بخشی از مقاله

چکیده

محمدحسین ناصر ترک - 1356-1270 - مشهور به »ناصر یزدی« و متخلص به »ناصر« از شاعران معاصر خطه کویری یزد است. وی در خانوادهای اصیل و دیندار در یزد متولد میشود و به تحصیل علوم میپردازد. اشعار ناصر به دو دسته تقسیم میشود: اشعاری که در دیوان ناصر به چاپ رسیده است و دیگر اشعار پراکندهای که در شماره-های مختلف روزنامه ناصر، جُنگها و کتابهای یزدشناسی جمعآوری شده است.

درونمایههای اشعار ناصر همچون شاعران سبک عراقی بیشتر عشق است ولی شامل همه موضوعات نمیشود بلکه در اشعار او جنبههای عارفانه نیز دیده میشود؛ ناصر به اصطلاحات عرفانی چون وجد، معرفت، فقر و فنا آشناست و در اشعار خود از آنها بهره میبرد. آفاق اندیشههای عرفانی ناصر به حافظ برمیگردد وی همچون حافظ از زاهدان ریایی بیزاری میجوید. همچنین به مناسبتهای مختلف چون جنگ کره، یورش متفقین و آزادسازی آذربایجان و برای شخصیتهای اجتماعی و سیاسی چون دکتر مصدق، فرخی یزدی و احمدشاه شعر سروده است. در اشعار او بارقههایی از عشق به ائمه اطهار - ع - نیز دیده میشود. در لابهلای اشعار ناصر تصاویری از یزد در دوران شاعر نیز به دست میآید؛ در این پژوهش برآنیم با بررسی درونمایههای اشعار ناصر یزدی به آفاق تفکر او در حوزههای مختلف شعری دست یابیم.

-1 مقدمه

-1 -1 زندگی ناصر یزدی

محمدحسین ناصرترک مشهور به ناصر یزدی متخلص به »ناصر« روزنامهنگار و شاعر، فرزند میرزا عباس، نواده میرزا علیاکبر ترک - از مجتهدین یزدی - - مدرسی، - 386 :1384، از دودمان جوانشیری و مهاجران قفقاز بوده است. سال تولد ناصر را سالهای متفاوتی بین سالهای -1274 1270 هجری شمسی میدانند. ناصر در محله میدان شاه و در خانوادهای اصیل و باایمان دیده به جهان گشود و همچون کودکان دیگر شروع به فراگیری علوم فارسی و عربی کرد - کاظمینی، . - 1573 :1382 وی در روزهای پر شور جوانی و در 20 سالگی بر اثر یک بیماری لاعلاج از نعمت بینایی محروم گردید.

درباره آغاز شاعری ناصر ماجراهای گوناگونی ذکر شده است؛ به هر روی وی از همان دوران نوجوانی و جوانی با ذوق سرشاری که داشت به شاعری روی آورد. ناصر با توجه به ذکاوت و درایتش چند سال در وزارت کشور به خدمت اشتغال داشت - همو، :1388  - 19 و پس از استعفا از کار دولتی در سال 1328 به انتشار روزنامه ناصر پرداخت و در این مدت به سرودن اشعار ادامه داد. سرانجام وی در بامداد روز یکشنبه 1356/10/18 بر اثر سکته مغزی بدرود حیات گفت و در جوار آرامگاه امامزاده سیّدجعفر محمد - س - به خاک سپرده شد - همان:

-2 -1 اشعار ناصر

اشعار ناصر به دو دسته تقسیم میشود: اشعاری که در »دیوان ناصر« به همت میرزا محمد کاظمینی و با همکاری خانواده ناصر در سال 1388 چاپ شده است؛ و دیگر اشعار پراکنده وی که بیشتر به صورت غزل و متناسب با موضوعات روز سروده شده و در شمارههای مختلف »روزنامه ناصر« و تذکرهها و کتب مربوط به یزد ذکر شده است. »در میان انواع قالبهای شعری رایج، قالب غزل رایجترین قالب در بین شعرای یزد بوده است، چنانکهتمام شعرای نامی این خطّه یا غزلسرا هستند یا قسمتی از دیوان و اشعار خود را به غزل اختصاص دادهاند«.

- حیدری، - 43 :1390، ناصر نیز به تبع دیگر شاعران یزدی شاعری غزلسراست؛ لیکن در قالبهای شعری دیگر نیز طبعآزمایی کرده است از او تعداد 14 رباعی، 10 قصیده و 5 ترکیببند به جا مانده است. هنر دیگر ناصر سرودن تاریخواژههاست که 17مادّه تاریخ از وی یافت شده است - شیرسلیمیان، -504 : 1388 502 و468و 222و. - 69 تعداد ابیات او را ده هزار بیت گفتهاند که البته همه آنها به دست ما نرسیده است و به نقل از خانواده مرحوم ناصر دفتری از اشعار او شامل 200 غزل بر اثر گذر زمان توسط موریانهها خورده شده و از بین رفته است.

-2 درونمایههای اشعار ناصر

-1-2 عرفان

عرفان در لغت به معنی شناختن است و در اصطلاح به معنی شناختن حقتعالی به کار میرود. اما این شناختن صرفا به معنای دانستن و آشنا بودن با حق نیست بلکه عشق ورزیدن به خداوند است. »رویکرد هرچه بیشتر اندیشه صوفیانه به شعر و زبان شاعرانه برای حالات و جذبههای خود نسبت به »معشوق ازلی«، سبب میشود که شعرشان گام به گام نابتر و پالودهتر شود و میان نگاه عارفانه به خدا همچون زیبایی مطلقی که خواهان تجلی است و نگاه شاعرانهای که طبیعت را پهنه نمود زیبایی میبیند و با احساس خویش در نمودهای زیبایی غوطه میزند، رابطهای تنگاتنگ برقرار شود و عارف و شاعر در ساحت تجربه زیباییشناسیک با یکدیگر یکی شوند« - آشوری، :1381 . - 171 ناصر نیز از مقوله این شاعران جدا نیست و رویکردهایی عارفانه نیز در غزلیات او جلوهگر میشود.

-1 -1 -2 اصطلاحات صوفیانه

ناصر یزدی در غزلیات خود گاهی از اصطلاحات صوفیانه بهره میبرد وی عاشقان حقیقی را مست از جام لطف حضرت حق میداند، همانهایی که به آزادگی خویش افتخار میکنند و فقر الی االله را دیهیمی میدانند که به سر لایقان میگذارند از جمله اصطلاحات عرفانی که در اشعار خود استفاده کرده از این دست است:

-1 -1 -1 -2 وجد

در معنای رایج حالتی عرفانی است که در بیخویشی به عارف دست دهد و به اصطلاح عرفا »حالتی است در دل عارف که به سبب آن، دل طالب عالم وحدت و مقام حقیقت خود گردد و نفس او را در آن حالت به عالم کشد و ناچار در او ازین طلب دو حرکت متخالف سیری، دوری حادث شود، اما اگر توجه او به جانب وحدت غالب باشد، او را در این حال مسلوبالاختیار و بی-هوش گرداند و الّا به هوشیاری خود باقی ماند« - سلیمانی، . - 158 : 1390 ناصر نیز در اشعار خویش از این اصطلاح عرفانی در بیان لحظات سرمستی و حظ عارفانه بهره برده است.

دیگر چه گویمت به من از عیش چون گذشت    بس زد سروش وجد به عفریت غم نهیب

- ناصر ترک، - 50 :1388

بزم سماع و وجد و سرور است »ناصرا«     جایی که رنج را به حریمش گذار نیست

- همان: - 62

-2 -1 -1 -2 فقر و فنا

از بهترین گونههای فقر، فقر به درگاه الهی است. فقیر الیا... دست نیاز به درگاه الهی دراز میکند و در عوض از همه نعمتهای دنیایی دست میکشد که هر کس لیاقت آن را ندارد که به معنای واقعی فقیر درگاه الهی باشد. فنا بالاترین درجه عرفانی است آنگاه که دیگر بین بنده و خدا هیچ حجابی نیست؛ یکی از کوتاه-ترین و پرمغزترین تعاریف فنا از ابوالحسن خرقانی است آنگاه که میگوید: »چون خویشتن را با خدا بینی، وفا بود و چون خدا را با خویش بینی، فنا بود« - عطار نیشابوری، . - 705 : 1370 ناصر نیز در اشعار خود فقرا را صادقترین و وفادارترین افراد میداند که هرگز دست نیاز به درگاه هیچ کسی جز معبود حقیقی دراز نمیکنند. همچنین فنا را همچون دریایی میداند که وقتی غرقه در دریای عشق حق شوی دیگر بین تو و محبوبت هیچ پرده و حجابی نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید