بخشی از مقاله

چکیده:

زندگی انسان در دنیا بالطبع فقط مربوط به امهور زگدگهور گ فهانی گ بهرهگری از لوات صرف دنیوی نمیشود هرچند استفاده از این مواهه به نحوی برای انسان الزم است گلی سرگرم شدن ب    چنین مواردی مسلماً انسان را از توج مسائل بنیادیتر نیازمند تدقیق بیشهتر انسهان اسهت باز میدارد. معنابخشی زندگی انسان در توج عالم مهاگرا توجه ب  عالم قدسی است. در این مقال ما ب دنبال بیان این مسئل هسهتیم ک بیمعنایی انسان ناشی از بیتوجهی عالم ماگراسرگرم شدن به امور دنیایی است گ بها توجه به ناریهات فراتبیعهتگرایی گ رگیکهرد خدامحوران امور در پی پاسخ با این سوال هستیم ک علهت سهردرگمی انسان امرگزی در چیست؟ گ در پی پاسخ این فرضی  ک فاصهل گهرفتن از رگیکرد دینی مسائل گ دگری از عالم کائنات یعنی خداگند انسهانرا در این عرص    از اضطراب گ تنش در زندگی امرگزی گرفتار کهرده اسهت عبارتی زندگی بواسط رابط ای خها به  قلمهرگ فراتبیعیحرگیهانی معنادارخواهد شد یعنی ب    تعبیری معنی زندگی گ هدف گ ارزشمندی زندگی را در پیوند با قلمرگ رگیانیح خدا یا رگح بایستی جستجو کرد گ مهکمعناداری یا بیمعنایی زندگی را در میزان ایهن پیونهد یها بریهدگی گ دگری از آن تفسیر کرد گ بر این اساس ابتدا با توصیف مسائل ب تحلیل آنها می پردازیم.

کلمات کلیدی:معنای زندگی، انسان مدرن، فراتبیعتگرایی، تبیعتگرایی،

مقدمه:

اساس آرامش انسان بر مبنای رفع نیازهای جسمی گ رگیی اسهت. یعنی اگر انسان ب هر یک از نیازهایش پاسخ دهد ب انهدازه آن، آرامش را برای رگح خود ب ارمغان آگرده گ در اثر عهدم توج ب آنها اضطراب گ نگرانی را بر رگح خود یهاکم نمهوده است، مثکً انسانی ک ب نیاز جنسی خودش توج صحیحی نکنهد گ آن را ارضا ننماید گ یا پاسخ مناس ندهد، دچهار بحرانههای رگیی، اضطراب گ افسردگی میشود. پریشانی گ آشفتگی انسان در عصر یاضر ناشی از نبود ایمان گ عدم توسل ب مبهانی دیهن گ سرچشم این اصول یعنی خداست، ب گاقع جهان عاری از آرمهان گ اخکق بد گ تسلط یافتن ارزشهای عاری از رنگ خدایی داشهتن زندگی بشری را متفاگت میسازد گ مایصل این تفاگت چیهزی جهز پوچی گ بیمعنایی گ تنهها راه بهرگن رفهت از ایهن یالهت در یقیقت دست یافتن به معنهای یقیقهی زنهدگی اسهت.

از جمله مواردی ک زندگی بشری را با تراگت میسازد دیدگاه خدا محور است گ بر اساس این دیدگاه نسبت خا با خدا داشهتن یکهی از شرگط الزم گ ضرگری رای معنادار کهردن زنهدگی اسهت. انسهان موجودی دگ رگ است بدین نحو ک مانند گیاهان تغوی میکند،رشد گ نمو مییابد گ برای بقای خود تولید مثل میپهردازدمانند ییوانات دارای شهوت گ غض است یعنی ب امهوری که موافق تبع اگست گرایش نشان میدهد گ از اموری کمخالف تبع اگست می گریزد گلی برخکف گیاهان گ جهانوران فاقهد شهعور ، انسان یک جنب دیگر در زنهدگی خهود دارد گ از آن جههت که دارای قههوه عقههل گ اندیشه گ رگح مجههرد گ غیههر مههادی اسههت میتواند رگزن های رگشنی را ب رگی خهود بگشههاید.

در گاقهع ییات گاقعی انسان دل سپردن درگرگ ندای درگنی گ رهاشهدن از قید شهوت گ غض است گ با این نگرش است ک میتواند ب جنب متعالی خویش پی ببهرد. در یقیقهت انسهان به ماننهد مهاهی میماند ک خکف جریان آب شنا میکند چرا ک این ماهی در صدد است ک ب جریههان اصهلی گ سهرمنزل آب، همهان جهایی که آب سرچشم میگیرد، شنا کند.انسانهای ک ب کن ایمان گ جریان اصلی خلقت پی میبرنهد، چیزهایی را میبینند گ میشهنوند که دیگهران نمهی بیننهد گ نمیشنوند گ از ایساساتی برخوردارند ک دیگهران فاقهد ایهن نگرش هستند. افراد در پی یافتن معنای زنهدگی هسهتند، امها معنا را با درجاتی متفاگتی جست گ جو میکنند.در گاقهع تهکش در یافتن معنای زندگی، خود نیرگیی اصیل گ بنیادی است گ ن توجهی ثانوی از کشهشههای غرایهز اگ حفرانکههل، . 28 :1388 معنا در زنهدگی محهدگدهای اسههت که در آن، افهراد مفهاهیم معناداری را در زندگی خود به یهدی در ، ایسهاس گ مشهاهده میکنند ک موج میشود خود را هدفمند گ یا یتی دارای ههدفی بزرگ در زندگی ارزیابی کنند.

انسان تنها موجهودی اسهت که گجودش برای اگ مسئل است. ازمیان هم موجودات تنها انسهان است ک شگفتانگیزترین شگفتی ها یعنی پرسش در باب هسهتی را تجرب میکندح هایدگر،. 73- 72 : 1386 ب اعتقهاد پوزیتویسهت های منطقی تنها قضایا، جمکت گ کلمات هستند ک مهیتهوان از معناداری یا بیمعنایی آنها سخن گفهت گ نه از زنهدگی گ در یقیقت مک معناداری، تحققپویری تجربی است. زندگی امری است ک میتوان آن را تجرب کهرد گ بهر ایهن اسهاس مهیتهوان از معناداری یا بیمعنهایی آن سهخن رانهد. کیهر کیگهارد بیهان میدارد ک چ باید انجام بدهم، از چ بایهد بهدانم مهمتهر است. لکن پاسخ ب پرسش چ باید انجام بدهم یهداقل مسهتلزم پاسخ دادن ب سوال در مورد معنای ییات است. ب تعبیر آلبر کامو معنای زندگی فوری گ فوتیترین مسأل اسههت. در اندیشه گبر معنا آفرینی معادل نامآفرینی است. انسهان تکوینهاً به جهههان معنههیدار گ ناههاممنههد نیازمنههد اسههت، انسههان نیههازی متافیزیکی ب جهان معنادار داردحگبهر ،411 :1382 .کهارکرد دین گ رسالت پیامبران ب گاقع در پویر ساختن جهان گ معنها بخشیدن ب زندگی از تریق ایجاد ساختارهای ارزشی است.

معنای زندگی:

از آنجایی ک ما فرعیم بایستی ب سوی اصل خههویش که همهان ییات تیب است رگان شویم گ با پیوستن ب آن، از این ریش دست در شاخ های ملکوتی خود اندازیم. ییات معنهادار ییهاتی است ک انسان را از پراکندگی، تکرار گ سهردرگمی براهنهد گ اگ را ب آرامشی گصفناپویر برسهاند. انسهانی که در ییهات معقول زندگی میکند، ب انسان سوار بر کشهتی مهی مانهد که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید