بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله سعی شده است که به مقوله تومیسم با تاکید بر اصول مابعد الطبیه و معرفت شناسی رئالیسم پرداخته شود. در این تحقیق از روش توصیفی نخست, تومیسم معرفی گردیده, سپس دیدگاه واقع گرایی خداباورانه توماس اکویناس بررسی و در ادامه عقاید تومیسمی در امور اجتماعی, معرفت شناسی, رابطه معلم و شاگرد و در نهایت مبانی کلامی و فلسفی این دیدگاه مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهند واقع گرایی خداباورانه نمودار تلفیق افکار تعقلی یونان, به نمایندگی ارسطو و الهیات مسیحی است.

کلید واژه ها: تومیسم, توماس اکویناس, معرفت شناسی

مقدمه

رئالیسم یکی از ماندگارترین فلسفه های دنیای غرب است . رئالیست ها اظهار می دارند که اعیان اشیاء, قطع نظر از آنکه موضوع ادراک ما واقع شوند یا نه, وجود دارند.رئالیسم خداباورانه یا واقع گرایی الهی یا تومیسم از قرن سیزدهم تا کنون به صورت جهان بینی مهمی در آمده که اندیشه ی غربی را شکل بخشیده است و اصطلاح خداباوری که مبین عقیده به وجود خدای قادر و دانای مطلقی که جهان و کائنات و از جمله انسان, را آفریده و حافظ دوام آنهاست,افزوده شده است.

مکاتب فلسفی و نظریات تربیتی در دهه های پایانی نیمه ی دوم قرن بیستم, شاهد تغییرات و تحولات دامنه داری بوده است. اما در نیمه ی دوم سده اخیر, تفکر در آموزش و پرورش وارد حیطه ی نویینی شد به این معنی که نظریه پردازان آموزش و پرورش از یک سو به مکتب های جدید فکری و از سوی دیگر مبانی سیاسی, اجتماعی, فرهنگی و اقتصادی نظامهای آموزشی را, مورد نقد و بررسی قرار دادند.

تومیسم

نوشته های توماس اکونیاس یا توماس قدیس یا کوماس داکوین را می توان نقطه عطفی در گذار تمدن غربی از اندیشه های دوران باستان - یونان و روم قدیم - به دنیای مدرن دانست. او در راس دومینیکن های قرن 13 میلادی، با تکیه برخی اندیشه های ارسطو، تغییری متفاوت از رویکرد متالهین نوافلاطونی غالب بر کلیسادر قرون وسطی ارائه داد. نوع افلاطونیان به صورت های کلی مستقل از افراد اعتقاد داشتند و اینکه شناخت حقیقت در گرو دست یافتن به این صورت های کلی است.

به عقیده توماس اکویناس عقل انسان با تحلیل پدیده های فردی و با توسل به فرایند انتزاع می تواند به درک صورت های کلی نائل شود. او می گوید که فلسفه و الهایت نه تنها در تضاد با همدیگر نیستند بلکه مکمل یکدیگر برای رسیدن به حقیقت اند و دانش انسانی مجموعه ای بزرگ از یک نظام سلسله مراتبی است که در قائده آنها علوم قرار دارد و در راس همه آنها الهیات است.

عقاید تومیسمی در امور اجتماعی

انسان موجود اجتماعی است که هدف جامعه حفظ منافع جامعه است و این امر با وحدت جامعه و جبهه کامل در برابر دشمن میسر می گردد. مبدا حکومت از جانب خداوند است. حکومت نباید به تابعین خود ستم کند و حاکم نباید ستمگر باشد. شورش بر ضد حکومت جایز نیست و هرگونه تغییر در حکومت باید از طریق قانونی، حقوقی و قضایی انجام پذیرد. کلیسا مقدم بر دولت است و رئیس دولت باید مطیع امر رئیس کلیسا باشد.

آموزش و پرورش اخلاقی

آموزش و پرورش تومیستی, به ویژه درمدارس کاتولیک, عامرانه به ارزشهایی مافوق طبیعی متعهد است. آموزش و پرورش اخلاقی در چارچوب فلسفه ی تومیستی, فرایند عادت دادن متعلم به فضای فضیلت است. فضای مدرسه ی مسیحی باید فعالیتها و شرایطی را که راهگشای شکل گیری مشکلات اخلاقی هستند, تامین نماید . پرورشگران تومیسم به نقش فکری مدرسه به عنوان نهاد پرورش خرد انسان تاکید می کنند که به کاربرد هنرها و علوم محض به منظور پرورش و ممارست خرد آدمی نیز می پردازد و این حوزه های دانش به دست معلمان که در تدریس خود صاحب نظرند به دانش آموزان منتقل می شوند.

آموزش و پرورش اخلاقی در چارچوب فلسفه ی تومیسم و فرایند عادت دادن متعلم به فضای فضیلت است و باید الگوهایی را شامل گردد که شایسته ی تقلید باشند تا شرایط شکل گیری ملکات اخلاقی تامین گردد.

معرفت شناسی تومیسم

معرفت شناسی تومیسم از ارسطو پیروی می کند . که انسان به طور مستقیم از راه حواس واقعیات را درک میکند . از راه تجربه اشیاء را احساس می کند . از طریق فرایند دسته بندی و انتزاع به مفهوم سازی می پردازد و مفاهیم را ذهن می سازد که سازه های غیر مادی هستند که از طریق مرتبط کردن آنها می توان تجربه را تعمیم داد و به آزادی انتخاب دست پیدا کرد.اکونیاس مانند ارسطو معتقد بود انسانها به هنگان تعقل به انسانی ترین صورت عمل می کنند . سعادت واقعی بعد از مرگ حاصل میشود که به یمن موهبت عروج ملکوتی انسان اتحاد شناختی و عاطفی بلا واسطه ای با خداوند پیدا می کند.

اکونیاس و ارسطو عالی ترین فعالیت انسان را تعقل می دانند. یعنی از راه مفهوم سازی می توانیم بر محدودیت های محیط اطراف پیروز شویم و آنها را به نفع خودمان تغییر دهیم. آنها می گویند هرچند خرد عالی ترین قوه زمینی است ولی سعادتی ناقص است و سعادت واقعی پس از مرگ است. از نظر تومیسم ها بزرگ ترین هدف آموزش و پرورش، انتقال محتوای درسی به عنوان نهادی عقلانی بر انتقال علوم محض تاکید دارد.

رابطه معلم و شاگرد در نظام تومیستی

به عقیده تومیستها، تعلیم و تربیت فرآیندی مادام العمر است که مستلزم وجود اشخاص و نهادهای مختلف همچون خانواده، کلیسا و اجتماع است.تحصیلات آموزشگاهی، یا آموزش و پرورش رسمی بر عهده معلمان است که آگاهانه مسئولیت آموزش کودکان و جوانان را بر عهده دارند.تومیستها اصرار دارند که والدین باید در تربیت فرزندان خویش نقش اول را ایفا نمایند.از دیدگاه تومیستها، مدرسه نهادی نیست که بتواند همه شئون تربیتی را در بر بگیرد. به عقیده تومیستها تعریف آموزش و پرورش شامل تشکل عمومی انسان به وسیعترین صورت ممکن است. تعلیم و تربیت به عنوان فرآیند کلی رشد و کمال انسان از آموزش رسمی که در محیط محدودتر مدرسه تحقق می یابد، وسیع تر است.

تومیسم ها به دقت بین تعلیم و تربیت و تحصیلات آموزشگاهی تمایز قایل شده اند به عقیده ی آنها تعلیم و تربیت مادام العمر است.و مستلزم وجود اشخاص و نهادهای مختلف چون خانواده ها . کلیسا و اجتماع است ولی تحصیلات آموزشگاهی بر عهده معلمان است که آگاهانه مسئولیت آموزش کودکان و جوانان را بر عهده دارند. تومیست ها اصرار دارند که والدین نقش اول را در تربیت ایفا می کنند . این نقش عمدتا غیر رسمی و متضمن پرورش ارزشهایی است که اخلاق مذهب و آموزش و پرورش را تحکیم می بخشد و حامی نقش رسمی تر مدرسه و معلم است و مدرسه نهادی است که اثر بخشی آن وابسته به نهاد های دیگر همچون خانواده است.

تمایز تومیست ها بین تعلیم و تربیت به عنوان فرایندی عمومی و تحصیلات آموزشگاهی به مشابه صورتی تخصصی پیشاهنگ جنبش جدید گسترش قلمرو تاریخ فلسفه و جانعه شناسی تعلیم و تربیت بوده است.در متن مدرسه تو میستی معلم شخص بالغی است که مهارت آموزش را دارا است و از طریق آموزش عامدانه می کوشد آن را در اختیار دانش آموز قرار دهد . زبان معلم ابزاری برای انگیزش و توضیح استبطوری که محصل بتواند خرد خویش را به کار اندازد.دانش آموز باید فعالانه مشارکت جوید زیرا وی بالقوه دارای توانایی عقلانی درک و تملک معرفت است.معلم ارتباط گر ماهری است که کلمات صحیح را انتخاب می کند ومراقب است به موعظه محض تنزل نکند.

تدریس باید از دانش قبلی فراگیر به دانش و نتیجه ی تازه منتهی شود پس نیازمند سازماندهی و تنظیم دقیق دروس است. توماس اکونیاس به معلمی به رسالتی برای خدمت به انسانیت می نگرد که نیروی او عشق به حقیقت علاقه به مردم و محبت خداوند است.تومسیت ها تاکید دارند محبت حقیقی از معرفت سزچشمه می گیرد و بر عقل مبتنی استاز این رو روانیست تا حد رابطه ای صرفا عاطفی تنزل کندو معلم باید برای تحقیق در باره ی تدریس و طرح ریزی آن وقت صرف کند و آنان باید نقش الگوهایی که شایسته تقلید هستند را ایفا نمایند.

شورای دوم واتیکان این شورا به منظورتحکیم تجدید حیات مذهب در خلال سال های 1965-1962 بر دو مضمون عمده تاکید نهاد.تغییرات عبادی در نیایش که زبان ملی جانشین زبان لاتین شد.تاکید بر جامعه جهانی که بر مرکزیت کلیسای کاتولیک عدالت اجتماعی و رفاه عمومی انسان تکیه می کرد.این تغییرات کوششی بئ برای جلب مشارکت فعالانه تر گروندگان کلیسا به عنوان جامعه مومنان و برای یاد گیری و حضور در آیین های رمزی کلیسا و مناسک مذهبی به زبان محلی بسیار موثر بود.

در ارتباط با نظریه تربیتی واتیکان2 به ذهنیت حصارنشینی که به موجب آن مدارس کاتولیک برای دفاع از حریم مذهب دژهای تلقی می شدند پایان داد و با عث گشوده شدن در کلیسای کاتولیک به روی جهان شد و باعث شد معلمان کاتولیک ترغیب شدند ضمن حفظ تعالین اصولی خویش نسبت به سایر فرهنگ های مذهبی فهمی حاصل کنند و موفق شدند اشتیاق به خدمت را که شامل تعهد به عمل برای عفو و صلح بود در خود تحکیم بخشند.

مبانی کلامی و فلسفی تومیسم

تومیسم براصول ما بعد الطبیعه و معرفت شناسی طبیعی ارستو معتقد است و وحی را به عنوان منبع موثقی از عالم بالا می رانند و هدف نهایی زندگی انسان را رسیدن به سعادت غایی و کامل انسان می دانند اما انسان ها در این دنیا مرتکب گناه می شوند. در فلسفه ی تربیتی تومیستی تاثیر متقابل فلسفه ی واقع گرایانه و الاهیات مسیحی معیار است. مک کلاسکی مبانی الهی آپ کاتولیک را به شرح زیر می دانند:خداوند به انسان طبیعتی متعالی بخشید.انسان یر اثر گناه از فیض الهی دور شد.عیسی مسیح گناه را از انسان دور کرد و آنان را نجات داد.مسیح اسوه ی اخلاق است.عالم ملکوت مکمل عالم طبیعت است.

مفهوم تومیستی طبیعت انسان و دلالتهای ضمنی آن بر برنامه درسی

تومیست ها - اکویناس - معتقدند انسان موجودی اجتماعی زاده می شود، رشد می کند، بالغ می شود و در آغوش خانواده بدرود حات می گوید در این زمان نظام های ارتباطی مثل سخن گفتن و نوشتن و خواندن را بوجود آورده اند و مدارس به عنوان یک نهاد اجتماعی ترغیب کننده خردورزی و مراوده و زندگی جمعی است و به رشد و توسعه انسان کمک می کند.

به نظر تومیست ها در برنامه درسی باید آن جنبه از هستی که کلی و انتزاعی و ماندگار است در راس قرا گیرد وجنبه های جزئی و گذرا در مرتبه ی پایین تر قرار گیرد.آنها می گویند چون نفس آدمی جاویدان است و سعادت کامل الهی نصیب او می شود پس موضوعاتی مانند الهیات، متون آسمانی و مذهبی که موجب رشد و کمال معنوی انسان هستند باید در برنامه درسی قرار گیرند و هر آموزش و پرورش که به سوی غایت نهایی رهنمون نباشد، حقیقی نخواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید