بخشی از مقاله

چکیده:
بارزترین نوع تبلیغ امام رضاعلیه السلام مناظره است. امام رضا علیه السلام به راهنمایی و هدایت منحرفان فکری و سیاسی بسیار اهمیت می داد. پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، گروهی چنان پنداشتند امام کاظم علیه السلام همچنان زنده است. حضرت رضا علیه السلام به شیوه های مختلف با این گروه رو به رو می شد و به هدایت آن ها می پرداخت. ایشان از راه گفتگو و مناظره، به مقابله با مخالفان پرداختند و سؤالات و چالش های زندیقان و اشکالات دگراندیشان در حوزه عقاید اسلامی و شیعی را پاسخ گفتند. - عیون اخبارالرضا، 1404، ج 1، ص - 131 مادر این کوتاه به بررسی روشها واهداف جدال احسن ومناظرات امام رضاعلیه السلام، می پردازیم.

کلید واژه ها:امام رضا - ع - ،جدال احسن،روش هایِ بیداری وتبلیغی،آیات.

مقدمه:
مناظره های آن حضرت وی را در تثبیت جایگاه ولایت و امامت، هدایت حق جویان و آشکار ساختن سستی گفتار ستمگران یاری داد. عبداالله بن مغیره عراقی می گوید: من به مذهب واقفیه اعتقاد داشتم. وقتی برای به جای آوردن مراسم حج به مکه رفتم، تردید وجودم را فرا گرفت. خود را به دیوار کعبه چسباندم و گفتم: خدایا، نیازم را می دانی، مرا به بهترین دین ها ارشاد فرما!همان جا به قلبم خطور کرد نزد امام رضا علیه السلام به مدینه بروم. وقتی به خانه ی حضرت رسیدم، به خادم گفتم: به ولایت بگو مردی عراقی آمده است. در این لحظه، صدای امام رضا علیه السلام را شنیدم که دو بار فرمود: عبداالله بن مغیره، وارد شو. وارد خانه شدم، به چهره ام نگریست و فرمود: خداوند دعایت را مستجاب و تو را به دین خویش هدایت کرد.

گفتم: اشهد انک حجه االله و امینه علی خلقه. - کافی، 1365،ج 1، ص . - 355عالم آل محمد از دریای مواج دانش خویش در مسیر راهنمایی دانشوران نیز بهره می برد. مناظره های آن حضرت بر درستی این سخن گواهی می دهد.آن حضرت به دو جهت در عرصه ی مناظره های علمی گام نهاد:نخست نیاز شیعیان که با توجه به موقعیتآن حضرت در پی کشف جایگاه معنوی اش بودند و دوم خواستِ مامون که اندیشه ی خوار ساختن امام و اثبات الهی نبودن آگاهی های وی در سر میپروراند. مادر این کوتاه به بررسی روشها واهداف جدال احسن ومناظرات امام رضاعلیه السلام، می پردازیم.

- 1امام ومامون
در دوران خلافت مامون عباسی آشفتگی های سیاسی و امنیتی آنچنان بالا گرفته بود که مامون را به شدت نگران ساخت. زیرا پی آمدهای کشته شدن امین و شورش های پی درپی گروه های مختلف، فساد و غارت اموال مسلمانان توسط گروهی وابسته به عباسیان و ظلم و فشار بیش از حد بر قاطبه مردم، پیوسته به جو پرالتهاب دامن می زد.بدین جهت مامون مدت ها در پی چاره جویی و گشودن گره کار بود تا به این نتیجه رسید که برای مسلط شدن بر اوضاع کشور و خواباندن بسیاری از فتنه ها و شورش ها، از چهره پاک و مقدس امام رضا علیه السلام آن هم به طرز ماهرانه ای استفاده کند. با دعوت کردن از امام و جلب او به مرو مساله خلافت و ولایتعهدی را به آن حضرت پیشنهاد و در ظاهر واگذار کند.از این روی عده ای را به مدینه فرستاد و از امام دعوت رسمی به عمل آورد.

اما حضرت چون می دانست که مامون در پی تحقق اهداف خود است دعوت او را رد کرد و به هیچ وجه حاضر به رفتن نشد اما با اصرار و پافشاری نمایندگان اعزامی مامون، حضرت از روی ناچاری و اکراه مدینه را به قصد مرو ترک کرد.مامون از همان ابتدا به ویژه پس از تحمیل ولایتعهدی با امام دوگانه برخورد می کرد. در این جا اگرچه برخی آگاهانه یا از روی ناآگاهی به طرفداری از حکومت بنی عباس و مامون می خواهند وی را فردی مخلص و مؤمن و معتقد به امام علیه السلام معرفی کنند و مساله پیشنهاد و واگذاری ولایتعهدی را به علی بن موسی الرضا علیه السلام نشانه ایمان و ارادتش بدانند اما غافل از آن که این حرکت مرموزانه و خائنانه نه تنها به امام علیه السلام خدمت نبود، بلکه با تحقق بخشی از اهداف شوم خود، زمینه شهادت آن حضرت را نیز فراهم ساخت.دلیل این مدعا همان برخوردهای زشت و دوگانه اش بود که پس از این جریان از خود نشان داد و در تاریخ به گوشه هایی از آن اشاره شده است. و ما نیز در این نوشتار کوتاه چند مورد از همان برخوردها را جمع آوری کرده، تقدیم شیفتگان امام علیه السلام می نماییم. به این امید که گامی در جهت تبیین مقام والای امام رضا علیه السلام و شناساندن چهره واقعی مامون باشد.

- 2اهداف مامون از مناظرات:

- 2-1ترور شخصیت معنوی امام - ع -

مامون کوشید با برپا ساختن مجالس مناظره امام شیعه را رو در روی برخی از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شاید از پاسخ پرسشی باز مانند و جایگاه معنوی شان مورد تردید واقع شود. که به یک نمونه ازآن اشاره می کنیم:

علی بن شعبه می گوید: وقتی امام رضا در مجلس مامون به گروهی از دانشمندان عراقی و خراسانی پیوست، مامون گفت: ثُمﱠ اَوْرَثْنَامنظورالْکِتابَازآیهی»الﱠذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا"؛ - فاطر ، - 32 "سپس این کتاب را به آن بندگانمان که آنها را برگزیده بودیم، به میراث دادیم." « چیست؟دانشمندان گفتند: مراد تمام امت است; یعنی همه ی امت پیامبر صلی االله علیه و آله برگزیده اند و کتاب به آن ها ارث می رسد.مامون به امام گفت: شما چه می فرمایید؟عالم آل محمد فرمود: خداوند در این آیه به عترت پاک رسول خدا صلی االله علیه و آله نظر دارد. مامون پرسید: چگونه؟امام فرمود: » اگر همه ی امت برگزیده ی خدا و وارث کتاب بودند، پس باید همه بهشت می رفتند; چون خدا می فرماید: »فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن االله ذالک هو الفضل الکبیر - « همان - پس آن ها را در بهشت جَنﱠاتُقراردادو عَدْنٍفرمود:» یَدْخُلُونَهَا«؛ - همان ، - 33 " بهشتهای همیشگی که داخل آن می شوند « پس وراثت به عترت پاک رسول خدا اختصاص دارد.

عترت پیامبر کسانی اند که خداوند در کتابش آن ها را چنین وصف کردهاِنﱠمااست:یُرِیدُ» اللﱠهُ ُمُ الرﱢجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهﱢرَکُمْ تَطْهیراً"«؛ - احزاب ، «. - 33 رسول خدا نیز درباره ی آن ها می فرماید: »انی مخلف فیکم الثقلین کتاب االله وعترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض... . من دو چیز گران میان شما برجای می گذارم: کتاب خدا و عترتم ]که[ اهل بیت من ]شمرده می شوند [ هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض بر من وارد شوند. «... - تحف العقول،1382، ص . - 313دراین مناظره امام - ع - نه تنها چهره معنوی ایشان لکه دار نشد بلکه موجب تقویت جایگاه ایشان دربین مردم وعلما ودانشمندان مسلمان وغیرمسلمان شد.

- 2-2مخدوش کردن چهره علمی امام

ازابزار ی که خلیفه برای مخدوش کردن چهره حضرت به کار می بندد، ترتیب دادن مناظره های مختلف برای یافتن حتی یک نقطه ضعف است. وی این هدف پلید خود را در مناظراتی که برای امام رضا علیه السلام نیز ترتیب می داد، پی گیری می کرد. لذا به حمید بن مهران که می خواست با امام رضا علیه السلام مناظره کند، گفت: »نزد من هیچ چیز از کاهش منزلت وی - امام رضا علیه السلام - دوست داشتنی تر نیست « ، - عیون اخبارالرضا، 1404 ، ج2 ، ص - 170 و به سلیمان مروزی می گوید: »به خاطر شناخت خود از قدرت علمی ات تو را برای مباحثه با او - امام رضا علیه السلام - می فرستم و هدفی ندارم جز این که او رافقط در یک مورد محکوم کنی . « - همان،ج 1، ص - 179 و البته در تمام مناظرات ، امام علیه السلام پیروز میدان بودند و چیزی جز خشم و حسادت برای مامون و علمای درباری نمی ماند.

- 2-3 جلب دانشمندان جهت مغلوب کردن امام علیه السلام:

از جمله اقدامات مامون پس از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام این بود که علما، دانشمندان، رؤسای مذهبی یهود، نصاری، صابئه، اصحاب زردشت، نسطاس رومی - سفینه البحار، بی تا،ج 2، ص - .238 و دیگران را جمع کرد تا با مطرح کردن سؤالات کلامی و اعتقادی امام را مغلوب ساخته و به خیال خود حضرت را در جمع علما و دانشمندان مفتضح و رسوا کند.شیخ صدوق از احمد بن علی رویات کرده که گفت: »از ابوالصلت هروی پرسیدم که چگونه مامون با آن اکرام و محبتی که نسبت به امام اظهار می کرد و او را ولیعهد خود گردانیده بود، راضی به قتل امام شد؟ ابوالصلت گفت: مامون بدین جهت این محبت ها را می نمود و ولایتعهدی را واگذار کرد تا مردم تصور کنند که امام به دنیا رغبت پیدا کرده و محبتش در دل های مردم کم شود، اما چون دید که این کار باعث ارادت و اخلاص مردم شده، علمای تمام فرق را از یهود، نصاری، مجوس، صابئان، براهمه، ملحدان، دهریان و علمای تمام ملل و ادیان را جمع کرده که با آن حضرت مباحثه و مناظره نمایند. شاید که بر او غالب گشته و در آن حضرت عجز و نقصی ظاهر شود و به این سبب اعتقاد مردم نسبت به امام سست شود و این نقشه و تدبیر نیز برخلاف مقصود او نتیجه داد و تمام آن ها شکست خورده و به فضیلت آن حضرت اقرار و اعتراف کردند. - منتهی الامال ،1380 ،ج 2، ص - 292

- 2-4 برهم زدن مجلس امام و طرد مردم:
دومین برخورد زشت مامون که پس از ولایتعهدی نسبت به امام رضا علیه السلام انجام داد، مساله برهم زدن جلسات علمی آن حضرت بود. زیرا هنگامی که از شکست خوردن امام در جلسات دانشمندان مایوس گردید و مشاهده کرد که هر لحظه شخصیت نهفته امام علیه السلام برای دوست و دشمن آشکار می شود، سخت به وحشت افتاد. در یک مورد خود اقدام به برهم زدن جلسه مباحثات علمی امام علیه السلام کرد و در مورد دوم به محمدبن عمرو طوسی دستور داد تا مردم را از حضور امام طرد کرده و جلسه را به هم بزند.ابن شهرآشوب از طبری نقل می کند: »از عده ای دعوت شد تا در حضور مامون با امام رضا علیه السلام درباره امامت بحث و گفت وگو کنند.

پس از دریافت اجازه، یحیی بن ضحاک سمرقندی را برگزیده و به محضر امام علیه السلام فرستادند. حضرت فرمود: ای یحیی! بپرس. یحیی گفت: ای فرزند رسول خدا! تو بپرس که مایه شرف و سربلندی من شود. حضرت فرمود: ای یحیی! چه می گویی درباره مردی که ادعای راستی برای خود کرده و راستگویان را تکذیب نموده است، آیا یک چنین فردی در دینش صادق و محق است یا دروغ گو است؟ یحیی یک ساعت سر در گریبان برده، هر چه فکر کرد، نتوانست جوابی بدهد. مامون گفت: ای یحیی! جواب بده. یحیی پاسخ داد: وی حجت را از دستم گرفته است و هیچ گونه پاسخی ندارم.مامون به امام گفت: این چه مساله ای است که یحیی اقرار به عجز کرده است؟

امام فرمود: اگر یحیی گمان دارد که بر آن شخص لازم است که راستگویان را تصدیق کند پس بر چنین کسی که علیه خودش شهادت عجز و ناتوانی داده، امامتی نخواهد بود که سر منبر رسول خدا صلی االله علیه و آله بگوید: من سرپرستی شما را به عهده گرفتم، در حالی که بهتر از شما نیستم، در حالی که امیر از رعیت بهتر است. و همچنین اگر یحیی گمان برد که او صادقین و راستگویان را تصدیق کرده پس امامتی برای اقرار کننده علیه خودش نخواهد بود که بر فراز منبر بگوید: در وجود من شیطانی هست که مرا پیوسته در معرض کار اشتباه و خلاف قرار می دهد، در حالی که در امام، شیطان وجود ندارد. اگر یحیی گمان کند که وی راستگویان را تصدیق کرده، باز هم برای آن فرد امامتی ثابت نخواهد شد. زیرا وقتی که دوستش درباره اش اقرار کرده که امامت ابوبکر کاری برخلاف مصالح امت بوده که خداوند همگان را از شرش حفظ کرد و هر که شبیه آن را انجام دهد، او را بکشید، زمینه امامت برای او ثابت نمی باشد. این جا بود که مامون از روی خشم و عصبانیت بر سر حاضران فریاد کشید که همگان از ترس و وحشت مجلس را ترک گفته و متفرق شدند. - مناقب،بی تا، ج 4، ص - 351

- 2-5حسد نسبت به امام
مرحوم شیخ صدوق می گوید: مامون در هر جا که احتمال می داد دانشمندی باشد و توانایی مناظره و مباحثه با امام رضاعلیه السلام را داشته باشد به مجلس خویش دعوت کرده و او را با امام هشتم علیه السلام وارد بحث می نمود. او در این زمینه تلاش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید