بخشی از مقاله

دهیاری یکی از نهادهای جدید در توسعه روستایی است که در دهه اخیر جهت اداره و مدیریت توسعه روستایی تاسیس شده است. دهیار، فردی خاص از اهالی روستا میباشد که توسط شورای اسلامی روستا به فرمانداری معرفی میشود و در صورت انتخاب شدن، امورات داخل روستا را بر عهده گرفته و در جهت رفع کاستیهای روستایی تلاش میکند. تحقیق مورد نظر شامل سه بخش میباشد. در قسمت اول به مقدمهای در بارهی دهیار و دهیاری پرداخته شده است. بخش دوم به لزوم به وجود آمدن نهادی به نام دهیاری و مدیری جدید به نام دهیار در جامعه روستایی اختصاص داده شده است. در بخش سوم جایگاه دهیار در ساختار اجتماعی روستا بررسی شده است.

اطلاعات این تحقیق با دو روش اسنادی - مطالعه کتابخانهای - و میدانی - مصاحبه - جمع آوری شده است. بر اساس یافتههای این مقاله باید گفت نهادی به نام دهیاری با توجه به نوپا بودن آن در جامعه روستایی مستلزم همکاری بیشتر و گستردهتر مردم و ارگانهای دولتی میباشد. یافتهها نشان میدهد که در بعضی روستاها که طرحهای عمرانی و آبادانی بیشتری صورت گرفته و مردم به صورت همزمان با دهیار در جهت آباد کردن روستا همکاری داشتهاند در آن روستا، دهیار از منزلت و جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بوده است اما در روستاهایی که همیاری مردم در سطح پایینی بوده و افرادبیشتر به دنبال منافع فردی خود بودهاند و از وظایف دهیار آگاهی نداشتهاند نه تنها پیشرفتی در آبادانی روستا صورت نگرفته بلکه دهیار نیز از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نمیباشد.

مفاهیم کلیدی: دهیار، دهیاری، جایگاه اجتماعی، جامعه روستایی

-1مقدمه

تجربیات گذشته مدیریت روستایی و حضور مستقیم دولت در امور اجرایی روستاها نشانگر آن است که به دلیل پراکنش گسترده جغرافیایی و نحوه استقرار مکانی در مناطق مختلف کشور، مدیریت و حل و فصل مسایل روستاها بهصورت متمرکز و توسط نهادهای دولتی به هیچ وجه دارای توجیه عقلی و اقتصادی نیست، از اینرو ارائه خدماتدولتی به لحاظ پراکندگی جمعیت روستایی، مستلزم واگذاری فعالیتهای خدمات رسانی دولت به یک سازمان و نهاد محلی است - بدری و موسوی، . - 80 :1388 که این امر مهم امروزه به نهادی نیمه دولتی به نام دهیاری واگذار شده است.در گذشته اربابان فئودال از نظر اقتدار اجتماعی و سلطه و نفوذ در رأس هرم قدرت قرار داشتند و قدرت امر و نهی در دست آن ها بود. در بعضی از روستاها به جای اربابان بزرگ، بیگها نقش ارباب کوچک را داشتند و یا دربعضی از روستاها که در آنها گاوبندی وجود داشت قدرت عمل در دست گاوبندان بود.

بیگها و گاوبندان اختیاراجتماعی گروه نخست را نداشتند. در هر صورت، مباشران و کدخدایان و عمالشان در لایه پایین اقشار بالای هرم قدرت قرار داشتند. گاوبندان، ریش سفیدان و متنفذان محلی در لایه بالایی اقشار متوسط قرار داشتند. در لایه پایینتر خرده مالکین روستایی، نسقداران و اجاره کاران توانگر و متوسط بودند. آخرین قشر را توده فقیر و تهیدست دهقانان کمزمین،کارگران و بیکارهها اشغال میکردند.در سال های اخیر، همگام با دگرگونی قشربندی روستاییان، اقتدار اجتماعی اقشار مختلف نیز تغییر یافته است. به جای خوانین و بیگها، شورای ده و ریش سفیدان قرارگرفته اند و قدرت برتر روستا را در دست دارند. اقشار مرفه روستایی مانند سوداگران، کارکنان خدماتی و خرده مالکان توانگر در مرتبه دوم قدرت روستا قرار می گیرند و قشرهای متوسط مانند صاحبان مشاغل فنی و حرفه ای، اجاره کاران و خرده مالکان خردهپا در مرتبه سوم واقع می-شوند.

پایینترین لایه هرم قدرت روستا را قشرهای فقیر کارگران، بیکاره ها، خرده مالکان تهی دست و خوش نشینان دیگر اشغال میکنند.همانطور که اشاره شد نظام قشربندی اجتماعی در جامعه روستایی ایران دچار تغییراتی گردیده است و اینتغییرات نیز به مثابه خود مقدم یا ایجادکنندهی تغییرات اجتماعی بعدی بودهاند - ازکیا و غفاری، . - 1383 اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه قشربندی اجتماعی در جامعه روستایی بر اساس مالکیت زمین بوده است که نمونه بارز آن تقسیمبندی دهقانان به دهقانان خردهپا، متوسط و مرفه حال است. تحقیقاتی که توسط ازکیا و وثوقی صورت گرفتهاند بیشتر در این طبقه قرار میگیرند. گرایش دیگری که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است بر چند بعدی بودن مسئله ودخالت عوامل اقتصادی و اجتماعی دیگر در قشربندی اجتماعی تاکید میکند - همان:. - 95

با توجه به این نکته بایدگفت فردی به نام دهیار که از مدیران جدید روستا محسوب میشود و تا قبل از اواسط دهه 70 در جامعه روستایی مطرح نبوده را نمیتوان بر اساس مالکیت زمین یا عدم مالکیت آن، در قشربندی اجتماعی روستا تحلیل و طبقهبندی کرد. امروزه بر مطالعات مبتنی بر عامل زمین در قشربندی جوامع روستایی ایرادات زیادی وارد شده است. بنابراینگرایش عمده تحقیقات قشربندی در جامعه روستایی به سوی استفاده از شاخصهای ترکیبی و دخیل کردن عوامل گوناگون است. شاخصهای ترکیبی مورد بحث از ترکیبهای شغل، تحصیلات، درآمد و منزلت میباشد. هر چند که تحقیقاتی بر اساس این شاخصها صورت گرفته است اما هیچ کدام تا به حال به موقعیت و جایگاه اجتماعی افراد واقع در نهادهای جدید التاسیس از قبیل شوراهای اسلامی روستایی، دهیار و غیره نپرداختهاند.

بنابراین با توجه بهعوامل مذکور انجام چنین چنین پژوهشی ضروری به نظر میرسد.با توجه به منسوخ شدن نظام کدخدایی و سایر مسایل مطرح در جامعه روستایی، برای اینکه نهادهای جدیدی ازقبیل دهیاری در عملکردهای خود موفق شوند باید بر ظرفیتهای محلی توجه بیشتری داشته باشند. »در مقطع جهانی شدن ارتباطات و تمرکز سرمایهها، عملکرد دقیق برنامهریزیها برای توسعهروستایی و نواحی محلی، مقابله باخودکامگی و فردگرائی است. لذا مجموعه مدیریت باید به وسیلهی استراتژیهای کارآمد، قدرت عمل، ابتکار در سازندگی و سیاستگذاری حساب شده همراه باشد. مدیریت جدید توسعه روستایی باید درک توسعه محلی، بروزابتکارها، جمعگرایی و مشارکت را در دستور کار قرار دهد و قادر به تحلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست-محیطی فضاهای روستایی باشد - « مطیعی لنگرودی، . - 230 :1382

دهیار نهادی نیمه دولتی است که توسط شورای اسلامی روستا منصوب میشود. این نهاد تازه تاسیس مستلزم همکاری گسترده مردم و دولت با آن، جهت پیشرفت و توسعه روستاها میباشد. پرسش مهمی که در این تحقیق مطرح است، اینست که جایگاه اجتماعی دهیار چه صورتی میباشد و آیا نهاد دهیاری میتواند گزینه مناسبی برای پیشرفت و آبادانی روستاها باشد؟ برای پاسخ به پرسش مذکور از مقالات و کتب موجود به ویژه تحقیقهای انجام شده در حوزه مطالعات روستایی بهره گرفته و چند مصاحبه بادهیار و اهالی روستای حصار که از توابع شهرستان بوکان در استان آذربایجانغربی میباشند، انجام شد.

-2 روش تحقیق

در این تحقیق، برای جمعآوری اطلاعات هم از شیوه اسنادی یعنی استفاده از کتب، مجلات و پایان نامههای معتبر داخلی و خارجی، استفاده شده است و هم به مطالعه میدانی و مصاحبه با دهیار و افراد روستایی، پرداخته شده است. به طوریکه جهت جمعآوری اطلاعات میدانی به روستای حصار که از توابع شهرستان بوکان واقع در استان آذربایجانغربی میباشند، مراجعه گردید و در طی آن با دهیار روستا و اهالی آن مصاحبههایی به انجام رسید.

-3 مفهوم شناسی

دهیار جدیدترین شخصیتی است که در سالهای اخیر پس از تصویب »قانون تاسیس دهیاریهای خودکفا درروستاهای کشور« برای اولین بار در سال 1377 پای به عرصه مدیریت روستایی کشور نهاد. در این قانون مسؤلیتاجرایی مدیریت روستایی بر عهده مقامی با عنوان »دهیار« گذاشته شده که از سوی شورا برای مدت چهار سال
انتخاب میشود - بدری و موسوی، . - 88 :1388 دهیاری، نهادی غیردولتی است که توسط شورای اسلامی برای ادارهی امور روستاها تاسیس میشود. بنابراین تا قبل از تاریخ مذکور واژهای به نام دهیار و نهادی به نام دهیاری در جامعه روستایی موجود نبوده بلکه بیشتر عنوانهایی نظیر کدخدا و دیهیک و دهبان رایج بوده است. اما با اصلاحات رژیم گذشته نهادهای مدیریتی جدیدی جایگزین آنها شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید