بخشی از مقاله
مدیریت در سیره امام رضا(ع) با نگرش عرفان اسلامی در آموزه های رضوی
چکیده:
مطالعه در تاریخ زندگی بشر و روابط اجتماعی، ضرورت این اصل را به اثبات میرساند و مؤید این واقعیت است که اصل مدیریت لازمه هر جامعه میباشد و هرکجا افرادی جمع شده اند تا زندگی خویش را بر اساس همکاری و تعاون تکمیل کنند.
در متون اسلامی، نگاهی نزدیک به آن چه امروزه علم مدیریت نامیده می شود، وجود دارد. مدیریت اسلامی شیوه به کارگیری منابع انسانی و امکانات مادی، برگرفته از آموزه های اسلامی برای نیل به اهداف متأثر از نظام ارزشی اسلام است. احادیث و روایات فراوانی از امام رضا (ع) نقل شده که نشان دهنده تاکید ایشان بر ضرورت مدیریت و وجود مدیر در جامعه است؛با بررسی متون اسلامی در می بابیم که مدیر از نظر امام باید دارای شرایطی بوده که نه تنها این شرایط با اصول مدیریت مطابقت داشته بلکه فراتر از آن نیز باشد. در فرهنگ رضوی مدیر خردمند و دارای تشخیص درست و تخصص لازم تمجید شده است.
در این مقاله سعی شده است با روش توصیفی وکتابخانه ایی سیره ایی از روش مدیریتی امام رضا(ع) با توجه به نگرش عرفان اسلامی بیان شود و زوایای روش مدیریتی امام باتوجه به آموزه های ایشان تبیین ومورد تحلیل قرار گیرد.
کلمات کلیدی: امام رضا(ع)،مدیریت،اسلام،مدیر،عرفان
مقدمه در جهان اسلام شخصیت هایی ظهور کرده اند که به دلیل برخورداری از ویژگی های خاص همواره از سوی مسلمانان تجلیل شده اند . امام علی بن
موسی الرضا (ع) از جمله این افراد هستند که به خاطر برخورداری از شرافت در نسب دانش فراوان و معنویت و اخلاق همواره از سوی تمام مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت مورد احترام و تمجید بوده اند.
آشنایی با سیره بزرگان به منظور الگوگیری از مشی آن فرزانگان ، چراغ راهی است برای رهروان طالب حقیقت و سالکان مسیر هدایت ؛ به ویژه خوشه چینی از زندگی درس آموز معصومین (علیهم السلام) برای شیعیان بهترین سرمشق زندگی خواهد بود. علی الخصوص بررسی سیره امام رضا(ع) که بخش پایانی عمر شریف خود را در این سرزمین (ایران)سپری فرمودند.
یکی از بخشهای مهم حیات پربرکت امام هشتم(ع) چگونگی مدیریت آن حضرت بر فضای نامناسب حکومت آن زمان کهعمدتاً به زمان مأمون عباسی منتهی گردیده ، می باشد. بدین جهت نوع مدیریت خاصی را طلب می نمود که امروزه آن را مدیریت در شرایط آشوب می نامند.
مطلب حاضر به بخش هایی از سیره امام رضا(ع) که به ابعاد مدیریتی آن حضرت مرتبط می باشد بیان خواهد نمود.
روش تحقیق:
روش انجام این تحقیق مشتمل بر دو بخش است: بخش اول : مطالعات کتابخانه ای
بخش دوم : موضوعات میدانی وتجزیه وتحلیل مدیریت از دیدگاه امام رضا در پرتو آموزه های رضوی جهت دستیابی به اهداف تحقیق، در این مقاله ابتدا از روش ترکیبی و روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است که در این بخش با توجه به
اطلاعات موجود به بررسی مدیریت امام پرداخته شده و سپس در مراحل بعدی تحقیق،تجزیه و تحلیل و ارایه نظام های مدیریتی در زوایای آموزه های رضوی انجام خواهد شد.
تعاریف، مفاهیم و مبانی نظری مدیریت فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای
دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت میگیرد.
تعریف:
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت، ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارایه شده، به قرار زیر است: هنر انجام امور بهوسیله دیگران فرآیندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد
انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
الوانی،مدیریت عمومی) بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان(
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیان کننده ی وظایف روبرو است، اما به نظر روان تر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند و یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند.آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند.( نورث کوت پارکینسون و دیگران. اندیشههای بزرگ در مدیریت. ترجمه مهدی ایراننژاد پاریزی. مؤسسه بانکداری ایران، (1369
وظایف مدیریت
پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند.(دانشنامه آنلاین businessdictionary.com، مدخل (managementدر عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند.( کونتز، اصول مدیریت) برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند.( رضائیان، اصول مدیریت) و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
سطوح مدیریت:
مدیریت در سازمانهای بزرگمعمولاً از سه سطح برخوردار است.( رضائیان، اصول مدیریت، ص (24 مدیریت عملیاتی (سرپرستی) مدیریت میانی مدیریت عالی
مدیریت عملیاتی برنامه عملیاتی نوعی برنامه تفصیلی و کوتاه مدت است که موجب مراجعه کمتر زیردستان به مدیران جهت کسب تکلیف و همچنین کم کردن مراجعه ٔ
مدیران به کارکنان جهت نظارت بر عملکرد آنان میباشد.( علی رضاییان، ص (27 مدیریت میانی
مدیران میانی به طور مستقیم به مدیران رده بالا گزارش میدهند. کارشان مدیریت بر سرپرستان است و نقش حلقه واسط را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند. (دکتر رضاییان /اصول مدیریت ص(27 مدیریت عالی
استراتژیها و خطمشیهای سازمانی توسط رییس سازمان، مدیر کل و معاونین تدوین میگردند.( داور ونوس/زبان تخصصی مدیریت ص (11 مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی بوده میتواند به مدیریت عالی راه یابد. بخش اعظم کار مدیران عالی از نظر پویایی و مشغله نظیر کار مدیران عملیاتی میباشد.(تعلی رضاییان/اصول مدیریت ص (29 تصمیمات استراتژیک ،جامع وبلند مدت دراین سطح انجام میگیرد.
بخش اول:
نگرش امام رضا علیه السلام در حوزه مدیریت ضرورت مدیریت:
مطالعه در تاریخ زندگی بشر و روابط اجتماعی، ضرورت این اصل را به اثبات می رساند و مؤید این واقعیت است که اصل مدیریت لازمه هر جامعه می باشد و هرکجا افرادی جمع شده اند تا زندگی خویش را بر اساس همکاری و تعاون تکمیل کنند نیاز به مدیر در رأس برنامه های آنان قرار گرفته است و این ویژگی محور و موضوع حرکت ها و تلاش های آنان بوده است.((1 فضل بن شاذان نیشابوری می گوید درباره ضرورت مدیریت از امام رضا(ع) شنیدم که فرمودانّا: لانجد فرقه من الفرق ولاملّه من الملل بقوا و عاشواالّابقیّم و رئیس لمالابدّ لهم منه فی الامر الدین و الدنیا؛((2 به درستی که ما در بررسی احوال بشر هیچ گروه و فرقه ای را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد مگر بوجود سرپرستی که امور مادی و معنوی (دین و دنیای) آنان را مدیریت نماید، هیچ مکتبی به این روشنی اهمیت مدیریت و رهبری را بیان نکرده که سعادت و پایداری یک ملت را در زندگی دنیوی و امور دینی مرهون آن بداند.((3 آن حضرت در جای دیگر در سخنی جالب، والی مسلمین و مدیر امت مسلمان را به ستون خیمه تشبیه کرد و فرموده اند: اما علمتانّ والی المسلمین
مثل العمود فی وسط الفسطاط من اراده اخذه؛((4 آیا نمی دانی که والی مسلمانان همچون ستون میان خیمه است (کهاولاً تمام بار سقف بر روی آن استوار است وثانیاً مانند نقطه مرکزی دایره شعاعش نسبت به همه جوانب یکسان است) به طوری که هر کس در هر زمان و از هر طرف که اراده کند به او دسترسی خواهد داشت.
امام اگرچه شرط غلبه بر مشکلات را توفیق الهی می داند ولی تأکید می نماید این باور کفایت نمی کند و باید مدیر برایحلّ دشواری ها تلاش کند: من سأل التوفیق و لم یجتهد فقد استهزء بنفسه؛((5 کسی که توفیق از خداوند بخواهد ولی کوشش نکند(که برناهمواری ها غلبه یابد) خود را مورد استهزاء قرار داده است.
مشروعیّت مدیر در بینش شیعه ضرورت مدیریت را باید در اصل استوار امامت جستجو کرد، البته منظور این نیست که این موضوع مهم را در سطح یک مدیریت
اجتماعی و سیاسی پایین آوریم، بلکه رهبری امام خیلی والاتر از مسایل اجرایی، اداری و اجتماعی است، اما شجرهطیّبه امامت که ریشه در وحی دارد و از نور نبوت تغذیه می گردد و از جویبارهای عصمت استفاده می کند، شاخه های سرسبز، نشاط آور و فرح انگیز خود را بر جامعه بشری می افکند و مدیریت یکی از شاخه های این درخت شکوهمند، تناور و با صلابت است.
مدیریت را اگر این گونه ارتقا دهیم و با امامت مرتبط نمائیم، عوارض و آفاتش کاسته می گردد، حضرت امام رضا(ع) امامت را اساس اسلام حیات بخش می داندانّ: الامامهاسّ الاسلام النامی.((6 مشروعیت مدیریت در جامعه به این دلیل است که با امامت پیوند دارد و هرگاه این ارتباط قطع شود تمام حرکت ها و خواص خود را از دست می دهد.
حضرت امام رضا(ع) در این باره فرموده اند:
»بوسیله امام نماز و زکوه، روزه، حج و جهاد تمام و خراج و صدقات افزون و حدود و احکام اجرا، مرزها و مناطق حفظ می گردد.(7)« اگر کسی از این ویژگی محروم باشد نه تنها اعمالش ناقص می باشد بلکه خود از حوزه اسلام خارج است هرچند با نام مسلمان در جامعه اسلامی باشد زیرا پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: کسی که بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است.((8 حضرت امام رضا(ع) در تفسیر آیه »والسماء رفعها و وضع المیزان(9)« فرموده اند: میزان امیرالمؤمنین است، خدا او را برای مردم امام (معین) کرده
است، پرسیده شدالّا: تطغوا فی المیزان (در میزان سرکشی نکنید)یعنی چه؟ امام فرمود: امام را نافرمانی نکنید، گفته شد: »اقیموا الوزن بالقسط« به چه معناست، امام گفتند: امام را به دادگری برپا دارید (پیروی و یاری کنید) پرسیده شد: ولاتخسروا المیزان یعنی چه امام پاسخ دادند: در حقوق امام کمی و کاستی روا مدارید.((10 در این حدیث میزان و وزن که در کلام وحی آمده به امام تفسیر گردیده است در برخی آیات میزان در کنار کتاب قرار گرفته است.((11
مدیر و میزان حضرت امام رضا(ع) می فرمایند: از جمله (دلیل های پیروی ازولیّ امر) این است که هیچ کدام از فرقه ها و ملت ها دیده نمی شوند که جز به داشتن
سرپرست و رئیسی که به دین و دنیایشان رسیدگی کند، باقی مانده باشند. پس در حکمت حکیم روانیست که مردم را از چیزی که ناگزیر باید داشته باشند و دوام و قوامشان جز به آنمیسّر نیست محروم سازد.
کسی که به راهنمایی او با دشمنان خود می جنگند و غنائم را تقسیم می کنند و او نماز جمعه و جماعت آنان را برپا می دارد و از تعدّی ستمگران بر دیگران جلوگیری می کند، دیگر این که چون آفریدگان برحدّ محدودی قرار گرفته و فرمان یافته اند که از این حد در نگذرند تا کارشان تباه نشود، این کار جز به آن میسر نمی شود که برایشان امینی بگمارند، تا آنان را از تجاوز ازحدّ و درآمدن به ناحیه ای که برای ایشان ایجاد خطر کند باز دارد.((12 آری امام میزان و معیار پیاده کردن حق و عدل است، پس امین اموال اشخاص و اعراض و نفوس است و چون برکلّ مسایل اجتماعی و اقتصادی، مبادلات، بازار، کارگاهها و مزارع نیک نظارت می کند تا ستم و بیدادی رخ ندهد و غصب، بهره کشی، احتکار، گران فروشی، رباخواری و غبن و دیگر اسباب باطل پیش نیاید.
مدیر و کارکنان و نیروی انسانی مدیر غالب طرح ها و برنامه های مدیریت را از طریق همکاران اجرایی می کند و در واقع تمام افرادی که در سازمان ها، نهادها و تشکیلات دولتی
مشغول کارند کارگزاران مدیرند و بازو و عاملی برای وی می باشند، در فرهنگ اسلامی نقش همراهان و یاران در ترویج و گسترش اندیشه های الهی از موقعیتی ویژه برخوردار است، مدیری که به اخلاص، کمال خواهی، دل سوزی، صداقت گویی و درستیمزیّن می باشد در چهارچوب ضوابط ارزشی و با رعایت اصل فطرت و کرامت های انسانی اندیشه ها و طرح های مفید، سازنده، رشد دهنده و اصلاحی را به دست همکاران مؤمن، متعهد و دارای وجدان دینی و اخلاقی می سپارد و از آنان می خواهد به عنوان تکلیف شرعی در گسترش و اجرای آن ها بکوشند. حضرت عیسی به کمک اصحاب خاص خود که حواریون نام داشتند آئین یکتاپرستی را پیش برد و نسبت به گسترش آن در جوامع کوشید، این افراد از شاگردان شایسته آن حضرت بودند که در اثر مجاهدت های طولانی و تزکیه درونی به مقام والایی رسیده بودند.((13 حضرت امام رضا(ع) فرموده اند: به این جهت شاگردان عیسی(ع) را حواریون گفته اند که موفق شدند از طریق جهاد با نفس به مقام اخلاص دست یابند
و درون را از کدورت پاک کنند و نیز به وسیله موعظه و تذکر دیگران را از تیرگی های زشت گناهان بشویند.((14 آن پیامبر الهی در منصب رهبری الهی و مدیریت هدایتی و ارشادی جامعه چنین افرادی را برگزید تا به کمک آن ها جامعه را به فضیلت آراسته نماید و خلاف ها را از آنان دور کند.
امام رضا(ع) در سیره عملی خویش مراقب کارکنان و خدمتگزاران بود، ابراهیم بن عباس می گوید هیچ گاه ندیدم که امام ابوالحسن الرضا(ع) کلمه ای به زیان کسی بر زبان آورد و نه سخن کسی را پیش از پایان آن قطع کند و نه حاجت کسی را که به ادای آن توان داشتردّ کند، هیچ موقع نزد کسی که در حضورش نشسته بود، پایش را دراز نکرد و بر متکا در برابر افراد تکیه نداد به دوستان و کارگزارانش هرگز سخنی ناشایست نگفت و چنان بود که هرگاه به خلوت می رفت و سفره غذای خویش را می گسترانید همه کارکنانش را بر سر آن می نشانید و حتی دربانان و مهتران را بسیار احسان می کرد و صدقات فراوان می داد و این کار راغالباً در شب های تاریک انجام می داد.((15 این گونه بزرگداشت نیروهای انسانی در سیره امام، شکوفا گردیده است، آن فروغ هشتم در قلمرو اندیشه، تربیت و رفتار چنین معیارهایی را به بشریت
آموخت و در میدان عمل خود پیشتاز وتجسّم بخش کامل آن تعالیم بود و به یقین جامعه پیرو مکتبش باید در مناسبات انسانی و برنامه های مدیریتی چنین باشد و این گونه عمل کند.
مدیر مذموم حضرت امام رضا(ع) می فرمایند:خمس من لم تکن فیه فلاترجوه لشیءٍ منالدّنیا والآخره من لم تعرف الوثاقه فی ارومته، والکرم فی طباعه والرّصانه
فی خلقه والنّبل فی نفسه و المخافهلربّه؛((16 پنج چیز اگر در کسی نبود در امور دنیا و آخرت از او انتظار کار نیک نداشته باش: اصالت خانوادگی، اخلاق نیکو، پایداری در خلق و خوی، بزرگواری روح و کرامت نفس و پرهیز از پروردگارش. مدیری که از این خصال بهره ای ندارد نه تنها در کارهای خود موفق نخواهد بود و مردم به خیرش امیدی ندارند بلکه برای اقشار جامعه کارشکنی بوجود می آورد و به فردی دردسر ساز و مشکل آفرین تبدیل می گردد و سطح نارضایتی های عمومی را افزایش می دهد دست اندازی به منصب مدیریت به عنوان ریاست و نه برای خدمت انحطاط و هلاکت هرچه بیشتر را رقم می زند. مردی خدمت امام رضا(ع) درباه شخصی که این مقام را وسیله ای برای ارضای خودخواهی های خویش می دانست سخن به میان آورد و عرض کرد او در چنین مسندی ریاست طلبی را بر خدمت ترجیح می دهد. امام در مثالی قابل درک عموم فرمودند:
چنین ریاستی برای دیانت و اعتقادات مسلمانان زیان بارتر از آن است که دو گرگ گرسنه در میان گله گوسفندی بیفتند که چوپان نداشته باشد،((17 در واقع در این بیان پرمعنا و در عین حال ساده، امام مدیر را همچون چوپانی امانتدار برای حفظ منافع مردم به حساب می آورد و هرگاه به جای چوپان، گرگ هایی بر امور مردم مسلط گردند، فاجعه ای بزرگ در عرصه مدیریت پدید می آید و زمینه زیان بار فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی جامعه فراهم می گردد، از نظر امام صادق(ع) حتی اراده و تفکر چنین مدیریتی هلاکت به شمار می آید: »من اراد الرئاسه هلک(18)« حضرت امام رضا(ع) تأکید نموده اند: ولایفرضاللّه العباد طاعه من یعلمانّهیظلّمهم و یغویهم؛((19 خداوند بر بندگان خود پیروی کسی را واجب نمی کند که می داند بر آن ها ستم کرده و گمراهشان می نماید، پس دستورات مدیری که از مسیر شرع و دیانت، قانون و عدالت خارج گردیده قابل اطاعت و اجرایی کردن نمی باشد و بر نیروی انسانی که در اختیارش می باشد فرض است که از پیرامون چنین مدیری پراکنده شوند و مردم نیز نباید از توصیه ها، بخشنامه های باطل و بیهوده و ظالمانه اش متابعت کنند.((20
تباه کاری و ندانم کاری