بخشی از مقاله

چکیده:

در سال های اخیر، دانش رسمی و نوین، فناوریهای جدید و کارآمدی را در بخش کشاورزی پدید آورده است که موجب تحولات اساسی در فرآیند تولید و عرصه زندگی بهره برداران کشاورزی و روستاییان شده است. ولی به کار گیری برخی از طرح ها موجب بروز مشکلات محیطی شده است. همچنین در اکثر موارد این طرح ها موفقیت و پایداری چندانی کسب نکرده اند. یکی از گزینه های مورد نظر برای رفع این مشکل ، رجوع به دانش تجربی گذشتگان است. بهره گیری از دانش بومی این امکان را فراهم می سازد که در فرایند تعیین نیاز و طراحی فناوریهای متناسب و به کار گیری آن، مردم محلی و دانش آنها را عملا در مسیر توسعه متوازن و پایدار به مشارکت بطلبیم. در این مقاله سعی شده است معرفی مختصری از دانش بومی صورت گیرد. پس از آن ضرورت استفاده از این دانش و ویژگی های آن بیان گردد و در نهایت توصیه هایی به منظور تلفیق این دانش با دانش نوین - رسمی - ارائه گردد. در صورت استفاده صحیح از دانش بومی و نوین، می توان راهکارهای بسیار موثری در زمینه توسعه پایدار ارائه نمود.

واژگان کلیدی: دانش بومی، توسعه پایدار، کشاورزی

.1 مقدمه

بررسی نتایج طرح های توسعه روستایی و کشاورزی در نیمه دوم قرن بیستم نشان می دهد ، که این طرح ها از موفقیت و پایداری چندانی برخوردار نبوده اند و یا اینکه با شکست مواجه شده اند. عدم استفاده از دانش و اطلاعات کاربردی و در نظر نگرفتن خواسته و انتظارات روستائیان در طرحها و مشارکت ندادن این قشر در طرحهای توسعه یکی از دلایلی است که پژوهشگران در این موضوع موثر می دانند - عربیون . - 1384 یک طرح خوب با پشتوانه قوی علمی تنها زمانی موفق است که از نظر فرهنگی و کاربردی در یک جامعه روستایی مورد قبول قرار گیرد. در واقع میزان اثرگذاری یک طرح بیش از جنبه علمی آن ، به جایگاه فرهنگی و مطابقت آن با آداب و رسوم محلی منطقه بستگی دارد. این امر موجب توجه مجدد به دانش بومی و نقش آن در توسعه پایدار گردید.

این دانش که بخشی از سرمایه های اصلی ما محسوب می شود و حاصل سالها تعامل پدران ما با طبیعت و تجارب آنان در زمینه زندگی و بهره گیری از طبیعت است ، نسل به نسل و سینه به سینه منتقل گشته است. دانش بومی از یک سو با فن آوری ها و شیوه های بومی آشنا و مانوس است و درک و نگهداری از آن شیوه ها برای مردم از فن آوری ها و شیوه های وارداتی بهتر است و از سوی دیگر از منابع محلی برخاسته است و مردم به منابع بیرونی که هزینه ساز، کمیاب و دسترسی به آنها نامنظم باشد وابستگی کمتری دارند.دانش بومی در هنگام برنامه ریزی طرح ها برای مردم محلی و مجریان طرح های توسعه حق انتخاب بیشتری فراهم می آورد. شیوه های بومی از شیوه های بیرونی ارزانتر هستند و بیشترشان به سرمایه گذاری بسیار اندکی نیاز دارند.

.2 دانش بومی چیست؟

تعاریف متعددی به وسیله صاحب نظران در مورد دانش بومی ارایه شده که هر کدام از زاویه ای بدان نگریسته اند. هریک بر دیدگاه و منظر نگرش موضوع، بر ابعاد خاصی از دانش بومی تاکید داشته اند. در اینجا چند نمونه از مهم ترین تعاریف ارائه شده ارائه می گردد.فرهنگ آکسفورد واژه دانش بومی را چنین تعریف می کند» خلق یا تولید شده به صورت طبیعی در یک سرزمین یا منطقه که مربوط به و مختص به اهالی آن است« - ازکیا و ایمانی، . - 1387

آت : دانش بومی را در تمام فرهنگهای محلی عنوان می کند که از تعامل میان مردم و محیط در زمینه های مانند کشاورزی، صیادی، طبابت، مدیریت، منابع طبیعی و مهندسی حاصل می شود.نظامهای دانش محلی بیانگر گذشته و تجارب مردم، روابط اجتماعی و نظامهای تبادل اطلاعات میان آنها بوده که می تواند بیشترین نقش را در نظامهای تولیدات کشاورزی ایفا کند - رضوی،. - 1384

کروما : دانش بومی دانش محلی است که ازتأثیر متقابل بین مردم و محطیشان بر می خیزد. دانش بومی ویژگی های تمام فرهنگ ها ست و کلیه تجارب بشری چون تاریخ، زبان، سیاست، هنر ، اقتصاد، اداره امور مدنی و روان شناسی را در بر می گیرد و نمونه های فنی این دانش را در کشاورزی، طب، مدیریت منابع طبیعی، مهندسی و صیادی می توان مشاهده کرد - ازکیا و ایمانی، . - 1387

چمبرز :این محقق، با تاکید بر نقش مردم در فرایند توسعه، معتقد است که عبارت دانش مردم روستایی از سایر عبارتهایی چون بوم شناسی قومی، علم قوم شناسی، طبقه بندی قومی و... رساتر است. وی می افزاید دانش بومی در اصطلاح به دانشی اطلاق می شود که از حوزه جغرافیایی سرچشمه گرفته و بطور طبیعی تولید شده باشد. چمبرز دانش بومی را در 4 حوزه فعالیتهای مزرعه ای، دانش مربوط به محیط، توان و استعدادهای مردم بومی و آزمایشهای مردم بومی تقسیم بندی می کند - چمبرز ،. - 1376

آن تراپ:دانش بومی را مهارتهای مناسب و سازگار کشاورزان که در همکاری با عوامل طبیعی و در واکنش به آن رشد و تکامل یافته است ، می داند .از نظر او دانش بومی نسل به نسل توسط اعضای خانواده آموزش داده شده و منتقل گردیده است و با تمام ارزشهای فرهنگی، ملاحظات اجتماعی و شرایط عجین گردیده است.شیوه های تصمیم گیری و استفاده روستاییان از این دانش بر پایه سنجش های دقیق علمی و محاسبات متداول در غرب مانند»تحلیل هزینه- فایده« نیست بلکه در برخی موارد بر شناخت شناسی، فلسفه، ابهامات و اصول اخلاقی استوار است. وی معتقد است دانش بومی یک مجموعه ایستا و تغییر ناپذیر نبوده بلکه شامل آگاهی ها و فنونی است که در طی زمان همگام با تغییرات محیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق آزمایش و نوآوری تکامل یافته است - عمادی، . - 1378

.3ضرورت توجه به دانش بومی

دانش بومی اولین بار به طور رسمی در کنفرانس »ریو « به عنوان عاملی ارزشمند در توسعه پایدار شناخته شد پس از آن بسیاری از مؤسسات نشان دادند که این دانش افزایش موجب افزایش بهره وری می گردد - Ahmed, 1994 . Warren et .al. , 1992 - دانش بومی نسبت به دانش فنی دارای دو مزیت است.

• بدون هزینه است وبه سادگی در دسترس می باشد - . -    ,Ahmad

• از نظر اجتماعی مقرون به صرفه،سازگار با محیط زیست و شامل حداقل خطر به کشاورزان و تولید کنندگان روستایی است - ، . - Appleton
عمادی و عباسی - - 1378 ویژگی های زیر را برای دانش بومی برمی شمارند:

-1 دانش بومی کل نگر است.دانش بومی به وسیله حواس پنجگانه و نیروی الهام کسب می شود و به وحدت معلومات می انجامد ؛ برخلاف دانش رسمی که سمعی، بصری و جزء نگر است.

-2 دانش بومی شفاهی است.نگارش و مستند سازی دانش بومی اگر با فعالیتهای کاربردی همراه نباشد، آن را از دسترس روستاییان که می توانند به آن بیفزایند خارج می کند.

-3 دانش بومی عملی است. در باره دانش بومی می توان نوشت یا آن را توصیف کرد اما آموزش و آموختن آن از طریق کتاب و مجله ممکن نیست. تنها راه فراگیری دانش بومی مشاهده نزدیک و پیروی از استاد است.

-4دانش بومی توضیحی نیست. نمی توان از استاد یک فن - برزگر، مقنی، عطار، بنا - انتظار داشت که دلیل کارایی روش خود را به زبانی که ما - باسوادان - می فهمیم توضیح دهد.

-5 دانش بومی محلی است. دانش روستاییان در چارچوب محیطی و اقلیمی خود پدید آمده است. دانش بومی مؤثر در یک نقطه جغرافیایی، لزوماً در همه جا کارگر نیست.

-6 دانش بومی مردمی است. درحالی که تأکید دانش رسمی بر صرفه جویی در وقت و حذف نظرات و نیز انحصار دانش در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی است، دانش بومی، پذیرا، مشوق و نیازمندبه مشارکت هرچه بیشتر مردم در یادگیری ، اشاعه و افزودن بر آن است. به علاوه در فرهنگهای شفاهی، علم را از عالم نمی توان جدا کرد و در کتاب و رایانه گنجاند. در دانش بومی تک تک افراد مهم اند.

-7 دانش بومی به سرعت در حال نابودی است. با مرگ هر پیر بومی ، گنجینه عظیمی از دانش بومی از میان می رود. با چیرگی فرهنگ کتبی بر جهان، از تعداد این پاسداران فرهنگ شفاهی به تدریج کاسته شده است لذا هر اقدامی برای گردآوری دانش بومی اضطراری است.در نتیجه فقدان دانش بومی دقیق از شیوه های بومی در بسیاری از فن آوری ها در کشورهای در حال توسعه منجر به شکست می شود.بنا بر این توجه به دانش بومی به عنوان دانشی که حاصل تجربیات چند هزار ساله است و در روند زمان با عمل عجین گردیده است در توسعه روستایی مهم است. مصلحین روستایی به عنوان کسانی که در امر توسعه روستایی دخیلند اگر بتوانند در فرایند برنامه ریزی روستایی جهت توسعه آن به این دانش که ریشه در محل دارد و با ساختار های روستا عجین می باشد توجه نمایند می توانند گامهای مؤثری در توسعه روستایی بر دارند.

دانش بومی جنبه های مختلفی دارد. از این جنبه ها می توان به بهداشت و درمان، گیاه پزشکی، زبان شناسی، دامداری و کشاورزی، صنعت و حرفه و امور غیر حرفه ای اشاره کرد.مردم بومی از استعداد ها و توانایی های خاصی در خصوص شناخت و نحوه استفاده از این جنبه ها برخوردارند و این دانش را طی سالیان دراز و با آزمایش عملی به دست آورده اند. به عنوان مثال می توان از دانش مردم در استفاده از داروهای گیاهی نام برد. یا در خصوص کشاورزی به استعداد و توانایی مردم بومی در استفاده از طبیعت با توجه به محیط اشاره کرد. در بعد زراعت مردم روستایی سالیان طولانی بدون استفاده از تکنیک های نوین به تناسب محیط از زمین خشک نهال سبز بیرون می آوردند. درزمینه باغداری نیز مردم دانش خاص خود را دارا بوده اند - ازکیا، . - 1387

.4اهمیت دانش بومی در برنامه های توسعه

شواهد زیادی وجود دارد که شکست برنامه های عمرانی به ویژه در روستا ها این است که برنامه ریزان توسعه از توجه به دانش بومی و بکار گیری آن درتوسعه غفلت نموده اند. این افراد که اغلب از روستا و روستایی بیگانه بوده اند عمدتاً توجه اشان به سمت و سوی برنامه های نوسازی غرب بوده است و در این راستا ضمن بکارگیری نوع توسعه از نوع نو سازی هرچه سنتی بوده را نابود کردند.چمبرز معتقد است که دلیل فراموشی و خوار انگاشته شدن دانش مردم روستایی، همراه بودن دانش امروزی با با ثروت و قدرت از یک سو وویژگی های حیثیتی متخصصان توسعه از سوی دیگر است. همین ویژگی متخصصان است که تعیین می نماید چه نوع دانشی باید خلق شود.

علاوه بر این، متخصصان بر جریان اطلاعاتی که از مراکز به مناطق روستایی پیرامونی سرازیر می شوند نیز کنترل دارد و این باور را به وجود آورده اند که دانش جدیدتنها دانش موجود است.روستاییان نیز شاهد هستند که این نوع دانش در مدارس آموخته می شود و باعث دور شدن آنها از زندگی روستایی می گرددوهمین دانش است که امکان دستیابی به فرصت های شهری و منابع اقتصادی ناشی از آن را فراهم می کند.به این ترتیب، تمام متخصصان چه در کشورهای ثروتمند و چه در کشورهای جهان سوم، همه به این باور مشترک رسیده اند که دانش علمی مرکز، پیچیده، پیشرفته و معتبر است و بر عکس هرآنچه مردم روستایی دارندنامنظم، سطحی و اغلب نادرست است.

این طرز تفکر باعث می شودتا مصلحین و برنامه ریزان روستایی و آنانکه دستی در توسعه دارند، در بکار گیری ابزارها و درک آن به اشتباه افتاده و به انحراف بروند - چمبرز،. - 1376چمبرز می گوید: بیرونی ها آموخته اند که باورکنند، روستاییان نا آگاه هستند. آنها چوب به دست و با اشاره های انگشت به طور سرزنش آمیز برایشان سخنرانی کرده اند.یا اینکه با پرسشهای سریع، قطع کردن صحبت های آنها و گوش ندادن به آنچه در ورای پاسخ های فوری آنان قرار دارد، با آنها مصاحبه کرده اند. بنابرین نا آگاهی ظاهری روستاییان، بنحوی تصنعی محصول

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید