بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به گسترش و ایجاد بانکهای متعدد در بخش خصوصی و خصوصی سازی برخی از بانکها اهمیت افزایش دانش و جذب مشتری بیشتر با توجه به شرایط موجود و بالا بردن تعداد مشتریان بسیار حائز اهمیت می باشد. با توجه به توضیحات داده شده بایستی بررسی شود آیا دانش ضمنی می تواند نقشی در بخش بازاریابی بانک داشته باشد. در این پژوهش تأثیر مبادله دانش ضمنی بین فروش و بازاریابی بر نوآوری در بازاریابی شعب بانک ملت شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. با مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق مدل تحقیق ارائه شد. سپس دادههای مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه بین 57 نفر از مدیران و معاونین شعب بانک ملت در شهر اهواز جمعآوری شده است. تحلیلهای آماری صورت گرفته در این تحقیق از دو نوع کلی آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. بر پایه دادههای گردآوری شده فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت و یافتهها نشان داد که مبادله دانش ضمنی بین فروش و بازاریابی تاثیر معناداری بر نوآوری در بازاریابی دارد.
واژگان کلیدی: دانش ضمنی فروش، نوآوری، بازاریابی.
مقدمه
استفاده از دانش ضمنی سازمان را قادر می سازد تا اطلاعات مهم خود را در فعالیت های اجرایی، از قبیل بهبود عملکرد یا خلق ارزش، استفاده نموده و عملکرد مالی خود را بهبود بخشد . - lin, 2007 - برای مثال، وقتی که فروشنده ای درباره نیازهای متفاوت مشتریان سازمانش اطلاعات کاملی داشته باشد، می تواند برای رساندن مفهوم پیام خود به بهترین شیوه از آن استفاده کند، راه حل های گسترده ای را برای رفع این نیازها در نظر گیرد و بازدهی سازمان متبوعش را افزایش دهد. بنابراین دانش ضمنی می تواند منبعی برای مزیت های رقابتی سازمان باشد و در نتیجه، درک این مسئله مهم است که این دانش چگونه رد و بدل می شود . - maltz and kohli, 2000 -
تعریف دانش
در بازار رقابت کنونی، دانش یک سرمایه تلقی میشود تا جایی که در کشورهای پیشرفته اقتصادی به عنوان مهمترین عامل تعیینکننده استانداردهای زندگی و راهی برای کاهش فاصله بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته به شمار میرود - حسن زاده، - 1386 و امروزه این سرمایه بر همه جنبههای سازمانی تأثیرگذار بوده است - میرغفوری و صادقی آرانی، . - 1389دانش تبدیل میگردد که توسط اشخاص تفسیر گردیده و با عقاید و تعهدات آنها آمیخته شده باشد و به آن مفهوم داده میشود.دانش را آمیزهای سیال از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته میداند که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. وی اعتقاد دارد دانش در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار میرود. دانش در سازمان نه تنها در مدارک و ذخایر دانش بلکه در رویههای کاری، فرایندهای سازمانی اعمال و هنجارها منسجم میشوند.
شامل عقاید و باورها، مفاهیم و اندیشهها، قضاوتها و انتظارات، روششناسی یا علم اصول و نحوه انجام فنون است.دانش، مجموعهای از نگرشها، تجربیات و مراحلی است که به صورت درست و صحیح، کنار یکدیگر قرار گرفتهاند؛ از این رو راهنمای مناسبی برای افکار، رفتارها و ارتباطات میباشد.دانش، استدلال در باب اطلاعات و دادهها برای دستیابی به کارایی، حل مسائل، تصمیم-گیری، یادگیری و آموزش است.دانش سازمانی، به اطلاعات پردازش شده و جاسازی شده از جریانات عادی و مراحلی که قابلیت اقدام دارند و نیز دانش به دست آمده به وسیله سیستمهای سازمانی، مراحل، تولیدات، قوانین و فرهنگ اطلاق میشود.دانش را معنا یا مفهومی میداند که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات یا داده تلقی میشود و تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل میشوددر رویارویی با اقتصاد دانشمحور که به صورت فزایندهای در عرصه جهانی در حال گسترش است. سازمانهای سنتی ضرورتاً به دنبال بینشهای اساسی هستند تا آنها را در پرورش دادن، نتیجه دادن و مدیریت کردن سرمایههای دانش بالقوه و کلان