بخشی از مقاله
چکیده
در شهرستانهاي جاجرم - عطهjهپ - و گرمه - کعطهن - ، گویشهاي مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه در خود شهرهاي جاجرم،گرمه، ایور - طههع - و درق - شهطهخ - که در بخش مرکزي این دو شهرستان میباشند، مرسوم است شاخهاي از زبان فارسی دري میباشد. مردم این چهار شهر شباهت ها و وابستگیهاي قومی و فرهنگی بسیاري با هم دارند. در این پژوهش به گویش فعل در این شهرها و بیان شباهتها و تفاوتهاي آن میپردازیم و خواهیم دید که شهرهاي جاجرم، ایور و گرمه که از نظر جغرافیایی فاصلهي کمتري با هم دارند از نظر گویش، شباهت بیشتري دارند و شهر درق که در فاصلهي بیشتري از این چهار شهر میباشد، تفاوت گویشی بیشتري نیز با این شهرها دارد. تفاوت در کاربرد شناسهها و استفاده از بعضی واژههاي مهجور زبان فارسی از ویژگیهاي گویشی این چهار شهر میباشد. در بین زمانها ، کمترین تفاوت در زمان مضارع وجود دارد. کاربرد فعل آینده با زمان معیار متفاوت است.
کلیدواژهها: جاجرم، گرمه، ایور، درق، گویش، فعل، زبان معیار .
مقدمه
زبان فارسی از گذشته تا کنون - فارسی باستان، میانه وجدید - تحولات مختلفی را پشت سرگذاشته است؛ آن چه ما امروزه به آن تکلم میکنیم، شاخهاي از زبان فارسی دري میباشد. در شهرستانهاي جاجرم2 و گرمه3 از توابع استان خراسان شمالی - جنوب غربی استان - نیز شاخهاي از فارسی دري متداول است که شباهتهایی با گویش مشهدي و سبزواري دارد. به خاطر بعد مسافت و گستردگی اقوام و طوایف ساکن در خراسان شمالی، تفاوت گویشی بسیار در ساکنان این مناطق وجود دارد. در شهرستان جاجرم منطقهاي وجود دارد که به آن جلگهي شوقان وچهارآبادي سنخواست میگویند که اغلب ساکنان این مناطق به گویش »تاتی« سخن میگویند - سنخواست ،اندقان، خراشا، کرف، جربت، دوبرجه، جوشقان - - ر.ك، منوچهري،. - 10:1390
معمولاً به خاطر این منطقه که بخش کوچکی از شهرستان جاجرم میباشد، اغلب مردم و محققان، ساکنان شهرستانهاي جاجرم و گرمه را تات میدانند در صورتی که تفاوت بسیاري بین زبان فارسی دري در این شهرها و زبان تاتی وجود دارد. البته واژههاي بسیاري نیز وجود دارد که واقعاً مشخص نیست از زبان تاتی وارد گویش این منطقه شده است یا اینکه از گویش مردم این مناطق بهخاطر هم جواري وارد گویش تاتی شده است . گویش و واژههاي زبان تاتی بارها مورد بررسی واقع شده و فرهنگهاي واژگانی مختلفی نیز از زبان تاتی نگارش یافته است؛ اما دوباره اشاره میکنیم که گویش مرسوم در شهرهاي جاجرم ، گرمه، ایور، و درق، که میخواهیم در این مقاله آن را بررسی کنیم، تاتی نیست .
این چهار شهردر یک محدوده ي جغرافیایی هستند که تا فاصله ي سی کیلومتري شهر یا روستایی در آن محدوده نمی باشد.ضمن این که از گذشته در زبان محاوره به این چهار شهر، »چاردي - «چهارده - میگفتند، واز نظر قومی وفرهنگی با هم مرتبطند. گویش خود شهرجاجرم به عنوان پایان نامه، مورد بررسی واقع شده است؛ اما نگارنده امکان دست یابی به آن را پیدا نکرد. آن چه در این پژوهش مورد نظر است، بررسی دستگاه فعل و بیان شباهتها و تفاوتهاي آن در این شهرها و مقایسهي آن با زبان معیار است. گویش این چهار شهر تفاوتهاي آشکاري با زبان معیار دارد، اما شباهتهاي بسیاري به هم دارند. شاید اگر چند سال آینده بخواهیم دوباره این گویشها را مورد بررسی قرار دهیم، بهدلیل افزایش ارتباطات و رواج روز افزون زبان معیار در میان اقشار جوان و تحصیل کرده، تفاوتها به حداقل رسیده باشد. بنابراین ضرورت دارد قبلاز، ازبین رفتن این گویشها پژوهشهاي گستردهاي در این زمینه صورت بگیرد تا علاوه بر حفظ بخشی از میراث فرهنگی کشورمان، به فهم و درك بهتر آثار به جا مانده از میراث کهن فارسی دري به ما کمک کند .
زمانی که نگارندگان بررسی این گویشها را آغاز کردند، به مواردي برخورد کردند که براي یکی از آن ها که خود در این منطقه زندگی میکند، بسیار تازگی داشت. لازم است گویش این منطقه از نظر »واژگانی« مورد بررسی واقع شود، زیرا دایرهي واژگانی بسیار گستردهاي دارد و واژگان اصیل فارسی دري را میتوان در گویش عادي مردم به راحتی مشاهده کرد؛ گاهی اوقات به واژگانی برمیخوریم که درست است که آن را به کار میبریم؛ اما براي فهم بهتر معنی آن باید به فرهنگهاي واژگانی مراجعه کنیم. البته همانطور که پیش ازاین آمد در این پژوهش فقط به فعل و ویژگیهاي آن میپردازیم و فرصتی براي نقل افعالی که دیگر در زبان معیار، کاربرد ندارد نیست؛ اما برخی از این فعلها هنوز در این گویشها متداول است و ما تحت عنوانهاي مرتبط با کاربرد فعل به آن میپردازیم.
شیوهي تحقیق در این مقاله میدانی بوده است و همین جا از همهي کسانی که به نگارنده در این رابطه کمک کردهاند تشکر میکنم. براي تطبیق این گویش بر گویش معیار، از کتابهاي سنتی دستور زبان و کتابهاي جدید استفاده شده است و آنچه بیشتر مورد استفاده قرار گرفته کتاب »دستور زبان فارسی بر پایهي نظریهي گشتاري اثر مهدي مشکوهالدینی - 1386 - « میباشد. بر پایهي نظریهي گشتاري ، ساخت زبان در سه بخش توصیف میشود :بخش نحوي، بخش آوایی، بخش معنایی. این نظریه نخستینبار به سال 1957میلادي، در کتاب »ساختهاي نحوي« توسط »نوآم چامسکی« زبانشناس معاصر آمریکایی عرضه گردید، و سپس در سال 1965 در کتاب دیگري از همین زبانشناس ، با عنوان » جنبههاي نظریههاي نحو« گسترش تازهاي یافت در واقع دستور زبان گشتاري ، براي بررسی و توصیف زبان ، در پیش چشم پژوهشگران افقی تازه گسترد از این رو نظریه ي مذکور، نزد زبانشناسان و پژوهشگران دیگر زمینههاي دانشهاي انسانی بسیار آشناست ، هر چند که در سالهاي اخیر ، برخی نظریههاي دیگر نیز ارائه شده است. - ر.ك مشکوه الدینی، - 12:1376
با توجه به این که این مقاله در مورد کاربرد فعل در چهار گویش مذکور میباشد ابتدا شیوهي ساخت فعل در زبان معیار با توجه به دستور زبان گشتاري آورده می شود سپس با استفاده از حروف آوانگار بینالمللی شیوه تلفظ و استفاده از شناسه ها و نشانهها دراین گویشها آورده میشود. مشکلات بسیاري در زمینهي پژوهش وجود داشته که بیشتر به دلیل میدانی بودن آن است که موارد بسیاري در میان آنچه که به دست میآمد، اختلاف نظر وجود داشت و نگارنده مجبور میشد دوباره به بزرگان و افراد مسن مراجعه کرده تا درستی نظریه اثبات شود. در این پژوهش ابتدا فعل را از دیدگاههاي مختلف تعریف میکنیم؛ سپس به ترتیب، ویژگیهاي آن را برمیشمریم. هدف از این پژوهش، ضمن ثبت و ضبط قسمتی از میراث کهن سرزمینمان که رو به فراموشی است، پی بردن به این مسئله بود که کدام یک از گویشهاي این مناطق بیشتر به هم شباهت دارند؟ و کدامیک به زبان معیار نزدیکتر است؟ و کدامیک به فارسی گذشته، بیشتر شباهت دارد؟ که البته امید است نگارندگان بتوانند به این پرسشها پاسخ بدهند .
-1 فعل:
»فعل« به شیوههاي مختلفی تعریف شده است؛ از آن جمله: »جمله از دو قسمت تشکیل میشود، یکی را نهاد و دیگري را گزاره مینامیم، در هر گزارهاي یک جزء اصلی وجود دارد، این جزء اصلی را فعل مینامیم.» - خانلري، - 16: 1377 درجاي دیگر آمده است:فعل،» معمولاً در آخر جمله میآید و برخلاف کلمههاي دیگر صرف میشود و به تنهایی یا به کمک وابستههایی در آن واحد به چهار مفهوم دلالت می کند - مفهوم اصلی فعل به صورت مثبت یا منفی ، شخص، مفرد و جمع و زمان .« - - احمدي گیوي و انوري ، - 10: 1375 دستورنویسان جدید از گروه فعلی سخن گویند؛می مثلاً: »در جایگاه گزاره گروه فعلی ظاهر میشود گروه فعلی یک یا چند واحد نحوي کوچکتر را شامل میشود و عنصر اصلی آن فعل است.« - مشکوهالدینی،1386 - 103: