بخشی از مقاله
ارزش و اهميت شير در تغذيه انسان
شير به عنوان يكي از كاملترين غذاهاي طبيعت شناخته شده است و غذاي منحصر به فرد بچههاي تازه متولد شده پستانداران است و تنها منبع غذايي در 3-2 ماه اول زندگي است.
اهميت توليد شير تنها از نظر غذايي و تغذيه نميباشد. گوساله يا برهي تازه متولد شده براي اينكه خوب رشد كند و در مقابل امراض مقاومت داشته و صاحب بنيه خوبي شود و در آينده توليد خوبي داشته باشد، بستگي به مقدار و كيفيت شيري كه در دورهي شيرخوارگي ميخورد، دارد.
شير به خاطر داشتن سه جزء تركيب دهندهاش يعني كلسيم، پروتئين و ويتامين، در جيره غذايي داراي اهميت ويژهاي است. پروتئين شير مركب از آلبومين و گازئين و گلبولين است كه از
پروتئينهاي با كيفيت و بسيار خوب بوده و در ساختمان ماهيچهها و ترميم بافتهاي بدن بكار ميرود. قند شير يا لاكتور يك منبع انرژي خوبي بوده و به آرامي جذب بدن ميشود و در جذب كلسيم و فسفر نقش عمدهاي دارد.
چرب شير يكي از مواد غذايي بسيار زود هضم بوده و علاوه بر توليد انرژي زياد، محتوي ويتامينهاي E, D, A است و همچنين شير محتوي انواع ويتامينهاي B است. مواد معدني بخصوص كلسيم موجود در شير از مواد معدني است كه اسكلت انسان احتياج مبرمي به آن دارد. يك ليتر شير در روز تمام احتياجات ريبوفلاوين بچههاي در حال رشد و افراد بالغ را تامين ميكند.
ارزش ظاهري گاوهاي شيري:
در حدود نيم قرن است كه دامداران با استفاده از روش بازرسي كمي و كيفي شير كه در هر يك از ماده گاوهاي بطور انفرادي به عمل ميآورند، به قدرت شيردهي هر يك از آنها پي برده و آنها را در كتاب انسان شجره نامه ياد كردهاند. در ضمن با توجه به كتاب مذكور و با استفاده از روش انتخابريال به اصلاح نژاد گاوهاي خود پرداختهاند.
در كشورها و يا مناطقي كه تا كنون سازمان مجهزي براي اجراء اين عمل در يك مقياس قابل توجهي بوجود نيامده باشد، در چنين مواقعي براي پي بردن به ارزش حيوان از لحاظ شير و چربي محتوي آن، ناچار بايد به علائم گوناگوني متوسل شد.
براي اولين بار در سال 1834 در جزيره جرسي، دامداران روش نمرهگذاري را براي گاوهاي شيري تعيين نمودند و مورد استفاده قرار دادند. در حال حاضر هر يك از اتحاديههاي دامداري براي نژادهاي مورد علاقهي خودشان استاندارد خاصي معين كرده و روش تعيين ارزش حيوان را بوسيلهي نمره دادن به اندامهاي خارجي دام معمول ساختهاند.
مجموع نمراتي كه براي بهترين فرد يك نژاد قائل شد، 100 ميباشد. در نتيجه نمرهي افراد مختلف هميشه از اين كمتر است. نبودن يك اساس علمي براي تعيين نمرات جهت اندامه
اي خارجي، باعث شده است كه هميشه رضايت كامل از اين طرز قضاوت حاصل نشود.
دامداران هلندي كه در اوايل قرن هفدهم، نژاد هلشتاين را به آمريكا صادر ميكردند، روش شمارهگذاري نواحي را انتشار دادند. در آمريكا در سال 1885 براي نژاد جرسي و در سال 1889 براي نژاد هلشتاين – فريژن يك روش نمرهگذاري كه با روش ديگران متفاوت بود، قبول كردند.
علائم گاوهاي شيري
شكل عمومي – منظره حيوان:
از روي منظرهي عمومي دام، ميتوان تا حد زيادي به صفات شيردهي حيون پي برد. ماده گاوهاي پرشير به حد اعلاء داراي صفات مادينگي باشند و بخصوص بايد كه رشد اعضاء متناسب با جنس در آنها كامل و واضع باشد. فرم مستطيلي كه مشخصكنندهي گاوهاي گوشتي ميباشد و فرم ذوذنقه كه تيپ گاوهاي شيري را مشخص ميكند، خط پشت و كمر مستقيم و خط قسمت تحتاي بدن از جلو به عقب و از بالا به پايين مورب ميباشد.
اندامهاي متناسب با جنس:
هر گاه يا اسب اخته را در نظر بگيريم، مشاهده ميكنيم كه بين اعضاء گوناگون حيوان تعادلي برقرار ميباشد، اما اين تعادل در اسب و ماديان، در گاو نر و ماده از بين ميرود.
به عبارت ديگر، اندامهاي مختلفي كه در حيوان بر حسب جنس بيشتر رشد و نمو ميكند، متناسب با جنس و صفتشان را صفات ثانويه ميخوانند. بنابراين در گاو ماده بايد كه هر دو دهانش از يكديگر باز، شكم فراخ، رشد لگن خوب و برعكس سر كوچك، گردن طويل و باريك و سينه نيز باريك باشد.
بطوري كه از روي شكل عمومي ميتوان تا حد قابل توجهي به خاصيت شيردهي ماده گاو پي برد. تيپ گاوهاي پرشير بايد داراي يك هيكل استخواني باشد، رشد عضلات بدن زياد نباشد و در عين
حال سرحال باشد. موهايش نرم و سالم، پوستش نرم و بسيار قابل انعطاف است. چشمهايش درخشان و با حالت، شكمش فراخ است و منحيثالمجموع يك حالت اعتدال و آرامش خاصي در حيوان مشاهده ميشود كه كه از سلامتي او حكايت ميكند.
طبيعت حيوان
طبيعي است كه هر حيواني بايد در آخر دورهي شيردهي و در موقعي كه خشك ميكند، تا حدي چاق و سرحال باشد. اين چربي ذخيره در سه يا چهار هفتهي اول دورهي شير از بين ميرود و حيوان لاغر ميشود. مي توان گفت كه هيچگاه در بهترين زمان دوره شيردهي، يك حيوان ممتاز و پرشير، چاق نخواهد شد. حتي اگر مقدار جيرهي آن را بطور قابل توجهي اضافه كنند و يا به عبارت ديگر با هيچ نوع جيرهاي نميتوان حيوان را به حالت قبل از زايش از لحاظ چاقي رساند. چنين
طبيعيت مخصوص گاوهاي پرشير ميباشد و ميتوان گفت كه چنين حيوان پرشير در موقع شير دادن هميشه لاغر و استخواني ميباشد. جدو
گاه آن برنده، مهرههاي پشت قوي و برجسته و ناحيههايش و ران عاري از گوشت زائد است.
رشد و نمو دستگاه گوارش:
يك گاو پرشير بايد جهاز گوارش بسيار پر رشد باشد تا بتواند مقدار زيادي غذا را هضم، جذب و تبديل به شير كند. رشد اين دستگاه باعث ميشود كه قسمت شكم يعني قسمت دستگاه گوارش و ساير اندامهاي منضم به آ را در خود جاي دهد. هرگاه ظرفيت شكم به قدر كفايت نباشد، نميتواند به قدر لازم از غذا استفاده كند، بديهي است كه سن حيوان در روي حجم شكم از لحاظ عمق و ابعاد ديگر، تا حدي موثر است و عمق شكم ب
ا افزايش سن زياد ميشود. دندهها بايد پهن و كاملاً كماني و از يكديگر فاصله داشته باشند. گفته شده است كه فاصله سه انگشت باز بين دندهها علامت خوبي حيوان از لحاظ شير بشمار ميرود.
دستگاه گوارش خون:
پس از هضم و جذب غذا، بايد تمام اندامها بتوانند به نحو شايستهاي بوسيلهي دستگاه گردش خون تغذيه شود. بديهي است كه هر اندازه جريان خون بخصوص در پستان بهتر و شايستهتر انجام يابد، به همان اندازه ترشح شير زيادتر خواهد بود. بنابراين، فعاليت شديد دستگاه گردش خون داراي اهميت فراواني در دامهاي پرشير ميباشد.
در مورد جهاز گردش خون، ظرفيت قلب، ششها و سرخرگها مورد توجه قرار ميگيرد. معمولاً يك قلب بزرگ نشانه زياد بودن ظرفيت قلب و ششها ميباشد. گفته شده است كه نسبتي بين ابعاد بدن و توليد شير موجود است.
نسبتي بين وزن زنده، طول بدن، پهناي بدن و محيط بدن با توليد شير موجود ميباشد. پوست نرم و قابل انعطاف، علامت خوبي گردش خون ميباشد. چشمهاي صاف و درخشان نيز نشانهي خوبي جريان گردش خون است. خرفتي و يا تنبلي حيوان به طور طبيعي يا در اثر بيماري، نشانه ضعف و يا بدي جريان خون ميباشد. در اين حالت، پوست سفت و خشك ميشود، موهاسيخ ميگردد و چشم درخشندگي خود را از دست ميدهد.
پستان:
پستان عضو اصلي توليد شير ميباشد و آزمايش آن اهميت به سزايي دارد. در آزمايش پستان، حجم، شكل، عروق، طرز اتصال پستانك و قرينه بودن قسمتهاي چهارگانه آن توجه دامپرور را جلب مينمايد. براي آزمايش پستان بايد ابتدا از نيمرخ و بعد از عقب آن را بازرسي كرد.
مواردي كه در ارزيابي پستان بايد به آن توجه كرد عبارتند از:
• حجم پستان
اين نكته مسلم است كه هر اندازه پستان بزرگتر باشد، ميتواند در خود شير ذخيره كند. اما در عين حال بايد به پستانهاي گوشتي توجه كرد. به عبارت ديگر لازم است كه با لمس غدد پستاني، ساختمان آن را احساس نمود، زيرا در صورتي كه ازدياد و نمو بافتهاي همبند، باعث اين رشد باشد، دام پرشير نخواهد شد. اين نوع پستان بين دامداران به پستان گوشتي معروف است. در اين صورت حجم پستان پس از دوشيدن خيلي كم تغيير ميكند. در ضمن با لمس كرد پستان، بايد حالت ارتجاعي آن را در نظر گرفت و آن را از پستان گوشتي كه قبلاً عنوان شد، تميز داد. از سوي ديگر، بايد
در نظر داشت كه حجم بزرگ پستان، در موقعي است كه دام در دورهي شيردهي ميباشد.
• شكل پستان
دامدارها براي شكل پستان اهميت بخصوصي قايل هستند. پستان بايد به شكل برآمدگي منظمي خود را بنماياند، از طرف جلو بايد با يك زاويه خيلي محو شده به سطح شكم متصل شود و از طرف عقب به وسيلهي يك خط محدب و منظمي به طرف بالا و به سمت پرينه امتداد يابد. اين شكل در دامهاي جوان در موقع ابتداي شيردهي ديده ميشود و در دامهاي پير غالباً پستان ميافتد و پستانكها نيز كلفت و افتاده ميشوند. شكل پستان در اين موقع به شكل بطري درميآيد، طول آن از بالا به پايين بيش از جلو به عقب برميگردد.
• پستانك - حجم پستانك
پستانك كوچك باعث ميشود كه دوشيدن به سختي انجام پذيرد و پستانكهاي بزرگ علامت زمختي و عدم ظرافت ميباشد. بنابراين بايد پستانكها متوسط باشد.
• اتصال پستانكها
اتصال پستانكها اهميت مخصوصي را داراست. از نيمرخ، پستانكهاي راست بايد كاملاً پستانكهاي چپ را بپوشاند و از عقب بايد پستانكهاي عقبي بين پستانكهاي جلويي با فاصله مساوي قرار گرفته باشد، بطوريكه ترسيم چهار پستانك در سطي افقي شبيه به ذوذنقهاي شود كه قاعده بزرگ آن در جلو واقع گردد.
• منفذ پستانكها
بايستي با فشار متعادل در روي پستانكها اطمينان حاصل كرد كه منفذ آنها طبيعي ميباشد. در عين حال بايد با اين عمل كقدار كمي شير در كف دست ريخته ميشود، آن را از نظر رنگ، مزه، طعم و بو مورد آزمايش قرار داد.
• پستانكهاي اضافي
گاهي در روي پستان، پستانكهاي اضافي ديده ميشود. اين پستانكها در عقب پستانكهاي خلفي و در بالاي آن قرار گرفته است و در قاعده آن غده كوچكي قرار دارد كه در اثر ممارست و ورزش ممكن است موفق شوند كه از آن غدهها، شير خارج نمايند.
• عروق پستان
پستان بوسيلهي يك سيستم شريان و وريد تغذيه ميشود كه خود از نظر فيزيولوژي باعث توليد شير ميگردد. هر اندازه اين سيستم قويتر و بزرگتر باشد، از نظر فيزيولوژي بهتر ميتواند عمل خود را انجام دهد.
اساس نمرهگذاري قسمتهاي مختلف بدن در گاوهاي شيري:
1. شكل ظاهري 30 امتياز
2. تيپ شيرواري 20 امتياز
3. حجم قسمت وسط بدن 20 امتياز
4. شكل و عروق پستان 30 امتياز .
جمع 100 امتياز
ارزيابي گاوهاي شيري از روي ركورد شير
تاريخچهي ركورد شير (بازرسي كمي و كيفي شير)
براي اولين بار در اوايل قرن نوزدهم، دانماركيها براي بازرسي كمي و كيفي شبر تشكيلاتي بوجود آوردهاند كه بعدها ساير كشورها از آنها پيروي كردند. در فرانس
ه اولين بار در سال 1907 جمعيتي براي بازرسي تشكيل شد.
هدف از ركوردگيري
هدف از بازرسي شير يا ركوردگيري بطور خلاصه عبارت است از:
1. اطلاع دقيق از توليد شير و ميزان چربي و مواد ازته محتوي در شير ماده گاوها در دورهي شيردهي
2. تامين غذاي لازم و كافي متناسب با ميزان توليد.
3. شناسايي حيوانات از لحاظ توليد شير.
4. طبقهبندي كردن گاوهاي پرشير و شناختن گاوهاي ممتار براي بدست آوردن محصول بيشتر در آينده با استفاده از فرزندان آنها.
5. قيمتگذاري گاو و گوسالهها براي فروش.
6. اصلاح نژاد گاوهاي منطقه
7. افزايش اقتصاد دامپروري كشور از راه صادرات اسرم و گاو نر و گاوهاي مادهاي كه داراي ارزش ژنتيكي فراوان باشند.
بهترين وسيله براي تعيين استعداد شيردهي ماده گاوها و مقدار مواد تركيب كنندهي شير آنها (چربي، پروتئيني)، بازرسي منظم و توزين روزانهي مقدار شير حيوان از شروع آزمايش تا موقع خشك شدن ميباشد. بديهي است نتيجهي اين بازرس، استعداد حقيقي حيوان را از لحاظ توليد شير و چربي محتوي آن و غيره تعيين ميكند. با انجام عمل مذكور، ميتوان شير ساليانهي ماده گاو را در هر دورهي شيردهي و تمام توليد شير را در دورهي زندگي حيوان تعيين نمود.
روشهاي ركوردگيري
در كشورهاي دنيا از روشهاي مختلفي براي كنترل شير و مواد جامد آن استفاده ميشود كه بهترين آنها عبارتند از:
1. توزين روزانهي شير و تعيين درصد مواد جامد.
2. ركوردگيري هر 15 روز يكبار
3. ركوردگيري هر 30 روز يكبار
4. حداكثر توليد روزانه × 200 = ميزان توليد در تمام مدت شردهي
نكات مورد توجه در ركوردگيري ماهانه:
1. اولين ركوردگيري از نظر ميزان شير و مواد چربي حداقل پنج روز از نظر مواد پروتئيني 9 روز پس از زايش و آخرين ركوردگيري تقريباً نزديك به خشك شدن ماده گاو يعني زماني كه ماده گاو يك بار در روز دوشيده ميشود، انجام ميگيرد. مدت ركوردگيري هر 24 ساعت و يك بار در ماه ميباشد.
2. ابتداي دورهي شيردهي روز بعد از زايش (دومين روز زايش) و انتهاي آن 14 روز پس از آخرين ركوردگيري ميباشد.
3. ركوردگيري بايد در هر ماه و در يك روز معين انجام شود، ولي اگر به عللي در روز معين انجام نشد، انجام عمل ركوردگيري به مدت 5 روز قبل تا بعد از تاريخ مذكور صحيح ميباشد. (يعني مدت بين دو ركوردگيري نبايد از 26 روز كمتر و از 35 روز بيشتر شود)
4. در اكثر گاوداريهاي ايران، گاوها را در شبانهروز دو نوبت ميدوشند. ركوردگيري در اين گاوداريها بدين ترتيب است كه ميزان شير صبح بوسيلهي بازرس ثبت ميشود، ولي در محاسبات منظور نميگردد، البته توجه شود كه تا آخرين قطره شير دوشيده ش
ود. سپس ميزان شير عصر و صبح فرداي آن روز را اندازهگيري نموده و مجموع اين دو، به عنوان ركورد آن روز ثبت شود.
5. در اين روش در يك شيردهي 10 الي 11 بار ركوردگيري ميشود. بايد توجه نمود كه تجاوز دورهي شيردهي از حد مذكور دليل عدم جفتگيري به موقع و همچنين بارور نشدن ماده گاو ميباشد، لذا مازاد ركوردگيري بيشتر از 11 بار جزو دورهي مذكور ثبت نخواهد شد.
تعريف دورهي شيردهي (لاكتاسيون)
عبارت است از مدتي كه بين دو زايش متوالي از پستان حيوان شير ترشح ميشود. از 8 ماه پس از زايش، هرگاه سقط جنين اتفاق بيافتد، شير تراوش شده جزو مدت شيردهي بعدي به حساب منظور ميشود و معمولاً در ورقهي حيوان عبارت شير بعد از سقط جنين قيد م
يگرد.
بررسي صفات اقتصادي مهم در گاوهاي شيري
مصرف شير و فرآوردههاي آن براي سلامتي و شادابي انسان، مخصوصاً از لحاظ انرژي و پروتئيني و املاح (كلسيم و فسفر) و ويتامينها ضرورت داشته و براي تغذيه اطفال و بانوان آبستن و شيرده اهميت بيشتري دارد. گاوهاي شيري از لحاظ توليد نسبت به خوك كه گوشت زيادي توليد مينمايد و نيز با مقايسه توليد گوشت در گاو گوشتي و گوسفند و طيور، مزيت داشته و با مقدار غذاي معين كه در هر هكتار توليد ميشود، ميتوانند بيش از 5 برابر انرژي و 4 برابر پروتئين كه در گوشت گاو وجود دارد، توليد نمايد و گاوهاي نژاد عالي كه شير زيادي از آنها به دست ميآيد، خيلي بيشتر از گاوهاي كمبهره استفاده خواهند داد. اين موضوع از آمارگيريهاي زياد ثابت شده است. لذا بايد دامهايي را نگهداري نمود كه ميزان توليد شير آنها در سطح بالا باشد.
گاوهاي پرشير براي تامين احتياجات خود بايد مقدار بيشتري غذا صرف نمايند و لذا اشتهاي زيادتري دارند تا بتوانند مقداري زيادي از مواد را پس از تامين نياز بدن خود به مصرف توليد شير برسانند و بديهي است كه گاوهاي درشت اندام مقدار زيادتري غذا براي تامين نگهداري بدن خود لازم خواهند داشت و اگر اين گاوهاي بزرگ مقدار شير آنها مساوي گاوهاي كوچك باشد، استفاده آنها كمتر خواهد بود.
موضوع ديگر كه در اقتصاد گاو شيري بايد بدان توجه شود، درآمد حاصله از فروش شير نسبت به قيمت غذاي مصرف شده ميباشد و مورد ديگر، تاثير مزد كارگر و ساير هزينهها در توليد شير است كه بايد درنظر گرفت و اين هزينه را تقليل داد.
مساله ديگري كه در گاوهاي شيري بايد در نظر داشت، اين است كه با اين كه گاوهاي شيري در درجه اول براي توليد شير نگهداري شده ميشود، ولي پس از دورهي شيردهي گوشت آنها نيز مصرف خواهد شد و در تمام نقاط با اين كه محصول فرعي گاو شيري است و از آن استفاده ميشود.
در هر دامپروري نيز تعدادي دام مازاد كه هنوز در مرحلهي توليد ميباشند، وجود دارد كه چنانچه فروخته شوند، درآمد قابل ملاحظهاي خواهند داشت و نيز از فروش گوسالههاي نر و مادههاي حذف شده زائد براي گوشت، استفاده كافي عايد ميشود. بعضي دامپروريها كه نژاد خاص نگهداري مينمايند، از فروش گوسالههاي ماده مازاد مرغوب نيز درآمد قابل ملاحظهاي از آن بدست خواهند آورد.
با مطالعهي كلي در موضوع اقتصادپرورش گاو شيري و احتياج روزافزون كشور به شير و فرآوردههاي آن و تقاضاهاي زيادي كه فعلاً وجود دارد، فروش آن به بهاي خوبي صورت گرفته و براي بازاريابي آن اشكالي وجود ندارد.
بنابراين ميتوان چنين نتيجهگيري نمود كه اگر اشخاص علاقهمند به پرورش گاوهاي شيري با استفاده از اطلاعات فني و علمي اقدام به تاسيس دامپروري نموده و يا درصدد توسعهي آن باشند، اين كار مقرون به صرفه بوده و از آن نتيجهي خوبي بدست خواهد آمد.
مقدمه
با وجودي كه ايرانيان قديم از نظر پرورش اسب در دنيا ضربالمثل بودند و توانستند نژادهاي خوبي چون آرايي و غرب را به دنيا عرضه كنند و باعث پيدايش نژادهايي چون تركمن شوند، ولي متاسفانه در زمينهي پرورش حيوانات اهلي ديگر قدم موثري برنداشتند. عدم توجه به گاو علاوه بر اين كه باعث شده است گاوهاي خوب از لحاظ شير و گوشت در ايران پيدا نشوند، بلكه در بعضي موارد نژادهاي موجود روز به روز و از لحاظ اقتصادي سير نزولي داشته باشند. در حال حاضر گاوهاي بومي ايران داراي صفات مشخصي نيستند و خيلي درهم ميباشند. به هر حال، ميتوان چند
نژاد نسبتاً معروف و مشخصي در ايران را ذكر كرد كه عبارتند از:
نژاد سيستاني، سرابي، گلپايگانيِ، مازندراني و اطراف تهران
نژادهاي خالص پرورش در ايران
الف: نژاد خالص:
به نژادي گفته ميشود كه تحت شرايط خالص با انجام طبقهبندي و انتخابهاي متوالي از بهترين افراد نژاد بدون اينكه پس از بوجود آمدن از لحاظ خون با نژاد ديگري آميخته شوند، حفاظت شده باشند.
بديهي است غالب نژادهاي خالص گاو، حاصل آميختهگري بسياري از گاوها هستند كه به خاطر انتقال خصايصي مطلوب با هم آميخته شدهاند. عمدهترين نژادها عبارتند از:
1. نژادهاي شيري
2. نژادهاي گوشتي
ب: نژادهاي آميخته:
به نتايج حاصل از تلاقي يك نژاد خالص مشخص كه در اثر جفتگيري با نژاد ديگر بوجود آمده باشد، اطلاق ميگردد. مانند شوئيتس سرابي كه از نتيجهي جفتگيري گاو شوييتس و سرابي بدست آمده است. نژاد آميخته ممكن است 50% يا بيشتر خون اجداد را داشته باشد كه بر حسب آن 1.2.3.4.5.6 ناميده ميشود.
ج: نژادهاي بومي
به نژادهايي اطلاق ميشود كه در نواحي مختلف تحت شرايط خاص اقليمي و بدون تلاقي با ساير نژادها و از خارج نگهداري و پرورش يافتهاند. عمدهي اين نژادها در ايران عبارتند از:
گاوهاي سرابي، گلپايگاني، سيستاني و ...
نژادهاي بومي
1. گاوهاي سرابي:
يكي از بهترين نژادهاي بومي است. مبدا اوليه پرورش اين نژاد در ناحيه سراب، آذربايجان ميباشد و تدريجاً در نواحي مختلف اين استان پراكنده شده و بخاطر شير و خصايص خوب نژادي به ساير نقاط كشور برده شده است و در گاوداريهاي تهران از
اين نژاد زياد ديده ميشود و اكثراً به منظور توليد و آمختههاي شيروار مورد استفاده قرار ميگيرد.
مشخصات:
ماده گاوهاي اين نژاد از نظر شكل داراي نيمرخ كشيده، اندامي درشت و قوي، پشت راست، پستان متناسب به جلو كشيده، رگهاي شيري كلفت و پرپيچ و داراي انشعاب زياد است و روي هم رفته خصايص شيرواري را دارا ميباشد.
رنگ:
رنگ گاوهاي اين نژاد اكثراً زرد قهوهاي روشن ميباشد، ولي بر حسب پراكندگي در آب و هواي متفاوت به رنگهاي زرد روشن و زرد مايل به سفيد ديده ميشود.
2. نژاد سيستاني:
در بين گاوهاي ايران، اين نژاد تنها نژادي است كه تا حدي مشخصهي خود زا حفظ كرده است.
مشخصات:
رنگ نژاد ابلق، چشمها با حالت هميشه سرحال و يك حالت آمادگي بخصوص دارد، علامت مشخصهي اين نژاد با ساير نژادهاي همجوار، داشتن كوهان درناحيه جدوگاه است. ميزان شير بسيار ناچيز است. اين نژاد به علت استعداد و آمادگي به انجام كارهاي زراعي به استانهاي ديگر از قبيل خراسان، اصفهان و يزد برده شده است.
3. نژاد گلپايگاني:
اين نژاد يك دست نبوده و ممكن است سياه و بور قرمز ابلق باشد. پستان خوب و حجيم پوست نسبتاً ظريف، ميزان شير در حدود 1000 تا 1200 كيلوگرم و گاهي بيشتر با 8/4 تا 5% چربي. وزن متوسط حدود 250 كيلوگرم.
4. گاوهاي مازندراني:
گاوهاي اين نژاد داراي كوهان و مقدار شيرشان ناچيز است، غالباً خود بايد غذاي خود را تامين كنند. گاوهاي مذكور مورد اصلاح نشدهاند و چندان توجهي له نگهداري و مراقبت آنها نميشود.
5. گاوهاي اطراف تهران:
گاوهاي اطراف تهران در اثر آمختگي با گاوهاي اصيل وارد شده از خارج، به تدريج تغيير كرده و گاوهايي بدست آمدهاند كه از لحاظهيكل درشت و از نظر اقتصادي با ارزش و از لحاظ شير بهتر از گاوهاي بومي هستد.
نژادهاي خارجي
1. نژاد هلشتاين:
مبدا اوليهي پرورش اين گاوها، هلند است. در ايالت فريژين نشو و نما داشته و به تدريج به لحاظ خصايص مطلوب اين نژاد از نظر توليد شير و گوشت بسيار برده شده است. در حال حاضر گونههاي مختلفي از اين نژاد مختلف به ايران وارد گرديده است كه به ترتيب عبارتند از: هلشتاين آمريكايي، انگليسي، اسراييلي، هلندي و دانماركي.ت، وزن گاو ماده بالغ در حدود 450 تا 500 كيلوگرم است. گاو نر بالغ اين نژاد از 800 تا 1000 كيلوگرم وزن دارد. رنگ آن بلق سياه و سفيد است و هرچه نسبت سياه و سفيد يكسان باشد، دليل بر اصالت بيشتر اين نژاد است.
2. گاوهاي جرزي:
مبدا اوليهي پرورش اين نژاد جزاير جرزي و سارك در نزديك كانال مانش ميباشد و به تدريج به ساير نقاط، خصوصاً نواحي گرمسير برده شده است. از اين نژاد تعداد زيادي در ايران وجود ندارد، ولي آميختههاي فراواني از آن وجود دارد و اما به لحاظ چربي فراوان و كثيري كه دارد، مورد توجه قرار گرفته است.
مشخصات نژادي:
گاو جزري از لحاظ جثه كوچكترين نژاد شيري است. وزن ماده گاو بالغ آن 250 تا 300 كيلوگرم است، گاو نر آن بين 500 تا 600 كيلوگرم وزن دارد. رنگ بين زرد روشن قهوهاي و مايل به سياه متغير است. گاوهاي اين نژاد بسيار حساس و در نگهداري آن بايستي دقت فراواني گردد. توليد متوسط شير گاوهاي اين نژاد بين 2500 تا 3000 ليتر است و با 150 كيلوگرم چربي. مقدار چربي شير اين نژاد بين 5/4 تا 5/6% است.
3. گاوهاي براون سوييس يا شوييتس:
مبدا اوليهي اين نژاد كشور سوييس ميباشد و تدريجاً به ساير نقاط دنيا صادر گرديده است. اين گاو در سال 1329 به ايران آورده شده است و براي اصلاح نژاد گاوهاي بومي مورد استفاده قرار گرفت و بنابراين نسبت به دو گونه نژاد ديگر در ايران قدمت بيشتري دارد. هماكنون آميختههاي زياد اين نژاد در كشور وجود دارد.
مشخصات نژادي:
گاو شوييتس از لحاظ جثه در رديف گاوهاي سنگين وزن ميباشد و عمدتاً داراي جثهي شيري و گوشتي است. وزن ماده گاو بالغ اين نژاد 550 كيلوگرم است و گاو نر اين نژاد از 800 تا 1000 كيلوگرم وزن دارد. رنگ آن قهوهاي روشنتا قهوهاي تيره است. ماده اين نژاد داراي سري بزرگ و پيشاني كشيده ميباشد و پوزهي آنها و انتهاي شاخها مشكي است، گاوي است آرام، مطيع و پرتحمل. در نقاط كوهستاني و معتدل كشور خوب نشو و نما ميكند. مقدار متوسط توليد شير در گاوهاي اين نژاد بين 3500 تا 4000 كيلوگرم با 68/3% چربي است.
4. نژاد آيرشاير:
خاستگاه اين نژاد اسكاتلند است. رنگ در اين نژاد قرمز با لكههاي سفيد و يا سفيد با لكههاي قرمز است. اندازهي اين نژاد بين هلشتاين و جزري است، وزن متوسط گاو بالغ در حدود 550 كيلوگرم و گاو نر بين 700 تا 1000 كيلوگم است. داراي پستان متوسط و شاخهاي بزرگ و خميده است.
5. نژاد قرمز دانماركي:
مبدا اصلي اين نژاد از دانمارك بوده و ر
نگ اين نژاد قرمز و نرها تيرهتر از ماده است. اين نژاد از نظر گوشت نيز خوب بوده و بدين جهت ميتوان از اين نژاد به عنوان دوكاره نيز استفاده كرد. توليد ساليانه شير بطور متوسط 4000 كيلوگرم با 2/4% چربي است. وزن گاو بالغ ماده در حدود 650 كيلوگرم ميباشد و وزن گاو نر بطور متوسط 950 كيلوگرم ميباشد.
تغذيهي گاوهاي شيري
تغذيهي گاوهاي شيري (در فضاي محصور)
در اولين هفته پس از زايمان تمام گاوهاي شيري با كمبود انرژي مواجه ميشوند. به عبارت ديگر مواد مغذي كه از طريق شير دفع ميگردد، به مراتب بيش از مقداري است كه از طريق مصرف غذاي روزانه بدست ميآيد. البته گاوهايي كه قبلاً در بدن خود به اندازهي كافي مواد مغذي ذخيره ميكنند، قادرند روزانه حدود يك كيلوگرم از آن را در توليد شير استفاده كنند. مقدار فوق نياز گاو را از لحاظ انرژي خالص 8 كيلوگرم و از نظر پروتئين خام قابل هضم جهت توليد 3 كيلوگرم شير تامين ميكند. از سويي نيز كاهش وزن بدن در 60 روز اول دوره شيردهي نبايد از 40 كيلوگرم تجاوز كند. اين مقدار تقليل وزن بدن روزانه حدود 650 گرم است. البته مقدار فوق از نظر فيزيولوژي تغذيهاي نشانه بروز يك فاجعه محسوب نميشود.
با مصرف جيرهي مخصوص نشخواركنندگان، گاوهاي شيري به سهولت اين نوع كاهش وزن را جبران ميكنند و به همين علت تامين انرژي مورد نياز گاو در اوايل دورهي شيردهي يكي از مسايل بسيار مهم در پرورش گاوهاي اصيل محسوب ميشود. گاوي كه در يك دورهي شيردهي 3500 كيلوگرم شير توليد ميكند، 30-20 روز 4500 كيلوگرم، 60-40 روز 550 كيلوگرم، 90-80 روز وقت لازم دارد تا انرژي مورد نياز خود را مستقيماً از طريق مصرف جيره تامين كند.
حساسترين مرحله پرورش گاوهاي شيري، 3 الي 6 هفته بعد از زايمان است، منتهي هفتهي سوم بحرانيترين مرحله محسوب ميشود. در اين مرحله تامين نياز گاوهاي شيري از طريق مصرف غذاي روزانه، سالم نگه داشتن و ايجاد اشتهاي كافي در خور توجه است. با توجه به ميزان توليد شير، حداكثر مقدار مصرف غذاي روزانهي گاو 3 الي 4 ماه پس از زايمان انجام ميگيرد و با افزايش ميزان توليد روزانه شير، مقدار مصرف مواد خوراكي فزوني مييابد.
در اوايل دورهي شيردهي مصرف روزانه 8 كيلوگرم علوفه پايه (ماده خشك) بدون تغييرات فيزيكي در ساختان گياه (خرد شده) كه حاوي 2 كيلوگرم فيبر خاك است، توصيه ميگردد. البته مقدار فوق به تدريج 9 الي 10 كيلوگرم ماده خشك و 7/2 كيلوگرم فيبر خام افزايش مييابد و به اين ترتيب با مصرف جيره فوق نياز گاو در زمستان جهت توليد 10 كيلوگرم شير در تابستان 14 كيلوگرم شير تامين ميشود. با مصرف هر كيلوگرم غذاي متراكم انرژ
ي و مواد مغذي لازم جهت توليد 2 كيلوگرم شير با 4% چربي برطرف ميگردد.
تغذيهگاوهاي شيري در مرتع:
مزاياي تعليف دام در مراتع، به علت بالا بودن درصد جذب مواد غذايي موجود در علوفه تازه در مقايسه با تغذيه دستي دام با علوفه خشك در محيط بسته بر هر كس آشكار است. در يك گاوداري، ارزانترين و اقتصاديترين روش با استفاده از چراگاههاي طبيعي و مصنوعي است. علاوه بر اين تعليف در چراگاه يك نوع ورزش براي حيوان بوده و جهت سلامتي حيوان ضروري است، ولي به علت ساختمان گاوها، بخصوص پوزهشان نميتوانند از هر مرتعي استفاده كنند.
چراگاهي كه به صورت مصنوعي ايجاد ميشود، بيشتر از تيره گياهان نخوديان و گندميان است. در اكثر شرايط تيره گياهان نخوديان ارزش غذايي بيشتري نسبت به گياهان تيره گندميان دارد و مقدار شير توليدي نيز بيشتر است.
استفاده از چراگاه براي چرانيدن مستقيم گاوها روشهاي مختلفي دارد. متداولترين اين روشها، چرانيدن مرتب چراگاه است. بدين ترتيب كه تمام محوطه چراگاه به عنوان يك واحد درنظر گرفته شده و حيوانات با گردش در نواحي مختلف چرا ميكنند. در اين روش مخارج كارگري كم ميشود، ولي در عوض از چراگاه به آن صورت استفاده نميشود.
در روش ديگر چراگاه به قسمتهاي كوچكي تقسيم ميشود و هر قسمت با توجه به تعداد گاو و يا كوچكي و بزرگي حدوداً دو هفته در اختيار گله قرار ميگيرد كه اين روش نسبت به روش قبل مواد غذاي بيشتري ميتواند در دسترس حيوان قرار دهد. در اين روش مرتع را در دسترس گاوهاييكه توليد بيشتري دارند، قرار ميدهند و بعداً به ترتيب به حيوانات با توليد كمتر و گاوهاي خشك واگذار ميشود. در اين روش گلهاي كه به چراگاه فرستاده ميشود، هر روز فقط يك قسمت محدودي از مرتع را در اختيار دارد. در اين روش مخارج كارگري و ديگر مخارج نسبتاً بيشتر است.
در استفاده از چراگاه هر صورت كه باشد، بايستي حيوانات در هر زمان كه حس كردند، آب و نمك در دسترس داشته باشند، روي اين اصل بايد در جاهاي مناسب چراگاه آب و نمك وجود داشته باشد. علاوه بر اين بايستي پناهگاه در نقاط مختلف چراگاه ايجاد كرد تا در هواي باراني و در روزهاي گرم تابستان كه شدت نور خورشيد زياد است، حيوانات بتوانند خودشان را حفظ كنند. تعليف در چراگاه علاوه بر اينكه مناسبترين و اقتصاديترين روش است، گردش در چرگاه براي سلامتي حيوان نيز ضروري ميباشد. فقط در مواقعي كه حيوانات براي اولين بار به چراگاه برده ميشوند، پيشگيري لازم باستي انجام گيرد.
در طول زمستان كه حيوانات تحت رژيم علوفه خشك بودهاند، اگر يك دفعه حيوانات به چراگاه برده شوند، عوارض گوارشي (نفغ شكم، اسهال و ..) پيش خواهد آمد، زيرا با ورود به چراگاه شرايط فيزيولوژيكي موجود در شكمبه تغيير ميكند و تعادل اسيدهاي شكمبه به خصوص تعادل اسيدهاي چرب فرار به هم ميخورد. روي اين اصل به حيوانات دو سه هفته قبل از اينكه به چراگاه فرستاده شوند، علوفه سبز جوان با درجه هضمي بيشتر ميدهند. از اين جهت علوفه سيلويي يكي از بهترين علوفههاست. اگر علوفه سيلويي به مقدار لازم در دسترس نباشد، براي تغذيه آمادگي از علوفه جوان چراگاه از مقدار كم شروع كرد و روز به روز زيادتر كرد.
در اين مرحله حيوانات براي مدت محدودي به چراگاه فرستاده ميشوند. مدت اقامت در چراگاه بعداً يواش يواش اضافه ميگردد. علوفه چراگاه در مراحل اوليه رشد از نظر آب، پروتئين خام و هيدراتهاي كربن قابل هضم غني بوده، ولي از نظر سلولز فقير هستند. با پيشرفت رشد در مواد غذايي علوفه چراگاه تغييراتي روي ميدهد. بدين ترتيب كه مقدار پروتئين كم و سلولز زياد ميشود.
مصرف علوفه در چراگاه بسيار متغير است، مقدار علوفه خورده شده در چراگاه بستگي به مادهي خشك علوفه و سلولز گياهان دارد. در يك چراگاه خوب، مقدار ماده خشك مصرف شده در روز 12-14 كيلوگرم است. اين مقدار ماده خشك حدوداً در 70 كيلو علوفه چراگاهي شامل 20% خشك پيدا ميشود.
گاوها بايستي موقعي به چراگاه فرستاده شوند كه طول علوفه حداقل 20 سانتيمتر باشد. در اين قبيل چراگاهها براي هر گاو در هر روز 70-80 متر مربع مساحت درنظر ميگيرند. مساحت درنظر گرفته شده در هر چراگاهي با بلند و كوتاه بودن علوفه چراگاه متغير است.
خوراك دادن به گاوهاي خشك
خوراك گاوهاي شيري در دورهي خشكي يا در اواخر دورهي آبستني غالباً در فضاي محصور يا زير سايه كه به فضاي آزاد راه دارد، انجام ميگيرد. گاوهايي كه به صورت آزاد در فضاي محصور پرورش مييابند، عموماً مواد خوراكي را دلخواه تغذيه نموده، در بدن خود بيشتر چربي ذخيره ميكنند. سرعت عمل در عادت دادن گاو به مصرف جيره توليد در اوايل دوره شيردهي به عوامل زير بستگي دارد:
1. شرايط جسماني گاوهاي شيري در اواخر دورهي آبستني
2. امكانات تغذيهي موجود در موسسه پس از زايمان
از ذخيرهسازي چربي در بدن گاو بايد جلوگيري به عمل آيد، گاوهاي چاق در اواخر دورهي آبستني اصطلاحاً پر دردسر ميشوند. اختلالاتي كه در باروري گاوها بروز ميكند، 10% مربوط به عوامل ارثي و 90% آن به عوامل محيطي بستگي دارد. 35% عوامل محيطي به تغذيه، 45% به
كنترل فعلي و زمان استراحت بعد از زايمان و 10% به تلقيح مصنوعي مربوط ميباشد.
براي اينكه گاو در لاكتاسيون بعدي مقدار شير بيشتري توليد كند، بايستي حيوان فرصت داشته باشد تا مقداري از موادي كه در خلال شيرواري از بدن خارج كرده است را ترميم كند. منظور از خشك كردن گاو، دادن اين فرصت به حيوان است.
اعتقاد بر اين است كه سلولهاي داخل اپيتليان تا شروع لاكتاسيون احتياج به ترميم و استراحت دارند. مرحلهي خشك كردن گاو بايستي تا آنجا كه امكان دارد، سريع صورت گيرد، بدون اي
نكه به پستان آسيبي وارد شود. در موقع خشك كردن در اثر دوشيدن شير فشار شير توليد شده در پستان به نقطهاي ميرسد كه مانع ترشح شير ميشود، سرانجام شير باقيمانده در پستان جذب ميشود.
بهترين طريق خشك كردن در اكثر گاوها، قطع كردن يك دفعهي دوشش است. در دوشش متناوب گاو به علت اينكه فشار داخل پستان كم ميشود، زمان خشك كردن طولاني ميشود. محدود كردن آب و كم كردن مواد غذايي گاو به خشك شدن گاو نيز كمك ميكند. در موقع خشك كردن گاو بعد از آخرين شيردوشي پستانكها بايستي تميز شده و در مايع ضدعفوني غوطهور شوند كه اين عمل مانع از ايجاد ورم پستان در خلال دوره خشك ميشود.
بهداشت دام و دامپروري
بطور كلي بهداشت دام رعايت اصول و نكاتي است كه بوسيلهي آن ميتوان دام را در سلامتي كامل نگهداري كرد و با تكيه بر اين اصول ميتوان از شيوع بيماريهاي دامي جلوگيري كرد. دامها با انواع متعددي از بيماريها روبرو ميشوند كه بعضي از اين بيماريها عفوني هستند و در فاصلهي زماني بسيار كم باعث انهدام افراد بيشتر گله ميشوند كه در اين مورد با بكار بستن اصول واكسيناسيون ميتوان از ابتلاء حيوانات به بيماريهاي مسري جلوگيري نمود.
در دامداري به ندرت به معالجهي حيوان ميپردازند و فقط با جديت و مراقبت دائمي و با بكار بستن فنون بهداشت و افزودن به مقاومت دام با استفاده از روشهاي متداول امروزي از بروز بيماريها جلوگيري كرده و سلامتي گله را تامين ميكند. تهيهي جايگاه سالم، يعني بطوري كه بتواند حيوان را در برابر تغييرات جوي محافظت كند، بايد داراي ضوابط زير باشد: تهويهي اصبل، درجه حرارت در فصول مختلف، نور، قمستهاي داخلي اصطبل شامل آخور، آبشخور، تميزي وسايل، بست و مهار كردن افراد بيمار و يا مشكوك به بيماري و وجود حمام ضد انگلهاي پوستي حيوانات از عواملي است كه سبب افزايش توليد و سلامتي گله ميشود.
مراعات در بهداشت تغذيهي حيوان چه از نظر محتويات غذايي و چه از نظر خود غذايي كه كپك نزده باشد و بتواند احتياجات حيوان را در مراحل مختلف زندگي و رشد تامين كند و عاري از هرگونه آلودگي باشد، از عواملي است كه در سلامتي حيوان اثر عمده دارد. از عوامل ديگر كه در سلامتي حيوان مراعات بهداشت جدي است، عبارتند از:
بهداشت جلدي (تيمار كردن)، علاوه بر اين كه سبب پاك شدن كثافات جلذ ميشودف بر اثر مالش و ماساژ تحريك شده و بر اثر جريان بيشتر خون پوست تقويت ميگردد، بطوري كه از قديم گفتهاند: پوست آينه بدن است،يعني سلامتي پوست و موي بدن ميتواند به سلامتي جسمي حيوان پي برد.
تيمار كردن روش ساده عملي است كه علاوه بر پاك شده پوست، باعث از بين رفتن بعضي از انگلهاي پوستي نيز ميشود، ولي بايد گفت كه عمل تيمار موقع غذا دادن حيوان نباشد، زيرا گرد و غبا رحاصل از تيمار ممكن است غذا را آلوده كند. بهترين موقع تيمار قبل از غذا دادن است، بخصوص اگر هوا مساعد باشد، اين عمل بهتر است در مقابل آفتاب انجام گيرد. در موقع تيمار كردن بايد دقت كرد كه وسايل تيمار گاوهايي كه آلودگي پوستي دارند، از وسايل گاوهاي ديگر جدا شود و حتي الامكان قبل از شروع به اين كار وسايل را ضدعفوني كرد.
ضد عفوني كردن دام و دامداري:
با توجه به اينكه در نقاط مختلف گاوداري، يعني سالن شيردوشي، زايشگاه و اصطبل، به علت تجمع تعداد زيادي گاو و گوساله و روي هم انباشه شدن كثافات و فضولات و وجود رطوبت و گرماي حاصل از تخميرات ميكروبي در كثافات، شرايط بسيار مساعد جهت رشد و نمو ميكروبها و ساير عوامل بيماريها ايجاد ميشود كه اگر مرتباً و به موقع براي برطرف كردن آنها اقدام نشود، خطر بروز بيماريهاي مسري و انفرادي بين افراد گله و حتي در بين كارگران اجتنابناپذير خواهد بود. براي ضدعفوني كردن نقاط مختلف گاوداري از عوامل فيزيكي و شيمايي متعددي استفاده ميشود كه به بعضي از آنها مختصراً اشاره ميشود:
الف) كرنولين:
اين ماده از مواد شيميايي ضدعفوني كننده موثر و ارزان قيمت ميباشد كه علاوه بر خاصيت ضدعفوني كنندگي، باعث خنثي شدن بوي اصطبل ميشود، ولي بايد دقت كرد كه اين ماده به علت بوي نافذي كه دارد، در ضدعفوني سالن شيردوشي مورد استفاده قرار نگيرد.
ب) دود دادن:
دود گوگرد و يا دود حاصل از مخلوط فرمالين و پرمنگنات (3 قسمت فرمالين و يك قسمت پرمنگنات) در جايگاههاي بسته خاصيت ميكروبكشي و قارچ كشي قوي دارد. بديهي است كه در موقع دودكردن، حيوانات بايد از اصطبل خارج شده و در مدت مزبور داخل جايگاه نشوند.
ج) آهك:
آهك به علت جاذبه الرطوب بودن، علاوه بر اين كه در خشك نگه داشتن جايگاه موثر است، از مواد ضدعفوني كننده قوي نيز به شمار ميرود. آهك هم به صورت خشك و هم به صورت شير آهك مورد استفاده قرار ميگيرد. در موقعي كه شير آهك مورد استفاده قرار ميگيرد، بايستي تازه باشد، زيرا شير آهك كهنه با گاز كربنيك موجود در هوا تشكيل كربنات كلسيم ميدهد كه اثر ضدعفوني كنندگي دارد.
د) آفتاب:
نور خورشيد بخصوص اشعهي ماوراي بنفش آن از عوامل ضدعفوني كننده قوي بسيار موثري است. روي اين اصل جايگاه اصطبلهاي گاوداري بايستي حتيالامكان روي به جنوب ساخته شوند و اشعه خورشيد بتواند تا عمق جايگاه و اصطبل نفوذ كند.
ه( حرارت: حرارت كه به طرق مختلف توليد ميشود در ضدعفوني جايگاه و وسايل مختلف گاوداري مورد استفاده قرار ميگيرد. استفاده از شعلهافكنها در اغلب مواقع راه حل مناسبي جهت شدعفوني كردن و از بين بردن عوامل بيماريزا است.
و) سوزانيدن لاشههاي آلوده:
سوزانيدن لاشه حيواناتي كه در اثر ابتلاء به بيماريهاي واگير تلف شدهاند و پوشاندن آن در عمق مختصري از زمين به آهك در جلوگيري از اشاعهي بيماري موثر است.
فوريتهاي دامداري
سمتراشي:
اصلاح و تراش سم در گاو مخصوصاً در دامهايي كه كمتر گردش ميكنند، حداقل يك الي دو بار در طول سال بايد عملي شود، زيرا امكان دارد سم بيش از حد رشد كند و مانع از حركت طبيعي دام گردد. براي تراشيدن و اصلاح سم از پنسبر و سمتراش صفحهاي يا تيغهاي و سوهان استفاده ميشود. عمل سمتراشي روي حيوان ايستاده به شرح زير به عمل ميآيد:
براي تراشيدن سم پا، ابتدا بايستي پا را مقيد نموده و سپس انتهاي سم را بوسيلهي سمبر به اندازهي لازم قطع و قسمتهاي اضافي را بوسيلهي سوهان يا سمتراش به ميزان لازم تراشيده تا سم در تمام سطح خود صاف و فاقد برآمدگي باشد. تراش كف سم نبايد بيش از حد لازم صورت گيرد، زيرا سبب ايجاد اختلالاتي ميشود، در صورتي كه ضمن تراش آثار زخم در كف سم پيدا شود، بايد تمام نسوج قسمتهاي مجروح را بوسيلهي سمتراش برداشت. اصلاح سم دست، پس از بلندكردن دست و خم نمودن آن به طرف عقب همانند اصلاح سم پا صورت ميگيرد.
در تراشيدن سمها ميتوان اعمال زير را انجام داد:
الف) ممكن است شاخ اضافي كف سم كه خيلي بلند شده، برداشته شود.
ب) بازديد سمها و اطمينان از سلامت سمها در صورتي كه زخم وجود نداشته باشد و اين به خاطر حفظ سمها انجام ميگيرد.
ج) تراشيدن سمها بايد به طريقي انجام گيرد كه فشار نهايي روي سم كاملاً به استخوان پاشنه وارد شده و در حال ايستادن گاو، سمها به طور مستقيم روي زمين قرار گيرند.
د) سمهايي كه خيلي دراز هستند، ابتدا بايد از قسمت جلو كوتاه شوند.
ه ) در صورت وجود زخم در سمها لبههاي شاخي كه باعث ايجاد فشار روي زخم ميشوند، بايد تراشيده شده يا نازكتر گردند.
بنابراين سمهاي نامناسب بايد تراشيدن شوند و اين عمل ترجيحاً بايست قبل از ايجاد لنگش باشد. يك شخص خبره كه در گاوداري كار ميكند، ميتواند وضعيت سمها را ارزيابي كرده و نتيجهگيري كند كه چه گاوهايي احتياج به مراقبت از پاها دارند و روش كار چگونه بايد باشد. در صورتي كه چنين شخص خبرهاي در گاوداري وجود نداشته باشد، سم گاوهاي شيري بايد دوبار در سال به عنوان پيشگيري از لگنش تحت درمان قرار گيرند و مورد مراقبت واقع شوند.
البته چون لگنش گاو بهداشت انساني را تهديد نميكند، لذا بطور مبرم و به فوريت اقدامي جهت كنترل و درمان آن انجام نميشود، اما مشكلي است كه باعث نگراني دامداران خواهد شد، چرا كه نتيجهي ايجاد لگنشها باعث كاهش توليد شير و كاهش ميزان رشد و كوتاه شدن عمر اقتصادي گاو ميشود. با توجه به آنچه گفته شد، گاوداران بايستي مشكل را درك كنند و بوسيلهي اعمال روشهاي صحيح در جهت حل آن عمل نموده و از گاوهاي خود مراقبت لازم را به عمل آورند.
قطع شاخ:
در گاوهاي شيري، سعي ميشود كه شاخها را از بين ببرند، زيرا:
1. گاوهاي بدون شاخ كمتر به يكديگر آسيب ميرسانند.
2. كارگران و اشخاصي كه در گاوداري رفت و آمد ميكنند، كمتر صدمه ميبينند.
3. گاوهاي بدون شاخ آرامتر و كار كردن با آنها آسانتر است.
4. در موقع حمل و نقل از محلي به محل ديگر، به يكديگر كمتر آسيب وارد ميآورند.
5. فضاي كمتري براي تغذيه در زير آخورهاي مسقف لازم دارند.
سن مناسب براي برداشت شاخ:
هر اندازه كه عمل برداشت شاخ زودتر (از لحاظ سن) انجام شود، به سود دامدار و حيوان خواهد بود، زيرا:
1. حيوان كمتر زجر خواهد برد.
2. خونريزي كمتر خواهد بود.
3. كاركردن با حيوان سادهتر و سهلتر انجام ميشود.
4. خطر عفونتهاي گوناگون كمتر خواهد بود.
موقع برداشت شاخ:
هرگاه عمل برداشت شاخ در فصل سرما انجام شود، حيوان كمتر از گزند حشرات ناراحت خواهد بود.
بخش توليد مثل:
گاو ماده بدين منظور نگهداري ميشود كه توليد شير، گوشت و توليد مثل نمايد، چون توليد مثل هم سبب توليد شير و هم توليد گوشت حاصل از خود گوساله ميشود. اصلاً پس از زايش، توليد شير شروع ميشود كه به تدريج شير افزايش يافته و پس از 1 الي 2 ماه به حداكثر خود ميرسد و سپس به تدريج توليد شير كاهش مييابد تا اين كه گاو توسط دامدار خشك ميشود. با اين كه خود گاو ديگر توليد شير نميكند. اين مساله در مورد گاوهاي كم توليد سريعتر اتفاق ميافتد، يعني قبل از اين كه به 300 روز دوره شيردهي برسند، گاوهاي پرتوليد اگر آبستن نباشند، ميتوانند حتي تا 400 روز نيز شيردهي داشته باشند.
ت كه در كل، زايش نموده كه اثر غير قابل انكاري در توليد دارد. در اين قسمت گاو خوب به گاوي گفته ميشود كه هر سال يك گوساله زاييده باشد و گلهي خوب شيري، گلهاي است كه 90% ماده گاوهاي گله، يك گوساله در سال زاييده باشند، البته اين گونه گلهها فقط تحت شرايط مديريت بسيار خوب وجود خواهند داشت.
اهميت توليد مثل:
منظور اصلي در دامپروري جفت كردن نر و مادهها و افزايش گله و ادامه نسل، افزبايش بهتر در گله و بدينترتيب افزايش توليد و درآمد است. در يك گله قدرت اقتصادي با قدرت توليد مثل افراد همان گله بستگي نزديكي دارد. هيچ دامدار و موسسهاي خواه به منظور تجاري و يا به منظور توليد حيونات تخمي، حاضر به پرورش حيواناتي كه قدرت توليد مثل ندارند، نيست، زيرا موقعي كه گله تازهاي ايجاد ميكنيم و تعداد افراد گله كم است، براي زياد كردن افراد گله توليد مثل اهميت عمدهاي دارد.
اگر زياد كردن افراد گله همراه با سلكسيون صورت ميگيرد و در هر دوره تعدادي از حيوانات از گله جدا ميشوند، افزايش توليد مثل بيشتر از هر چيز اهميت دارد و نيز جايگزين كردن افراد حذف شده از گله، براي اين كه در دورهي حذفي بعدي دچار مشكلي نشويم، بايستي تعداد افراد متولد شده از تعدادي كه حذف ميشوند، بيشتر باشد. در يك گله علاوه بر اهميت توليد مثل، زمان توليد مثل (زايش) نيز اهميت دارد. روي اين اصل دامدار بايستي زمان زايش را نيز كنترل كند.
عواملي كه در توليد مثل موثرند، به اختصار عبارتند از:
1. ژن و توليد مثل:
در حيوانات توليد مثل نيز مانند ساير محصولات بدست آمده از حيوان، تحت تاثير عوامل ژنتيكي است. بالا و پايين بودن نسبت به توليد مثل قبل از هر چيز به استعداد ژنتيكي بستگي دارد. اگر قابليت اوليد مثل در يك حيوان موجود است، براي اين كه اين قابليت خودش را نشان بدهد، عوامل محيطي موثر در آن بايستي تامين شود.
نتيجهي تحقيقات بدست آمده از حيوانات آزمايشگاهي نشان ميدهد كه توليد مثل تحت تاثير فاكتورهاي ژنتيكي بوده و اين عوامل است كه ظرفيت و حدود توليد مثل را تامين و تهديد ميكند. علاوه بر اين خصوصيات توليد مثل، مثل ساير خصوصيات به ارث بستگي دارد. نتيجهي تحقيقات، ارثي بودن عواملي كه باعث كم شدن توليد مثل و حتي در مواردي هم باعث عقيمي حيوان شده و از پدر و مادر به اولاد منتقل ميشود، را ثابت كرده است. ارثي بودن قدرت توليد مثل كم است. اين بدين معني است كه قدرت توليد مثل بيشتر تحت تاثير عوامل محيطي است، ولي با وجود اين هرقدر شرايط محيطي ايدهآل باشدف اگر حيوان صاحب ژنهاي كه استعداد توليد بيشتري دارند، نباشد، نميتواند نتيجهي مطلوب بدهد.
2. تيپ و توليد مثل:
بعضي از پرورش دهندگان معتقدند كه تيپ و ساختمان بدني بخصوصي دارند، نسبت به حيوانات ديگر قدرت توليد مثل بيشتري دارند. اين فكر بيشتر از اين ناشي ميشود كه اشكال مختلف بدني در تامين دستگاه تناسلي رسا و يا نارسا است. مثلاً جثه.
نتيجهي تحقيقات بدست آمده نشان ميدهد كه حيواناتي كه جثهي بزرگي دارند، 4/7 و آنهايي كه جثهشان كوچك است، 8/5 در طول عمر اقتصاديشان بچه توليد كردهاند. همين آزمايشات ثابت كرده است حيواناتي كه جثهي بزرگي دارند، نسبت به حيواناتي
كه جثهي كوچكتر دارند، زودتر به سن بلوغ ميرسند، ولي بستگي تيپ و توليد در هر زمان و بطور قطع مشاهده نشده است، اگر بين تيپ و توليد مثل بستگي وجود داشته باشد، اين بستگي به احتمال زياد مربوط به ترشح هورمون است و ترشح هورمون به نسبتهاي مختلف تحت تاثير عوامل ژنتيكي بودنش معلوم است.
3. سن و توليد مثل:
ارتباط بين توليد مثل و سن، با آزمايشات متفاوتي ثابت شده است. مخصوصاً قدرت توليد مثل در سالهاي پايين كم است. با زياد شدن سن، قدرت توليد مثل زياد ميشود، ولي بعداً در سالهاي بالا با زياد شدن سن، كم ميشود.
اولين سني كه حيوان بارور ميشود، در توليد مثل سالهاي بعد حيوان تاثير ميگذارد، اما اين تاثير تا چه حدودي است؟ تا به حال مشخص نشده است، ولي معتقدند اگر سن حيواني كه براي اولين بار توليد مثل ميكند، از حد عادي خيلي زياد باشد، احتمال اين كه حيوان بارور شود، كم است. بر خلاف اين اگر حيوان زودتر از سن عادي جفت داده شود و بارور گردد، رشد و نمو حيوان تحت تاثير قرار گرفته و كم ميشود و حيوان قادر به تظاهر صفات ارثياش نخواهد بود. اولين سن جفتگيري با نژاد و تغذيه حيوان تغيير ميكند. معمولاً حيوانات زودرس (نژادهاي زودرس) نسبت به نژادهاي ديررس زودتر به جفتگيري داده ميشوند.
4. تغذيه و توليد مثل:
تغذيه در توليد مثل حيوان تاثير زيادي دارد، ولي نبايد فراموش كرد كه تغذيه حيوان به مدت طولاني با مواد غذايي كه از كيفيت خوبي برخوردارند، چربي گرفتن خود و اطراف دستگاه تناسلي شده و در نتيجه تاثير منفي در توليد مثل دارد. تغذيه ناقص نيز تاثير منفي در توليد مثل دارد. عدم تغذيه صحيح باعث به تاخير افتادن بلوغ جنسي ميشود و در حيوانات بالغ باعث كم شدن فعاليت ارگانهاي تناسلي ميگردد و حتي در مواردي باعث عقيم ماندن حيوان ميگردد.
تعذيه ناقص باعث كم شدن فعاليت جنسي در حيوان ميشود، زيرا غده هيپوفيز كه بر روي فعاليت جنسي تاثير دارد، در اثر عدم تغذيهي صحيح نميتواند اعمالش را به خوبي انجام دهد. در نتيجه هورمونهاي گوناد و تروب در حيوانات ماده بر روي تخمدانها و در حيوانات نر بر روي بيضه كم ميشود. نتيجتاً توليد اسپرم و اوول دچار اشكال ميگردد.
كمبود ويتامينها نيز در توليد مثل موثر است. اگر حيوانات به مدت طولاني با مواد غذايي مثل كاه و علوفه خشك نامرغوب تغذيه شوند، به علت كمبود ويتامين A و كاروتن نميتوانند به خوبي بارور شوند. كمبود ويتامين A در گاوهاي نر، سبب دژنره شدن سلولهاي مولد اسپرم و در نتيجه توليد اسپرم كم ميشود. در گاوهاي ماده اگر كمبود ويتامين A در جيرهي غذايي ادامه يابد، باعث مختل شدن سيكل استروس ميشود و در نتبحه باروري حيوان به تاخير ميافتد. كمبود ويتامين A در ماده گاوهاي آبستن بيشتر در آخر دورهي آبستن مشهود است و نتيجهاش سقط جنين و با ضعيف بودن گوساله در موقع تولد و حتي گوساله متولد شده، مرده است.
در كمبود مواد معدني، به علت اينكه رشد و نمو حيوان به خوبي صورت نميگيرد، در توليد مثل حيوان اثر ميگذارد. مواد معدني كه همراه شير از بدن خارج ميشود و جهت ساختن اسكلت جنين و بچه مورد استفاده قرار ميگيرد، بايستي با مواد غذايي تامين شود. بخصوص كلسيم و فسفر و ديگر مواد معدني بايستي درنظر گرفته شود، زيرا در توليد مثل بعدي حيوان تاثير ميگذارد. در كمبود كلسيم و فسفر جيرهي غذايي، جنين به طور عادي رشد نخواهد كرد و زايمان بطور طبيعي صورت نميگيرد و اگر گوساله زنده به دنيا آيد، در اثر كمبود اين مواد در جيرهي غذايي مادرش دچار عوارضي استخواني ميشود. اگر مقدار پتاسيم جيره كم شود، از قدرت توليد اسپرماتوزئيد كاسته ميشود. در گاو نر توصيه ميشود به تناسب هر سرويس 800 گرم كنسا
نتره بيشتر خورانيده شود.
5. محيط و توليد مثل:
ثابت شده است كه حيواناتي كه در فضاي آزاد نگهداري و تغذيه ميشوند، نسبت به حيواناتي كه در اصطبل و فضاي بسته نگهداري ميشوند، توليد مثل بيشتري دارند. همين وضعيت در مورد حيواناتي مثل گاو نيز صادق است. مثلاً گاوهاي نري كه در يك گوشه اسطبل بسته شده و همان جا بدون اين كه حركتي داشته باشد، مواظبت و تغذيه ميشوند، گاوهاي تنبلي شده و قدرت جنسيشان پايين ميآيد. شرايط اقليمي و اكولوژي محيط زيست از لحاظ ارتفاع، درجه حرارت، رطوبت، علفه مرتع، حشرات، بيماريهاي عفوني و انگلي و غيره در توليد مثل نقش عمدهاي دارند.
تلقيح مصنوعي:
تلقيح مصنوعي عبارت است از جمعآوري اسپرم گاو نر و قرار دادن آن در اندام تناسبي دام ماده ميباشد، البته زماني كه گاو ماده آماده باشد. تلقيح مصنوعي قابل استفاده در دامهاي مختلف ميباشد، ولي استفاده اصلي آن در گاو ميباشد. تلقيح مصنوعي در حقيقت يك روش كنترل بهداشتي ميباشد، چون با استفاده از اين روش انتقال بيماريهاي تناسلي كه ممكن است از طريق جفتگيري طبيعي توسط گاو نر به كل گله انتقال يابد، جلوگيري ميشود.
استفادههاي اصلاح نژاد كه از اين امر ميشود، عبارت است از اين كه در صورت داشتن يگ گاو نر ممتاز ميتوان تعداد زيادي نتايج از آن بدست آورد. ميتوان هزينه نگهداري و خريد يك گاو نر ممتاز را حذف نمود. بنابراين دامداران كمبضاعت هم ميتوانند از بهترين نطفهي نرهاي ممتاز استفاده كنند و گله خود را اصلاح نمايند، به سولت ميتوان نسبت به ارسال اسپرم به تمام نقاط نمود.
بنابراين فرصت استفاده از نطفه نر ممتاز براي تمام نقاط دنيا موثر است. ميتوان نسبت به نگهداري اسپرم به مدت طولاني حتي پس از مرگ خود گاو نر اقدام نمود و در كل بهبود ژنتيكي در مدت بسيار كوتاهي ميسر ميگردد.