بخشی از مقاله
کشاورزی و توسعه
هم اکنون بیش از سه دهه از توجه جهانی به موضوع حفاظت محیط زیست وحدود دو دهه از مباحث پیرامون توسعه پایدار می گذرد. قبل از این ایام، در تمامی پروژه های توسعه، صرفاً دیدگاه اقتصادی و ایجاد در آمد و بازده اقتصادی بیشتر، مد نظر بود. لیکن در دهه 1970 میلادی این ذهنیت در افکار سیاستگذاران و برنامه ریزان توسعه مطرح گردید که این گونه روند رشد اقتصادی نهایتاً منجر به تخریب محیط زیست، نا برابری اجتماعی،کاهش منابع و... میشود وجبران این معضلات در دراز مدت موجب ضررهای فراوان اقتصادی خواهد شد
کمسیون جهانی محیط زیست و توسعه در سال 1987 ، توسعه پایدار را چنین تعریف کرد: «توسعه ای که بدون مخاطره انداختن توان نسلهای آینده برای رفع نیازهای خود، پاسخگوی نیازهای حال حاضر باشد». این مفهوم طی تعریف زیر برای بخشهای مواد غذایی وکشاورزی دقیقتر بیان شد ودر سال 1988 توسط شورای فائو مورد پذیرش قرار گرفت:
«توسعه پایدار، مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت بخشی تحولات وساختار اداری است، به طوری که تأمین مداوم نیازهای بشری و رضایتمندی نسل حاضر و نسلهای آینده را تضمین کند. چنین توسعه پایداری(در بخشهای کشاورزی، جنگلداری وشیلات) با حفاظت زمین، آب وذخائر ژنتیکی گیاهی وجانوری همراه است، تخریب زیست محیطی به همراه ندارد، از فناوری مناسب استفاده می کند، از نظر اقتصادی بالنده وپایدار واز نظر اجتماعی مورد قبول است.»
اهداف اساسی توسعه کشاورزی
* امنیت غذایی از طریق ایجاد توازن مناسب وپایدار بین خودکفایی واتکای به نفس؛
* ایجاد درآمد واشتغال در نواحی روستایی، خصوصاً به منظور ریشه کنی فقر؛
* حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست.
راهبردهایی برای توسعه کشاورزی و روستایی:
سه معیار کلیدی برای گزینش روشهای راهبردی در مورد کشورهای صنعتی وکشورهای در حال توسعه به طور یکسان قابل اعمال هستند:
1-افزایش کارایی وبهره وری:کارآیی وبهره وری از طریق کاربرد پایدارتر منابع از جمله نیروی کار، دسترسی بهتر به تکنولوژیهای جدید، استفاده صحیح از نهاده ها وچرخه های زیست شناختی و فرآوری در مزرعه قابل افزایش است.
2- ایجاد تنوع:در این راستا دو نوع تنوع مختلف قابل حصول است: تنوع در نظامهای تولیدی وتنوع در فعالیتهای اقتصادی. نوع اول از طریق سازگارکردن الگوهای کشت محصولات، فعالیت های دامداری، نظامهای پرورش آبزیان، روشهای ماهیگیری و شیوه های جنگلداری با استعدادها و محدودیت های منابع طبیعی حاصل می شود. نوع دوم در نتیجه تلفیق تولید زراعی، جنگلداری وشیلات با فرآوری محصولات تولید شده و تلفیق مشاغل در مزرعه با مشاغل بیرون مزرعه به دست می آید.
3- افزایش برگشت پذیری و به حداقل رساندن مخاطرات: بیشتر روشهایی که برای تولید، فرآوری، خرید وفروش و مصرف محصولات زراعی، دامی و ماهی استفاده می شوند موجب اتلاف منابع و نهاده ها می گردند و خسارات قابل توجهی را قبل و بعد از برداشت دارند. این امر نه تنها موجب کاهش ستانده ها و درآمد می شود بلکه به زوال محیط زیست یعنی نابودی نباتات، فرسایش خاک، آلودگی آبهای زیر زمینی وآلودگی غذا منجر می گردد. اما در خود مزرعه، ضایعات را می توان به عنوان نهاده بازیافت کرد ویا اینکه آنهارا به عنوان محصولات جنبی (از قبیل سوختهای به دست آمده از موجودات زنده) مورد استفاده قرار داد. افزایش اتکا به فرآیندهای زیست شناختی که طبیعت ارائه میدهد،می تواند از هزینه نهاده ها بکاهد
کاربرد متعادل نهاده های کشاورزی
استفاده از نهاده های بیرونی در کشاورزی (عمدتاً کودهای معدنی، سموم دفع نباتات وگونه های دانه ای اصلاح شده)به علت خطرات زیست محیطی استفادۀ بیش از حد آنها، مورد اختلاف نظر بسیار بوده اند. استفاده بیش از حد نه تنها تهدیدی برای محیط زیست است، بلکه هزینه تولید کشاورزان مناطق حاشیه ای را نیز افزایش می دهد. در کشورهای صنعتی، «نهاده های کم» به معنی کاهش سطوح بالای کاربرد کنونی آنهاست.
سطح مناسب نهاده ها برای کشاورزی پایدار چیست؟ در نظامهای تغذیۀ منسجم گیاهان،مواد آلی وکودهای معدنی، به منظورجایگزینی مواد غذایی گیاهی که توسط محصولات زراعی مصرف شده اند، با هم ترکیب می شوند وموجب افزایش باروری خاک می گردند. نظامهای تغذیه منسجم گیاهان را می توان با منابع موجود در شرایط کشاورزی- بوم شناختی و نظامهای کشاورزی مختلف سازگار کرد.
مهار منسجم آفات، جزءکلیدی دیگری از نظامهای کشاورزی پایدار است. شیوه های کاشت وتولید، از طریق به حد اقل رساندن کاربرد سموم شیمیایی، دفع آفات وبه کار گرفتن اصول مبتنی بر بوم شناسی آفات (از قبیل چرخه های زندگی آفات وروابط صیاد/ صید)، قابل اصلاح هستند، به طوری که کشاورزان بتوانند از هزینه های خود بکاهند واز خطرات ناشی از کاربرد بیش از حد سموم دفع آفات احتراز کنند.
در عین حال، محروم کردن کشاورزان از کاربرد نهاده ها، که باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی می گردد، راه حل مناسب مشکل نخواهد بود. تعیین توازن مناسب بین تکنولوژیها، به منظور تضمین کاربرد بی خطر نهاده ها، با توجه به شرایط محلی در کشور، وظیفۀ پژوهشگران است؛ و ایجاد انگیزش و زیر ساخت اقتصادی، به منظور تأمین دسترسی به نهاده های مورد نیازشان، وظیفه سیاستگذاران است.
کشت زیتون با حفظ منابع آب و خاک و حاصلخیزی عرصههای مستعد به توسعه کشاورزی پایدار کمک میکند
مشاور معاون تولیدات گیاهی وزارت جهاد کشاورزی با اعلام این مطلب در گفتوگو با خبرنگار ایانا گفت: با توجه به اهمیت تولید روغن و نقش این محصول و کالای اساسی در تامین امنیت غذایی و سلامت جامعه، هدف اصلی توسعه طرح زیتون، تولید و تامین بخش عمدهای از روغن خوراکی مورد نیاز کشور است.
جهانگیر عرب فراهم کردن زمینه اشتغال مولد را از دیگر اهداف این طرح عنوان کرد و افزود: زیتون به دلیل مقاوم بودن به عوامل نامساعد محیطی و نیاز آبی کمتر نسبت به سایر گونههای باغی، قابلیت کشت در اراضی کمبازده و شیبدار را نیز داراست.
وی به حفظ منابع آب و خاک و حاصلخیزی عرصههای مستعد اشاره و خاطرنشان کرد: مصرف بهینه آب، افزایش نفوذ آب زیرزمینی، جلوگیری از روان آبها و کاهش هدررفت آب از دیگر مزایای این طرح است.
عرب تعداد کشورهای زیتونخیز جهان را 25 کشور عنوان کرد و گفت: طرح زیتون از سال 1372 در کشور آغاز شد و تا پایان سال 1386 تحولات بسیار خوب و مبارکی در این بخش اتفاق افتاد، به گونهایکه تعداد استانهای زیتونخیز از سه به 26 استان رسید، مصرف سرانه از 30 گرم به 130 گرم رسید و میزان تولید دانه زیتون از هفت هزار و 800 تن در سال به 16 هزار تن رسید.
وی سطح زیرکشت زیتون در کشور را نیز 121 هزار هکتار عنوان کرد و افزود: این سطح در سال 1372 تنها سه هزار و 800 هکتار بود که طی سالهای اجرای طرح شاهد رشد چشمگیر سطح زیرکشت بودهایم.
كشاورزي توليد با كيفيت , نگاه به آينده
كشاورزي پايدار به معناي استفاده از علوم بيولوژي، بالاترين ميزان و مناسب ترين روش توليد در كشاورزي است. در حالي كه در كشاورزي تجاري براي نيل به اهداف توليد كوتاه مدت از نهاده هاي كشاورزي به طور بي رويه استفاده مي شود. اين نهاده ها شامل كود، سم، زمين، آب و... است كه استفاده هاي بي رويه از هر كدام ناهنجاري هايي را به دنبال دارد. در حالي كه وزارت جهاد كشاورزي عزم جدي براي توليد ارگانيك و كاربرد حداقل سم و كود شيميايي را در محصولات
كشاورزي دارد، اما آيا روند موجود در استفاده بيش از حد ظرفيت اراضي در كشت هاي دوم و 4/7 ميليارد متر مكعب بيلان منفي از 44 ميليارد متر مكعب آب در بخش زراعت و به عبارتي 19 درصد بيلان منفي حاكي از رويكرد بخش كشاورزي به توسعه پايدار است؟ به راستي وزارت جهاد كشاورزي مي تواند در يك نقد درون سازماني برآورد كند كه مسير گذر از كشاورزي تجاري به كشاورزي پايدار تاكنون به چه ميزان طي شده است؟
با افزايش روزافزون جمعيت و نيازهاي فراوان آن از جمله غذا، كشاورزي به روش هاي ابتدايي و سنتي با بازدهي كم، ديگر جوابگوي اين نيازها نيست. در طي سال هاي گذشته با قطع درختان جنگلي و از بين بردن مراتع، سطح زيركشت افزايش يافت و با استفاده از تكنولوژي هاي صنعتي و روش هاي نوين كشاورزي تا حدودي توانسته بر اين نيازها غلبه كند. به كارگيري روش هاي شيميايي و مكانيكي هر چند توانست كشاورزي را رونق دهد، ولي جاذبه هاي منافع كوتاه مدت كشاورزي تجاري به سيستم حساس و آسيب پذير خاك، اين اجازه را نداد كه بگويد: چه مدت مي توان از اين روش كشاورزي استفاده كرد.
در كشاورزي تجاري با استفاده بي رويه و نامتعادل از كودها و سموم كه تخريب خاك و از بين رفتن موجودات خاكزي را در پي داشت، توان توليد و حاصلخيزي خاك كاهش يافت و نتيجه اين روش كشاورزي، پايين آمدن كيفيت محصولات بود.
در اواخر دهه 60 ميلادي با پيدا شدن سموم در زنجيره هاي غذايي و تجمع عناصر در خاك و آب هاي زيرزميني، به تبع آن بروز بيماري هاي مختلف در انسان، آگاهي مردم از اثرات استفاده از اين مواد شيميايي در كشاورزي افزايش يافت. در دهه ي 70 ميلادي قيمت نفت افزايش يافت و به دنبال آن بهاي نهاده هاي اصلي كشاورزي زياد شد. اين امر بيشتر سبب شد كه مردم به فكر فرو روند و احساس كنند كه منابع طبيعي زمين محدود و جايگزين كردن آنها كاري بس دشوار است.
در سال هاي اخير براي نيل به حفظ حيات طبيعي، تنوع زيستي، پايداري منابع خاك و آب و حفظ
محيط زيست، به كشاورزي از ديدگاه پايدار و ارگانيك نگاه شده است. كشاورزي پايدار براي حصول توليد در دراز مدت و سازگار با محيط، بر نهاده هاي كم انرژي و مقادير كم مواد شيميايي متكي است و در آن اثرات متقابل و فرايندهاي اكولوژيكي ضروري مي باشد كه نتيجه آن توليد محصول و غذاي سالم تر براي انسان است.
تفاوت كشاورزي پايدار با كشاورزي تجاري كه به صورت فشرده از نهاده هاي كشاورزي استفاده مي كنند، در اين است كه در كشاورزي پايدار بر ثبات عملكرد در طولاني مدت با حداقل تاثير بر محيط تاكيد مي شود، در حالي كه كشاورزي تجاري بر اهداف كوتاه مدت و حداكثر عملكرد متكي است. بايد به اين نكته توجه كرد كه كشاورزي پايدار به معني بازگشت به گذشته نيست، چرا كه با استفاده از علوم جديد بيولوژي به بالاترين ميزان و مناسب ترين روش توليد در كشاورزي رسيد. گر چه در بيشتر جوامع با قدرت و نفوذ سياسي شركت هاي توليدكننده مواد شيميايي و نفي اثرات ناهنجار استفاده از آنها در كشاورزي، در توسعه كشاورزي پايدار خللي ايجاد كرده است، ولي با پيگيري جوامع علمي و مردم در سياست دولت ها تغيير روشي مشاهده شده كه كنترل و حذف مصرف برخي از اين مواد شيميايي را در پي داشته است.
به علت ناهنجاري هاي به وجود آمده در سيستم كشاورزي تجاري و صنعتي، جنبش كشاورزي پايدار مبتني بر اكولوژي زنده خاك شكل گرفته است و حركت هاي جهاني نشان مي دهد كه اين جنبش در حال گسترش مي باشد و اين تغييرات در كشورهاي توسعه يافته بيشتر مشاهده مي گردد.
در كشاورزي پايدار دو اصل كليدي وجود دارد كه در آن استفاده از مواد شيميايي بخصوص آفت كش ها و كودها بايد به حداقل برسد و به مزرعه به صورت جامع نگريسته شود.
در حالت كلي يكي از منابع توليد محصولات كشاورزي خاك است و اكوسيستم خاك به طور طبيعي در جهت به حداقل رساندن حالت بي نظمي و جلوگيري از تغييرات شديد بلندمدت عمل مي كند و نتيجه ي آن حفظ ثبات درون زيستگاه است. بنابراين حفظ تعادل اكوسيستم خا
ك مستلزم مديريت عواملي است كه در جهت حمايت و تقويت جامعه زيستي خاك به كار رود.
امروزه رويكرد جهاني به كشاورزي مبتني بر ساختارهاي زنده خاك است. در اين نوع كشاورزي به كار بردن فرآورده هاي بيولوژيك كه با طبيعت اكوسيستم خاك هماهنگ است، در اولويت قرار دارد و خاك به عنوان يك اكوسيستم پويا و فعال در نظر گرفته مي شود كه مواد و انرژي در آن جريان دارد و موجودات خاكزي و گياهان از اجراي اصلي آن محسوب مي شوند. اين موجودات خاكزي از عوامل اصلي تنظيم كننده زنجيره هاي غذايي و چرخه هاي حياتي روابط مفيد بين اجراي آن مي باشند. دانشمندان علوم گياهي و كشاورزي توجه خود را بيشتر به خطرات مصرف بيش از حد كودها و آفت كش هاي شيميايي و مسايل حفاظت خاك و آب و حفاظت از محيط زيست صرف كرده اند و به طور كلي بايد گفت: كشاورزي پايدار بايد از نظر اكولوژيكي مناسب، از نظر اقتصادي توجيه پذير و از نظر اجتماعي مطلوب باشد. كشاورزي پايدار از اهدافي است كه بايد هر چه سريعتر به آن دست يافت و با استمرار آن نياز به مواد شيميايي گران و مخرب را كمتر كرد و با حفاظت از محيط زيست، موجودات و سلامتي جوامع زيستي از طريق برنامه ريزي دقيق، كشاورزي پايدار را حاصل نمود تا نسل هاي آينده بتوانند از شرايط مناسب محيطي برخوردار شوند و از نعمت هاي آن بهره جويند.
رئيس سازمان جهاد كشاورزي استان بوشهر:
توسعه كشاورزي پايدار بر مبناي دانش از برنامههاي جهاد كشاورزي است
خبرگزاري فارس: رئيس سازمان جهاد كشاورزي استان بوشهر گفت: توسعه كشاورزي پايدار بر مبناي دانش و برنامه از اهداف اصلي سازمان جهاد كشاورزي در سال جاري است.
نوذر منفرد امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در بوشهر اظهار داشت: يكي از برنامههاي مهم ما در سال جاري تهيه و تدوين برنامه توسعه بخش كشاورزي از طريق تعامل و تشكيل كارگروههاي علمي با حضور دانشگاه خليجفارس است.
وي گفت: با توجه به نامگذاري امسال به نام سال «اصلاح الگوي مصرف»، اصلاح و تغيير الگوي آبياري نخلها از حالت استخري به تحت فشار طشتكي و رديفي را در دستور كار داريم.
رئيس سازمان جهاد كشاورزي استان بوشهر خاطرنشان كرد: ارتقاي كيفيت صنايع بستهبندي و فرآوري خرما، توسعه و راهاندازي شركتهاي فني و مهندسي در بخش كشاورزي، توسعه فعاليتهاي كميته اصل 44، توسعه سرمايهگذاري در بخش كشاورزي به كمك تسهيلات بانكي از ديگر اولويتهاي برنامههاي سازمان جهاد كشاورزي استان بوشهر است.
منفرد گفت: كشت گياهان شورپسند در حاشيه رودخانهها و اراضي شور استان، خودكفايي در توليد بذري گندم استان، كاهش مصرف سموم شيميايي با مبارزه بيولوژيك غيرشيميايي، توليد نشاي گوجهفرنگي خارج از فصل، تأمين تسهيلات بانكي براي راهاندازي مجتمعهاي توليدي و اتمام مطالعات مكانيابي مجتمعهاي دامپروري در سطح استان و ادامه مطالعات فاز يك و دو از ديگر برنامهها و اهداف جهاد كشاورزي استان بوشهر در سال جاري است.
توسعه کشاورزی ارگانیک
کشاورزی ارگانیک، نظام زراعی است مبتنی بر مدیریت اکوسیستم زراعی، تمرکز بر حاصلخیزی خاک و سلامت گیاه و عدم مصرف مواد شیمیایی مصنوعی كه این نظام با شرایط اجتماعی، اقتصادی منطقهای و محلی سازگار است. در سطح فراتر از كشاورزی ارگانیك، کشاورزی بیودینامیک تعریف میشود كه شامل ابعاد روحانی با ساختار ریتمهای کیهانی، نیروی حیاتی، کیفیت، تدارکات بیودینامیک، موجود زنده مزرعه میشود.
مفاهیم و اصول کشاورزی ارگانیک
مصرف فراوان انواع سموم و کودهای شیمیایی چه از لحاظ تاثیر بر سلامت مصرفکنندگان محصولات کشاورزی و غذایی و چه از لحاظ تبعات زیست محیطی از قبیل آلودگی آبهای زیرزمینی و بر هم زدن تعادل زیستی، روزبهروز مورد تردید جدی قرار میگیرد.
طرح مسائل جدیدی همچون گیاهان تغییر یافته ژنتیكی نیز به این موارد اضافه شدهاست. امروزه افزایش آگاهی مصرفکنندگان به مسائل فوق و افزایش گزارشهای منتشره در خصوص تاثیرات سو مواد فوق بر سلامتی مصرفکنندگان و ایجاد بیماریهای حاد و مزمن، اشتیاق مصرفکنندگان را به محصولات تولیدشده در شرایط طبیعی و حتیالامکان بدون استفاده از انواع سموم و کودهای شیمیایی افزایش دادهاست.
در ابتدا چنین محصولاتی با عناوین متفاوتی که نشان از منشا طبیعی نهادههای مصرف شده در آنها داشت عرضه میشدند و بازار محدودی را به خود اختصاص میدادند اما با افزایش سطح آگاهیها، این بازار رشد قابل توجهی را تجربه کرد به حدی که برنامهریزان در جوامع صنعتی به منظور جلوگیری از تقلب استانداردهایی را برای تولید، عرضه و برچسبزنی محصولات ارگانیک تدوین و ارائه کردهاند. بر اساس این استانداردها، در هر کشوری با نظارت دولت نهادی غیردولتی نظارت بر اجرای استانداردها در واحدهای تولیدکننده محصولات ارگانیک را بر عهده میگیرد و البته مسئولیت نظارت کلی بر عهده دولت باقی میماند. البته نظارت از سوی سازمانهای بینالملی نیز پیشبینی شده است.
هماهنگی استاندادها چالش امروز محصولات ارگانیک
كشاورزی ارگانیک در سادهترین تعریف به عنوان «كشاورزی بدون افزودن مواد شیمیایی صنعتی» تعریف شده است. ماده شیمیایی صنعتی، مادهای است كه طی فرایندهای شیمیایی غیرطبیعی تهیه شده است. این تعریف، ناقص و حتی نادرست است. این تعریف بدان معنا نیست که كشاورزی ارگانیک قطعا كشاورزی بدون مواد شیمیایی باشد، زیرا ما در جهانی زندگی میكنیم كه در آن مواد شیمیایی مصنوعی در خاك، آب و هوا وجود دارد. واژه ارگانیک مانند بسیاری از واژگان انگلیسی، چندین معنا دارد. معنایی كه در کشاورزی ارگانیک مدنظر است، برای مدیریت تمام
مواد شیمیایی صنعتی (مصنوعی) چون علفكشها، حشرهكشها، قارچكشها، داروهای دامی، سوپرفسفات و اوره در كشاورزی ارگانیک بهكار نمیرود. به طور کلی در مزارع ارگانیک، هیچگونه ماده شیمیایی مصنوعی به کار برده نمیشود. این مواد در آمادهسازی خاك، رویش گیاه یا تولید نهادههایی كه در تغذیه گیاه، ذخیرهسازی، فراوری و یا فروش آن دخالت دارند، به کار نمیروند. بهعلاوه، دامها تا حد امكان اجازه حركت آزادانه در مرتع را دارند. كشاورزی ارگانیک، حرکت رو به عقب نیست. در این سامانه، بهترین دانش سنتی با علم جدید تركیب میشود و در عین حال با سایر روشهای نوین مدیریت، سازگار است. مزارع ارگانیک همچون دیگرزمینهای زراعی به خوبی آماده شده و نیازمند مدیریت قوی، به ویژه در مورد خاك و آفات است.
با توجه به افزایش مصرف كود و آفتكشهایی که پیامد آنها زوال باروری خاك، سلامتی و آلودگی هوا، آب و غذا است، نگرانیهای روزافزونی درباره محیط زیست جهانی ایجاد شده و مفهوم كشاورزی ارگانیک اهمیت فزایندهای در راستای توسعه كشاورزی پایدار و بومسازگار در سرتاسر جهان پیدا كرده است.
كشاورزی ارگانیک بر پایه استفاده از نهادههای ارگانیک طبیعی و درون مزرعهای چون كود دامی تازه، كمپوست، كود سبز، كنجاله و ضایعات فرآوری مواد غذایی و همچنین كنترل زیستی آفات همراه با کمترین استفاده از مواد معدنی طبیعی برای تقویت نظام زراعی - اقتصادی مزرعه و بهبود فعالیتهای زیستی خاک استوار است. كشاورزی ارگانیک در كشورهای گوناگون با نامهای مختلف شناخته میشود که 16 نام برای آن ازجمله كشاورزی بیولوژیك، كشاورزی پایدار و كشاورزی زاینده ذکر شده است.
كشاورزی بیولوژیك نامی است كه در اروپا بسیار رایج است، در حالیكه در آمریكا و بریتانیا عبارت كشاورزی ارگانیک را ترجیح میدهند، هرچند كه مکتب ارگانیک به عبارت دقیقتر، فلسفهای است كه شامل آموزش، هنر، تغذیه، مذهب و همچنین كشاورزی است. كشاورزی ارگانیک در كشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه عمدتا به علت مسائل اقتصادی و كمبود نهادههای شیمیایی به طور گستردهای استفاده میشود، در حالی که توفیق آن در كشورهای پیشرفته، بیشتر در واكنش به کشاورزی پر نهاده و یا كشاورزی صنعتی بوده است.
بر چسبگذاری محصولات ارگانیک باید توسط یك سازمان سوم و اثبات این امر صورت بگیرد که محصول، مطابق استانداردهایی که در سراسر جهان توسط صدها سازمان گواهیكننده، كشاورزان مختلف، شركتهای تجاری، سازمانهای غیردولتی و اخیرا دولتی شكل گرفتهاند، تولید شده است. گواهی محصولات ارگانیک، فرایندی پیچیده است، اما تلاشهایی در راستای هماهنگ كردن استانداردهای گوناگون به منظور توسعه بازار محصولات ارگانیک در جریان است.