بخشی از مقاله
چکیده
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرای زیست بوم را دربرمیگیرد. در این مطالعه دانش بومیان حوزه آبخیز دیلگان در استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دامنه ای از روشهای جمع آوری اطلاعات پیرامون دانش بومی در زمینه حفاظت از پوشش گیاهی توس عشایر بکار گرفته شد. مصاحبهها هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام میشد. از اطلاعات کسب شده فیش برداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس هدف تحقیق صورت پذیرفت. از موارد برجسته در دانش آبخیزنشینان منطقه مورد بررسی، باورهایی بود که پیرامون حفاظت از گیاهان مورد استفاده خود داشتند.
بطوریکه به قول سالخوردگان این شیوه از حفاظت باعث گردیده بود که در طول سالیان متمادی ایشان را قادر سازد که از گیاهان مورد استفاده خود بهره جویند بدون آنکه رویش این گیاه در سالهای بعد به مخاطره بیفتد. چنانکه از نتایج این تحقیق برمیآید دانش بومی در پارهای از موارد بر شناختشناسی، فلسفه، الهامات و اصول اخلاقی خاص استوار است که با اصول علمی تفاوت دارد. این دانش گاه با باورهای عرفانی- مذهبی گره خورده است. لذا ضرورت دارد تا دانش بومی نیز از این جنبه مورد ارزیابی قرار گیرد.بی شک این دانش دربردارنده چشم اندازی وسیع است که از طریق آن میتوان شناخت منابع و مدیریت پایدار را از دید بومیان درک کرد و این ادراک را مبنایی تسهیلگر در راستای ایجاد یک رابطه چند جانبه بین بومیان و سیاست گذاران تلقی نمود.
کلمات کلیدی: دانش بومی، شناخت و حفاظت از پوشش گیاهی، عشایر، استان کهگیلویه و بویراحمد، حوزه آبخیز دیلگان
مقدمه
تاریخ دانش بومی همزمان با تمدن بشری است و این دانش قبل از دوره رنسانس مورد توجه جامعه علمی قرار گرفته بود، اما دگرگونیهای علمی بعد از رنسانس، بشر را دچار این تصور کرد که باید تنها هم سو با فنآوریهای جدید حرکت کند و تمام آنچه را که متعلق به فرهنگ شفاهی سیستمهای دانش بومی بوده است به فراموشی بسپارد و آن را غیر علمی بداند - شعبانعلی فمی و علی بیگی، . - 1383 گسترش مجدد آن بویژه پژوهشهای بینالمللی در زمینه دانش بومی به اوایل قرن بیستم باز میگردد. از پیشگامان تحقیقات علمی دانش بومی، میتوان از پزشکان و گیاه پزشکان نام برد. آنان باور داشتند که گسترش سریع بیماریهای قلبی و ریوی، شیوع امراض و آفات گوناگون دامی و کشاورزی در جوامع غربی ناشی از گسترش مواد شیمیایی نو پای آن زمان بوده است.
بنابراین آنها از طریق پژوهشهای تطبیقی به راه و روش تغذیه و زراعت قبیلههای بومی جهان توجه کردند و نتایج مشاهدات خود را در کتابها و مقالات متعدد منتشر کردند - بوذرجمهری و افتخاری، . - 1383اما با آغاز جنگ جهانی دوم، تحقیقات این دانشمندان تحت تأثیر مسائل جنگ قرار گرفت و کاهش یافت. در سالهای بعد از جنگ، بازسازی اروپای جنگ زده از طریق اعتبارات بانک بین الملل بازسازی و توسعه یا بانک جهانی، توسعه صنعتی بیش از پیش به مثابه تنها الگوی رشد تثبیت شد.در طی دهههای 1950 تا1970میلادی که اوج اجرای پروژههای عظیم توسعه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بود، مزایای استفاده از دانش بومی بسیار کمرنگ شد؛ زیرا دانش مدرن آن را فق به عنوان روشهای سنتی کهنه و عقب افتاده تلقی میکرد.
اما میتوان گفت که بتدریج نشانههای ناپایداری در فرآیندهای توسعه صنعتی کم و بیش آشکار شد و مجددا توجه دانشمندان را به دانشها و روشهای تولید در دانش مذکور برانگیخت. برای مثال، انتشار کتاب بهار خاموش اثر راشل کارسون1 - 1967 - و تأثیرات مخرب کاربرد د.د.ت در کشاورزی شیمیایی، باعث آگاهی عمومی در امریکا شد و زمینه پیدایش کشاورزی ارگانیک را فراهم کرد - بوذرجمهری و افتخاری، . - 1383 وجود رابطه عمیق بین مردم و گیاهان از قدیمیترین ویژگیهای تمامی فرهنگهای بشری است، رابطهای که همیشگی و ضروری بوده و شاید به دلیل بدیهی دانستن این رابطه در بسیاری از اوقات مورد توجه پژوهشهای علمی قرار نمیگرفته است.
گیاهان همواره بخشی اساسی از غذای انسانها را تشکیل دادهاند، سهمی بسیار مهم در ساختن انواع ابزارها و بالتبع در فرهنگ مادی بشر داشتهاند و نیز در سطحی دیگر دارای نقش قابل توجهی در انواع درمانگریها، اعتقادات مذهبی و ماوراطبیعی دارند، لذا بخش قابل توجهی از فرهنگ معنوی بشر نیز در ارتباط با گیاهان شکل گرفته است - مقصودی و پارساپژوه، . - 1390 دانشی بومی عشایر شامل مشاهدات زیرکانه و دقیق در مورد گیاهان، حیوانات، آب و هوا، خاک، آفات نباتی و نظامهای طبقهبندی است که کاملاً با شرای محلی مطابقت دارند. به عقیده پژوهشگران این حوزه، این دانش دقیق و دارای قابلیت پیشبینی است؛ زیرا افراد جوامع مذکور با آن زندگی کردهاند. اگرچه دانش بومی، بعضی مواقع، با خرافات، عقاید دینی غیر مستند و یا ترس از ناشناختهها آمیخته است، ولی در مجموع از ارزش بالایی برخوردار است.
ارزش بالای این دانش در سطح جهان و بهرهبرداری گسترده و گاه یک سویه کشورهای قدرتمند از آن، اهمیت و ضرورت تلاشهای ملی برای جمعآوری آن را بیش از پیش مورد تأکید قرار میدهد. در چند دهه اخیر تلاش برای جمعآوری دانش بومی جوامع روستایی، عشایر و قبایل بومی از میان جوامع بومی سراسر جهان اوج گرفته است و در 15 سال اخیر شکل سازمانیافتهتر و منسجمتری پیدا کرده است. گرایش به پژوهشهای دانش بومی، برخی به دلایل قابلیتهای نهفته در آنها و برخی به دلیل خصلتهای خاص این نوع پژوهش-هاست. زیرا پژوهشهای دانش بومی امکان جمعآوری، حفظ و اشاعه دانش بومی را فراهم میسازد؛ رواب پژوهشگران با بهرهبرداران و طبیعت پیرامون آنها را تحکیم میبخشد؛امکان آزمون فرضیات موجود درباره بهرهبرداران و دانش آنها را فراهم میسازد؛ امکان بررسی راههای تلفیق دانش بومی و دانش رسمی را از طریق مشاوره با بومیان فراهم میکند و در نهایت اتکای به نفس و خودباوری را در بومیان تقویت مینماید.
مواد و روش ها
معرفی منطقه در این مطالعه دانش بومی عشایر ایل بویر احمد در مرتع دیلگان استان کهگیلویه و بویر احمد مورد بررسی قرار گرفت.. مرتع دیلگان در زمره مناطق سردسیری استان به شمار میرود که در حدود 80 کیلومتری شمال شرقی شهر یاسوج واقع شده است. این منطقه با مساحتی معادل 9854/34 هکتار درمحدوده طول جغرافیایی 8 51 تا 1351 و عرض جغرافیایی 47 30 تا 9 33 قرار داد - سازمان جهادکشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد، . - 1388دامداری از فعالیتهایی است که عمده درآمد اقتصادی خانوارهای جامعه مورد مطالعه را به خود اختصاص میداد که مهمترین ویژگی این شیوه از معیشت اتکاء به مراتع طبیعی در چارچوب دامداری سنتی است. باتوجه با غنای طبیعی و فرهنگی والبته کم کاری در انجاماین گونه تحقیقات در کشور،در این مطالعه دانش بومیان مرتع دیلگان استان کهگیلویه و بویراحمد در زمینه حفاظت از رستنیها و پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت.
منطقه مورد مطالعه، سکونتگاه ییلاقی سه طایفه از عشایر ایل بویر احمد به نامهای باباکانی، شیخ و اولاد میرزاعلی به شمار میآید که بصورت مشاعی از سه سامان عرفی خود در مرتع مذکور بهره برداری میکنند. بدین منظور دامنه ای از روشهای جمع آوری اطلاعات پیرامون طبقه بندی عرصه های مرتعی توس عشایر به شیوه ساختارمند کمی همچون پرسش نامه های طراحی شده تا روش های کاملا بدون ساختار کیفی همچون دیدار و گفتگوی آزاد بکار گرفته شد. مصاحبهها هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام میشد. در مجموع جمعآوری اطلاعات از 90 نفر در قالب مصاحبه های فردی و گروهی صورت پذیرفت. از این تعداد 62 نفر مرد و 28 نفر زن بودند. میانگین سن مصاحبه شوندگان 54/7 سال بود که جوانترین آنها 16 و پیرترین ایشان 93 سال داشت. از اطلاعات کسب شده فیش برداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس هدف تحقیق صورت پذیرفت.
نتایج و بحث
از موارد برجسته در دانش آبخیزنشینان منطقه مورد بررسی، باورهایی بود که پیرامون حفاظت از گیاهان مورد استفاده خود داشتند. بطوریکه به قول سالخوردگان این شیوه از حفاظت باعث گردیده بود که در طول سالیان متمادی ایشان را قادر سازد که از گیاهان مورد استفاده خود بهره جویند بدون آنکه رویش این گیاه در سالهای بعد به مخاطره بیفتد. به عنوان مثال گیاهانی را که فق از قسمت هوایی آن استفاده مینمودند، مثل کارده1، لیزک و تره، هیچگاه ریشهکن نمینمودند و چون این گیاهان بدون استفاده از ابزاری خاص و فق با دست کنده میشد، هنگامی برای برداشت گیاهان مذکور به کوه میرفتند که یا خاک مرطوب نباشد- زیرا در غیر اینصورت کندن گیاه با دست باعث ریشهکنی آن میشد- و یا اگر خاک مرطوب بود کندن این قبیل گیاهان توس چاقو انجام میشد.
این روشِ برداشت آنچنان برای ایشان مهم تلقی میگردید که اگر کسی طوری این گیاهان را برداشت مینمود که ریشه کن میشد، میگفتند »مگر کافر شدهای که آن را از ریشه میکَنی؟« این شیوه در مورد اغلب گیاهان علفی که تنها قسمت هوایی آنها استفاده میشد رعایت میگشت چنانکه در پاسخ به این سوال محقق که این گیاه را چطور برداشت میکنید گفته شد »به دین طرف بستگی دارد، اگر کافر باشد آن را از ریشه میکند، اگر مسلمان باشد با چاقو چند برگ را میزند.« عشایر در مورد گیاهانی که میزان حضور آنها درمنطقه بسیار کاهش یافته و یا در مواردی از منطقه حذف شده است اذعان مینمودند که بیشتر این امر به دلیل آن است که افرادسودجو ازشیوههای برداشت غل استفاده کرده و به خصوص آنها راریشه کن میکنند.
2 به عنوان مثال لیزک در زمره گیاهانی است که به1 Arum elongatum Steven. 2 هنگامی که محقق بلافاصله پس از برپایی بهون به وردهای نسبتا نزدیک به جاده-های فرعی منطقه میرفت و از آنها جهت مشاهده مشارکتی یاری میخواست در مورد برخی از گیاهان که مقدار آن به نسبت گذشته بسیار در منطقه کاهش یافته بود نظیر لیزک، ثعلب یا بیلهر، مشاهده مشارکتی اغلب شامل یافتن گودالهایی بود که