود که در سال 1342 چاپ شد. هم چنین »شبی از نیمروز« و »منظومه یک زندگی منثور« مجموعه شعرهای دیگری است که در سال 1344، از او منتشر شد. شمس لنگرودی درباره این مجموعه ها چنین می نویسد: »
آهوان باغ، با وجود شهرت نسبی شاعر در مطبوعات آن سالها عکس العمل قابل توجهی برنینگیخت. شاید دلایل چندی در میان بود اما با وجود نگاه نو و متفاوت و نوع تازهیی از تصویرسازی و ساخت ظریف پارهای از شعرها، علت اصلی بی توجهی باید ضعف تألیف اشعار او بوده باشد. - « لنگرودی، 1377، ج - 74 :3 چنان که به نظر می رسد این مجموعه ها نتوانستند اقبالی برای شاعربه وجود بیاورند. » شعر جنگل و شهر از لحاظ نگاه شاعرانه و تعابیر و نوع تصویر سازی؛ تازه و حتی گاه شجاعانه است. ولی ضعف تألیف و اجرای ضعیفی دارد. - « همان: . - 118 شبی از نیمروز نیز به لحاظ کیفی تفاوتی با مجموعههای پیشین شاعر نداشت.
اما شهرت اصلی براهنی به دلیل چاپ کتاب طلا در مس بود که نخستین بار در سال 1344 چاپ شد. نقدهایی که بسیاری از آنها، قبل از چاپ کتاب، در مطبوعات تهران چاپ شده بود.
»اگرچه از آغاز پیدایش شعر نو تا سال 1341 کسانی چون نیما در شعر، فاطمه سیاح - در نثر - ، سیروس پرهام - دکتر میترا - ، عبدالمحمد آیتی، و پس از آنان یداالله رویایی و عبدالعلی دستغیب در زمینه نقد داستان و شعر فعال بودهاند ولی واقعیت این است که پس از آن دو تن نخستین و یداالله رویایی نقد با دکتر رضا براهنی بود که به طور همه جانبه رو به گسترش نهاد - « لنگرودی، 1377، ج - 73 :3 در دهه چهل فضای ادبی بسیار پر جنب و جوش بود. نشریاتی چون آرش، اندیشه و هنر، آناهیتا، کتاب ماه و دریا در این دهه چاپ میشد. بعد از نیما، شاملو پایه شعر بی وزن و قافیه را گذاشته بود. هم چنین در اوایل این دهه جنبش شعری »موج نو« به وقوع پیوسته بود و احمد رضا احمدی با کتاب طرح آن را تثبیت نموده بود. »شعر نو مسلط دهه چهل، شعر اعتراض بود و این اعتراض دو وجه داشت.
یکی اعتراض به سنت و همگام با مدرانیزاسیون اجتماعی و اقتصادی که پس از کودتا آغاز شده و با اصلاحات ارضی و انقلاب سفید قرار بود به منصه ظهور برسد و دیگر اعتراض به مدرنیزاسیون یا تجدد گرائی و همسو با سنتگرایی که مخالفین آن را شبه مدرنیسمی وارداتی و وابسته، میدانستند. تجلی مدرنیسم دهه چهل در شعر، شعر موج نو و تجلی ضدیت با مدرنیسم - یا شبه مدرنیسم - ادعائی، شعر چریکی بود« - همان: - 3 در سرتاسر کتاب طلا در مس پیرو اندیشههای سیاسی مطرح در دهه چهل، اندیشهای ضد استعماری در جریان است. براهنی از سارتر، فانون و آل احمد نام میبرد و به گفتمان تعهد در ادبیات معتقد است. »چیز دیگر در مورد روشنفکران دهه چهل ایران و علی الخصوص براهنی، شقاقی است که شقاق میان تعهد سیاسی یا اجتماعی و تعهد هنری است که اولی به عمل معطوف است و اهداف عینی ای را در دنیای بیرون جست و جو میکند ولی دومی به نفس هنر توجه دارد. براهنی هم مثل سارتر تعهدی برای شاعر و نویسنده قائل است.
سارتر در مورد تعهد شاعر موضعی دو گانه دارد. و وقتی به شاعران آفریقایی مثلاً امه سزر اشاره میکند برای او تعهد اجتماعی و تعهد فرهنگ سازی و هویت پردازی هم برایش قائل میشود و براهنی هم به همین جنبه تعهد میپردازد و در آن سالها از شعر و داستان ایرانی صحبت میکند - « انصاری فر، - 46 :1383 او برای شاعر چهار مسئولیت قائل میشود که او را نسبت به تاریخ و جغرافیای خود متعهد میکند: »شکستن یک سنت ادبی که بس دیر پای بوده و طی قرون و اعصار، در نتیجه کثرت استعمال سخت، فرسوده گشتهاست از شاعری انتظار میرود که: اولاً بداند در چه دورهای از تاریخ بشر و در چه عصری از تاریخ قومی خود زندگی میکند... ثانیاً بداند که چه چیزهایی زندگی محیط او را تشکیل میدهد... ثالثاً به صمیمیت برداشت و ادراک خود از اجتماع و محیط زندگی و موقعیت طبقاتی متکی باشد...رابعاً بداند در چه دورهای از تاریخ ادبی قوم خود زندگی میکند... - « براهنی،1371، ج :1 - 635-637
براهنی توجه به این مسئولیتها را برای شاعر امروز ضروری می داند. وی معتقد است در شعر گذشته فارسی هم همواره توجه به حقیقت وجود داشته است، اما در شعر امروز شکل و جهت این حقیقتگرایی تغییر کرده است. » فرهنگ ایران، یعنی شعرش. واگر هماکنون میبینیم که هنوز پس از این همه حمله خارجی، از شرق و غرب و جنوب و شمال، چیزی هست که به شعر ایرانی، رنگ ایرانی میدهد و ذهن او را از ذهن عرب و روس و انگلیس جدا می کند، باید در شعر ایران دقیقتر بنگریم. شعر ایران با حفظ آن الگوی بسیار ظریف و عمیق، هم اساطیری و مذهبی، و هم عارفانه و اجتماعی، توانسته است خود را در طول تاریخ از گذشته به سوی آینده گسترش دهد؛ و از آنجا که ایرانی؛ پس از اینهمه ظلمی که بر او رفته است و ستمی که از هر آسمانی به سرش باریدن گرفتهاست، هنوز در کنه ضمیر و اعماق ناخودآگاه خودش به دنبال حقیقت است،
باید از هنر شرق، به عنوان متعهدترین هنر در برابر حقیقت و رسوخ دادن آن حقیقت در اذهان مردم اسم برد.« - همان: - 227 به نظر میرسد براهنی در این دوران و در سرتاسر طلا در مس، نقدی مارکسیستی ارائه میکند که در آن ضمن اینکه از تعهد همه جانبه دفاع میکند، شعر را نیز متعهد به فرم جدید میداند. تعهدی که براهنی از آن دفاع میکند تنها عرصه محتوا را در بر نمیگیرد، که شعری صرفاً سیاسی و اجتماعی و ایدئولوژیک، حاصلش باشد. براهنی به شاعرانی که در چنین مسیری میروند خرده میگیرد. او افق زیباییشناسی را در نظر دارد که در بسیاری از شعرهای سیاسی دورانش موجود نیست. او در مقدمهای که بعدها بر طلا در مس نوشتهاست، به این موضوع اشاره میکند: »
بیان اعمال انسان جدید یعنی مطلب جدید در هر عصر جدید نیازمند شکل جدید است. تعهد شاعر یعنی همین. ولی هر شاعری در قالب این تعهد، باید صورت نوعی شاعر را هم با خود بیاورد. ابراز فروتنی در برابر عظمت شعر کهن به معنای چشمپوشی از شکلهای عصر خود نیست. همان طور که تعهد در برابر مسائل عصر خود به معنای چشم پوشی از عصر و میثاق ولیها نیست. به همین دلیل شعر واقعاً متعهد باید دو چیز را برای همیشه کنار بگذارد: یکی حالت عسس منو بگیر، و دیگر کانالیزه کردن حزبی شعر و از آن بدتر کانالیزه کردن فرقهای شعر« - همان: - 17 با این وجود اندیشه حاکم بر طلا در مس، اندیشهای انقلابی است، که در جستجوی در همتنیدگی وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران با فرم شعر است و این خواسته را با استناد به شاعری چون نیما و شعرهایش بیان میکند. »
قرن بیستم شاهد آزاد شدن تودههای عظیم مردم درسرتاسر جهان، از زیر یوغ استبداد، استعمار و ظلم و قلدری بودهاست و شاعر که در کنار اینها، موقعیت شریف اجتماعی خود را کشف کردهبود، باید نماینده اصیل آرزوهای انسانی این تودههای مردم میشد و باید میکوشید تصویری دقیق از آن حقیقت برتر اجتماعی را به این مردم نشان دهد و آنها را - که صدی نود و نه مردم جهان را تشکیل می دادند- در میان هاله اصیلی از خلاقیت دینامیک نگاه دارد و تصویری زمینی، انفرادی و اجتماعی و جهانی توأمان، از زندگیای برتر در برابر چشم آنان، ترسیم کند. - « همان: - 249 » در شبانه ترین اعصار تاریخ، شعر تبدیل به تصویری عام از حصول آزادی شده است، و نیما که شعر خود را بر روی ویرانه های نظم تعلیمی مشروطیت، ویرانه های ایدهآلهای اجتماعی دوران مشروطیت، ویرانههای روستاهای بی حاصل، خشکسالیهای طولانی، خشکی کشتگاهها، پل های شکسته، شکمهای گرسنه، پرندگان اسیر، پرندگان نشسته بر سر دیوارها با سرهای جنبان، و ویرانههای آرزوهای اصیل ساختهاست و جز این نیز چیز دیگری نساختهاست، در واقع جز احساس مسئولیت، کار دیگری نکردهاست.« - همان: - 256