بخشی از مقاله

چکیده

اسلام و قرآن در مورد پاکدامنی و عفت سفارشهای بیشماری نموده که پیامبران و فرستادگان الهی نیز در رسالت خود به این موضوعات بسیار پرداخته اند و از آنجایی که یکی از ویژگیهای مؤمنان دارا بودن، عفت و پاکدامنی است.عفت به عنوان یکی ازمهمترین شاحصه های بارز اخلاقی رابطه بسیار نزدیکی باصفات دینی دیگردارد که ازجمله می توان به رابطه آن باحیا ،غیرت ،کیاست ،بصیرت ، اخلاص وعشق اشاره نمود به نظر می رسد که مساله شرم و حیا با مسایل اجتماعی زنان ارتباط تنگاتنگی داشته باشد، زیرا در جامعه امروز صفت شرم و بی شرمی به دو صورت مثبت و منفی در ارزیابی منش و کنش زنان و دختران از سوی افراد جامعه به ویژه خود زنان به کار می رود. بازخوانی آیات و آموزه های قرآنی درخصوص این مساله نشان می دهد که حیا و بی حیایی اختصاص به زنان و جنس مونث ندارد بلکه فضیلتی است که مردان به همان اندازه زنان می بایست از آن برخوردار باشند، حیا به معنای پرهیز از زشتی ها در عمل و رفتار وکنش و منش انسانی است که اختصاصی به یک جنس ندارد. با این همه جامعه نوعی رفتار و منش را از زنان می خواهد که ارتباط نزدیکی با مساله حیا پیدا می کند از این رو جامعه آن را امری مرتبط با زنان می داند و از ایشان انتظار دو چندانی برای رعایت و کسب صفت و فضیلت حیا دارد.

کلمات کلیدی:حیا،عفت،اخلاق،جامعه ،انسان.

مقدمه:

در آیات و روایات بسیار از حیا و عفت سخن گفته شده است. حیا که در زبان فارسی از آن به شرم و آزرم تعبیر می شود، حالت نفسانی است که در انسان به طور طبیعی و فطری وجود دارد و نیازمند حفظ و تقویت می باشد؛ زیرا حیا همانند ایمان به خدا در ذات و فطرت هر انسانی سرشته شده و آدمی به طور طبیعی نسبت به زشتی ها وپلیدی ها واکنش منفی نشان می دهد. چنان که به سوی کمالات و خوبی ها نیز گرایش ذاتی دارد.یکی از خصلتهای آدمی که خداوند زمینههای آن را در نهاد تمامی انسانها قرار داده است، حیا میباشد که هر فردی میتواند با کوشش و مجاهدت به آندست یابد. این خصلت آثار ارزشمندی در عرصههای گوناگون اجتماعی دارد. استحکام روابط جمعی و خانوادگی، بهرهگیری شایسته از نیروهای کارآمد بر پایه احکامی چون رعایت حجاب و عفاف، اصلاح روابط صحیح زن و مرد و کنترل نگاههای حرام، جویبارهایی هستند که از کوهسار حیا سرچشمه میگیرند. انسانی که به این خُلق نیکو و صفت شایسته دست یافته، کلید بسیاری از خوبیها را به خویشتن اختصاص داده است.

تعریف حیا وعفت:

حیا در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن »وقاحت« و بیشرمی قرار دارد.در فرهنگ عالمان اخلاق، حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گرددو منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. واژه شرم وآزرم را میتوان در فارسی به جای حیا قرار داد. در برخی منابع، اجتناب نفس از اموری که هراس، ملامت و مجازات را به دنبال دارد، حیا نامیدهاند که دو نوع است: نفسانی وایمانی. نوع اول را خداوند در تمامی آحاد بشر قرار داده است. ایمان، اصولاً شرمی است که مؤمن به جهت خوف از پروردگار، از ارتکاب معصیت پرهیز مینماید. در تأیید این مطلب امام سجاد - ع - فرمود: …ازخدا بترس، به سبب قدرتی که بر تو دارد و از او شرم کن، به جهت نزدیکیاش به تو .»

تعریف عفت:

عفت در لغت به معنای خویشتنداری، تسلط بر نفس، حفظ خود از آلودگیها و نقطه مقابل شهوتپرستی و شکمپرستی است.از آیات و روایات نیز همین معنا برداشت میشود و میتوان گفت: واژه عفت در نگاه اول دارای معنایی عام و گسترده است؛ ولی در زبان دین بیشتر در مورد خویشتنداری در دو مورد استعمال شده است:

الف: خویشتنداری و قناعت در امور مالی.

ب: خویشتنداری و کنترل غریزه جنسی.

واژه عفت زمانی که در عرف و اصطلاح عمومی به کار برده میشود غالبا ناظر به همین معنای دوم بوده و عموم مردم از کلمه عفت، پاکدامنی و خویشتنداری در برابر هجوم شهوات و امیال شیطانی و کنترل مسائل جنسی را برداشت میکنند.عفت درمفردات راغب به معنای به وجود آمدن حالتی برای نفس انسان است که وی را ازغلبه یافتن شهوت حفظ می کند. شهید مطهری نیز عفت رابه معنای رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل وایمان معرفی می نماید.درروایات اسلام نیزتعاریفی ازعفت صورت گرفته که ازجمله مولای متقیان حضرت علی - علیه السلام می فرمایند: - - الصبرعلی الشهوه عفّه - - یعنی عفت مقاومت دربرابرشهوت وغلبه برآن می باشد .

عفت دارای مراتبی است که اولین مرتبه آن ،مقابله باشهوت وغلبه برآن می باشد .مرتبه دوم ،عفت عملی است ،به این معنی که علاوه برکنترل شهوت هریک ازاعضای بدن باید ازارتکاب به شهوت بازداشته گردند ودرمرتبه سوم علاوه برکنترل اعضای بدن نسبت به گناه حتی فکرگناه نیزبه ذهنش خطورنکند که همان عفت نظری می باشد .عفت به عنوان یکی ازمهترین خصوصیت اخلاقی رابطه تنگاتنگی باصفات بارزاخلاقی دیگردارد که ازجمله می توان به رابطه آن باحیا ،غیرت ،کیاست ،بصیرت ، اخلاص وعشق اشاره نمود.

ارتباط حیا و عفت:

حیا مراتبی دارد. به این معنا که گاه انسان نسبت به انجام عملی زشت در پیشگاه دیگری شرم می ورزد و از انجام آن خودداری می کند و یا خود را ازبیگانه می پوشاند و گاه دیگر انسان از خودش حیا می کند. این مرتبه که عالی ترینمرتبه شرم و حیاست از آن مؤمنانی است که همواره خود را در پیشگاه خدا می یابند وچنان خود را تربیت کرده اند که نسبت به هر عمل زشت و پلیدی واکنش منفی دارند و بهخود اجازه نمی دهند تا درباره آن بیندیشند چه رسد که آن را انجام دهند .امیر مؤمنان علی - ع - می فرماید: غایه الحیاء ان یستحبی الرجل مننفسه؛ آخرین درجه شرم و حیا آن است که انسان از خودش حیا کند. - غرر الحکم، ص 504

دست یابی به چنین مقام و منزلتی، زمانی تحقق می یابد که شخص درایمان به خدا و حضور در پیشگاه وی به نهایت درجه رسیده باشد، زیراحیایی اینگونه،بیانگر ایمان قوی در انسان است؛ چون شرم کردن شخص از خودش، نمی تواند چیزی جز ثمرهایمان واقعی باشد. - غررالحکم، ص . - 386انسان در مسیر زندگی به هر حال دچار خطا و اشتباه می شود و بایدبه سرعت توبه کند و از کارش شرم نماید. اگر این گونه واکنش به خود نشان ندهد، در یک فرآیندی هرزشتی برای او نیک جلوه داده خواهد شد و زیبا می شود. از این رو امیرمومنان علی - ع - می فرماید: کسی که خطایش فراوان باشد حیایش کم است و کسی که حیاتش کم باشد کم تر از گناهان خودداری می کند و کسی که کم تر از گناهان خودداری کند دلش می میرد و کسی که دلش بمیرد وارد آتش می شود. - نهج البلاغه، فیض، ص . - 1239

حیا و عفت مکمل یکدیگرند:
درادبیات مذهبی، واژه عفت و حیا اکثرا در کنار هم به کار میروند و در انجام یک عمل پسندیده و یا ترک یک کار نادرست، لازم و ملزوم یکدیگرند. استمرار حیا آدمی را به عفت و پاکدامنی سوق داده و از زشتیها و پلیدیها حفظ میکند. عفت نفس، انسان را ازارتکاب گناهانی چون خوردن مال حرام - عفت شکم - و فحشا - عفت جنسی - و فحش و دشنام - عفت زبان - باز میدارد، در حالی که حیا حالتی موقت است که به هنگام روبهرو شدن با یک صحنه خلاف و گناه به انسان دست میدهد. لغتشناس معروف، راغب اصفهانی، میگوید: عفت حالتی است در نفس که آدمی را از غلبه شهوت مصون میدارد و بیشترین خودداری مربوط به شهوت فرج و شکم است. بنابراین اصل عفت، پرهیز از گرایشهای حرام بخصوص در زمینههای جنسی و مالی میباشد. - از مشخصههای مؤمن، عفت و پاکدامنی است که قرآن بدان سفارش کرده و اولیای الهی بر رعایت آن تأکید نمودهاند. مردی به امام باقر - ع - عرضکرد: من کمکارم، عملم در عبادت ضعیف است و روزه مستحبی کم میگیرم ولی امیدوارم جزحلال نخورم. حضرت فرمود: چه عبادتی بهتر از اینکه آدمی در امور مربوط به شکم و فرج عفیف باشد.

حیا فطری است یا اکتسابی:

یکی از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب برای اندام خویش است . بر این اساس، لباس پوشیدن یکی از شؤون و ویژگیهای انسان است . لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یاری دادن وی در حفظ عفت و شرم، در آراستگی و زیبایی آدمی نیز نقشی مهم ایفا میکند و میتوان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادی فرد و تعلق وی به فرهنگی خاص دانست . قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهای مختلف آن اشاره میکند و میفرماید: »ای فرزندان آدم، برای شما لباسی فرو فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینتشما است و لباس تقوا بهتر است . این از آیات خداوند است . باشد که متذکر شده پند گیرید «.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید