بخشی از مقاله

-1مقدمه

بدون شک مردم هر سرزمین نسبت به دنیای اطراف و موجودات آن، عقاید و باورهایی دارند که در طی قرون متمادی شکل گرفته و بر جای مانده است با توجه به اینکه شاعران هر دوره ای جزء قشر دانشمند و آگاه آن دوره به شمار میروند و زبان گویای مردم آن جامعه هستند ؛ بنابراین این اعتقادات و باورها خواه ناخواه در لا به لای آثار آنها رسوخ پیدا کرده، تا جایی که بدون درک این مفاهیم و باورها، استنباط مفاهیم مورد نظر آنان در شعر یا داستان دشوار است. بررسی و تفسیر عقاید، باورهای عامیانه و آداب و رسوم اجتماعی هر دوره، نه تنها قسمتهایی از فرهنگ دیرین آن سرزمین رامشخص میکند بلکه بسیاری از زوایای مبهم آثار ادبی را روشن میسازد.

شاعران در هر دوره متاثر از محیط اطراف خود هستند برخی همانند ناصر خسرو سالها در بلاد مختلف زندگی میکرده اند. در واقع نگاه شاعران با سایر مردم متفاوت است آنان با چشمانی بسیار ژرف نگر و حافظه بسیار قوی همواره به بیان ویژگیهای محیط جغرافیایی زندگی خود پرداخته اند هر سرزمین و هر دیاری دارای ویژگیها و خصائص خاص خود است و هر شاعر نسبت به این زیباییها تلاش کرده است که جلوهای از آن را در آثار خود منعکس کند. از آنچه ناصر خسرو در گشت و گذار سفر هفت ساله خود از عجایب و زیبایی ها مشاهده نمود، شرحی بس جالب در سفرنامه خود میآورد. این کتاب که به زبانی ساده نوشته شده از صنعتهای لفظی بی مزه و مبالغههای دور از ذهن عاری است.

وی به ندرت واقعهای خلاف عادت میآورد و اگر در موردی دیده شود از کسی شنیده یا روایت کرده است. در پایان سفرنامه هم میگوید»این سرگذشت آنچه دیده بودم به راستی شرح دادم و بعضی که به روایتها شنیدم، اگر در آن جا خلافی باشد، خوانندگان از این ضعیف ندانند و مواخذت و نکوهش نکنند. « اما باید دانست که در زمان تالیف سفرنامه دانش و آگاهی و پژوهش مردم هم بسیار اندک و محدود بوده است. آنان نمی توانستند علل رویدادها و نتایج آنها را بررسی کند و از این رو فراتر از آنچه بر قلم ناصر رفته امکان پذیر نبوده است. او مردانه کمر همت بربست و به سفر در سرزمینها و مشاهده شگفتیهای جهان آفرینش پرداخت.

اینکه اشعار ناصر خسرو را به عنوان عجایب درین مقاله بررسی می کنم بدین دلیل است که شعر عرصه تخیل است و دامنه خیال، با مرز بیکرانگی پیوند خورده است از این رو شاعر می تواند بسیاری از تناقضات را در خیال خودحل کند و ذرهای از ممتنعات را در عالم شعر ممکن سازد. در اشعار نوعی رگه های عدم واقعیت را ملاحظه می کنیم. در این اشعار شخصیتها ممکن است انسان، حیوانات و اشیای طبیعی، موجودات شگفت همچون ابلیس، دجال و خرش، دیوان، پری زادگانو..... باشند اما هر کدام اعمال و افعال خود را انجام میدهند. وزنه عناصر واقعی در این اشعار و متون به قدری است که در چنین فضای وهم آمیز خواننده دستخوش بیگانگی نمیشود. بسیاری از شاعران ونویسندگاناز این عجایب در کتابهای خود استفاده کرده اند و بازتاب این شگفتیها به آثار آنها جلای خاص و زیبایی ویژهای بخشیده است.

ناصر خسرو شاعری است که زیر بنای آثارش اندیشه، خرد و همه بر مبنای علم و استدلال است. با وجود این که او فردی خرد گراست چون سفرهای مختلف به مناطق گوناگون از جمله - حجاز، مرو، نیشابور، سمنان، ری، قزوین، آذربایجان، آسیای صغیر، شام، فلسطین مکه، مصر، قاهره، طایف، یمن، بصره، ارجان، اصفهان، بلخ و... - داشته است و در این سفر طولانی عجایب بسیاری را مشاهده کرده و با زندگی اقوام مختلف آشنا بود. قصد ما درین مقاله بر آن است که این عجایب را با توجه به مطالب عجایب المخلوقاتها ارزیابی کنیم.

