بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله، ما درهمتنیدگی و ناهمخوانی کوانتومی دو بخشی گرمایی را برای یک مدل هایزنبرگ XXZ سه کیوبیتی ناهمسانگرد در غیاب و در حضور میدان مغناطیسی محاسبه و مقایسه میکنیم. ما درمییابیم که میدان مغناطیسی سبب تولید درهمتنیدگی در مدل آنتی فرومغناطیسی XXX میگردد، ولی نمیتواند در مدل فرومغناطیسی XXX درهمتنیدگی تولید کند. همچنین ما نتیجه میگیریم که ناهمخوانی کوانتومی در مدل XXZ ذکر شده قویتر و بهتر از منفیت لگاریتمی میتواند وجود همبستگیهای کوانتومی را آشکار سازد.
مقدمه
همبستگی کوانتومی پدیدهای غیر شهودی و قابل تأمل است و نقش مهمی در نظریهی اطلاعات و محاسبات کوانتومی دارد. درهمتنیدگی و ناهمخوانی کوانتومی به عنوان دو سنجهی متداول برای همبستگیهای کوانتومی میباشند. ناهمخوانی اولین بار توسط اولیور و زورک در سال - 2001 - معرفی شد .[1] تا قبل از آن تصور میشد که درهمتنیدگی کوانتومی تنها معیار برای نمایاندن همبستگیهای کوانتومی در حالات کوانتومی میباشد.
ولی بعدها مشاهده شد که در اکثر سیستمهای کوانتومی، ناهمخوانی به عنوان سنجهای متفاوت، بهتر از درهمتنیدگی میتواند همبستگیهای کوانتومی را حتی در حالات جداپذیر آشکار سازد برای بررسی این موضوع مطالعات بسیاری روی سیستمهای کوانتومی انجام شده است. در مراجع [3] و [2] روشهای تحلیلی برای محاسبهی ناهمخوانی کوانتومی حالات X دوکیوبیتی ارائه شده است. در مرجع [4] درهمتنیدگی و ناهمخوانی کوانتومی برای دو اتم برانگیخته مورد بررسی قرار است.
در مرجع [5] درهمتنیدگی گرمایی در مدل هایزنبرگ سه کیوبیتی به طور تحلیلی مطالعه گردیده است که نتایج را میتوان برای N کیوبیت هم تعمیم داد. ما در این کار تمرکزمان روی مدل هایزنبرگ XXZ سه کیوبیتی است که ناهمخوانی و منفیت لگاریتمی را به عنوان سنجهای از درهمتنیدگی برای یک زیر سیستم دو قسمتی از این مدل در غیاب و در حضور میدان مغناطیسی محاسبه و مقایسه میکنیم. ما نشان میدهیم که ناهمخوانی در نمایش همبستگی کوانتومی بهتر از منفیت لگاریتمی عمل میکند.