بخشی از مقاله
شوخ طبعي
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد. ماهیت شوخ طبعی از دیدگاه خانمها و آقایون اگر از خانم ها و آقایون سوال کنید که چه خصوصیتی در همسرشان وجود دارد که بیش از هر چیز برایشان جالب و جذاب است مطمئن باشید که هر دو جنسیت، شوخ طبعی را در ابتدای لیست خود قرار خواهند داد. این واژه آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که در زبان انگلیسی سرواژه ای به صورت (GSOH) نیز برای آن ساخته اند.
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال کاملاً طبیعی است که هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد.
میتوان گفت که این روزها شوخ طبعی به شکل مقوله ای در آمده که در میان عامه ی مردم رواج زیادی پیدا کرده. لازم به ذکر است پژوهشگرانی که در مورد شوخ طبعی تحقیق و بررسی مینمایند سال هاست که متوجه اختلافاتی در مورد مفهوم و کاربرد حس شوخ طبعی در میان خانم ها و آقایون شده اند. به این معنا که خانم ها علاقه دارند با مردی ازوداج کنند که با مزه باشد، و برایشان جک های خنده دار تعریف کند؛ این در حالی است که آقایون تمایل دارند با خانم هایی ازدواج کنند که به جک های مضحک و مسخره ی آنها بخندند.
بر اساس اظهارات اریک برسلر روانشناس دانشگاه مک مستر در کانادا تعریف خانم ها و آقایون از حس شوخ طبعی به یک معنا نیست. او در تحقیقاتش که در جلد بعدی ماهنامه ی تکامل و سلوک انسانی به چاپ خواهد رسید، تعداد بسیار زیادی از خانم ها و آقایون را مورد پرسش قرار داده است. این افراد پاسخ های جالبی به سوال های پژوهشگران داده اند. برسلر و تیمش به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خانم ها بیشتر به دنبال مردی هستند که "تولید کننده" ی شوخی باشد و آقایون نیز بیشتر به خانمهایی گرایش دارند که با روی باز از شوخی آنها "استقبال" کنند.
جفری مولر روانشناس در رشد تکاملی انسان در دانشگاه نیو مکزیکو و نویسنده کتاب "ذهنیت
همسریابی" معتقد است که این نوع تقسیم مفهومی شوخی در میان جنسیت ها کاملاً قابل درک و پیش بینی است. خانم ها انتخابگر تر از آقایون هستند و به این دلیل که آنها مردهای شوخ طبع را ترجیح میدهند، آقایون خود به خود آموزش میبینند که حس شوخ طبعی خود را زنده نگه داشته و خودشان را با مزه جلوه دهند تا به این ترتیب هم بر روی خانم ها تاثیر گذار واقع بشوند و هم مردهای دیگر را از میدان به در کنند.
جان موریل پروفسور کالج ویلیام و ماری در ویرجینا که به مدت 25 سال است که بر روی شوخ طبعی مطالعه و تحقیق میکند، معتقد است که : "آقایون خیلی راحت با گذاشتن القاب و نام های مستعار بر روی مردهای دیگر آنها دست انداخته و به آنها طعنه می زنند." این در حالی است که خانم ها یک چنین کاری را انجام نمیدهند و کمتر اتفاق میافتد خانم ها را ببینید که برای یکدیگر جک بسازند و یا شوخیهایی کنند که به شخصیت طرف مقابل توهین شده باشد.
یکی از تفاوت های اصلی این است که آقایون اغلب از شوخی استفاده میکنند تا به نوعی با هم جنس های خود رقابت کرده و حس برتری خود را به آنها بقبولانند. این در حالی است خانم ها از شوخی و خنده صرفاً به عنوان عاملی برای عمیق تر شدن پیوندهای عاطفی استفاده میکنند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که آقایون زمانیکه در کنار یک خانم هستند با دوستان پسر خود شروع میکنند به شوخی و خنده.
تطمیع حس شوخ طبعی برای آقایون آنقدر مهم است که یک لبخند از طرف جنس مونث میتواند به عنوان تثبیت کننده ی علاقه در ذهن آنها است. مجموعه تحقیقات یک پژوهشکده ی آلمانی نیز گویای این مطلب است که زمانیکه یک خانم و آقای غریبه به هم میرسند و شروع میکنند به یک گفتگوی عادی، میزان خنده های خانم در طول بحث به عنوان عاملی محسوب میشود که میزان علاقه ی او به طرف مقابل را تعیین میکند، و نشان میدهد که او تا چه حد جذب آقا شده. همچنین همین میزان خنده های خانم است که آقا بر اساس آن تصمیم میگیرد که دفعه ی آینده باز هم او را ملاقات کند یا خیر. از سوی دیگر میزان خنده های آقا هیچ ارتباطی به میزان علاقه ی او به خانم ندارد.
برسلر میگوید که تحقیقاتش همچنین گویای این مطلب نیز هستند که شوخی به احتمال زیاد بخاطر انتخاب جنسی صورت میپذیرد چراکه در روابط رمانتیک خنده و شوخی بسیار مطلوب جلوه میکند. شاید خانم ها به حس شوخ طبعی دوستانشان بیاهمیت باشند حال چه دختر و چه پسر، اما تمایل دارند که همسرشان از این حس برخوردار باشد.
دان نیلسون پروفسور زبان شناسی دانشگاه آریزنا امریکا میگوید خانمی که حس شوخ طبعی آقا را به مسخره میگیرد، این کار او برای آقا مایوس کننده و دلسر کننده به حساب میآید. بسیاری از آقایون در این حال احساس تهدید زیادی را از سوی طرف مقابل دریافت میکنند. همچنین آقایون خانم هایی که بیش از اندازه شوخی میکنند را نیز به عنوان تهدید برای خود محسوب میکنند، به این معنا که این احتمال را میدهند روزی خودشان هدف زبان تیز و تند خانم قرار بگیرند. او میگوید: "من احساس میکنم که هر مردی در دنیا عاشق شوخ طبعی و خوشمزگی است."
نیلسون میگوید مردهای مضحک و با مزه خیلی جذاب هستند چراکه دارای خلاقیت بسیار بالایی میباشند، آنها حتی قابلیت دیدن اشیاء موجود در درون یک جعبه بسته را نیز دارند. آنها همچنین دارای "دید مضاعف" هستند. او میگوید آنها توانایی درک نقطه نظرات متفاوت طرف مقابل را نیز دارند. او می گوید هر دوی این خصیصه های اخلاقی مورد پذیرش خانم ها هستند.
البته خود نیلسون هم برای شوخ طبعی حد و اندازه خاصی قائل می شود. در حقیقت اینطور هم نیست که آقایون بگویند ما به هیچ وجه دلمان نمیخواهد همسرمان شوخی کند. از این گذشته مردهایی که این حس را میستایند، اغلب نسبت به سایر مردها مطمئن تر، بالغ تر، و آگاه تر هستند. آنها ارزش و اعتبار بالایی به همسرشان می دهند و از این بابت هیچ ترس و تهدیدی را نیز متوجه خودشان نمیبینند.
البته خانم هایی که به دنبال مردهایی هستند که موافق حس شوخ طبعی آنها بوده و ازآن استقبال کنند، دارای عزت نفس بالاتری هستند و برای شخصیت خود ارزش بالاتری قائل هستند.
اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران خانواده و ازدواج نیز موافق آراء فوق الذکر هستند.
جان گاتمن یکی از موسسین موسسه ازدواج و خانواده در سیاتل امریکا و کارشناس روابط زناشویی به این نتیجه رسیده است که زمانیکه شوخی و خنده به عنوان عامل از بین برنده ی تنش ها و تعارض ها به کار برده میشود، زندگی ها دوام بیشتری پیدا میکنند. مطالعات جامع دیگر نیز حاکی از این مطلب هستند که افرادی که با همسران خود خنده و شوخی میکنند و به طور روزانه موجبات خنده و شادی یکدیگر را فراهم میآورند، زندگی خیلی خوشحال تری را دنبال خواهند کرد.
جنبه سرزنده، شوخ، و فکاهی مغز قابل تقدیر است حتی اگر زوجین در مورد چیزی که عامل خنده است با هم موافق نباشند.
روانشناسي شوخ طبعي
كارشناسان پرورش مهارت شوخطبعي را از اصول تربيتي مهم در خانواده ميدانند
خنديدن كودك را سركوب نكنيم
«شيطنتهاي كودك خردسالم و به قول آشنايان و دوستان شيرينكاريهايش، هميشه مرا رنج ميدهد. گاهي اوقات لنگه كفش را به جاي گوشي تلفن برداشته و با دوست خيالياش صحبت ميكند، در برخي مواقع عصاي پدربزرگش را برداشته و با خندههاي بيپايانش، شروع به گفتن لطيفههاي تكراري و بيمفهوم ميكند. برخلاف عقيده همسرم كه او را كودكي باهوش و شيرين ميداند و حمايتش ميكند، من نگران هستم.»
مادر پسر بچه هفت ساله از شوخطبعيهاي فرزندش نگران است در حالي كه به عقيده متخصصان ويژگي شوخطبعي از خصايص انسانهاي باهوش به شمار آمده و پرورش آن در كودكان سبب افزايش خلاقيت و كمك به رشد شناختي كودك ميشود.
نوع نگرش افراد به زندگي نقش مهمي در شيوه مقابله با فراز و نشيبها و تحقق آمال و آرزوهاي آنها دارد. محققان با بررسي روشها و راهكارهاي نيل به موفقيت و كسب خوشبختي به اين نتيجه دست يافتهاند. مثبتانديشي و شوخطبعي در دنياي پرهياهو و پرمشغله امروزي، اصلي مهم در دستيابي به خوشبختي محسوب شده و كاربرد مهارتهاي شوخي در زندگي تضمينكننده سلامت روان و جسم افراد محسوب ميشود.
انديشمندان شوخطبعي را اصل دوم رسيدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزينشي و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطيف را راهكاري مؤثر براي مقابله با تنش و استرس معرفي ميكنند.
قابليت نگريستن با نگاهي طنز به دنياي اطراف از نخستين سالهاي تولد در كودكان وجود دارد و به عقيده متخصصان، پرورش آن از سوي افراد خانواده و محيطهاي آموزشي امكانپذير خواهد بود.
دكتر مهين علامه، روانپزشك كودك شوخطبعي را يكي از ويژگيهاي مهم و شيوهاي ارزشمند در رشد كودك و ارتقاي تعاملات مثبت اجتماعي او معرفي ميكند و در اين خصوص معتقد است، خنديدن به مسائل به ظاهر بياهميت و ساختن داستانهاي خندهدار، از موضوعات مختلف و
مباحثي كه اغلب افراد آنها را جدي ميگيرند، از خصايص بارز كودكان محسوب شده و كودكان از اين طريق به كشف حقيقت و واقعيتهاي زندگي ميپردازند. اين متخصص اضافه ميكند، تحقيقات بيانگر آن است كه كودكان شوخطبع در مقايسه با همسالان خود از زندگي شادتري برخوردار بوده، عزت نفس بيشتري دارند و به كنترل درآوردن اوضاع از ويژگيهاي متداول اين افراد محسوب ميشود. در خانوادههايي كه پرورش مهارت شوخطبعي از اصول تربيتي والدين محسوب ميشود، كودكان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به ديگران بوده و روابط اجتماعي قويتري دارند. اين كودكان سريعتر از افراد ديگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرايط جديد و غيرقابل پيشبيني سازگار ميكنند.
دكتر مسعود آبيار، روانشناس و استاد دانشگاه در اين باره معتقد است ترويج مهارت خنديدن و اهميت دادن به نگاه متفاوت كودكان در محيط خانواده، ارتباط مستقيم با افزايش هوش هيجاني (EQ) در كودكان دارد.
اين روانشناس اضافه ميكند: تجربه نشان ميدهد در اغلب خانوادهها افكار متفاوت و شوخ طبعانه كودكان جدي گرفته نشده و در برخي مواقع سركوب ميشود، اين در حالي است كه كودكان با استفاده از تفكري كه در علم روانشناسي به تفكر جادويي معروف است، دست به اعمالي متفاوت ميزنند. آنها با اين شيوه تفكر با دوستان خيالي خود صحبت ميكنند، مهماني راه انداخته و در بازيهاي خود، حركات و حرفهاي عجيب و خندهدار ميزنند. در صورتي كه اين رفتار از سوي والدين و مسئولان آموزشي جدي گرفته نشده و كودكان به خلق دنياي خيالي و دروغگويي و شيطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزايش خلاقيت در آنها كاهش خواهد يافت.
اين متخصص اضافه ميكند: خنديدن كودكان به مسائل بياهميت مانند به زمين افتادن يك قاشق طبيعي بوده و برخورد موضعگيرانه بزرگترها و سركوب خنديدن در آنها عوارض بيشماري را در نحوه رشد شخصيتي كودك بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعي
محققان پرورش مهارت شوخ طبعي از دوران نوباوگي در محيط خانواده را از شيوههاي مؤثر در شكوفايي استعدادها و مهارتهاي آنان معرفي ميكنند. تحقيقات نشان ميدهد افرادي كه در خانوادههاي شوخطبع پرورش يافته و هميشه براي خنديدن نكتهاي را پيدا ميكنند از سلامت جسمي بيشتري برخوردار هستند. اين افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سيستم ايمني قويتري دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، ميزان فشارخون متناسب و بهبود عملكرد سيستم گوارشي از ديگر مشخصات اين افراد محسوب ميشود. به عقيده متخصصان حس شوخ طبعي از لحظه تولد به صورت فطري در همه افراد وجود داشته و نيازمند پرورش صحيح است.
دكتر ثمين ملكوتي روانپزشك كودك درخصوص شيوه پرورش مهارت شوخطبعي از نخستين
سالهاي تولد ميگويد: نوزادان درك روشني از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخطبعي ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادكامي را در افراد مجاور خود بخوبي درك ميكنند و به محركهايي مانند قلقلك دادن، شكلك و حركات خندهدار به صورت خنده پاسخ ميدهند. به عقيده اين متخصص زماني كه والدين و افراد خانواده، صداهاي حيوانات را تقليد ميكنند، اين حركات براي نوزادان 9 تا
15 ماهه كه به دنبال كشف و شناخت دنياي اطراف خود هستند، جالب بوده و ميخندند. خنده
وخوشحالي آنها، نقش مهمي در پرورش حس شوخ طبعي و ارتقاي سطح خلاقيت در آنها دارد.
همزمان با رشد كودك و يادگيري زبان، كودك با درك ريتم و مفاهيم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهيم خندهدار استفاده ميكند. كودكان در سنين سه تا پنج سالگي در تلاشند والدين خود را بخندانند. براي نمونه زماني كه از يك كودك سه ساله پرسيده ميشود، بينيات را نشان بده به كفشهايش اشاره ميكند و پس از آن با صداي بلند ميخندد. در اين حالت، همراهي والدين با كودك و ادامه شوخي به پرورش حس شوخ طبعي كمك خواهد كرد.
كودكان پيش دبستاني، علاقهمند به يافتن موضوعات خندهدار در ميان تصاوير و رسم اشكالخندهدار هستند. بچه فيلي كه عينك آفتابي زده يا اتومبيلي كه چرخهايي به شكل مربع دارد، براي كودكان جالب بوده و رسم چنين تصاويري به افزايش مهارتها و كمك به رشد شناختي كودك ميكند.
قرار گرفتن كودكان در گروههاي همسال مهد كودك يا دبستان، نقش مهمي در توسعه حس شوخ طبعي كودك دارد. شكلك در آوردن و تكرار لطيفههاي ساده، خنديدنهاي بيموقع، بزرگنمايي كردن واقعيات، تكرار آنها در موقعيتهاي مشابه و برقراري ارتباط با موضوعات ديگر بطوري كه مفهوم طنز پيدا كند از ويژگيهاي كودكان شوخ طبع در اين سنين است. بلند خنديدن والدين با كودك، تعريف كردن قصههاي خندهدار، تشويق كودك به خنده و فراهم كردن محيطي فانتزي با چسباندن تصاوير جذاب، اسباببازي، خواندن شعر و اجراي نمايشهاي كمدي براي كودك در توسعه مهارت شوخ طبعي مؤثر است.
به عقيده دكتر مسعود آبيار، روانشناس، سركوب حس شوخ طبعي در كودكان سبب بروز اين حس به نيرويي انتقادگرو عيبجو در آينده ميشود. از طرف ديگر بايد توجه داشت خنديدن به اشتباهات كودك، سبب آسيب به عزت نفس و ايجاد استرس بيشتر در كودك ميشود. با افزايش حس شوخ طبعي در كودكان و آموزش اين مهارت ميتوان به كودك كمك كرد تا به خوشحالي دروني دست پيدا كرده و با كسب تجربيات بهتر و آموزش مهارتهاي كنترلي،براي ورود به اجتماع و دستيابي به موفقيت آماده شود
«شيطنتهاي كودك خردسالم و به قول آشنايان و دوستان شيرينكاريهايش، هميشه مرا رنج ميدهد. گاهي اوقات لنگه كفش را به جاي گوشي تلفن برداشته و با دوست خيالياش صحبت ميكند، در برخي مواقع عصاي پدربزرگش را برداشته و با خندههاي بيپايانش، شروع به گفتن لطيفههاي تكراري و بيمفهوم ميكند. برخلاف عقيده همسرم كه او را كودكي باهوش و شيرين ميداند و حمايتش ميكند، من نگران هستم.»
مادر پسر بچه هفت ساله از شوخطبعيهاي فرزندش نگران است در حالي كه به عقيده متخصصان ويژگي شوخطبعي از خصايص انسانهاي باهوش به شمار آمده و پرورش آن در كودكان سبب افزايش خلاقيت و كمك به رشد شناختي كودك ميشود.
نوع نگرش افراد به زندگي نقش مهمي در شيوه مقابله با فراز و نشيبها و تحقق آمال و آرزوهاي آنها دارد. محققان با بررسي روشها و راهكارهاي نيل به موفقيت و كسب خوشبختي به اين نتيجه دست يافتهاند. مثبتانديشي و شوخطبعي در دنياي پرهياهو و پرمشغله امروزي، اصلي مهم در دستيابي به خوشبختي محسوب شده و كاربرد مهارتهاي شوخي در زندگي تضمينكننده سلامت روان و جسم افراد محسوب ميشود.
انديشمندان شوخطبعي را اصل دوم رسيدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزينشي و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطيف را راهكاري مؤثر براي مقابله با تنش و استرس معرفي ميكنند.
قابليت نگريستن با نگاهي طنز به دنياي اطراف از نخستين سالهاي تولد در كودكان وجود دارد و به عقيده متخصصان، پرورش آن از سوي افراد خانواده و محيطهاي آموزشي امكانپذير خواهد بود.
دكتر مهين علامه، روانپزشك كودك شوخطبعي را يكي از ويژگيهاي مهم و شيوهاي ارزشمند در رشد كودك و ارتقاي تعاملات مثبت اجتماعي او معرفي ميكند و در اين خصوص معتقد است،
خنديدن به مسائل به ظاهر بياهميت و ساختن داستانهاي خندهدار، از موضوعات مختلف و مباحثي كه اغلب افراد آنها را جدي ميگيرند، از خصايص بارز كودكان محسوب شده و كودكان از اين طريق به كشف حقيقت و واقعيتهاي زندگي ميپردازند. اين متخصص اضافه ميكند، تحقيقات بيانگر آن است كه كودكان شوخطبع در مقايسه با همسالان خود از زندگي شادتري برخوردار بوده، عزت نفس بيشتري دارند و به كنترل درآوردن اوضاع از ويژگيهاي متداول اين افراد محسوب ميشود. در خانوادههايي كه پرورش مهارت شوخطبعي از اصول تربيتي والدين محسوب ميشود، كودكان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به ديگران بوده و روابط اجتماعي قويتري دارند. اين كودكان سريعتر از افراد ديگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرايط جديد و غيرقابل پيشبيني سازگار ميكنند.
دكتر مسعود آبيار، روانشناس و استاد دانشگاه در اين باره معتقد است ترويج مهارت خنديدن و اهميت دادن به نگاه متفاوت كودكان در محيط خانواده، ارتباط مستقيم با افزايش هوش هيجاني (EQ) در كودكان دارد.
اين روانشناس اضافه ميكند: تجربه نشان ميدهد در اغلب خانوادهها افكار متفاوت و شوخ طبعانه كودكان جدي گرفته نشده و در برخي مواقع سركوب ميشود، اين در حالي است كه كودكان با استفاده از تفكري كه در علم روانشناسي به تفكر جادويي معروف است، دست به اعمالي متفاوت ميزنند. آنها با اين شيوه تفكر با دوستان خيالي خود صحبت ميكنند، مهماني راه انداخته و در بازيهاي خود، حركات و حرفهاي عجيب و خندهدار ميزنند. در صورتي كه اين رفتار از سوي والدين و مسئولان آموزشي جدي گرفته نشده و كودكان به خلق دنياي خيالي و دروغگويي و شيطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزايش خلاقيت در آنها كاهش خواهد يافت.
اين متخصص اضافه ميكند: خنديدن كودكان به مسائل بياهميت مانند به زمين افتادن يك قاشق طبيعي بوده و برخورد موضعگيرانه بزرگترها و سركوب خنديدن در آنها عوارض بيشماري را در نحوه رشد شخصيتي كودك بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعي
محققان پرورش مهارت شوخ طبعي از دوران نوباوگي در محيط خانواده را از شيوههاي مؤثر در شكوفايي استعدادها و مهارتهاي آنان معرفي ميكنند. تحقيقات نشان ميدهد افرادي كه در خانوادههاي شوخطبع پرورش يافته و هميشه براي خنديدن نكتهاي را پيدا ميكنند از سلامت جسمي بيشتري برخوردار هستند. اين افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سيستم ايمني قويتري دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، ميزان فشارخون متناسب و بهبود عملكرد سيستم گوارشي از ديگر مشخصات اين افراد محسوب ميشود. به عقيده متخصصان حس شوخ طب
عي از لحظه تولد به صورت فطري در همه افراد وجود داشته و نيازمند پرورش صحيح است.
دكتر ثمين ملكوتي روانپزشك كودك درخصوص شيوه پرورش مهارت شوخطبعي از نخستين سالهاي تولد ميگويد: نوزادان درك روشني از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخطبعي ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادكامي را در افراد مجاور خود بخوبي درك ميكنند و به محركهايي مانند قلقلك دادن، شكلك و حركات خندهدار به صورت خنده پاسخ ميدهند. به عقيده اين متخصص زماني كه والدين و افراد خانواده، صداهاي حيوانات را تقليد ميكنند، اين حركات براي نوزادان 9 تا
15 ماهه كه به دنبال كشف و شناخت دنياي اطراف خود هستند، جالب بوده و ميخندند. خنده
وخوشحالي آنها، نقش مهمي در پرورش حس شوخ طبعي و ارتقاي سطح خلاقيت در آنها دارد.
همزمان با رشد كودك و يادگيري زبان، كودك با درك ريتم و مفاهيم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهيم خندهدار استفاده ميكند. كودكان در سنين سه تا پنج سالگي در تلاشند والدين خود را بخندانند. براي نمونه زماني كه از يك كودك سه ساله پرسيده ميشود، بينيات را نشان بده به كفشهايش اشاره ميكند و پس از آن با صداي بلند ميخندد. در اين حالت، همراهي اشكالخندهدار هستند. بچه فيلي كه عينك آفتابي زده يا اتومبيلي كه چرخهايي به شكل مربع دارد، براي كودكان جالب بوده و رسم چنين تصاويري به افزايش مهارتها و كمك به رشد شناختي كودك ميكند.
قرار گرفتن كودكان در گروههاي همسال مهد كودك يا دبستان، نقش مهمي در توسعه حس شوخ طبعي كودك دارد. شكلك در آوردن و تكرار لطيفههاي ساده، خنديدنهاي بيموقع، بزرگنمايي كردن واقعيات، تكرار آنها در موقعيتهاي مشابه و برقراري ارتباط با موضوعات ديگر بطوري كه مفهوم طنز پيدا كند از ويژگيهاي كودكان شوخ طبع در اين سنين است. بلند خنديدن والدين با كودك، تعريف كردن قصههاي خندهدار، تشويق كودك به خنده و فراهم كردن محيطي فانتزي با چسباندن تصاوير جذاب، اسباببازي، خواندن شعر و اجراي نمايشهاي كمدي براي كودك در توسعه مهارت شوخ طبعي مؤثر است.
به عقيده دكتر مسعود آبيار، روانشناس، سركوب حس شوخ طبعي در كودكان سبب بروز اين حس به نيرويي انتقادگرو عيبجو در آينده ميشود. از طرف ديگر بايد توجه داشت خنديدن به اشتباهات كودك، سبب آسيب به عزت نفس و ايجاد استرس بيشتر در كودك ميشود. با افزايش حس شوخ طبعي در كودكان و آموزش اين مهارت ميتوان به كودك كمك كرد تا به خوشحالي دروني دست پيدا كرده و با كسب تجربيات بهتر و آموزش مهارتهاي كنترلي،براي ورود به اجتماع و دستيابي به موفقيت آماده شود.
نگاهي به منشاء فلسفي خنده
رفتارها- ترجمه الهام منبعجود:
بيشتر تحقيقات انجام شده بر روي انسان به اين سئوال اساسي ميپردازد: شوخطبعي چيست؟
خود كلمه شوخطبعي ريشه مرتبطي دارد: طبق تعريف واژهنامه انگليسي آكسفورد، اين واژه از نظريهاي روان- فيزيولوژيك درباره اثرات شوخيهاي مختلف بر روي خلق و خوي انسان در قرن هفدهم گرفته شده است.
1- شوخ طبعي چيست؟
اگر چه تمامي فلاسفه نظريهاي را در اين زمينه مطرح كردهاند، اما با گذشت 2500 سال مجادله و بحث، هنوز درباره عوامل تشكيلدهنده شوخطبعي توافقنظر اندكي وجود دارد. با وجود شركت متفكران از رشتههاي مختلف در اين مناظره، موضوع شوخطبعي در حال حاضر تحت نظر رشته فلسفه مطالعه ميشود.
تعداد اندكي از فلاسفه توجه خود را بر روي تحقيقات مرتبط با شوخطبعي متمركز كردهاند كه به احتمال زياد از دو عامل ناشي ميشود: شكستهاي پيدرپي، كه نشان ميدهند مشكلات فراواني در اين زمينه وجود دارد، و بعد اينكه موضوع به غلط، يك موضوع بياهميت جلوه داده ميشود.
با اين حال، وسعت و اهميت اين موضوع با حيطههاي مطالعه متنوع در رشتههاي فلسفه، روانشناسي، جامعهشناسي، مردمشناسي، فيلم و ادبيات مشخص ميشود. يافتن موضوعي فلسفي كه با زندگي روزانه، روابط متقابل اجتماعي و طبيعت ما به عنوان يك انسان چنين ارتباط مستقيمي داشته باشد بسيار مشكل است.
2- شوخطبعي، خنده، كمدي (طنز) و افكار دستنيافتني (The Holy Grail)
بيشتر تحقيقات انجام شده بر روي انسان به اين سئوال اساسي ميپردازد: شوخطبعي چيست؟ خود كلمه شوخطبعي (Humour) ريشه مرتبطي دارد: طبق تعريف واژهنامه انگليسي آكسفورد، اين واژه از نظريهاي روان- فيزيولوژيك درباره اثرات شوخيهاي مختلف بر روي خلق و خوي انسان در قرن هفدهم گرفته شده است.
بيشتر تحقيقات انجام شده در اين زمينه از جناسها و ابهامات فراواني در بين خنده و شوخطبعي سرشار است، و اين مشكل تا به امروز ادامه دارد. «جان ديويي» عاملي را براي تميز اين دو در نظر ميگيرد: «خنده به هيچ عنوان از نقطهنظر شوخطبعي قابل بررسي نبوده و ارتباط آن با خنده، ارتباطي ثانويه است. خنده نوعي اتمام را در دورهاي از تعليق يا انتظار مشخص ميكند، پايانهايي كه به طور آشكار ثانويه هستند.»
ما به دلايل مختلفي ميخنديم( شنيدن لطيفه خندهدار، استنشاق گاز خنده، قلقلك دادن) اما تمامي اينها الزاماً شوخطبعي ما را ايجاد نميكنند.
در تلاشها براي ارائه يك نظريه كلي براي خنده و شوخي، «جان موريل
» به نكته بهتري براي تميز اين دو اشاره كرده است: «خنده در نتيجه يك تغيير روانشناختي خوشايند ايجاد ميشود، در حالي كه شوخي حاصل يك تغييرشناختي لذتبخش است.»
با توجه به تكثر خنده بدون شوخي، محقق رابرت پروواين نتيجه ميگيرد كه در اكثر موارد خنده را ميتوان در روابط متقابل اجتماعي- بدون وجود شوخطبعي- يافت كه به عنوان نوعي مكانيسم رهايي از تنش مورد استفاده قرار گرفته است.
اگر شوخي شرايط خاصي از خنده نيست بايد در كفايت آن ترديد داشته باشيم. در اغلب موارد شوخي خنده را ايجاد ميكند، اما گاهي حاصل آن تنها يك لبخند است.
روشن است كه اين پديدههاي متمايز از نظر دروني، در بعضي حالات به هم مرتبطند، اما
ما براي يافتن ارتباط آنها به تبيينهاي واضحتري از هر دوي آنها- خنده و شوخي- نياز داريم.
بخش اصلي اين بررسي به اين نكته مربوط است كه شرايط كافي براي طنزآميز بودن پاسخ ما چيست، اما يك تفاوت اساسي در اينجا وجود دارد، تعيين شرايط يك پاسخ با مجزا كردن اصولي كه چيزي براي تحريك چنين پاسخي بايد داشته باشد، متفاوت است.
بحث ابتدايي ما با توصيف عوامل كافي براي تحريك ايجاد طنز تفاوت دارد. چه چيزي پاسخ مدنظر ما را ايجاد ميكند؟ اينكه چه چيزي، يك مورد را طنزآميز ميسازد يكسان نيست.
به دليل نقص زبان در اين حيطه خاص، اسم (humour) و صفت (humourous) اين كلمه به سختي تميز داده ميشوند. نارضايتي و عدم توافق با نظريههاي پيشين شوخي و شوخطبعي از ابهام در دو شكل دستوري اين كلمه ناشي ميشود.
3- نظريات شوخطبعي نظريه آرامش
نظريات آرامش تلاش ميكنند كه شوخطبعي را از طريق مدل رهايي از تنش توصيف كنند. آنها به جاي تعريف شوخطبعي، ساختارهاي ضروري و فرآيندهاي رواني موثر در ايجاد خنده را مورد بحث قرار ميدهند.
دو نظريهپرداز برجسته در اين زمينه هربرت اسپنسر و زيگموند فرويد ميباشند. به طور كلي دو نوع نظريه آرامش وجود دارد:
1 - نظريه با نفوذتر معتقد است كه خنده از انرژي فراوان و مازاد منتج ميشود.
2 - نظريه ضعيفتر مدعي است كه خنده ناشي از طنز، موجب رهايي از تنش يا آزادي انرژي ميشود. فرويد توصيف اختصاصيتري از مكانيسم انتقال انرژي دارد، اما فرآيند مورد نظر او با ويژگيهاي اساسي نظريه آرامش ارتباط چنداني ندارد.
در «فيزيولوژي خنده»، اسپنسر نظريهاي را مطرح ميكند كه با نظريه هيدروليك انرژي عصبي او ارتباط بسيار نزديكي دارد. در اين نظريه هيجان و آشفتگي رواني نوعي انرژي را توليد ميكند كه بايد خودش را از اين طريق يا طرق ديگر به مصرف برساند.
او معتقد است كه هيجان عصبي هميشه به ايجاد جنبش ماهيچهاي تمايل دارد. خنده- به عنوان نوعي حركت فيزيكي- ميتواند به صورت يك جريان پرمعني از اشكال مختلف انرژي عصبي عمل كند.
اسپنسر نظريه خود را رقيب نظريه عدم تطابق (ناسازگاري) نميبيند، در عوض او توضيح ميدهد كه چرا يك هيجان رواني خاص برخاسته از يك ناسازگاري موروثي به چنين حركت فيزيكي بيهدف و منحصر به فردي منجر ميشود.
اسپنسر هيچگاه پاسخ راضيكنندهاي به اين سئوال ندارد. اما او بود كه ايده ايجاد خنده براي رهايي انرژي پتانسيل را ارائه كرد.
در نقد تئوري آرامش اسپنسر بايد گفت كه اين نظريه بيشتر شوخيهايي را كه به سرعت رخ ميدهند توصيف ميكند. به نظر نميرسد كه بسياري از لطيفهها، حاضر جوابيها و حتي كارتونها انرژي انباشته شدهاي باشند كه آزاد شدهاند.
شايد اسپنسر فكر ميكند كه بهترين توضيح براي خنده به عنوان يك مصرف متفاوت و بيهدف انرژي اين است كه انرژي توليد شده توسط شوخي و طنز را به نحوه مناسبي در جايي مصرف كند.