-2عجایب و عجایب نامه ها:

جهان آفرینش عجایب نامهای است بی کران که غرایب آن راحد و حصری نیست. ازدیرباز آدمیان نسبت به آنچه که تعجب آنها را برمی انگیخته است توجه خاصی داشتهاند؛ در واقع وجود همین ناشناختهها و تفکر درباره آنها مایه گسترش اندیشههای آدمی شده است. میل به رمز و رازها و کشف ناشناختهها به ویژه برگذشتن از امر واقع و ورود به اقلیمهای وهم و خیال، از دیرباز با انسان هم نشین بوده است. کمتر یافت میشوند مردمانی که به این میل فطری نپرداخته و یا آن را به نحوی تجربه نکرده باشند.

با نگاهی به فرهنگ و ادبیات ملل مختلف، میتوان نمونههای بسیاری از این میل فطری را نشان داد. اسطورهها و افسانهها اولین خاستگاه بروز این میل و ذائقه اند و مردمان هر عصر و فرهنگی به نوعی از طریق اسطورهها و افسانهها این میل را نمایانده اند. بخشی از آثار فرهنگ شفاهی ملل تجلی و نمودهای این میل را در قالب افسانه ها، داستانها و خیال پردازیها ثبت و ضبط کرده اند. در ادبیات شفاهی و مکتوب ایرانی به برخی از خیال پردازیها بر میخوریم در واقع، این نوع خیال نگاری که به خلق دنیایی بکر و آکنده از شگفتیهای عالم، آفاق وانفس و یا »بروبحر« ، »صوراقالیم« و »طبایع موجودات« منجر شده، بخشی از سنت ادبیات شفاهی و به ویژه مکتوب ایرانی است که اغلب از آن، با عنوان »عجایب نامه نگاری« یاد میکنند.

از گاه آفرینش تا کنون بشر خیال پرداز که نمی توانست طبع عجایب پسندش را با آفریدههای پیرامون خویش اقناع و به شگفتیهای فراوان سپهر خاطر را راضی سازد، درکارگاه خیال و اندیشه به آفریدن موجودات عجیب و غریب پرداخت و    برای آفریدههای تصوری نیروئی مافوق نیروها قائل گردید، اکثر این موجودات زائیده تخیل مربوط به قرون و اعصاری است که تمدن به معنی و مفهوم واقعی پیشرفت و گسترش نیافته و بشر در مقابل خشم و عصیان طبیعت بی سلاح و عاجز بود، به خدایان متعدد اعتقاد داشت و برای حفظ وجود به سحر و جادو توسل میجست.

هر چه دامنه زندگی انفرادی تنگ تر میگردید و اجتماعات و تمدن بسط و توسعه می یافت گسترش این نوع تخیلات دور از خرد و منطق محدود تر میشد ولی بشر متمدن از ساخته و پرداخته اندیشههای گذشتگان الهام میگرفت تمدن را به مرحله تکامل میرسانید و اختراعات ارزندهای بر اساس آن تفکرات رویائی تقدیم جهان مینمود. اگر در نظر بگیریم که در دنیای قدیم و جهان قبل از تاریخ یا نخستین قرنهای بعد از شروع دوران تاریخی چه اندازه محیط دید آدمی تنگ و محدود و وسایل ارتباطی چقدر صعب العبور و ناچیز بوده و چه مشکلاتی در راه سفرهای دور و    دراز افراد یا اقوام و قبایل وجود داشته است و با تمام این گونه موانع افسانه شرق و غرب گیتی را در مینوردیده است و    از قومی به قومی و از نژادی به نژادی منتقل میشده دچار شگفتی میشویم.

خیال پردازیهای رویایی مردمان پیشین ایران زمین مملو از تصاویر اعجاب انگیز و غریب است و این در ادبیات و نوشتههای این سرزمین نیز به طور گستردهای ظهور یافته است و در عجایب نامههای ایرانی وارد شده اند. در متون جغرافیا و علوم مربوط به ستاره شناسی و کواکب، نژاد شناسی و انسان شناسی، متون علمی و حتی متون پزشکی هنر و مینیاتور و... ظهور این نوع خیال انگیزی و عجایب نگاری را شاهد هستیم که در روند خودگاهی به شکل عجایب انگاری در میان این متون قابل ذکراست. یکی از آنها ارداویراف نامهمی باشد که یکی از اساسی ترین منابع برای شناخت آموزهها درباره جهان دیگر در ایران باستان است.

در این راستا میتوان به متون مذهبی ودینی در اقوام مختلف و سایر کتب دینی اشاره نمود، به گونهای که گاهی در بین آنها می توان موجودات و افسانههایی غریب را جست وجو کرد که » عجایب المخلوقات« یکی از شاخص ترین آنهاست. »این گروه از آثار بیش از هر چیز دانشنامههایی عمومی هستند و در آنها از همه وجوه جهان هستی سخن گفته میشود ؛ از این رو، آنها را بیشتر در ردیف آثار کیهان شناسی قرار میدهند.

اموری که در این رسالات از آنها به عنوان امر عجیب یاد شده، یا متاثر از باورهای دینی وقومی است یا ناشناختههای اعصار پیشین است. - «مشتری: 93، - 1391 از موضوعات موردعلاقه نزد هنرمندان درطول تاریخ هنر، خیال پردازی و عجایب نگاری و استفاده از تصورات عجیب و غریب در آثارشان بوده است. عجایب پردازی از آن جا که نیاز به قوه تخیل بسیار خلاق ومبتکر دارد کمتر هنرمندی توانسته است تمام و کمال از عهده آن برآید.

این روزگار پر از شگفتی در پویش دراز خودکارهاوحقایق را از دایره فهم و دانش ما بیرون میبرد و لذا ما حق نداریم این افسانههایی که پدرهای ما سینه به سینه نقل کرده اند تا به ما رسیده سراپا افسانه و دروغ بدانیم. به هر حال چه ما به دیده واقعیت به عجایب مدنظر بنگریم یا با دیده ابهام یا حتی انکار این متن های کلاسیک، تجربههای زیستی پدرانمان هستند که دست به دست گشته و به ما رسیده اند. ولو اینکه در گذر زمان گاهی خواسته یا ناخواسته تغییری رخ داده باشد. و میتوان گفت جهان مانند رویایی عظیم جلوه میکند که در آن هر چیز ممکن است از هر چیز دیگر پدید آید.

باید به خاطر داشت که هر پدیده ایی که به دیده ما میرسد تابع اصل و قاعدهای از قوانین ثابت و لایزال طبیعت است اما جهل و غفلتمان از درک آن قاعده و قانون، ما را به وادی حیرت وتعجب میبرد و هر چه را که به راز وجود آن پی نبرده ایم عجایب و غرایب به حساب میآوریم. ر. ک به نگارستان عجایب و غرایب مرحوم پیشاوری، بی تا: .4 کتابشناسان عجایب نامه نویسی را در ردیف جغرافیا قرار میدهند و این گونه متون را نمونههای ابتدایی از کتابهای جغرافیا میدانند اما در کتابهای عجایب گستره مطالب از حد و حدود جغرافیا در می گذرد. بخشی از مطالب کتاب عجایب، آنجا که به شهرها و اقلیمها میپردازد به کتابهای جغرافیا شباهت دارد اما کتاب عجایب فقط یک فرهنگ جغرافیای خشک و خالی نیست مجموعهای از همه معلومات روزگار درباره آسمان ها، زمین، دریاها و رودخانه ها، سنگ ها، کوهها و آدم و چهارپایان و پرندگان است.

»عجایب نامهها در مسیر تاریخی خود تغییر یافته اند. توصیف و گسترش »امر غریب« از مهم ترین عوامل تغییر و تحول عجایب نامهها به شمار می رود. در نسل های نخستین عجایب نامهها مانند عجایب المخلوقات قزوینی در سده ششم، میان امر عجیب به عنوان واقعیتی که حضور حقیقی دارد و امر غریب به عنوان پدیدهای غیر طبیعی و غیر حقیقی مرز باریکی وجود دارد. همین امر سبب شد کمتر به عجایب نامهها به عنوان آثار غیر جدی وسرگرم کننده نگاه شود.

از این رو سنت عجایب نامه نویسی توسعه یافت وتا چندین سده آثاری در این زمینه پدید آمد. اما با حذف و نا پیدایی مرز حقیقت و غیر حقیقت و طبیعی وماورا طبیعی و درهم آمیختن مطالب تاریخی وعلمی با تخیل و خیال پردازیهای افسانه وار در عجایب نامه متأخرتر آثار عجایب نامهای به تدریج در ردیف آثار تفننی و سرگرم کننده در آمدند و همین امر سبب شد سنت عجایب نامه نویسی تا سده های اخیر ادامه نیابد. - «ابراهیمی، - 26 :1391 مطالب مربوط به موجودات ماورایی و دیوها و هیولاها در همه عجایب نامهها هستند و اغلب روایتهای غریب در جزایر و سرزمینهای عربی یا چین وهند ومصراتفاق میافتد و داستانهای سیاحان و دریانوردان نقش موثری در خیال پردازیهای عجایب نامهای داشتند. عجایب نامهها از مهم ترین منابع پژوهش در عرصه فرهنگ پژوهی، مردم شناسی و فولکلور به شمار میآیند . 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید