بخشی از مقاله


دولت الکترونیک کلید حکمرانی خوب


چکیده

ظهور فناوري اطلاعات و ارتباطات فرصتهاي جدیدي را براي رشد و توسعه کشورها در سراسر دنیا به وجود آورده است. در این عرصه با رسوخ و گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات مفاهیمی چون حکمرانی خوبو دولت الکترونیک به کرات مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان سنگبناي نظام اداري کارآمد و پاسخگو در عصر حاضر محسوب میشود. دولت الکترونیک ابزار قدرتمندي است که باعث ارایه بهتر خدمات عمومی، کاهش زمان انتظار و بهبود اثربخشی- هزینه، افزایش بهرهوري و بهبود شفافیت و پاسخگویی شده و ارتقاء توانایی دولت در انجام فعالیتهاي کلیدي را موجب میشود. حکمرانی خوب، واژهاي است که بیانگر تغییر پارادایم نقش دولت و حکومتها است که زمینه را براي مشارکت یکسان و برابر تمام شهروندان در فرآیند تصمیمگیري فراهم نموده و بیانگر این واقعیت است که حکمرانی متعلق به مردم است و توسط مردم شکل میگیرد. دولت الکترونیک به عنوان حلقهاي مرکزي محسوب میشود که رابطه بین استراتژي، فرایند، سازمان و فناوري است تا به نحوي موثر خدمات را به مشتریان و گروههاي ذینفع ارائه دهد و بخش دولتی را در حفظ و نگهداري و تقویت حکمرانی خوب در جامعه دانشی یاري رساند.

در این مقاله تلاش خواهد شد به منظور بررسی نقش دولت الکترونیک در حکمرانی خوب، مفاهیمی از دولت الکترونیک، حکمرانی خوب و شاخصهاي آن ارائه گردد. سپس نقش دولت الکترونیک در حکمرانی خوب موردبررسی قرارخواهد گرفت ودرنهایت جمعبندي از مباحث مطرحشدهارائهمیگردد.


واژگان کلیدي: دولت الکترونیک،حکمرانی خوب، حکمرانی الکترونیک.


1


-1 مقدمه

دولت الکترونیک، یک دولت دیجیتال بدون دیوار و ساختمان و داراي سازمانی مجازي است که خدمات دولتی خود را به صورت به هنگام (ONLINE) ارئه میکند و موجب مشارکت آنان در فعالیتهاي مختلف اجتماعی سیاسی میشود .[2] حکمرانی خوب، واژهاي است که حاکی از تغییر پارادایم نقش دولت و حکومتها میباشد. حکمرانی تنها در مورد دستگاهها یا بازیگران نمیباشد، بلکه از همه مهمتر در مورد کیفیت حکمرانی است که توسط شاخصها و ابعادي آنرا تشریح میکند .[3] دولت الکترونیک به عنوان حلقهاي مرکزي محسوب میشود که رابطه بین استراتژي، فرایند، سازمان و فناوري است تا به نحوي موثر خدمات را به مشتریان و گروههاي ذینفع ارائه دهدوبخش دولتی رادر حفظ ونگهداري و تقویت حکمرانی خوب در جامعهدانشی یاري رساند.[23]

دولت الکترونیک نقش بسزایی در ارتقاي خلاقیت و نوآوري در سطوح مختلف دولت بازي میکند. به گونهاي که در سایه آن کارایی افزایش یافته، دسترسی به خدمات دولتی تسهیل گردیده، سطح کیفی خدمات بهبود یافته، شفافیت بیشتر شده و موجبات توانمندسازي شهروندان را فراهم نموده است .[17] حکمرانی خوب در واقع مشارکت یکسان و برابر تمام شهروندان در فرایند تصمیمگیري میباشد. حکمرانی خوب یعنی شفافیت، پاسخگویی، عدالت و ارتقاء تساوي افراد در برابر قانون. لذا حکمرانی خوب باعث میشود که صداي عامه مردم، زمانیکه تصمیمات اخذ و منابع تخصیص مییابند، به گوش برسد. این حکمرانی است که متعلق به مردم است و توسط مردم شکلمیگیرد .[27]

در این مقاله به منظور برسی نقش دولت الکترونیک در حکمرانی خوب، مفاهیمی از دولت الکترونیک، حکمرانی خوب و شاخصهاي آن ارائه گردید. سپس نقش دولت الکترونیک در حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گرفتودرنهایت جمعبندي از مباحث مطرحشده ارائه شد.


-2 مبانی نظري

-1-2 مفاهیم دولت الکترونیک

به نظر میرسد واژه دولت الکترونیک براي اولین بار در ایلات متحده و در سالهاي 1995 به کار گرفته شد .[13] دولتالکترونیکصورتی از تجارتالکترونیکی است کهدر بخشدولتی بهکار میرود. دولتالکترونیکی به خدماتدهی و تبادل اطلاعات به صورت درون سازمانی و برون سازمانی گفته میشود که با بهرهگیري از ابزارهاي مبتنی بر فناوري انجام میشود و به صورتی ارتباط و تاثیر دو سویه میان دولت با شهروندان، سازمانهاي غیر انتفاعی، بازرگانان، فروشندگان، کارمندان و خود دولت دیده میشود. تعریف بانک جهانی از دولت الکترونیک عبارت است از: استفاده کارگزاراندولتی از فناوري اطلاعات کهمیتواند منجربهتغییر مناسباتمیان دولتبا شهروندان،بنگاهها

2

و سایر ارکان دولت شود. این فناوريها میتوانند نتایج متنوعی به بار بیاورند: ارائه بهتر خدمات دولت به شهروندان، بهبود تعامل میان بنگاه و صنعت، افزایش قدرت شهروندان به واسطه دسترسی به اطلاعات، اداره حکومت به صورتی کارآمدتر. نتایج این تحولات میتواند به شکل کاهش فساد، افزایش شفافیت، تسهیلات بیشتر، رشد درآمد

æ یا کاهش هزینه بروز کند .[30] دولت الکترونیکی به معناي تحویل و دریافت خدمات و تبادل اطلاعات به صورت درون سازمانی (دولتی) و یا برون سازمانی (فرا دولتی) میباشد که با بهرهگیري از ابزارهاي مختلف فنی انجاممیگیرد

æ به صورت ارتباط و تاثیر دو سوي میان دولت با شهروندان، سازمانهاي غیر انتفاعی، بازرگانان، کارمندان و خود دولت دیده میشود .[2 ] دولت الکترونیک، یک دولت دیجیتال بدون دیوار و ساختمان و داراي سازمانی مجازي است که خدمات دولتی خود را به صورت به هنگام (ONLINE) ارئه می کند و موجب مشارکت آنان در فعالیت-هاي مختلف اجتماعی سیاسی میشود .[1] دولت الکترونیک استفاده از فناوري اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتی به صورت مستقیم و بیست و چهار ساعته در تمام روزهاي هفته به مشتري است .[4] دولت الکترونیک یک سیستم پیچیده اجتماعی- فنی میباشد که نیازمند سطح بالایی از بلوغ مهارتها و چارچوبهاي خطمشی و قانونی و همچنیننیازمندتاکیدویژهبر شرایطفرهنگی- اجتماعی دارد .[18]


-2-2 حکمرانی

ریشه یابی کلمه حکمرانی ما را به فعل یونانی Kubernan (راهبري یا هدایت کردن) میرساند، واژه اي که افلاطون آن را براي چگونگی طراحی یک نظام حکومتی به کار برده است. این واژه یونانی، در قرون وسطا به کلمه لاتینی Gubernare تبدیل شده است که بر راندن، حکمروایی کردن یا راهبري دلالت دارد. این واژه آنچنان که از فرهنگ واژگان Concise Oxford Dictionary بر میآید هم معناي Government (حکومت) بوده است. در اینجا حکمرانی، عمل یا شیوه حکومت کردن، مقام یا کارکرد حکومت کردن است. حکمرانی پیامد برنامه-ها، سیاستها و خط مشیها میباشد. حکمرانی بواسطه تاکید بر فرایندهاي بلند مدت بجاي تصمیمات عجولانه از حکومت متمایز شده است. نتیجه تاکید بر فرایندها بجاي تصمیمات در حکمرانی، توجه به اهداف به جاي قوانین می-باشد. در افق دید حکمرانی آنچه که اهمیت دارد هدف و مقصد است، به جاي آنکه تاکید بر قوانین رفتاري در جهت حصول به مقاصدو اهدافباشد. نهایتا محوراصلی حکمرانی، پیامدهاوبراي حکومت،خروجیهامیباشد.[23]

حکمرانی، کارگزاري قواعد سیاسی رسمی و غیر رسمی بازي است. حکمرانی بر معیارهایی دلالت دارد که به کار تنظیم قواعد باري اعمال قدرت میآیند و در حل و فصل کشمکشهاي حول این گونه قواعد دخالت دارند .[15] حکمرانی یعنی،فرایندتصمیمگیري و آنفرایندي که توسطتصمیمات بهاجرا گذاشتهشده(یا نشده) است.

حکمرانی میتواند در چندین حوزه بکار گرفته شود. مثل، حکمرانی شرکتی، حکمرانی بین المللی، حکمرانی ملی و حکمرانی محلی .[26]


-3-2 حکمرانی خوب

حکمرانی خوب اخیرا مفهومی است که بیشتر در علم سیاست، مدیریت دولتی و بطور ویژه در مدیریت توسعهاستفادهمیشود .[11] دراوایل دهه 1980و 1990اصطلاح حکمرانی خوب توسط بانکجهانی مطرحشدو تاکید آن بر تصمیماتی بود که امکان تاثیرگذاري بر عملکرد اقتصادي کشورها را فراهم میساخت .[29] این مفهوم در کنار واژگانی چون مردم سالاري، جامعه مدنی، مشارکت مردمی، حقوق بشر و حقوق اجتماعی و توسعه پایدار مطرح میباشد. در دهه گذشته، این مفهوم ارتباط نزدیکی با تحول بخش دولتی داشت .[20] حکمرانی خوب، واژه-اي است که حاکی از تغییر پارادایم نقش دولت و حکومتها میباشد. حکمرانی تنها در مورد دستگاهها یا بازیگران نمیباشد، بلکه از همه مهمتر در مورد کیفیت حکمرانی است که توسط شاخصها و ابعادي آنرا تشریح میکند .[3] حکمرانی خوب در واقع مشارکت یکسان و برابر تمام شهروندان در فرایند تصمیمگیري میباشد. حکمرانی خوب یعنی شفافیت، پاسخگویی، عدالت و ارتقاء تساوي افراد در برابر قانون. لذا حکمرانی خوب باعث میشود که صداي عامه مردم، زمانیکه تصمیمات اخذ و منابع تخصیص مییابند، به گوش برسد. این حکمرانی است که متعلق به مردم است و توسط مردم شکل میگیرد .[27] برنامه توسعه سازمان ملل متحد حکمرانی خوب را اینگونه تعریف نموده است: حکمرانی خوب کوشش یاست در جهت حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیت پذیري، مشارکت، برابري، کارایی، اثربخشی، پاسخگویی .[ 21]

-4-2 شاخصهاي حکمرانی خوب

شاخص ساز و کار مناسب براي معرفی و سنجش یک پدیده است .[28] شاخصها و ابعاد حکمرانی خوب از دیدگاهسازمان مللمتحدعبارتنداز:

(1 مشارکت : مشارکتافراد کلیداصلی حکمرانی خوب میباشد. مشارکت درامورمیتواند عاملی براي رهبري و هدایتوهمچنین مشروعیتبخشیدنبه سازمانهاو نهادهاباشد.
(2 تساوي در برابر قانون: حکمرانی خوب مستلزم یک نظام و چارچوب قانونی عادل و منصف که به دور از هر غرضورزي قدرت اجرایی میباشد. تحقق این امر مستلزم حفظ حقوق انسانها، حتی آن دسته از افراد که در اقلیت قراردارندنیزمیباشد.

(3 شفافیت: یعنی تصمیمگیري و اجراي آن در چارچوبی که از قانون تبعیت میکند. به عبارت دیگر اطلاعات می-بایستروشن،آزاد،قابل دسترسبراي آندسته ازافرادي که درامرتصمیمگیري واجراي آن سهیم هستند باشد.


4

(4 اجماع گرایی: حکمرانی خوب نیازمند علائق و سلائق متفاوتی در جامعه است که در جهت رسیدن به یک اجماععمومی تلاشمیکند.
(5 مسئولیتپذیري: حکمرانی خوب نیازمند فرایندها و نهادهایی است که سعی در خدمات رسانی به تمام ذینفعان دریکچارچوبزمانی مناسب و معقولمیباشد.
(6 عدالت و فراگیر بودن: یک جامعه آرمانی بستگی به ایجاد اعتماد براي اعضاي آن دارد که تک تک اعضا در جامعه داراي سهم و ارزش میباشند و این حس را نداشته باشند که از جریان اصلی جامعه به دور میباشند. بدین نحو که تماماعضاو گروهها حتی انتعداداز افرادقلیل داراي فرصتبراي پیشرفتیا حفظ وضع موجود دارند.

(7 کارایی و اثربخشی: حکمرانی خوب بدین معنی است که فرایندها، نتایجی را ببار بیاورد که نیازهاي جامعه را برآورده سازد، به نحوي که از منابع محدود تحت اختیار، بیشترین استفاده را ببرد. همچنین مفهوم اثربخشی در زمینه حکمرانی خوباستفاده از منابع طبیعی و حفظ محیط رادربر میگیرد.

(8 پاسخگویی: نیاز کلیدي براي حکمرانی خوب میباشد. نه تنها سازمانها و بخشهاي دولتی، بلکه بخشهاي خصوصی و نهادهاي مدنی نیز میبایستنسبت بهعامه مردموذینفعان خود پاسخگو باشند .[26]

-5-2 حکمرانی الکترونیک

حکمرانی الکترونیک شاید تحول ثانویه در مدیریت دولتی بعد از مدیریت دولتی نوین باشد. این تحول تنها شامل دگرگونی روشهاي ارائه و تحویل خدمات دهی دولتی نیست، بلکه شامل تحول و دگرگونی ارتباطات بین دولت و شهروندان نیز میشود. حکمرانی الکترونیک شامل کاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در معاملات و تعاملات تجارت دولتی میگردد .[23] حکمرانی الکترونیک را میتوان به عنوان مردمسالاري الکترونیک، دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک تبیین کرد 23]و.[20 حکمرانی الکترونیک فراتر از وبسایت دولتی بر روي اینترنت است. مفهوم حکمرانی الکترونیک در ارتباط تنگاتنگ با کسب و کار الکترونیک، دموکراسی الکترونیک و دولت الکترونیک است. دموکراسی الکترونیک به ساختارها و فرایندهایی اشاره دارد که همه تعاملات الکترونیکی میان حکومت (منتخب) و شهروندان (انتخاب) را در بر میگیرد. حکمرانی الکترونیک نوعی از کسب و کار الکترونیک در حکمرانی است و به فرایندها و ساختارهاي مربوط به ارائه جامعه میپردازد .[6] حکمرانی الکترونیک عبارت است از استفاده بخش عمومی از فناوريهاي ارتباطی و اطلاعاتی در راستاي بهتر شدن عرضه خدمات، تشویق شهروندانبه مشارکتبیشتر در تصمیمگیري وافزایش مولفههاي پاسخگویی، شفافیتواثربخشی در دولت .[1

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید