بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی رابطه وضعیت اقتصادی خانواده و متغیرهای فردی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یپردازد، جامعه آماری این تحقیق کلیه ی دانش آموزان شهر و روستای شهرستان گتوند در تمامی مقاطع تحصیلی می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی 210 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده اند ، ابزارها گردآوری اطلاعات دراین تحقیق پرسشنامه سنجش وضعیت اقتصادی وپیشرفت و ارزشیابی تحصیلی می باشد که با توزیع آن دربین نمونه آماری و تحلیل آن درنرم افزار spss به گردآوری ها پرداخته ومورد بررسی قرارگرفته اند.
لازم به ذکر است که ادبیات و مبانی نظری تحقیق با استفاده از اسناد ومنابع کتابخانه ای گردآوری و تنظیم شده اند. نتیجه تحقیق را می توان اینگونه بیان نمود که بین وضعیت اقتصادی خانواده ومتغیرهای فردی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در منطقه مورد مطالعه رابطه مستقیم و همبستگی مثبت وجود دارد.
کلمات کلیدی: وضعیت اقتصادی ،پیشرفت تحصیلی،دانش آموزان،شهرستان گتوند
مقدمه
وضعیت اقتصادی تعیین کننده ی محل سکونت است و اگر دانش آموزان به دلیل فقر مالی نتوانند محل مناسبی داشته باشند برای انجام تکالیف و مطالعه دروس با مشکل روبرو خواهند شد. ازطرف دیگر محل سکونت تعیین کننده ی نوع مدرسه است .وقتی محل سکونت دریک محل فقیرباشدچه ازنظرآموزشی و چه ازنظرمعلوماتی باکمبودمواجه می شود مستقیما برافت تحصیلی تاثیرمی گذاردوازطرف دیگرفرزندان چنین خانواده هایی امکان خریدو خواندن روزنامه هاو مجلات وکتابهای درسی راندارندوتجارب آنها محدود خواهد بود.فقرمالی باعث می شودکه دانش آموزان ازغذای کافی استراحت لازم محروم باشندیا برای جبران کمبودغذایی خانواده مدتی ازساعات روز را مشغول به کارباشند.از طرفی دیگرسطح آرزوهای بچه های فقیر و کم درآمد با بچه های ثروتمند متفاوت است.
بیان مسئله
رفتارخانواده ها نیزنسبت به فرزندانشان متاثراز شیوه های تربیتی وبویژه شرایط وامکانات اقتصادی واجتماعی است. که مستقیما به شیوه های رفتاری، تحصیلی وروانی-عاطفی آنان تاثیرمی گذارد.بطورطبیعی انتظارمی رودخانواده های باامکانات اقتصادی واجتماعی بهتروبالاتر بتوانند محیط های سالم و فضاهای مطلوب تری رابرای فرزندان خود تدارک ببینند که تحت آن شرایط مطلوب فرزندانشان باآرامش وامنیت روانی بهترپیشرفت تحصیلی بهتری نیزداشته باشند. البته رسیدن به این موفقیت مستلزم آن است که خانواده ها ضمن برخورداری از امکانات مالی، آموزش ها وتجربه های مثبت ومفیدی را درارتباط با مهارتهای زندگی ونوع معیشت مناسب وقابل قبول کسب کنند.
امکانات اقتصادی و اجتماعی خانواده گرچه عامل اصلی برسلامت خانواده ورشد پیشرفت تحصیلی و روانی -عاطفی فرزندان هستندولی متاسفانه دربسیاری مواردمشاهده شده است که گاهی همه یا بخشی ازامکانات اقتصادی اجتماعی خانواده به علت عدم آگاهی سرپرست خانواده ویا آشفتگی درروابط افراد خانواده درجهت رشدو پیشرفت همه جانبه فرزندان قرارنمی گیرد وسهم قابل توجهی ازامکانات صرف تهیه وتامین مایحتاج غیرضروری زندگی می گردد.
مطالعات انجام شده در خارج کشور:داگلاس و همکارانش ،پیشرفت تحصیلی از 4720 نمونه موردبررسی خود را درطول دوره دبیرستان در1962 دنبال کردند ودانش آموزان را به 4 گروه که از توان مشابه ولی به طبقات اجتماعی مختلف متعلق داشتند تقسیم نمودند که تفاوتهای معنی داری ازحیث پیشرفت تحصیلی از این تحقیقات بدست آمد.داگلاس با مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قوی متوجه شد که 77 درصد از افراد طبقه بالای متوسط 60درصد از دانش آموزان طبقه پایین متوسط،53درصدازطبقه بالای کارگر و37 درصد ازشاگردان طبقه پایین کارگر بانمرات خوب قبول شده اند.
ویلیام سول در یک مطالعه ی موردی سرنوشت برخی ازدانش آموزان که به طور تصادفی انتخاب شده بودندرابه مدت 14سال پیگیری کردوافرادنمونه را براساس پایگاه اجتماعی اقتصادی به 4گروه تقسیم کرد ونتیجه گرفت که دانش آموزان طبقات بالا 4 برابر بیشترازدانش آموزان طبقات پایین وارددانشگاه شده و6برابربیشترفارغ التحصیل گشته اند.و9برابربیشترازآموزش تخصصی وحرفه ای برخوردار بوده اند.
مبانی نظری وادبیات تحقیق
نقش اقتصاد درخانواده :مطالبی که دراینجاموردبحث واقع می گردد درباره این است که اقتصادچه نقشی رادرخانواده ایفا می کند؟آیاتعبیرروش اقتصادی درجامعه موجب تغییرطرز تشکیل خانواده است یا نه؟وچه اندازه بایدمسائل اقتصادی درتشکیل خانواده موردتوجه باشد.درپاسخ به سوال اول بایدگفت:شکی نیست که مسئله اقتصادیکی ازارکان اساسی درزندگی خانوادگی بشراست اقتصاددرشئون علمی واخلاقی فرهنگی وتربیتی خانواده نقش بزرگی ایفا میکند،اقتصاددرخوشبختی بدبختی ترقی وانحطاط پیروزی و شکست وعزت وذلت خانواده ها اثرعمیق دارد.
قسمت عمده ناسازگاری ها واختلافات تضادوتشاجرجنگ وستیزوجرم وجنایت که درخانواده ها بوقوع می پیوندد وگاهی مفاسدعظیم وغیرقابل جبرانی به بارمی آوردازمسائل اقتصادی سرچشمه می گیرد.براثرامور مالی است که چه بسیاردیده می شودزنانی که ازشوهران خودجدا می شوند.فرزندپدرمادر را ترک می کند.برادران و خواهران ازهم فاصله می گیرند.خانواده ها بهم میریزد و کودکان بی سرپرست می شوند.
جامعه شناسان می گویند: اگرسوال شودکه درجامعه چه چیزسبب جنگ می گرددپاسخ قطعی دادن کارآسانی نیست.ولی اعتقادبه اینکه عامل اقتصادی سهم بسزایی درایجاد جنگ دارد،دلایل عینی فراوانی داردکه آنرا تایید می کند وروز به روزبیشتر می شود.
موقعیت اجتماعی اقتصادی ویادگیری
توانایی ها ذاتی یادگیرندگان به صورت های متعددی تحت تاثیرموقعیت های اجتماعی اقتصادی قرارمی گیرد.انواع سنخ های شناختی فرآیندهای رشدتفکر،خودتصوری،روابط گروهی،روابط معلم شاگرد،فرصتهای آفرینندگی وکسب تجارب بطورعمیقی تحت تاثیرطبقه اجتماعی هستندکه کودک درآن متولدشده ورشدیافته است به این ترتیب طبقه اجتماعی دانش آموزان درسطح دبیرستانها ودانشجویان انجام گرفته است ومعلوم شده است علی رغم کوششهایی که برای ترغیب کودکان محروم ازآموزش وپرورش برای ورودبه دبیرستان ودانشگاه انجام گرفته است اکثریت دانش آموزان ودانشجویان ازخانواده های متوسط ومتوسط به بالا بوده اند.
همچنین بررسی هانشان می دهدکه اینقبیل نه از نظراقتصادتحصیلی بلکه ازنظرتوقعات وامکانات مالی والدین یاکودکان محروم ازتحصیل تفاوتهای مشهودی داشتند.به احتمال قوی نتیجه این بررسی ها رامی توان به کشورخودمان تعمیم داد.هرچندبرای حصول اطمینان لازم است تحقیق مشابهی برای سالهای اخیرانجام گیرد.
درگذشته طبقات پایین اجتماعی کمترین رغبت را برای آموزش وپرورش رسمی داشتند.فرض جامعه نیزبراین بودکه آنان درپایه های تحصیلی پایین تری ترک تحصیل خواهندکردازبیشترشان انتظارمی رفت که مثل پدران ودوستان پدرانشان کارگران دستی ماهروغیرماهربارآید.بعلاوه بیشترخانوادهای محروم درمحله های پرجمعیت یادرمحله های دوردست که بیشترازخانواده ای زندگی می کندکه مردم آن اهل علم وادب هستندودر آنجاعلاقه ورغبت به بحث وگفتگو درباره اندیشه های نواختراعات واکتشافهای جدیدوجوددارد.بیشترازکودکی که درخانه وی درباره کتابهایا موضوع ها واکتشافات جدیدی صحبت نمی شودآماده شرکت دربحث ها درک مسائل جدید و احیانا هماهنگی و سازگاری با آنها خواهد بود.