بخشی از مقاله
چکیده:
از دیدگاه نوروبیولوژی، هیجانها و تحریکهای جنسی مداوم به عنوان عامل استرسزا شناخته میشوند که درصورت عدم ارضای صحیح میل جنسی، میتوانند موجب بروز آثار نامطلوبی شامل برهمخوردن تعادل هورمونهای جنسی و استرسی، تنشهای روانی، اختلال در تمایلات جنسی، برانگیختن بیجای هیجان جنسی در غیر از روابط همسری، تغییر خلقوخو، برخی بیماریها و انحرافات جنسی، بلوغ زودرس و نیز آسیب به عملکردهای مغز شوند. تداوم تحریکات استرسزای جنسی میتواند سطح توقع فرد را در ارضای جنسی بالا ببرد و با ایجاد نارضایتی و بیمیلی جنسی نسبت به همسر، موجب بروز رفتارهای هیجانی مهار نشده و بیعفتی در جامعه گردد و به گسترش طلاق بینجامد، چراکه عدم رضایت جنسی از همسر، فرد را به روابط ناسالم جنسی در بیرون از حریم خانواده و به تحریککنندگانِ جنسی دیگری غیر از همسرش متمایل مینماید. بنابراین، مهار رفتارهای بیضابطه جنسی، کاهش اختلافات خانوادگی و در نهایت، پیشگیری از سستشدن بنیانهای خانواده، با برقراری تعادل در هورمونهای استرسی و جنسی قابل دستیابی خواهد بود. مجموعه معارف اسلامی و بهطور خاص آموزههای رضوی، با گسترش و نهادینهسازی مؤلفههای عفاف، حجاب و اخلاق جنسی، در این راستا کمک میکنند تا تحریکگری جنسی تنها در فضای مناسب روابط همسری منحصر شده و از آسیبهای یادشده جلوگیری گردد.
مقدمه:
سیاستگذاران امروز در سراسر جهان، به دنبال راهکارهایی برای تحکیم بنیان خانواده، ارتقای سلامت روان، ایجاد تعادل روانی در جامعه، مدیریت استرس و زدودن آثار مخرب تنشهای روانی که سلامت جسمی و روانی افراد را با تهدید مواجه میکند هستند، اما علیرغم نتایج روشن تحقیقات علمی خصوصا در حوزه روانشناسی و نیز زیستشناسی عصبی یا نوروبیولوژی1 درباره پیامدها و آسیبهای روحی، جسمی و اجتماعی استرسهای جنسی، یا ارادهای برای مهار آن ندارند یا حتی نمیدانند که استرسها و تحریکات جنسی مداوم یکی از شایعترین عوامل سردی روابط خانوادگی، سستشدن بنیان خانواده، تنشهای روانی و برخی بیماریها، اختلالات و انحرافات جنسی است. اما این گنجینه بینظیر معارف اسلامی و آموزههای رضوی است که میتواند هم به درستی این مشکلات را ریشهیابی و هم به بهترین شکل به ریشهکنی آنها کمک کند. عفاف، حجاب و اخلاق جنسی که ریشه در آیات قرآن و آموزههای اسلامی از جمله بیانات گهربار امامعلیّبنموسیالرّضا - ع - دارد، از جمله موضوعاتی است که بهداشت روانی جامعه و استحکام بنیان خانواده، بستگی جدی به آن دارد و از جمله حکمتهای وضع نمودن این دستورات در ادیان الهی و به ویژه در اسلام، پیشگیری از تأثیر منفی تحریکگری مداوم جنسی بر روی جسم و روان انسانها، مدیریت استرسهای جنسی و از همه مهمتر، تحکیم خانواده است؛ چراکه تحریکگریهای جنسی در خارج از چارچوب روابط صحیح زناشویی میان همسران و عدم ضابطهمندی در روابط جنسی، به سستشدن و سردی گرمای خانواده منتهی خواهد شد؛ حال آنکه در دیدگاه اسلامی، خانواده نهاد مقدسی است که برای تربیت نسل کارآمد و سالم آینده، باید به بقای خود با استحکام کامل ادامه دهد. البته این نکته را باید تأکید کرد که دستورات دین برای رعایت عفاف، حجاب و اخلاق جنسی، تنها به زنان اختصاص ندارد و مردان نیز مشمول این دستورات دینی هستند اما برای زنان قوانینی متناسب با روح و جسم آنان و برای
