بخشی از مقاله

چکیده

در این پژوهش، تلاش بر آن است تا درآمدآفرینی داده به عنوان یک منبع ارزش آفرینی جهت کسب درآمدک ه روزبه روز به اهمی ت آن افزوده میشود، معرفی گردد و چگونگی شکل گیری آن در صنعت پرداخت الکترونیک بیان شود. بلوغ دارایی داده در بنگاهها ی مختلف در ی کس یر تکاملی از یک دیدگاه آماری و گزارشی ساده به یک دارایی درآمد آفرین در حال تکامل است. این امر سبب شده تا قابلی ت ظهور مزی تها ی رقابتی درآمدآفرینی داده محقق گردد. بهره برداری مؤثر از محتوای درآمد آفرین داده محور که شکل گیری، ارائه و سازوکار بهره برداری آن به کمک مدل 3C - فرآیند ذهنی، کانال و کاربر مصرفکننده - قابلبیان است، در حال حاضر به یک منبع درآمدزا برای بنگاههای داده گرا مبدل شده است و پیش بینی میشود در آینده به یک ارزش راهبردی و رقابتی برای آنان و دیگر بنگاهها تبدیل شود. مدل کسبوکار مبتنی بر درآمدآفرینی از داده، یک مدل کسب وکاری متمایز و رقابتی بهطور و ی ژه برا ی صنایع الکترونیک ی مولد داده به شمار میرود. در یا ن می ان صنعت پرداخت الکترونیکی بهعنوان یکی از صنایع تولیدکننده داده کلان بسیار پتانسیل آن را داراست که بتواند مبتنی بر این مدل کسبوکاری به کسب درآمد و ارزش آفرینی روی آورد. پیش بینیشده و میشود که در آینده این نوع مدل کسب وکار، یکی از مدل های جدی رقابتی و متمایز کسب وکاری در صنعت پرداخت الکترونیک به شمار رود.

واژگان کلیدی: ارزشآفرینی داده، درآمدآفرینی داده، پولسازی داده، پرداخت الکترونیک، حکمرانی داده

-1 مقدمه

امروزه با افزایش داده الکترونیکی و دیجیتالی حاصل از رفتارها، کنشها و واکنشهای انسانی و سامانهها، این ایده مطرح میشود که مجموعه داده در اختیار کسبوکارها، یک دارایی ارزشمند برای آنهاست که میتواند تولید ارزش رقابتی نماید. بر این اساس پیشبینی میشود در آینده نهچندان دور، مؤثرترین و راهبردیترین مزیت رقابتی و جهش دهنده قابلیت راهبردی کسبوکارهای الکترونیک، ارزشآفرینی داده خواهد بود. در دنیای امروز دیجیتالی که ابزارها و راهحل فناوری اطلاعات جزئی از زندگی روزمره شده است، شکی نیست که داده یکی از مهمترین داراییهای مؤثر بنگاه است. ارزش و اهمیت این دارایی در بنگاهها با کسبوکار الکترونیکی همچون پرداخت الکترونیک دوچندان است .

در این نوع از کسبوکارها از سویی کاربران انتظارات رو به افزایشی از هوشمند شدن مبتنی بر دادهها پیدا میکنند؛ و از سوی دیگر خود بنگاه با حجم بسیار کلان دادههای مستقیم و غیرمستقیم قابلجمع آوری در لایههای مختلف زنجیره تأمین و زنجیره ارزش از عملکرد، پروفایل و رفتار ذینفعان گوناگون مواجه هستند. موسسه نیلسون3F2 ، در گزارشهای تحلیلی خود پیشبینی نموده است تا تراکنشهای خرید صنعت پرداخت در کل جهان که در سال 2014 در حدود 214 میلیارد تراکنش بوده، در سال 2024 در حد 515 میلیارد تراکنش برسد . - NilsonReport 2016 - در این موقعیت، آنچه بسیار مهم جلوه مینماید، چگونگی ارزشآفرینی از این دارایی کلیدی است.

منظور از ارزشآفرینی داده، ارزشآفرینی است که بنگاه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از تجزیهوتحلیل داده ارائه می کند و بهعنوان یک قابلیت امکان درآمدآفرینی داده را فراهم میسازد. ارزشآفرینی بهصورت مستقیم، خدمات تحلیلی داده و ارائه دانشی برای ذینفعان مختلف با ویژگیها، شرایط و نیازمندی متنوع آنان است که گه گاه شاید بتواند در موقعیتشان یک تحول اساسی ایجاد کند. ارزشآفرینی غیرمستقیم، جمعبندی پیشنهاد ارزشی بنگاه به همراه دانش و هوشمندی برآمده از بهکارگیری، تجزیهوتحلیل دادههاست تا شرایط زمینهای همچون خدمت یا محصول و یا موقعیت راهبردی را بهبود و هوشمند سازد.

اهمیت شکلگیری مدل کسبوکاری ارزشآفرینی داده بهطور عام جهت درآمدآفرینی داده در سایه 5 عامل تبیین میشود. این عوامل عبارت است از - 1 شناخت بهتر لایههای درونی از یکسو و بازار رقابتی و پر تغییر بیرون کسبوکار بنگاه از سوی دیگر - 2 افزایش انتظارات ذینفعان در جهت دستیابی به اطلاعات و فرار از پدیده عدم تقارن اطلاعات - 3 نقش محوری در تولید درآمد کسبوکار بنگاه - 4 مزیتی اساسی در مدلهای کسبوکار اتومیک - 5 جهش دهنده ارتقای قابلیت راهبردی کسبوکار بنگاه. این 5 عامل، 5 رهیافتی که شکوفایی روزافزون ارزشآفرینی داده جهت درآمدآفرینی را مخصوصاً در لایههای پیچیده، متنوع و حاوی دادههای کلان و بسیار بزرگ در کسبوکار الکترونیکی نوید میدهد. پس از بیان این عوامل به چگونگی رابطه اجزای صنعت پرداخت الکترونیک در مدل درآمدآفرینی پرداخته میشود.

1-1 شناخت بهتر لایههای درونی و بیرونی زنجیره ارزش و زنجیره تأمین کسبوکار باارزش آفرینی داده محقق میشود.شاید پایهترین و اولین سطح از ارزشآفرینی داده، کمک و یاریرساندنبه تصمیم گی ران کسب وکار است تا بتوانند از اطلاعات برآمده از واقعیت داده تصمیم کارآمدتر، هوشمندانه تر و مؤثرتر بگیرند. این موضوع همان تصمیم گیری مبتنی برداده4F3 است که رابطه مستقیمی با میزان کارایی سازمان دارد. بر اساس تحقیق کاربردی و آماری که پرفسور برینجلفسن5F4، استاد فناوری اطلاعات از دانشکده مدیریت اسلوان ام ای تی6F5، بر روی 179 بنگاه بزرگ آمریکایی انجام داده است، رابطه مستقیمی میان پذیرش تصمیمگیری مبتنی برداده و کارایی بنگاه وجود دارد . - Brynjolfsson, Hitt, and Kim 2011 - ابزار و راه حل اجرایی نمودن تصمیم گیری مبتنی برداده نیز، استقرار زیرساخت هوش تجاری در بنگاه است.

در مراحل بلوغ هوش تجاری نیز میزان بهکارگیری داده و تحلیلهای بهدستآمده از آن در فرآیندهای کسبوکاری داخلی و در سطوح بالاتر، میزان استفاده از آنها جهت تحلیل وضعیت بازار و جایگاه رقابتی بنگاه ازنظر سهم بازار و پیشبینی رویه آینده بازار یادشده است - . - +ULEDU 5DMWHUL 2010 بنابراین در آینده، کسبوکار الکترونیکی که به اقتضای صنعت، داده جمع آوری می کنند ولی مبتنی بر نتایج حاصل از تحلیل آن ها تصمیم گیری نمیکند و از آن در جریان تولید ارزش بنگاه استفاده نمی کند، جایگاهی در بازار آتی نخواهد داشت. شاید بر همین اساس است که موسسه گارتنر7F6 ، برترین بنگاه تحلیل کسب وکار، بر اساس تحقیقی با مشارکت 1500 مدیر اطلاعات سازمانها در سطح دنیا، در سال 2009، هوش تجاری را اولویت اول فناوری شناسایی کرده است - . - Gartner 2009

2-1 کاربران امروزی و آینده با بهکارگیری کسب وکارهای الکترونیکی سعی در شکستن فضای عدم تقارن اطلاعات دارند.بسیاری از مشتریان و کاربران کسبوکارهای الکترونیک در تلاش برای غلبه بر پدیده عدم تقارن اطلاعات هستند. در اقتصاد یکی از دغدغه گذشته و امروز پدیده عدم تقارن اطلاعات بوده است. موضوعی که نشان از یک نابرابری دسترسی به اطلاعات برای بازیگران مختلف عرصه کسب وکار دارد که شرایط استاندارد و کلاسیک فرمول های پایه ای اقتصاد را دچار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید